نگاهی به نمایش «شهرک غرب» به کارگردانی سیدحسن حسینی
رویای دوست داشتنی پول و کابوس مرگ انسانیت

شهرک غرب

شهرک غرب

شهرک غرب
ایران تئاتر، کیارش وفایی: مسائل جامعهشناختی و اجتماعی که در بطن خود موضوعات مختلفی را به طور مستمر در جهان میپروراند بسیار در مدیومهایی چون ادبیات، تئاتر، سینما و سایر حوزههای مرتبط توسط افراد این حوزهها مورد استفاده قرار گرفته و مخاطبان زیادی را به رویکردشان درباره طرح موضوع علاقهمند کرده است.
مخاطبانی که خودشان بخشی از جامعه هستند و به مراتب میتوانند نسبت به مسائل مطرح شده از طریق نمایش واکنش درستی نشان بدهند.در این میان اجتماع با داشتههای فراوان و مختلفی که در وجود خود نهادینه کرده است با تاکید بر اهمیت داشتن آن بسیاری از نویسندگان، کارگردانان و تئوریسنهای فرهنگی را ملزم به آن داشته تا درباره بزرگترین و کوچکترین مسائل بشری به واکاوی و کنکاش بپردازند و از آن طریق دریافتهای خود از واقعیتهای روز را سرلوحه ذهن قرار داده تا بتوانند اثری قابل توجه را برای مخاطب بر جای بگذارند. حال این تمهید که به موازات در رفتار مردم نیز عینیت دارد سبب ساز آن خواهد شد که مخاطب با دیدی آگاهانه به مسئله مطرح شده در اثر بپردازد و سپس نتیجهگیری کند. اهمیت این نگاه ثمراتی دارد که کارکرد آن از طریق تئاتر میتواند نقش تاثیرگذاری در روند بهبود رفتاری افراد داشته باشد و از جهتی دیگر نیز باعث آگاهی رسانی شود. البته دلیل آنکه این خاصیت در مدیوم نمایش بیشتر احساس میشود آن است که مخاطب در دنیای اثر قرار میگیرد و ارتباط مستقیمی با کنشها و واکنشهای کاراکترها نسبت به موضوع داستان پیدا خواهد کرد.
حال باتوجه به این تعریف، نمایش «شهرک غرب» در داستان خود مسئله «بحران اقتصادی» که یکی از بارزترین مشکلات این روزهای جامعه است را در کانون توجه قرار داده تا با روایتی که از سبک رئالیسم اجتماعی تبعیت میکند بتواند واقعیتها را با ترفندهایی نمایشی به داستان خود سنجاق کرده و به معضلی اشاره داشته باشد که بسیاری از مردم جامعه و البته جامعه صنف املاک در ایامی با آن رو به رو بودهاند. این نمایش بر اساس نمایشنامه «گلن گری، گلن راس» اثر دیوید مامت به نگارش در آمده است که در آن به شرح بی اخلاقیهایی که کارمندان این املاک (شهرک غرب) برای پیشرفت زودهنگام خود در نظر گرفتهاند میپردازد. در واقع این نگرش در متن نشان از آن دارد که دغدغهمندی نویسنده باتوجه به اتفاقات زیادی که در این صنف رخ میدهد بیشتر متوجه جنبه انسانی و ناملایمتیهایی است که میتواند مسیر زندگی عده زیادی را تغییر داده و سرانجامی خلاف آنچه که در تصور دارند برایشان پیش آورد. حال با اهمیت داشتن این نگرش کوشیده شده است شخصیتها بنابر تعریفی که در شخصیت پردازی برای آنها آمده واکنشهای متفاوتی را در ازای موقعیت نمایش و تغییر مسیر قصه از خود بروز بدهند تا شاکله اصلی در روند روایت به درستی پیش برود و اعتراضهایی که از آن سخن میگویند منطق روایی مناسبی را دارا بوده و اوضاع نابسامان جامعه با ساختاری منظم از دیدگاه نویسنده به تصویر کشیده شود. بنابراین زاویه دید نمایش بیانگر آن است که تلخیهای زندگی شخصیتها به نوعی نشان دهنده موقعیت آدمهایی است که در واقعیت با ورود به این حرفه چیزهایی را از دست میدهند و در مقابل با مشقت به خواستههایی که خواهان آن هستند دست پیدا میکنند. در دنیای این اثر به شرح زندگی آدمهایی پرداخته میشود که تمام توانشان برای به دست آوردن پول صرف میشود تا بتوانند از روز قبل خود قدرتمندتر و جسورتر شوند که این مهم برای آنها جز تثبیت روابطشان با آدمهای دیگر، جهت دار شدن اخلاقیات و چهارچوب زندگی چیزی را شامل نمیشود. در واقع برای این افراد پول با قانون و مقررات خودش معنای آن را دارد که جایی برای حضور آدمهای دیگر نیست و غیراخلاقی رفتار کردن امری مشروع تلقی میشود.
در این میان نگاه کارگردان به عنوان مغز متفکر صحنه نمایش باتوجه به دنیای اثر که نویسنده آن را خلق کرده است جهتی مشخص دارد که در هدایت بازیگران و تربیت حس آنها کوشیده است همه چیز طبق بازتابهای روز نسبت به جامعه صنف املاک پیش برود و استاندارد دنیای نمایش در ازای خوراک به مخاطب بازخوردهایی متفاوت را به ثبت برساند. در این میان ریتم روایت از نیمه نمایش با به وجود آمدن تعلیق در داستان تغییر مسیر میدهد که این تمهید سبب ساز آن است که برون ریزیهای شخصیتها دلایلی منطقی به خود بگیرد تا میزانسنها از نگاه کارگردان طراحی حرکتی درستی را شامل شود.
نمایش «شهرک غرب» با داشتن فضایی قصه محور در طراحی صحنه و نور، همخوان با جریانهای متن پیش میرود به طوری که ورود شخصیتها به صحنه از طریق آسانسوری که در پشت صحنه با طراحی صدا تعریف داده شده است صورت میگیرد که این تمهید با هوشمند نسبت به فراخور فضا شکل گرفته است که با این ترفند مخاطب خود را جهت ارتباط بیشتر با موضوع در ساختمان املاک احساس کند.
نمایش «شهرک غرب» در درام خود تلاش بر آن دارد که نقدی بر دنیای سرمایه گذاری داشته باشد و تبعات طماع بودن انسانها را نسبت به موقعیت مورد بررسی قرار دهد و از جنبه دیگر نقد فراموش شدن انسانیت را در دنیای پول و ثروت به تصویر بکشد.