در حال بارگذاری ...
...

گفت‌وگو با سعید حشمتی کارگردان نمایش «خانه عروسک»

روابط انسان‌ها مهمترین مسئله بشری است

ایران تئاتر: اشاره به روابط انسانی و شاخصه‌های رفتاری از جمله مواردی است که می‌توان به عنوان رویکردی تاثیرگذار در حوزه نمایش از آنها نام برد. رویکردی که این قابلیت را دارا خواهد بود تا مخاطب را با دنیای جدید و لایه‌های بسیار آن آشنا کرده و با اتفاقات بی شماری که از این تعامل اجتماعی نشات می‌گیرد رو به رو سازد.

سعید حشمتی تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی سینما به اتمام رسانده است. او در کسب تجربه کوشیده است که با رجوع به مسائل انسانی و جهان پیرامون خود لحظاتی را پدید آورد که معنای جدیدی را تعریف کند. حال با توجه به اینکه حشمتی در ابتدا به عنوان بازیگر در حوزه نمایش فعالیت داشته این تمهید را در نقش و سپس در کارگردانی به نمایش گذاشته است. از جمله نمایش‌هایی که او بازیگر آن بوده است باید از «مده آ»، «زمزمه‌های نیمه شب»، «نهنگ»، «احمق‌ها به جهنم می‌روند» نام برد. حال به بهانه اولین اثری که حشمتی آن را کارگردانی کرده است یعنی «خانه عروسک» با وی گفتگویی انجام شده است که در ادامه می‌خوانید.

 

دلیل آنکه نمایش‌نامه «خانه عروسک» هنریک ایبسن را برای روی صحنه آوردن اثر خود انتخاب کرده‌اید چیست؟

دلیل آنکه این نمایش‌نامه را انتخاب کرده‌ام این است که متن ایبسن از روابط انسان‌ها ترکیب شده است که در هیچ زمانی کهنه نمی‌شوند. حال با نگاه دیگر می‌توان گفت که همیشه مسئله روابط آدم‌ها مسئله تازه‌ای را برای بیان دیدگاهی را شامل می‌شود. البته باید اضافه کنم که این موضوع به کار گرفته شده در نمایش با اهمیت دادن به نیاز روز جامعه رخ داده است. بنابراین تصمیم گرفتم که این نمایشنامه را روی صحنه نمایش بدهم زیرا که ما انسانها نیازمند آن هستیم که به روابط خودمان یک بازنگری داشته باشیم.

 

آیا این نمایش از مسائل و مشکلات دنیای مدرن تاثیر گرفته است؟

بله. ما نیاز داشتیم تا با رجوع به مسائل امروزی جهان، خود را به انسان امروز وصل کنیم تا بتوانیم از اتفاقات پیرامون آنها نتیجه بگیریم. البته باید یادآور شوم که رفتارهایی که در سال نگارش این نمایشنامه از سوی انسان‌ها رخ داده است را انسان امروز انجام نمی‌دهد. در واقع در این زمان رفتارها تغییر کرده و این موضوع نیز برای شخصیت‌های نمایش به مراتب تغییر کرده است. حال باید بگویم که در این نمایش رفتار انسان‌ها را به روز در آورده‌ایم تا سردی روابط را مشخص کنیم. زیرا هر شخصیتی وارد دنیای این اثر می‌شود به دنبال هدف و نیاز خودش است و این اتفاق خوشایندی نیست و به نوعی چنین رفتارهایی در نمایش «خانه عروسک» به نقد کشیده می‌شود.

نمایش «خانه عروسک» بیشتر از آنکه حول مسئله مطرح شده باشد بر اساس شخصیت اصلی آن شکل می‌گیرد که با پیش آمدن مسائل مختلف در زندگی رو به رو می‌شود. این تمهید تا

 

چه اندازه در این نمایش موثر بوده است؟

اگر دقت کنید در این نمایش سعی شده است که اثر را وسیع‌تر از شخصیت نورا نشان بدهیم و تمام شخصیت‌ها وارد جهان نمایش می‌شوند. البته درست است که مسائل حول محور نورا شکل می‌گیرد اما کوشیده شده است که از این مرز فراتر برویم و به تک تک شخصیت‌های نمایش بپردازیم. همچنین تلاش داشتم در واقع خودمان را به جای هر کدام از آنها قرار داده و در لحظاتی به آنها حق بدهیم هرچند که شخصیت نورا در نمایش نقشی تاثیرگذار است.

 

روابط انسانی و مسائل اجتماعی از جمله مواردی است که در این اثر بسیار به آن توجه شده و می‌توان گفت تمام عوامل داستانی تحت تاثیر آن است. درباره این موضوع چه نکاتی را مدنظر قرار داده‌اید؟

در این نمایش دقیقا مسئله حق است. ما در این نمایش شخصیت خوب و بد نداریم و هر کدامشان به نوعی خصوصیات بد و هم خوب دارند. در اصل هر مخاطبی زمانی که خودش را جای هر کدام از شخصیت‌ها بگذارد به آن حق می‌دهد و در جایی هر کدام را بر اساس اتفاقات پیش آمده در نمایش از یکدیگر متمایز می‌کند. البته هر کدام از شخصیت‌ها بسته به شرایط کاری که انجام می‌دهند مورد قضاوت قرار می‌گیرند. در این نمایش سعی شده است که مسائل را به سادگی نمایش داده و برگزار کنیم. البته به دنبال نکته عجیب و غریبی نبوده‌ایم و قصد آن را نداشته‌ایم که ذهن مخاطب را از اتفاق اصلی نمایش دور کنیم.

