در حال بارگذاری ...
...

اگر تماشاگری که با پیش داوری به تماشای یک اجرا می‌رود در دقایق اول موارد نقض پیش داوری خود را پیدا نکند تا به انتها به دنبال موارد پیش داوری خود می‌گردد. همان طور که داوری در محکمه نتیجه بررسی دلایل مبتنی بر واقعیت است، تماشاگر نیز تنها زمانی کار را می‌پذیرد که دلایل متعددی برای رد پیش داوری داشته باشد.

اگر تماشاگری که با پیش داوری به تماشای یک اجرا می‌رود در دقایق اول موارد نقض پیش داوری خود را پیدا نکند تا به انتها به دنبال موارد پیش داوری خود می‌گردد. همان طور که داوری در محکمه نتیجه بررسی دلایل مبتنی بر واقعیت است، تماشاگر نیز تنها زمانی کار را می‌پذیرد که دلایل متعددی برای رد پیش داوری داشته باشد.

زهرا شایان‌فر:
سمینار سراسری"تئاتر و مخاطب" روز گذشته با ارائه پنج مقاله و گزارش دبیر سمینار از مقالات علمی ارائه شده به کار خود پایان داد.
به گزارش سایت ایران تئاتر، طی دو جلسه بعدازظهر و عصر یکشنبه گذشته ـ سوم تیر ماه ـ شکوفه ماسوری مقاله‌ای با عنوان"چرا دانشجوی تئاتر با پیش داوری تئاتر می‌بینند"، دکتر سیدحبیب‌الله لزگی با عنوان"شناخت تماشاگر"، رضا کوچک‌زاده با عنوان"نقش تماشاگر در روند دگرگونی‌های تئاتر سده بیستم"، دکتر مسعود دلخواه با عنوان"جایگاه و نقش مخاطب در تئاتر امروز جهان" مقالات خود را معرفی کردند. مقاله دکتر بهرام جلالی‌پور با عنوان"از خواندن نمایشنامه تا تماشای نمایش" نیز توسط رضا کوچک‌زاده ارائه شد.
جلسه اول با ریاست مهرداد رایانی‌مخصوص و جلسه دوم با ریاست رحمت امینی برگزار شد. شکوفه ماسوری در آغاز سخن با بیان این که پژوهشگران تئاتر کمتر به سراغ پژوهش‌های میدانی و رویکرد عملی پروسه‌های تئاتر می‌روند، گفت:«طی شش سال تجربه تدریس واحد دیدن و تحلیل در دانشگاه، متوجه شدم که همواره دانشجوی ما وقتی تحلیل را شروع می‌کند با پیش داوری جلو می‌آید. دانشجویان کلاس من باید به تماشای اجراهای زنده می‌رفتند و بعد به تحلیل آن می‌پرداختند، اما همواره دیده می‌شد که از پیش درباره آن کار تصمیم گرفته‌اند، درباره همه موارد ژانر، بازی، کارگردان و... بنابراین به سرعت به سمت نقد کشیده می‌شوند.»
وی با تأکید بر این که هر داوری باید متکی بر دلایل محکمه پسند باشد، گفت:«مسئله پیش داوری در همه هنرها دیده می‌شود. افرادی که به تماشای گالری می‌روند بلافاصله درباره تابلو، تکنیک، هنرمند و اثر هنری به داوری می‌پردازند. این تفاوت صنایع و علم با هنر است. اما مخاطب براساس تأثیر حسی به قضاوت می‌نشیند و تئاتر به این تأثیر احتیاج دارد، اما مسئله‌ زمانی شروع می‌شود که تماشاگر با پیش داوری به تماشای اثر بنشیند.»
ماسوری با شیوه آمارگیری میدانی در میان دانشجویان تئاتر به ارزیابی دلایل و نتایج پیش داوری پرداخته و ادامه داد:«25 درصد دانشجویان به این پرسش که آیا با پیش داوری به تماشای اجرا می‌روند با صراحت پاسخ مثبت داده‌اند و 75 درصد از پاسخ صریح اجتناب کرده‌اند. ولی با توضیحات می‌توان نتیجه گرفت که 100 درصد افراد درباره کارها پیش داوری می‌کنند و دلایل این پیش داوری نیز آشنایی با کارگردان، گروه و کارهای قبلی آن‌ها، ارزشی که دانشجویان برای وقت خود قایل هستند، تناسب با سلیقه، بی‌اعتمادی به اتفاقات هنری یا غیر هنری و پر شدن ذهن با پیش داوری‌های دیگران قید شده است.»
