در حال بارگذاری ...
...

گفتگو با مجید سرسنگی دبیر بیست و ششمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر

 یکی از مسایل مهم تئاتر کشور جشنوارة بین‌المللی تئاتر فجر است. اینک پس از گذشت یک ربع قرن و در آستانة بیست و ششمین دورة جشنواره که با تغییرات و تحولات ویژه‌ای همراه است، بهترین زمان برای ورود به مباحث تحول یافتة جشنواره ...

 یکی از مسایل مهم تئاتر کشور جشنوارة بین‌المللی تئاتر فجر است. اینک پس از گذشت یک ربع قرن و در آستانة بیست و ششمین دورة جشنواره که با تغییرات و تحولات ویژه‌ای همراه است، بهترین زمان برای ورود به مباحث تحول یافتة جشنواره و گفتگو با دبیر جدید آن ـ دکتر مجید سرسنگی ـ را هم اکنون دانستیم. همچنین بر این نکته اعتقاد راسخ داریم که برای سنجش نقاط مثبت و همچنین آسیب‌شناسی جشنواره، انجام مقدمات ضروری است. از طرفی آشنایی خوانندگان مجلة نمایش با دیدگاه‌های دبیر جشنواره بیست و ششم تئاتر فجر، گفتگویی مفصل را الزامی کرده است. آنچه در پیش رو دارید بخش اول گفتگوی مجلة نمایش ـ هیهاوند و نیما دهقان ـ با دبیر جشنواره ـ دکتر سرسنگی ـ است. امیدواریم خوانندگان محترم در صورت هرگونه اشکال و ابهامی در رابطه با مسایل جشنواره تا شهریور ماه سال جاری مسایل خود را برای ما ارسال دارند تا در فرصت مناسب با انجام مصاحبه به رفع ابهام بپردازیم.

هیهاوند: جناب آقای دکتر مجید سرسنگی، به عنوان دبیر بیست و ششمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر، برای شروع بحث با خوانندگان مجلة نمایش در خصوص جشنوارة بیست و ششم آنچه ضروری می‌دانید بفرمایید.
سرسنگی: بسم الله الرحمن الرحیم. فکر می‌کنم اهالی تئاتر اطلاعات خوبی نسبت به جشنواره دارند. خیلی لازم نمی‌دانم که دربارة جشنواره‌های گذشته صحبت کنیم. به هر حال باید بپذیریم که جشنواره فجر برای ما همان طور که در مقدمة فراخوان جشنواره فجر گفتم، واقعا چیزی بیش از یک جشنواره است. جشنواره‌های تئاتری هر کدام رویکردی دارند، اولویت‌بندی‌هایی برای خودشان دارند و معمولا مثل جشنواره فجر گسترده نیستند. جشنواره فجر به لحاظ اینکه هم در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی رخ می‌دهد و در حقیقت به دلیل این رخداد مهم تاریخی برگزار می‌شود و هم اینکه تلاش می‌کند آینة تمام نمایی از تئاتر کشور در طول سال گذشته باشد، طبیعتا با گستردگی بیشتری مواجه است. خیلی از جشنواره‌های دنیا تعداد کارهایی که در جشنواره‌هایشان ارایه می‌شود حداقل و حداکثر 10 تا 15 نمایش است. البته جشنواره‌های دیگری هم هست که تعداد کار بیشتری دارند برای اینکه زمان برگزاری آن جشنواره بیشتر است. مثل جشنواره ادینبورو یا آوینیون و یا سایر جشنواره‌ها. جشنواره فجر این ویژگی را دارد که در یک مدت زمان کوتاه، بین هفت تا ده روز تقریبا گسترة خیلی وسیعی از تئاتر مملکت را به نمایش بگذارد. ضمن اینکه یک نگاهی هم به حوزة بین‌الملل در این سال‌ها داشتیم. یعنی سعی شده با توجه به اتفاقاتی که در تئاتر جهان رخ داده، با دعوت از گروه‌های خارج از کشور به ایران، تبادل تجارب بین هنرمندان کشورمان و سایر کشورها صورت بگیرد. در واقع این تعامل فرهنگی هم یکی از ایده‌ها بود. با توجه به اشراف و اطلاعاتی که از جشنواره‌های دیگر تئاتری در دنیا دارم به نظرم می‌رسد که جشنواره فجر یک جشنواره خاص و منحصر به فرد است. ما در طراحی جشنواره بیست و ششم به این نکته خیلی توجه کردیم که ضمن اینکه نگاهی به الگوهای موفق در دنیا داشته باشیم، آن هویت خاصی را هم که جشنواره فجر باید از آن برخوردار باشد، فراموش نکنیم. به طور مثال در بعضی از جشنواره‌ها صرفا آثاری را که در طول سال موفق بودند به نمایش می‌گذارند و در بعضی از جشنواره‌ها صرفا آثار جدید را به نمایش می‌گذارند. در بعضی از جشنواره‌ها صرفا آثار خارجی می‌آورند و از کشور خودشان کاری اجرا نمی‌شود. هر جشنواره‌ای رویکرد خودش را دارد. اما در جشنواره فجر ما دقت کردیم که با عنایت به الگوهای جشنواره‌های موفق در سایر کشورها، آثار بومی خودمان را هم داشته باشیم.
