حمیدرضا آذرنگ: نمایشنامهنویسی را باید از مدارس آغاز کرد
مرکز هنرهای نمایشی به عنوان ارگانی که میخواهد هنر نمایش را پرورش دهد، باید هیأتی از پژوهشگران و دانشجویان را به شهرهای مختلف بفرستد تا این افراد روی آئینها و نشستهای بومی شهرها کار کنند. آن گاه نتیجه این پژوهشها در اختیار نویسندگان قرار گیرد تا منجر به خلق نمایشنامههایی منطبق با فرهنگ آن مناطق شود.
حمیدرضا آذرنگ گفت:«بیشتر فرهنگها و زیر ساختهای بومیمان در شهرها و استانهای مختلف است و نمایشنامهنویس شهرستانی میتواند از این طرح وایدهها در راستای خلق اثر دراماتیک استفاده کند.»
حمیدرضا آذرنگ نمایشنامهنویس و کارگردان در گفتوگو با سایت ایران تئاتر گفت:«استفاده از مراسم و آئینهای بومی در سالهای اخیر روند رو به رشدی نداشته و به نظرم باید روی این مسائل کار پژوهشی انجام شود.»
وی ادامه داد:«مرکز هنرهای نمایشی به عنوان ارگانی که میخواهد هنر نمایش را پرورش دهد، باید هیأتی از پژوهشگران و دانشجویان را به شهرهای مختلف بفرستد تا این افراد روی آئینها و نشستهای بومی شهرها کار کنند. آن گاه نتیجه این پژوهشها در اختیار نویسندگان قرار گیرد تا منجر به خلق نمایشنامههایی منطبق با فرهنگ آن مناطق شود.»
این نمایشنامهنویس ادامه داد:«باید استعدادهای شهرستانی را در قالب کارگاههای آموزش و پرورش قرار داد. تجربه نشان داده که آموزشِ صِرف، چشمانداز خوبی ندارد و تجربه کردن در تئاتر امر مهمی است.»
وی افزود:«نمایشنامهنویسی را باید از دانش آموزان شروع کرد. باید از دانش آموزان در مدارس خواست تا نمایشنامه بنویسند؛ مثل انشا نگاری که انجام میدهند، نمایشنامه هم باید به شکل یک ضرورت درآید.»
آذرنگ ادامه داد:«خوشبختانه امسال قرار است مرکز هنرهای نمایشی تعدادی مربی و استاد به شهرستانها بفرستد تا این افراد تجربیاتشان را در اختیار هنرمندان شهرستان قرار دهند. به نظرم این یک حرکت مثبت است که چشمانداز خوبی را میتوان برای آن پیشبینی کرد.»
وی ادامه داد:«برای یک جشنواره 900 نمایشنامه میرسد که در نهایت ـ اگر متون تکراری را کنار بگذاریم ـ بیش از 700 نمایشنامه باقی میماند. از این تعداد 80 اثر در بازخوانی پذیرفته میشوند و در نهایت 30 نمایشنامه امکان اجرا شدن پیدا میکنند. 670 اثر باقی مانده کنار گذاشته میشوند؛ یعنی تلاش این تعداد نمایشنامهنویس کاملاً کنار گذاشته میشود و اعتنایی به آن نمیشود.»
وی تأکید کرد:«نگاه ما به نمایشنامهنویسی مجرد نیست و همیشه نمایشنامه را در حین اجرا ارزیابی میکنیم، در حالی که باید نگاه مجردی به نمایشنامه داشته باشیم و فارغ از جذابیتهای صحنه و کارگردانی آن را مورد داوری قرار دهیم.»
این کارگردان ادامه داد:«مگر هنرمند شهرستانی چه قدر با تئاتر مرکز تعامل دارد؟ مگر چه قدر به بدنه حرفهای تئاتر سائیده میشود که ما از او انتظار کار فوقالعاده هم داشته باشیم؟ اصلاً در خود شهرها و حتی مراکز استانها مگر چه قدر اجرای مداوم تئاتر وجود دارد، پس در این شرایط واقعاً نمیتوان از هنرمند شهرستانی انتظار معجزه داشت.»