یادداشت شهرام کرمی درباره وضعیت تئاتر خیابانی در ایران
امروز مهمترین آفتی که گریبان گیر تئاتر خیابانی شده نوعی جشنواره زدگی است. در تئاتر خیابانی مخاطب به عنوان یک عامل غیر قابل پیش بینی شناخته میشود. نوعی حضور و مشارکت آزاد تماشاگر که امکان شناخت را پیش از اجرا به بازیگر نمیدهد.
تئاتر خیابانی به جهت شکل و شیوه اجرایی، قدمتی طولانی دارد. پیش از شکلگیــری یک تئـاتر رسـمی و یا ایــجاد مکانهای ثابت جهت اجرای تئاتر نمایشهای مختلف و یا حتی مراسم آئینی و بومی در مکانهای عمومی اجــرا میشد. در اکثر کشورهایی که دارای سابقه تاریخی و یا پیشینه تئاتر هستند، در ابتدا برخی از انواع نمایش در مکانهای عمومی و غیر رسمی اجرا میشد. نمایشهای واگنی و یا کمدیهای هجوآمیز فقط در مکانهای عمومی و معابر پر رفت و آمد امکان اجرا داشت.
امروزه تئاتر خیابانی (street theatre ) تعریف مستقل و ویژهای دارد. منظور از تئاتر خیابانی ـ چنانچه از نام آن استنباط میشود ـ اجرای یک نمایش در مکانهای عمومی، معابر، پارکها و ایستگاههای اتوبوس و مترو و غیره است. شکلگیری واژه تئاتر خیابانی به دلیل اجراهایی است که در کشورهای اروپایی در معابر عمومی متداول بود. در فرانسه ، آلمان و هلند اجراهای خیابانی طرفداران زیادی داشت. اتفاقی که باعث معرفی و گسترش اجرای انواع نمایش برای مخاطبان گردید. اجرای گروههای نمایشی که بر روی ارابه و سکوهای تعبیه شده اجرا میشد، به مرور باعث شکلگیری گروههای مختلف هنری شد که فقط برای اجرا در خیابان نمایشهای خود را آماده میکردند.
اما درباره تئاتر در ایران آن چه واضح است این که تاریخچه تئاتر به عنوان یک جریان ثابت و گسترده هنری قابل ارزیابی نیست. نمایش در ایران به شکل سنتی و بومی رشد و تکامل یافته است. شکل غالب نمایش ایرانی به عنوان نوعی از هنر غیر رسمی موجب پیدایش چند گونه سنتی و آئینی شد. و البته واضح است که همین شیوههای نمایش ایرانی سرشــــار از ذوق و نبــــوغ است. آن چه مسلم است مهمترین ویژگی اصلی نمایش ایرانی اجرای آن در مکانهای باز و در میان جمعیت است.
تعزیه، خیمه شب بازی، سیاه بازی، نقالی و یا معرکهگیری به عنوان نمایش ایرانی اجراهایی هستند که در آغاز شکلگیری و تا به امروز محدود به یک مکان ثابت نبوده است و بیشتر یک نمایش میدانی تلقی میشدند که در مکانهای باز و عمومی قابل اجرا هستند.
در ایران نمایشی را که تحت عنوان تئاتر خیابانی میشناسیم، حاصل اجراهای گروههای هنری در دو دهه اخیر است. پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در چند جشنواره مختلف، نمایشهایی به شکل خیابانی به اجرا درمیآمد، اما این اتفاق موجب ایجاد یک جریان فراگیر نشد. مهمترین فعالیت در این دوره اجراهای چند گروه دانشجویی بود که در همان ابتدا موجب شد که اجراهای تئاتر خیابانی با نوعی زبان اعتراض همراه باشد. حتی در چند مورد اجرا کنندگان نمایش که به شرایط سیاسی اعتراض داشتند و در پارکها نمایش خود را اجرا میکردند، توسط پلیس بازداشت شدند. اما یک نکته قابل توجه این است که از همان ابتدا تئاتر خیابانی در کشور ما در بین گروههای دانشجویی و تحصیل کرده نمایش با استقبال خوبی مواجه شد. در واقع میتوان آغاز و تداوم تئاتر خیابانی در ایران را حاصل تلاش گروههای دانشجویی دانست.
