نقد نمایش قهوه قجری به کارگردانی ملیکا رضی و سما صدوقی
کودکان و نوجوانانی که بزرگانه بازی کردند
ایران تئاتر_سید علی تدین صدوقی : نمایش قهوه قجری چند سال قبل توسط آتیلا پسیانی در تئاتر شهر به روی صحنه رفت؛ اما اجرای این نمایش در هیجدهمین دوره جشنواره آئینی سنتی ازاینرو مهم است که توسط هنرمندان کودک و نوجوان برگزار گردید. البته کارگردانان این نمایش بزرگسالند اما اجراکنندگان و بازیگران از هشت سال تا نهایتاً پانزدهساله هستند.
نمایش قهوه قجری چند سال قبل توسط آتیلا پسیانی در تئاتر شهر به روی صحنه رفت؛ اما اجرای این نمایش در هجدهمین دوره جشنواره آئینی سنتی ازاینرو مهم است که توسط هنرمندان کودک و نوجوان برگزار گردید. البته کارگردانان این نمایش بزرگسالند اما اجراکنندگان و بازیگران از هشت سال تا نهایتاً پانزدهساله هستند.
البته اجرای چنین نمایشی آنهم در شیوه نمایشهای سنتی آئینی بهاندازه کافی دشوار است حتی برای بازیگران بزرگسال چه برسد به آنکه کودکان و نوجوانان بخواهند آن را اجرا کنند. آنهم در جشنواره که باید بگویم از پس آن تا حد زیادی برآمدهاند.
اینان آموزش دیدگان آموزشگاه بازیگری کودکان و نوجوان پانیذ هستند که توسط کارگردان خانم رضی و دوستان دیگر دورههایی را گذراندهاند و با هدایتهای درست کارگردانان خانم رضی و خانم صدوقی، توانستهاند چنین کاری را به صحنه بکشند. هرچند که در این میان باید از مدیر آموزشگاه خانم رکسانا خلوتی نیز سخن به میان آورد که واقعاً زحمات بسیاری را متحمل میشوند تا این کودکان و نوجوانان درست و بهصورت دراماتیک در فضایی سالم به فراگیری هنرهای نمایشی و تئاتر بپردازند و بهتر از همه اینکه روی نمایشهای سنتی آئینی کار کنند.
یادمان باشد که در این جشنواره حرفهایها و بزرگسالان کاردارند. این بچهها واقعاً مرا شگفتزده کردند بخصوص با بازی در بازیهایشان و تیپسازیها و نقش پوشیهای مختلف مانند زن پوشی و مرد پوشی و... در این کار حتی از عناصر تعزیه هم بهدرستی و در راستای نمایش استفاده شده است آنجا که دختر در تشت آب مینشیند به نشانه خودکشی «افلیا» در نمایشنامه هملت که در این کار آداپته شده است. استفاده از ماسکها برای نشان دادن تغییر شخصیتها بجا مینمود .
باید گفت که ملیکا رضی با هوشمندی توانسته نمایش درخوری را با بچهها به روی صحنه بیاورد. البته هنوز این نمایش جای کار دارد وامیدوارم که در اجرای عمومی اشکالاتش برطرف شود. هرچند فضایی را که به اجرای این نمایش اختصاص داده بودند کوچک بود و مناسب اجرای این نمایش نبود. تالار کوچک مجموعه محراب اصلاً برای اجرای چنین نمایشی که هشت پرسوناژ و دو نوازنده دارد آنهم با حرکات و میزان فراوان مناسب نیست. این خود از کیفیت هنری و دراماتیک نمایش میکاست چراکه همه حرکات فشردهشده بود و جایی برای حرکت بازیگران نبود و گاها به یکدیگر میخوردند.
اما درهرحال گروه کار خودش را کرد و تسلیم این کمبودها نشد. بچهها همگی خوب و روان بازی کردند هرچند که درجاهایی باید بازیهایشان اصلاح گردد و هدایت شوند؛ مثلاً در بخش ریتمها ، بده بسانها ، نگاهها ، حرکات موزون که نباید بیشازحد لزوم و خواست نمایش باشد ، آموزش ضرورت بداهه گویی در نمایشهای سنتی آئینی و البته چگونگی استفاده از آن در اینگونه نمایشها و... اما در کل قابلقبول بودند، بخصوص بازیگر کودکی که دو نقش داشت ویکی از نقشهایش مثلاً سیاه بود. اگر حتی در حد تقلید هم بوده باشد بخشی از حرکات سیاه را خیلی خوب بازی میکرد. باید از این استعدادها حمایت شود.
در انتها باید گفت که موسیقی نمایش همسو با آن بود و طراحی لباس هم بهخوبی صورت پذیرفته بود. باید از همه این بچهها و مدیریتشان و مربیهایشان حمایت شود تا بیشتر بتوانند در جشنوارههای مختلف شرکت کنند و خود را بیازمایند و در معرض دید و قضاوت مخاطبان و تماشاکنان قرار دهند.
درهرحال باید بگویم خانم ملیکا رضی که روزگاری هنرجوی بنده بود و تئاتر را در ابتدا با اینجانب شروع کرد امروز درسهای خود را بسیار خوب پس دادو من از این بابت به ایشان افتخار کرده و خسته نباشید میگویم. امید که ایشان و گروهشان و مدیریت آموزشگاه پانیذ که درواقع تهیهکننده این کار هم هستند همیشه موفق باشند و خانم ملیکا رضی درراه ارزندهای که میرود یعنی کار با کودکان و نوجوانان این سرمایههای آینده فرهنگ و هنر کشور هماره کوشا و مؤید باشد انشا اله.