هیهاوند: در حال حاضر جشنواره بیست و ششم نسبت به جشنواره بیست و پنجم چه تفاوت عمده‌ای دارد؟
سرسنگی: یکی از اتفاقاتی که امسال برای جشنواره بیست و ششم افتاد، این بود که ما براساس تجاربی که از جشنواره‌های قبل داشتیم سعی کردیم جشنواره را به استانداردهای بین‌المللی نزدیک کنیم. یعنی در هر بخشی که برگزار می‌کنیم، آن بخش را با یک استاندارد بین‌المللی برگزار کنیم. این استاندارد هم به لحاظ کیفیت کارها است و هم به لحاظ شیوه انتخاب کارها، هم به لحاظ نحوة تعامل با هنرمندان و گروه‌های اجرایی و هم از نظر فراهم کردن امکانی برای ارتباط بیشتر مخاطبان در طول جشنواره است. نکتة دوم تنوع در بخش‌های مختلف جشنواره است. ما در هیچ سالی از برگزاری جشنواره فجر چنین تنوعی را در بخش‌ها نداشتیم. شاخص اولیه‌مان این بود که جشنواره تئاتر فجر آینه‌ای است از آنچه که در تئاتر کشورمان اتفاق می‌افتد و شاید جزو معدود زمان‌هایی است که تعدادی از آدم‌ها از کشورهای دیگر می‌توانند بیایند و فعالیت‌های هنری ما را ببینند که معمولا در طول سال این اتفاق نمی‌افتد. حالا به لحاظ کمبود بودجه و یا به لحاظ مساله ارتباط است و یا چیز دیگر، من نمی‌دانم. ولی تقریبا می‌توان گفت و شاید هم شما با من هم عقیده باشید که جشنواره تئاتر فجر این فرصت را ایجاد می‌کند که دیگران با آن چیزی که در طول تاریخ یکساله نمایش ما رخ داده است و با ایده‌های ما در توسعه تئاتر کشور آشنا شوند. امسال الگوی ما این بود که اجازه دهیم، تنوع در بخش‌ها ایجاد شود تا هنرمند و مخاطب انتخاب کنند که چه کاری را می‌خواهند در چه بخشی اجرا کنند و چه چیزی را می‌خواهند ببینند.