 

شخصیت‌پردازی‌ها بر اساس دراماتورژی که برای نمایش صورت گرفته با نمودار متغیر رفتاری در طول نمایش شکل می‌گیرد. این اتفاق را در نمایش چطور به کار گرفته‌اید؟

در این نمایش هر کدام از شخصیت‌ها برای رفتار خود نوسانی دارند. به طوری که هر کدام از ما هم این شکل را در رفتارهای خود سراغ داریم. حتی انسان‌های موجه هم در یک شرایطی به انسانی وحشتناک تبدیل می‌شوند و اینکه اگر فردی شخصیت خوب یا بد داشته باشد اصلا جالب نیست. حال این اتفاق نمود عینی دارد و آدم‌ها دائم در حال تغییر هستند و دلیل این تصمیم با چنین دیدگاهی رخ داده است. همچنین باید بدانیم که شخصیت‌ها نمونه‌ای از اقشار مختلف جامعه را معرفی کرده و ما نمی‌توانیم آنها را قضاوت کنیم. در این نمایش تلاشم بر این بوده است که قضاوت را در ذهن مخاطب از بین برده و با مرور لحظات پیش آمده در اثر به دیدگاه مورد نظر نزدیک شوم. البته باید بدانیم که این شرایط است که رفتار انسان‌ها را می‌سازد.

 

مسائل اقتصادی جزو زنجیره پیوند داستانی نمایش «خانه عروسک» به حساب می‌آید که شخصیت نورا از طریق آن مسئله اصلی نمایش را رقم می‌زند. آیا می‌توان این نکته را به عنوان قوه محرک نمایش به شمار آورد؟

در این نمایش سعی کرده‌ام از مسائل و مشکلات مالی فاصله بگیرم و به مسئله‌ای که آدم‌ها از آن تاثیر می‌گیرند بپردازم. دلیل این تصمیم هم آن است که به مسائل انسانی بیشتر توجه داشته‌ام.

 

آیا در این نمایش زمان و مکان نمایش تاثیری در روایت داستان داشته‌اند؟

مخاطب زمانی به اتفاقات پیش آمده در این نمایش نگاه می‌اندازد متوجه زمان و مکان خاص و مشخصی نمی‌شود. زیرا حرف‌هایی که بین شخصیت‌ها نمایش بازگو می‌شود به دوره خاصی اشاره نمی‌کند. در نمایش «خانه عروسک» تلاشم بر این بوده است که اتفاقات به امروز خودمان خیلی نزدیک باشد. با این توضیح که کوشیده شد که این خاصیت در تمامی بخش‌های نمایش قابل مشاهده باشد به طوری که حتی در لحن دیالوگ شخصیت‌ها برای مخاطب این امر را نهادینه کرده‌ایم.

نیمه ابتدایی نمایش «خانه عروسک» شاهد آن هستیم که شخصیت‌ها و دلیل پیش آمدن اتفاقات مشخص شده و با ریتمی یکنواخت داستان پیش می‌رود و در نیمه دوم صحنه جان

 

دوباره‌ای می‌گیرد. دلیل این تصمیم چه بوده است؟

من از ابتدا اطلاع داشتم که این اتفاق در نمایش رخ می‌دهد و با هر ترفندی که در نظر گرفتم نتوانستم از این مسئله رهایی پیدا کنم. معرفی شخصیت‌ها کمی طولانی است اما تصور می‌کنم پیش آمد اتفاق‌ها در صحنه دوم بیشتر شده و  شکل می‌گیرند و در صحنه سوم این اتفاقات کامل‌تر می‌شود. لذا این تمهید سبب آن خواهد شد که مخاطب از خستگی ابتدایی کار عبور کند در مرحله دوم به کشف برسد و در مرحله آخر از آن لذت ببرد. البته باید یادآور شوم که تصمیمی جز این نمی‌توانستم داشته باشم و این لازمه متن‌های ایبسن است.

 

مهمترین نکته‌ای که در روایت این اثر وجود دارد چیست؟

در این اثر ما شاهد یک روایت ساده هستیم. در این نمایش کوشیده شد که قصه و متن در کانون توجه قرار بگیرد و مخاطب را جذب خودش کند. در واقع روایت در ساختاری رئالیستی صورت گرفته است به دلیل آنکه این خاصیت نیاز چنین متنی است.

 

طراحی صحنه و نور در نمایش به شکل مینی‌مال تعریف شده است. آیا در این تصمیم تعمدی صورت گرفته است؟

بله. ما آگاهانه قصد داشتیم این شکل از طراحی را در ساختار نمایش انجام بدهیم. زیرا این تصمیم نشان می‌دهد که وقتی محتوا در کنار طراحی‌های صحنه و نور قرار می‌گیرد تناسبی منطقی را شکل می‌دهد. به طورمثال لته آهنی که دیوار خانه شخصیت نورا را نشان می‌دهد در اوقاتی سایه دیوار زندان را تداعی می‌کند و در جای دیگر تعریف دیگری را باتوجه به اتفاقات داستان تعریف می‌دهد. در واقع شخصیت‌ها با ورود به خانه نورا هر کدام تعریف مشخص از پیامدهای پیش آمده را به آن خانه نسبت می‌دهند.

 

در کارگردانی این اثر چه نکاتی برایتان مهم بوده است؟

در کارگردانی این اثر تمام تمرکزم به روی روابط بین شخصیت‌ها بوده است زیرا تصور می‌کنم این موضوع مهمترین نکته نمایش است. با این توضیح که از طریق رابطه‌ها همه چیز شکل می‌گیرد و این را باید به حساب خواستگاه متن  قرار داد. در  واقع این مهم است که بازیگر به درک درستی از شرایط داستانی در روایت برسد تا دلیل رابطه و حرف‌ها مشخص شود.

 

گفت‌وگو از کیارش وفایی