تماشاگران را میتوان به سه دسته تقسیم کرد: دسته اول"کودکان و نوجوانان" که گنجینه و مخاطبان بالقوه آینده تئاتر را تشکیل میدهند. بهترین محل برای شناساندن تئاتر به آنها در درجه اول مهدکودک، کودکستان، مدرسه و دبیرستان است. سادگی متن نمایش، مدت محدود، توجه به زیبایی کلام، داستانهای تخیلی با منطق، استفاده از عروسک و... از مهمترین ویژگی تئاتر برای کودکان است.
تماشاگران را میتوان به سه دسته تقسیم کرد: دسته اول"کودکان و نوجوانان" که گنجینه و مخاطبان بالقوه آینده تئاتر را تشکیل میدهند. بهترین محل برای شناساندن تئاتر به آنها در درجه اول مهدکودک، کودکستان، مدرسه و دبیرستان است. سادگی متن نمایش، مدت محدود، توجه به زیبایی کلام، داستانهای تخیلی با منطق، استفاده از عروسک و... از مهمترین ویژگی تئاتر برای کودکان است.
ر سومین جلسه از اولین روز سمینار"تئاتر و مخاطب" که از ساعت 14 روز گذشته(شنبه) در سالن مرحوم صمیمیمفخم برگزار شد، پروفسور احمد کامیابیمسک، جهانشیر یاراحمدی و دکتر سیدمصطفی مختاباد مقالههای خود را ارائه دادند.
"تئاتر و ویژگیهای مخاطب عام و خاص در ایران و جهان"، "بررسی نشانه شناسی مخاطب در تئاتر" و"مخاطب و غیر مخاطب در تئاتر" عناوین مقالاتی بود که توسط این پژوهشگران ارائه شد.
پروفسور احمد کامیابیمسک که با مقاله"تئاتر و ویژگیهای عام و خاص در ایران و جهان" در سمینار"تئاتر و مخاطب" شرکت کرده است، در بخشی از سخنرانیاش گفت:«رمان و دیگر انواع ادبی معمولاً برای مخاطب نوشته میشوند نه برای تماشاگر و خواندن آنها همیشه به تنهایی انجام میگیرد و تخیل در فضای درونی فرد بال میگسترد. تجربه زیباشناسانه تئاتر بیشتر از هر چیز تجربه لذت بردن همراه دیگران است.»
وی ادامه داد:«به جز تماشاگران حرفهای مانند منتقدان، دانشگاهیان یا هنرمندانی که گاه به خاطر مقتضیات شغلی مجبورند به تنهایی به تئاتر بروند، تماشاگران عام معمولاً به صورت گروهی به تئاتر میروند.»
کامیابی مسک افزود:«وقتی عدهای تماشاگر بدون آن که شناختی از یکدگیر داشته باشند برای دیدن یک نمایش در جایی گرد هم میآیند، هیجانها، شادیها و غمها را با یکدیگر تجربه میکنند و خواه ناخواه بین آنها وحدتی به وجود میآید.»
وی ادامه داد:«تماشاگران را میتوان به سه دسته تقسیم کرد: دسته اول"کودکان و نوجوانان" که گنجینه و مخاطبان بالقوه آینده تئاتر را تشکیل میدهند. بهترین محل برای شناساندن تئاتر به آنها در درجه اول مهدکودک، کودکستان، مدرسه و دبیرستان است. سادگی متن نمایش، مدت محدود، توجه به زیبایی کلام، داستانهای تخیلی با منطق، استفاده از عروسک و... از مهمترین ویژگی تئاتر برای کودکان است.»
این استاد دانشگاه افزود:«دسته دوم"تماشاگران عام" یعنی مردم بدون در نظر گرفتن طبقه، وضعیت مالی، اداری و سن و سواد هستند که این دسته خود سه نوع هستند: الف) تماشاگرانی که برای شاد شدن و سرگرمی به تئاتر میروند ب) تماشاگرانی که برای دیدن تئاترهای مذهبی میروند ج) تماشاگران نمایشهای خیابانی که به صورت رایگان در پارکها و محلهای مختلف به تماشای نمایش مینشینند.»
وی خاطر نشان کرد:«دسته سوم تماشاگران"مخاطبان خاص" هستند که نه برای سرگرمی بلکه برای آموختن، یادگیری، اندیشیدن و یافتن موضوعی برای بحث به تئاتر میروند و معمولاً تعداد آنها کم است و سالنهای تئاتر مورد استفاده آنها گنجایش حداکثر 100 تا 150 نفر را دارند.»