دهقان: آیا جشنواره، وحدت موضوع دارد؟
سرسنگی: بله. هر بخش از جشنواره برای خودش دارای یک بخش مستقل است که البته تحت عنوان جشنواره تئاتر فجر در هم تنیده شده‌اند. اما برای هر بخش مشخصات و مولفه‌های جداگانه در نظر گرفتیم. به طور مثال امسال در کنار بخش مرور که بخش کارهایی است که در طول سال اجرا شده‌اند، بخش تازه‌های تئاتر را ایجاد کردیم. یعنی تا سال قبل کارهایی که می‌خواستند در جشنواره شرکت کنند، صرفا کارهایی بودند که در طول سال دیده شده بودند. بحث ما با دوستان این بود که در طول سال، چند تئاتر می‌توانیم در تهران اجرا کنیم، خیلی کم. به خاطر کمبود امکانات. یعنی امکان دارد آقای نیما دهقان امسال نوبتش شود که کار کند، یا مثلا هیهاوند. این به معنی این است که امسال نمی‌تواند در جشنواره فجر حضور پیدا کند. خیلی ساده است. یعنی هر کسی که بخواهد کار بکند و بیاید توی صحنه و کارش را به اجرا بگذارد، این امکان را ندارد که یک قضاوت عادلانه داشته باشد. طبیعتا خیلی از آدم‌ها از گردونه جشنواره خارج می‌شوند. اینجا بود که ما بخش تازه‌های تئاتر کشور را ایجاد کردیم که این روند چشم‌انداز تئاتر در سال 1378 است. یعنی ما هم این فرصت را فراهم کردیم که اگر مثلا کارگردانی بنا به علتی امسال نمی‌تواند کارش اجرا شود یا در نوبت اجرا قرار ندارد و سالن ندارد، او بتواند متن خود را بیاورد و به عنوان تازه‌های تئاتر کشور ارایه بدهد. در نتیجه کارهایی که از این طریق در جشنواره حضور پیدا می‌کنند در سال 87 اجرا می‌شود. در حقیقت ما این امکان را فراهم کردیم که شما هم بتوانید در جشنواره باشید، هم این تضمین را گذاشتیم که در سال 87 اجرا بگیرید. از طرفی ما یک کنترل کیفی می‌کنیم. بنابراین نمایش‌هایی که به جشنواره می‌آیند باید کارهایی باشند که به لحاظ کیفی استانداردهایی داشته باشند، پس به این ترتیب بخش عمده‌ای از کارهایی که قرار است در سال 87 اجرا شوند، صاحب کیفیت هستند. ما یک بار این استانداردها را تعریف کردیم. گروه باید از این پیچ بگذرد تا به جشنواره بیاید و وقتی به جشنواره می‌آید معنی‌اش این است که حالا یک کار با کیفیت داریم که این قابلیت را دارد که بعد از جشنواره در تهران اجرای عمومی داشته باشد.
هیهاوند: در بخش مسابقه، موضوع تعیین شده است، یعنی اولویت موضوعی دارد، ولی برای چشم‌انداز تا آنجایی که من دقت کردم موضوع یا اولویت موضوعی تعیین نشده است. آیا این در آینده اعلام خواهد شد یا نه؟ آیا صلاح کار را در این می‌دانید که اولویت موضوعی در این بخش نباشد؟ اصولا فرق اینها در چه نکته‌هایی است؟