مهمترین اتفاق در معرفی و شکل گیری گروههای تئاتر خیابانی پس از پایان جنگ تحمیلی بود. از سال 1368 و در زمانی که رویکرد اجتماعی به جریانهای فرهنگی و هنری بیشتر شد، تئاتر خیابانی به شکل جدی در ایران ظهور یافت. پس از این تاریخ که همراه با تحول و شکوفایی تئاتر ایران بود در جشنواره سراسری تئاتر فجر و از سال 1373 برای اولین بار گروههای تئاتر خیابانی به جشنواره پیوستند.
یکی از مهمترین عوامل معرفی و گسترش تئاتر خیابانی در ایران جشنوارههای متعدد تئاتری بوده است. در طول برگزاری جشنوارههای مختلف بخش تئاتر خیابانی به دلیل شرایط آسان اجرایی به مرور جزء اصلی برنامههای جشنواره قرار گرفت. چنانچه اشاره شد، در دورههای آغاز اجراهای خیابانی اکثر اعضاء گروهها از دانشجویان این رشته بودند و همین امر باعث شد که نوع و سطح آثار اجرایی تابع یک الگو و شیوه اولیه نباشد. در نتیجه اجراهای خیابانی گروههای نمایشی توام با سبک و شیوههای اجرایی متنوعی بود.
هیاهو و هیجان اجراهای خیابانی در جشنوارهها که در مکانهای باز و فارغ از محیط بسته و سالنهای تئاتر اجرا می شد اتفاق بزرگی در معرفی تئاتر بود. بسیاری از رهگذران شاید برای اولین بار با نمایش و آن هم به شکل خیابانی آن روبرو میشدند.
دهه هفتاد دوران فعالی برای تئاتر خیابانی بود. جریان تئاتر خیابانی در این دهه شکوفا شد. برگزاری جشنوارههای مختلف هنری باعث شد که حتی در دور افتادهترین شهرهای ایران هم تئاتر خیابانی اجرا شود. مهمترین ثمره این اتفاق جذب مخاطبان بسیار بود که موجب معرفی یکی از انواع هنر مردمی و پر مخاطب گردید. با توجه به ویژگی تئاتر خیابانی که با کمترین امکانات و در هر مکان قابلیت اجرا دارد، این هنر به سرعت در کشور رواج پیدا کرد.
اما امروز مهمترین آفتی که گریبان گیر تئاتر خیابانی شده نوعی جشنواره زدگی است. در تئاتر خیابانی مخاطب به عنوان یک عامل غیر قابل پیش بینی شناخته میشود. نوعی حضور و مشارکت آزاد تماشاگر که امکان شناخت را پیش از اجرا به بازیگر نمیدهد. همین امر باعث شده که بازیگر خیابانی در برابر تماشاگر خود نیاز به تجربه زیاد و بهرهگیری از قدرت بداهه بسیار بالا داشته باشد.
جشنواره به عنوان ویترین یک مجموعه هنری حرکت مؤثر و مفیدی است، اما محدود شدن به آن باعث فراموشی مهمترین عامل یعنی مخاطب شده است. در یک رویکرد جدید، لازم است اجراهای گروههای تئاتر خیابانی صرفاً برای مخاطب مردمی شکل گیرد.
بررسی و تحلیل الگوهای رایج تئاتر خیابانی یک موضوع مستقل است. ولی نباید فراموش کرد در تئاتر خیابانی هیچ گزینشی در انتخاب تماشاگر وجود ندارد. اتفاقی که در نمایش صحنهای در موارد بسیار و در غالبهای مختلف برای هنرمندان وجود دارد. تئاتر خیابانی، نمایشی مردمی است و برای شکستن حصار رسمی ارتباط با تماشاگر شکل گرفته است.
امروز اگر در یک پارک و یا محوطه باز ناگهان صدای فریاد کسی بلند شود و یا بازیگری با لباس اجرای نمایش مردم را به دیدن یک اتفاق دعوت کند، همه متوجه میشوند که یک تئاتر خیابانی میخواهد اجرا شود. این یک ارتباط و روند دو طرفه بین مخاطب و بازیگر برای آغاز یک مشارکت سازمان نیافته است؛ چیزی که موجب بروز رفتار خلاقه بازیگر و درگیری تخیل و اندیشه مخاطب با یک عمل نمایشی میشود.
تئاتر خیابانی در ایران یک جریان فعال است که برای هدایت و ساماندهی گروههای تئاتری نیاز به بازنگری دوباره دارد. وقتی یک بازیگر تئاتر خیابانی در حین اجرا با مخاطب آزادنه حرف میزند، به یک نکته بیشتر فکر نمیکند؛ این که چقدر مخاطب میتواند او را باور کند.
پس باید تئاتر خیابانی ایران را باور کرد.