در ادامه برنامه جهانشیر یاراحمدی مقاله"بررسی نشانه شناختی مخاطب در تئاتر" را ارائه کرد. وی در بخشی از سخنانش گفت:«در میان هنرهای مختلف، اصل ارتباط در تئاتر مفهوم ویژه و یگانهای دارد و به همین دلیل مخاطب رَگ حیات این هنر محسوب شده و از ارکان مهم تعریف آن به شمار میرود و بقا و تداوم و تعالی آن بسته به این نهاد است.»
یاراحمدی اضافه کرد:«در تئاتر شاهد یک عمل ارتباطی هستیم میان صحنه(فرستنده) و مخاطب(گیرنده). این ارتباط تئاتری به دلیل حضور همزمان اطلاعات دراماتیک و اطلاعات نشانهای در صحنه و ارسال آن به گیرنده(مخاطب) به یک نوع ارتباط خاص بدل شده و به همین سبب میزان برقراری ارتباط در مخاطبان مختلف به مسائل و موضوعات مهمی چون مقولههای فرهنگی، ویژگیهای روحی ـ روانی و... وابسته است.»
دکتر سیدمصطفی مختاباد یکی دیگر از سخنرانان سمینار"تئاتر و مخاطب" مقاله"مخاطب و غیر مخاطب در تئاتر" را در ارائه کرد. وی گفت:«مخاطب کیست؟ آیا میتوان هر فردی را مخاطب قلمداد کرد؟ آیا افراد عادی و عامی را که درکی آن چنانی از هنر ندارند، میتوان مخاطب شمرد؟ آیا مخاطب واقعی تنها افراد فرهیخته و هنرمند هستند؟ فرایند شکل گیری مخاطب منوط به چه عواملی است؟»
وی افزود:«در یک رویداد ارتباطی بسیار ساده شخص مقابل فرستنده پیام را مخاطب مینامند. در تعابیر علوم ارتباطات، مخاطب را متناسب با درجه آگاهی و شناختمندی به مخاطب عام، ساده، کم سواد، متخصص، ویژه و یا مخصوص تقسیم میکند.»
دکتر مختاباد تأکید کرد:«در علم جامعه شناسی ارتباطات مخاطب تنها مخاطب اصیل و آگاه نیست، بلکه مخاطب عام و ساده نیز نوعی مخاطب بالقوه است که به دلایل بی شماری از حق طبیعی شدن محروم گشته است، زیرا به سبب زندگی در مناطق محروم و برخورداری از امکانات رفاهی ـ فرهنگی فرصت دیدن تئاتر و فیلم، نمایشگاه و گالری و کنسرت را از دست داده است.»
این استاد دانشگاه ادامه داد:«آیا چنین فردی را نباید مخاطب نامید؟ (یعنی چون سواد مخاطبی پیدا نکردهاند نامخاطبند؟!) در ایران ما نامخاطب فراموش شده بسیار است. آیا نباید به آنها اندیشه کرد؟ حقیقت آن است که شاید روزی فرا برسد که لشکر نامخاطبان جایی برای مخاطب باقی نگذارد.»
وی افزود:«برتولت برشت عقیده دارد هنر بیان رابطه انسان با طبیعت، جامعه و خود است. انسان به صورت طبیعی با محیط خود و خویشتنِ خویش رابطه دارد، ولی ارتباط او با جامعه امری کاملاً متفاوت است. وقتی دست به خلاقیت میزند، تأثیرگذار است؛ یعنی با خلق هنری مورد پسند مخاطب قرار میگیرد و به واقع تأثیرگذار است و در پی رضایتمندی مخاطب است.»
این پژوهشگر درباره ارتباط هنرمند و مخاطب گفت:«ارتباط هنرمند و مخاطب بستگی زیاد به جامعهای دارد که اثر هنری در آن خلق و عرضه میشود. در جوامعی که از آثار مناسب هنری برخوردار نیستند و زمینه رشد و شکوفایی هنرمند و مخاطب وجود ندارد، این مباحث چندان دلچسب نیست، ولی در جوامع پیشرفته که در آن خلاقیت نسبتی مستقیم با تکامل هنر و جامعه دارد بحث ارتباط هنرمند و مخاطب اساسی است.»
وی ادامه داد:«در این جوامع مخاطب همواره در پی چیزی است که آخرین حرف یا آخرین شیوه هنری محسوب میشود. اثری که در میدان پرتپش رقابت هنری سربلند بیرون آمده و به دلیل تازگی، مخاطب را به شور و وجد فرامیخواند. در جوامع امروز، فکر نوآوری به هر قیمتی حتی تا نفی هنر پیش میرود.»