در حال بارگذاری ...
...

در این نمایش مخاطب احساس می‌کند از من و اثرم دور نیست. ما در کارمان جامعه‌شناسی مخاطب را فراموش نمی‌کنیم! اشیاء یک فانتزی را همراه خود دارند که به واسطه آن می‌توان تعریف‌هایمان را ارائه کنیم، به نظرم مخاطب از زبان اشیاء بهتر حرف‌ها و شعارها را قبول می‌کند تا آدم‌ها.

در این نمایش مخاطب احساس می‌کند از من و اثرم دور نیست. ما در کارمان جامعه‌شناسی مخاطب را فراموش نمی‌کنیم! اشیاء یک فانتزی را همراه خود دارند که به واسطه آن می‌توان تعریف‌هایمان را ارائه کنیم، به نظرم مخاطب از زبان اشیاء بهتر حرف‌ها و شعارها را قبول می‌کند تا آدم‌ها.

رضا آشفته:
رضا گوران، کارگردان نمایش"می‌خوام بخوابم" معتقد است که در این نمایش نقلی گفته نمی‌شود، بلکه قصه‌ای است که آن را در طول نمایش دنبال می‌کنند. این نمایش یک برداشت آزاد از داستان کوتاه"بورشرت" است که شیوه اجرایی آن برگرفته از تئاتر شورایی(آگوستو بوال) است.
وی در نشست مطبوعاتی این نمایش که یکشنبه 17 تیر ماه در کارگاه نمایش برگزار شده بود، در پاسخ به این پرسش که در رویارویی با تماشاگران، آیا با جواب مغایر با اصل نمایش مواجه شده‌اند یا نه؟ و آیا مواقع کنترلی بر نمایش دارند یا خیر؟ گفت:«کنترل ما بر اثر در لایه‌های پنهان شکل می‌گیرد. ما از کسانی که فکر می‌کنیم عجیب و غریب جواب بدهند، سؤال نمی‌کنیم! جواب تماشاگران کمک می‌کند که ما خطوط قرمز را بشناسیم.»
وی افزود:«آن آدم‌هایی که با‌ کار ما برخورد تند و انتقادی می‌کنند حتی 20 درصد جسارت ما را هم ندارند. در این نمایش، نویسنده و کارگردان به مردم نزدیک می‌شوند و این کار راحتی نیست.»