وی در بخش دیگر این مقاله توضیح می‌دهد اگر تماشاگری که با پیش داوری به تماشای یک اجرا می‌رود در دقایق اول موارد نقض پیش داوری خود را پیدا نکند تا به انتها به دنبال موارد پیش داوری خود می‌گردد. همان طور که داوری در محکمه نتیجه بررسی دلایل مبتنی بر واقعیت است، تماشاگر نیز تنها زمانی کار را می‌پذیرد که دلایل متعددی برای رد پیش داوری داشته باشد. اجرای هر نمایش متکی بر عوامل و عناصر همان اجراست، بنابراین مخاطب با پیش داوری به خود اجازه می‌دهد ماهیت کار را تحت تأثیر قرار دهد. البته دانشجویان ایرانی اکثراً پیش داوری صنفی دارند. بودن هنر تئاتر باعث می‌شود که نوعی تعامل حسی ـ عاطفی بین گروه و تماشاگر ایجاد شود، اما این پیش داوری منفی مانع تعامل منطقی بین اثر و مخاطب خواهد شد.»
وی در پایان این مقاله پیشنهاد داد باید شیوه ارزشیابی صحیح بعد از دیدن اجرا به دانشجویان آموزش داده شود و دیگر این که ساختار جامعه که بی اعتمادی و پیش داوری در آن نهادینه شده، تغییر کند.
وی پس از ارائه مقاله به سؤالات مطرح شده از سوی حاضران در خصوص چگونگی تغییر پیش داوری‌ها، مطلق نبودن رأی ایشان در مقاله، سیاستگذاری مرکز هنرهای نمایشی بر مبنای پیش داوری نسبت به سالن‌ها و اجراها پاسخ داد و لوح یادبود این سمینار توسط مهرداد رایانی‌مخصوص به وی تقدیم شد.
دکتر لزگی نیز مقاله خود را که متشکل از نتایج یک تحقیق میدانی به صورت آماری از 358 تماشاگر که 75 درصد زن و 43 درصد مرد بوده‌اند، ارائه داد. دایره این تحقیق میدانی نشان می‌دهد که 32 درصد تماشاگران تئاتر افراد زیر دیپلم هستند. 65 درصد تماشاگرانی که از تئاتر انتظار دارند آگاهی و اطلاع رسانی درباره مسائل روز جامعه را در خود داشته باشد، از دیدن نمایش‌های روی صحنه راضی نمی‌شوند. 16 درصد علت نرفتن به تئاتر را مشکل مالی و کمبود وقت عنوان کرده‌اند. 60 درصد تماشاگران کارهای ایرانی را می‌پسندند و 58 درصد نیز وضعیت فعلی تئاتر را متوسط ارزیابی کرده‌اند. 82 درصد اعتقاد دارند سانسور وجود دارد و 18 درصد نیز سانسور را زیاد عنوان کرده‌اند. 27 درصد تماشاگران معتقدند که اگر تئاتر تعطیل شود،‌ هیچ اتفاقی نمی‌افتد و 14 درصد آنان نیز معتقدند که می‌توانند برای تئاتر راهپیمایی کنند. 98 درصد تماشاگران دوست دارند در روند نمایش شرکت داشته باشند.
دکتر لزگی در پایان تصریح کرد که این بررسی آماری قطعاً سال به سال و به نسبت حوزه‌های آماری دیگر تغییر خواهد کرد.
رضا کوچک‌زاده نیز طی مقاله خود با عنوان"نقش تماشاگر در روند دگرگونی‌های تئاتر سده بیستم" بیان کرد:«گستردگی و سرعت تحولات تئاتر در سده بیستم بیش از همه تاریخ تئاتر است، ولی این سؤال مطرح است که اساس این دگرگونی‌ها کدام یک از حوزه‌های نوآوری گروه اجرایی، تحول جامعه یا دگرگونی تماشاگران بوده است؟»
وی در یک بررسی تاریخی اشاره می‌کند که پس از دوره طلایی تئاتر در یونان باستان از حضور تماشاگران در نمایش کاسته شده و قراردادهای بسیاری در ارتباط‌شان با صحنه ایجاد می‌شود. در اواخر سده 19 درک و توجه خاصی نسبت به تماشاگران و خواسته‌های آن‌ها ایجاد می‌شود.
او با اشاره به تئاتر روسیه ‌در این سده بیان کرد:«در سده بیستم مبنای نوآوری‌های نوین را شیوه‌های دریافت، تجربه‌ها و نظریه‌های گوناگون شکل می‌دهد که بر چگونگی ارتباط‌ تماشاگران با اثر استوار شده‌اند. تغییر زاویه دید، تغییر صحنه، دیوار چهارم و سپس برداشتن آن و حتی حذف بازیگر نمونه‌هایی از این تغییرات هستند.»