سرسنگی: عرض کنم که ما توی این بخش اولویت موضوعی نگذاشتیم. علت آن این بود که ما نمی‌خواستیم محدودیت ایجاد کنیم. تصورمان این است که برای بخش چشم‌انداز تئاتر در سال 87 باید اجازه بدهیم که هنرمند براساس خلاقیت خودش و براساس آن ایده‌هایی که دارد، دستش باز باشد تا بتواند کار کند. به همین خاطر ما این را در این بخش محدود نکردیم. شما می‌توانید یک کار خوب بیاورید و اگر این کار از آن استانداردهای لازم برخوردار باشد می‌تواند در بخش چشم‌انداز تئاتر در سال 87 حضور پیدا کند. اما فرقش با مسابقة بین‌المللی تئاتر چیست؟ فرقش این است که این بخش غیررقابتی می‌شود. یعنی این امکان را برای هنرمند فراهم کردیم که خودش انتخاب کند که آیا در یک بخش رقابتی حضور پیدا کند یا یک بخش غیررقابتی. چون هنرمندان انتظار دارند که جشنواره باید رقابتی باشد و بعضی‌ها می‌گویند جشنواره باید غیررقابتی باشد. پس به نظرمان رسید که اشکالی ندارد در یک جشنوارة گسترده‌ای مثل جشنواره فجر که بخش‌های متنوعی دارد، این امکان فراهم شود که فرد (هنرمند) آگاهانه و از روی میل بتواند در بخش مسابقه یا در بخش غیرمسابقه شرکت کند. پس در بخش جشنوارة چشم‌انداز تئاتر در سال 87 کارها رقابتی نیست، کارها در جشنواره فجر صرفا برای اولین بار اجرا می‌شوند و سال آینده، اجرای عموی می‌گیرند و در بخش مسابقه بین‌المللی تئاتر، کارها رقابتی است. همچنین بخش مسابقه بین‌المللی تئاتر را که تامین‌کنندة نظر آن دست از هنرمندانی است که می‌گویند رقابتی کردن جشنواره می‌تواند هیجانی به جشنواره بدهد و این هیجان می‌تواند الگوسازی کند، طراحی کردیم. اما خواستمان این است که این بخش در حد بالایی برگزار شود. یعنی برای اینکه تلاشی بین هنرمندان تئاتر کشور به وجود بیاوریم، این مسابقه را بین‌المللی اعلام کردیم و این امکان فراهم شد که گروه‌های ایرانی در کنار گروه‌های خارجی به رقابت بپردازند و نخبگان تئاتر کشور کارهایشان را در این رقابت شرکت دهند. نظرمان این است که یکی از نقاطی که توی مسابقه محل اشکال بوده، بخش داوری است. خیلی از کسانی که اشکال می‌گرفتند با نفس خود مسابقه مشکلی نداشتند، بلکه شیوة برگزاری مسابقه بود که محل اشکال بود که به نظر من این بخش به داوری بر می‌گردد.
هیهاوند: آیا شما تحولی در این زمینه ایجاد کردید؟ یعنی برای داوری، مکانیسم خاصی را در نظر دارید؟
سرسنگی: تحولش در این است که ما تیم داوری را بین‌المللی کردیم. یعنی سعی کردیم تیمی را که به عنوان هیات داوران می‌گذاریم ترکیبی از داوران ایرانی و خارجی باشد. یعنی کسانی که واقعا به تئاتر دنیا اشراف داشته باشند آدم‌های صاحب نظر و خبره باشند، آدم‌هایی که یک توافق نسبی و پذیرش نسبی در حوزه تئاتر کشور نسبت به آنها پدید بیاید. این تجربه را در سمینار «تئاتر و دین» داشتیم. یعنی تیم داوری‌مان را بین‌المللی اعلام کردیم، که ترکیب سه نفره‌ای بود از آقای دکتر «ناظرزاده کرمانی» از ایران، پرفسور «چاتوروردی» از هندوستان و پرفسور «کارنس» از آمریکا که خیلی خوب جواب داد. همه راضی بودند و هیچ انتقاد و اعتراضی هم به داوری نشد. چون آدم‌هایی که انتخاب کرده بودیم در حوزة کارشان کاملا پذیرفته شده بودند. در حوزه داوری تئاتر باید سعی کنیم کسانی را به عنوان داور قرار بدهیم که این پذیرش نسبی حتی نسبی، وجود داشته باشد.