شیوه بوال
این کارگردان درباره این که تئاتر شورایی در محیط‌های مردمی مانند فروشگاه، پارک و کافی‌شاپ اجرا می‌شود، نه در سالن تئاتر، اجرای شما روی صحنه نمی‌تواند خیلی مفهوم تئاتر شورایی و این شیوه اجرایی‌ را تداعی کند، گفت:«من با دستیار بوال چهار ساعت جلسه داشتیم. او عقیده داشت که شیوه کار و اتودهای بوال متعلق به 30 سال قبل است و او حالا به دنبال آن است که به روز کار کند. دستیار بوال گفت که ما می‌توانیم آن طور که گمان می‌کنیم باب روز است و به شرایط اجتماعی ما نزدیک است، کار کنیم. ما هم با توجه به شناختی که از محیط اطراف و توانایی‌هایمان داشتیم، این کار را انجام دادیم. تجربه سختی هم بود چون مخاطب پر از مشکل و درگیری است و به همین علت هنگام دیدن کار دوست دارد ضربه بزند و معمولاً رفتار منطقی ندارد.»
وی در ادامه با این پرسش روبه‌رو شد که هدف تئاتر شورایی این است که با طرح یک موضوع و درگیر کردن مخاطب با آن، مخاطب را هم به اعتراض یا عکس‌العمل وادار کند. با این تعریف اصالت عملی در شیوه کاری شما که در سالن و با یک قصه مشخص اجرا کرده‌اید، دیده نمی‌شود و در این خصوص پاسخ داد:«ببینید تئاتر شورایی هدفش عصیان و تحریک نیست، بلکه در آن موضوعی به شور گذاشته می‌شود و مورد تصمیم گیری قرار می‌گیرد. ما از ساختارهای تئاتر شورایی استفاده می‌کنیم تا متد خود را که برداشت آزاد از متن و یک شیوه اجرایی است، پیدا کنیم. در نمایش ما تعهدی به عمل نیست بلکه این تعهد در ذهن ایجاد می‌شود تا...»
یک نتیجه معلوم
رضا گوران با اشاره به 11 نوبت اجرایی اعتقاد دارد که هنوز به یک نتیجه معلوم و دلخواه نرسیده است و نمی‌تواند درباره یک تجربه مشخص و نتایج حاصل از آن سخن بگوید و به این دلیل است که همه اتفاقاتی را که در شب‌های آینده به وقوع خواهد پیوست،‌ نامعلوم است. در عین حال او فکر می‌کند که تماشاگر باید توجیه شود و به این درک برسد که بین او و صحنه فاصله چندانی نیست، واقعیت این است که بازیگر انسان است و نه جادوگر.‌
وی افزود:«تماشاگر گاهی مسایلی را مطرح می‌کند که ریشه در مشکلات زندگی‌اش دارد و گمان می‌کند که ما باید به آن‌ها پاسخ بدهیم. من فکر می‌کنم که من و تماشاگر در تقابل با هم نیستیم بلکه ما فقط در کنار هم زندگی می‌کنیم.»
بار تراژیک
در نمایش"می‌خوام بخوابم" بار تراژیک سنگین بود و آیا گروه در پی متأثر کردن تماشاگران بوده است؟ رضا گوران در این باره اظهار نظر کرد که او یک زندگی را تعریف می‌کند. اگر کسی به آن می‌خندد و یا برای آن گریه می‌کند به خودش برمی گردد. او قصد داشته که بر ذهن مخاطب تأثیر بگذارد.‌
وی افزود:«در این نمایش مخاطب احساس می‌کند از من و اثرم دور نیست. ما در کارمان جامعه‌شناسی مخاطب را فراموش نمی‌کنیم! اشیاء یک فانتزی را همراه خود دارند که به واسطه آن می‌توان تعریف‌هایمان را ارائه کنیم، به نظرم مخاطب از زبان اشیاء بهتر حرف‌ها و شعارها را قبول می‌کند تا آدم‌ها.»
این کارگردان در ادامه با این پرسش مواجه شد که وقتی به جامعه شناسی مخاطب اشاره می‌کنید، می‌توان استنباط کرد که شما سطح کار را تا سطح مخاطب پایین آورده‌اید؟ و در پاسخ گفت:«من کاری را ارائه می‌کنم، نمی‌دانم واقعاً‌ چه کسی از آن ناراحت می‌شود و چه کسی از آن لذت می‌برد. من که همه مخاطبان را نمی‌شناسم. اما وقتی کارم را ارائه می‌کنم. سعی می‌کنم حداقل به آدم‌هایی که برای آن‌ها زندگی کرده‌ام قابل تأثیر باشد. واقعاً من هنوز مخاطبانم را پیدا نکرده‌ام، اما سعی می‌‌کنم برای خودم مخاطبانی پیدا کنم. این تفکر را که مخاطب خاص و عامی وجود دارد، قبول ندارم.»
مخاطب واقعی تئاتر
یکی از خبرنگاران با ارائه این آمار که در حدود 2000 نفر در تئاترشهر تماشاگر جدی تئاتر وجود دارد و در کنار آن عده زیادی برای دیدن نمایش‌های جذاب و کمدی به تئاترشهر می‌آیند، بیانگر این واقعیت تلخ شد که واقعاً چنین تقسیم بندی‌ای مصداق بیرونی دارد. رضا گوران هم در این باره گفت:«وقتی در خود تئاتر ما چیزی وجود ندارد، طبیعی است که مخاطبی هم برای آن وجود نداشته باشد. وقتی در تهران فقط یک تئاترشهر وجود دارد که آن هم فقط سه سالن فعال دارد و بودجه و امکانات فنی و برنامه در آن نیست! من هم اگر جای مخاطب بودم، نمی‌آمدم تئاتر ببینم. من فکر می‌کنم که ما در تئاتر خیلی عقب هستیم و نباید اسامی و نام‌گذاری‌هایی مثل تجربه‌گرا، مخاطب‌پسند و... برایمان مهم باشد، بلکه فقط باید کار کنیم.»
رضا گوران در ادامه خبر از اجرای نمایش"یرما" اثر فدریکو گارسیا لورکا دارد که آن را نزدیک به یقین در جشنواره بیست‌وششم تئاتر فجر اجرا خواهند کرد و در پی رسیدن به یک اجرای متفاوت از متن لورکا هستند.»
مسأله جنگ
در همین زمان مسأله جنگ و نگاه به این موضوع در نمایش"می‌خوام بخوابم" مطرح شد، رضا گوران هم در این باره توضیح داد:«اگر من جنگ را پدیده‌ای بد و ویرانگر می‌دانم، این عجیب نیست. این عجیب است که عده‌ای آن را جذاب و شیرین معرفی کنند. من قبل از این که این نمایش را شروع کنم، فیلم‌های مستند جنگ ایران و عراق را دیدم. من به جنگ احساس دین می‌کنم و وقتی به آن می‌پردازم، در آن به کشفیاتی می‌رسم.»
او قصد ندارد که به بازنمایی جنگ بپردازد، بلکه به گمانش در این زمینه چرا‌های پرداختن به مسائل جنگ مهم است و نه ارائه یک راهکار!