در بخش آخر سمینار که پس از یک استراحت کوتاه ادامه یافت، دکتر مسعود دلخواه با موضوع"جایگاه و نقش مخاطب در تئاتر امروز جهان" به ایراد سخن پرداخت.
وی تماشاگر و بازیگر را دو رکن اصلی تئاتر عنوان کرد و افزود:«رابطه این دو تأثیر بسزایی در میزان تأثیرگذاری اجرا بر مخاطب دارد.»
وی ضمن اشاره به پیشینه مطالعاتی مخاطب در ایران و جهان و تغییرات فیزیکی این رابطه به بررسی مبحث"تبادل انرژی" پرداخت و گفت:«تبادل انرژی بین اجرا و مخاطب در ژانرها و گونه‌های مختلف تئاتری با هدف کارگردان تغییر می‌کند.»
وی جایگاه تئاتر را در حد یک فعالیت اجتماعی و یک نیاز انسانی عنوان کرد و در پایان به سؤالات مطرح شده از سوی حاضران پاسخ داد.
دکتر بهرام جلالی‌پور نیز که مقیم اروپاست و نتوانسته بود به سمینار برسد، مسئولیت ارائه مقاله خود را به رضا کوچک‌زاده سپرده بود.
وی در این مقاله فرایند دریافت محتوای نمایشنامه را در روند خواندن متن تا تماشای نمایش مورد بررسی قرار داده و معتقد است:«نمایشنامه برخلاف دیگر انواع متون ادبی اثری ناقص است و در اجرا تکمیل می‌شود. بنابراین نسبت به اجرا از دو جهت تفسیرپذیر است: اول به آن دلیل که متن فقط از کلمات تشکیل شده در حال که اجرا شامل کلمات و تصاویر است و دوم آن که متن دراماتیک دارای حفره‌ها و فواصل توصیفی است.»
وی عمل کارگردان از متن را تثبیت کردن تفسیر و معنا عنوان کرد و افزود:«میزان مشارکت مخاطب در این روند به تدریج کاهش می‌یابد وگرچه اطلاعاتی که از اجرا دریافت می‌کند بیشتر از خواندن متن است، اما خواندن نمایشنامه عملی در مکانی است، ولی دیدن اجرا یک عمل در زمانی محسوب می‌شود. بنابراین تماشاگر که ناگزیر از شرکت کردن در آئین جمعی دیدن است، در فرایند متقابل صحنه/ تالار به ساخت معنا می‌پردازد.»
بخش پایانی سمینار به گزارش آماری کوتاه دبیر از روند برگزاری سمینار و مقالات ارائه شده اختصاص یافت.
دکتر محمدعلی خبری توضیح داد:«فراخوان از بهمن ماه 85 منتشر شد و 50 پژوهشگر برای شرکت در آن اعلام آمادگی کردند که از آن میان 30 چکیده مقاله به دبیرخانه رسیده و سرانجام 18 مقاله در سمینار ارائه شد که دو مقاله نیز برای چاپ آماده شده‌اند.»
وی با تشکر از همکاری دانشکده هنرهای زیبا، فرهنگستان هنر و پژوهشکده فرهنگ و هنر جهاد دانشگاهی گفت:«شرکت کنندگان در سمینار 17 مرد و سه زن بوده‌اند که 12 تن از استادان و هشت تن از دانشجویان و دانش آموختگان تئاتر محسوب می‌شدند. میانگین سنی شرکت کنندگان از مسن‌ترین، دکتر کامیابی مسک 1322 تا کم سن‌ترین آرش پژمان 1361 را شامل می‌شد.»
دکتر خبری در خصوص مقالات ارائه شده گفت:«در بحث نشانه شناسی دو مقاله داشتیم که دکتر سجودی و یاراحمدی آن را ارائه داده‌اند. در حوزه‌های مختلف جامعه‌شناسی مخاطب هشت مقاله، در حوزه پژوهش سه مقاله، در حوزه نظریه‌پردازی هنر تئاتر دو مقاله، در حوزه تعلیم و تربیت یک مقاله و در حوزه اجرای تئاتر و دگرگونی و تحولات اجرایی آن نیز سه مقاله ارائه شده است. بر این اساس 45 درصد مقالات ارائه شده در حوزه‌های نظری، جامعه شناسی بوده‌اند.»