هیهاوند: حتی بین گروه‌ها؟
سرسنگی: حتی بین گروه‌ها. باید این پذیرش وجود داشته باشد که این آدمی که به عنوان داور انتخاب شده است واقعا صلاحیت داوری را دارد. لذا سعی کردیم که سطح کار مسابقه بین‌المللی تئاتر را بالا ببریم. اما در مسابقه بین‌المللی تئاتر، بحث وجه بین‌المللی و بحث موضع‌گیری فرهنگی ما مطرح است. چون با آن تازه‌های تئاتر فرق دارد. ما در حوزه تئاتر بین‌الملل صاحب جایگاه هستیم. صاحب ایده هستیم و این را باید اعلام کنیم و این طور نباشد که هر کاری که به کشور ما آمد نسبت به آن منفعل باشیم. ما باید تشخیص بدهیم. همه جشنواره‌های دنیا به این صورت است. هر جشنواره‌ای برای خودش یک متد دارد، یک ایده و اسلوب دارد. ما فکر کردیم برای بخش مسابقه بین‌المللی تئاتر یک اولویت اعلام کنیم. اولویت هم البته یک اولویت محدودکننده نیست. به موضوعی تحت عنوان «بشر معاصر و هویت انسانی» رسیدیم که به نظرمان می‌رسید یکی از مشکلات اساسی و یکی از دغدغه‌های اساسی‌ای است که همة جوامع بشری با آن سر و کار دارند. فرق نمی‌کند در ایران باشد یا در اروپا و آمریکا و یا کشورهای دیگر. این موضوع کلان را انتخاب کردیم که به نظر، موضوعی است که ضمن اینکه محدودکننده نیست، ذیل آن موضوعات دیگری هم هست که در مجموع، موضوع بزرگی است. اما در نهایت همة اینها را در یک جا و به یک چیز پیوند دادیم و آن نگرش فرهنگی است که جشنوارة تئاتر فجر به عنوان جشنواره‌ای که در بستر نظام جمهوری اسلامی حرکت می‌کند باید دارا باشد و آن، نگاه به هویت انسانی و نگاه به آن اتفاقی است که در رابطه با بشر معاصر اتفاق می‌افتد. اتفاقا در همین فاصله از اسفندماه تا الان با آدم‌های مختلفی که روبرو بودم، با خارجی‌ها وقتی که این موضوع را مطرح کردم عکس‌العمل‌های خوبی گرفتم، یعنی خیلی با استقبال مواجه شدم. چنین موضوعی می‌تواند کاراکتر فرهنگی ما را در سطح بین‌المللی گسترش بدهد.
هیهاوند: آیا برداشت آنها ـ گروه‌های خارجی ـ از این واژه به برداشت ما نزدیک است؟
سرسنگی: خیلی نزدیک است. حقیقتش ما خیلی روی این موضوع کار کردیم. روی این کار می‌کردیم که چه موضوعی را انتخاب کنیم که هم خلاقیت‌های تئاتری را تحریک کند، هم محدودکننده نباشد، هم کاراکتر فرهنگی ما را نشان بدهد و هم اینکه ما آثار خوبی را با این موضوع ارایه کنیم.
دهقان: در واقع یک موضوع جهانی را انتخاب کردید.
سرسنگی: الان بحث «هویت» بحث روز است. من چند وقت پیش که در یک جشنواره بودم، پس از پایان جشنواره میز گردی بود که برگزارکننده‌ها قسمت بیشتر آن را به بحث هویت پرداختند. ما چطور می‌توانیم هویت انسانی را از طریق مدیوم تئاتر منتقل کنیم؟ چطور می‌توانیم این هویت را ضمن اینکه پس زمینة بومی و ملی آن را نگه داریم، بین‌المللی هم کنیم؟ یعنی الان مشکلی که غرب به شدت دچار آن است همین بحث جهانی شدن و بحث اروپای متحد است که حالا قضیه برعکس شد و الان خودشان به این نتیجه رسیدند که این بحث اروپای متحد دارد برای آنها مشکلات عدیده‌ای به وجود می‌آورد. چون دارد خرده فرهنگ‌ها را از بین می‌برد. مثلا شما در گذشته فرهنگ‌هایی داشتید که آن فرهنگ‌ها برای خودشان هویت داشتند. ولی حالا آنقدر سایة اقتصادی اروپای متحد در این ادغام سنگین شده است که متاسفانه این فرهنگ‌ها دارند متلاشی می‌شوند، یعنی تبدیل به یک سرزمین flat و صافی می‌شوند که همه چیز آن شبیه به هم است. مثلا اگر شما به فلان کشور بروید خیلی نمی‌توانید دنبال هویت آن کشور بگردید. در صورتی که به نظر می‌رسد مفهوم جهانی شدن به معنی این نیست که ما هویت‌های ملی و محلی و بومی‌مان را از دست بدهیم، بلکه باید بتوانیم هویت‌ها را معرفی کنیم و این هویت‌ها بتوانند از بستر جهانی شدن در سطح دنیا پخش شوند. این بحث هویت بحث بسیار داغی است. شاید خیلی از کسانی که با آنها صحبت می‌کردیم و استقبال کردند همین بود که این یک موضوع کاملا جهانی است. موضوعی که تقریبا در همه کشورها پذیرفته شده است...
ادامه دارد.