در حال بارگذاری ...

عباس جوانمرد

تولد  : تهران ـ 1307‏
تخصص : نویسنده، کارگردان
تحصیلات : گذراندن دوره هنر پیشگی، هنرستان هنر پیشگی؛ 1332 – گذراندن دوره کارگردانی ‏و هنر پیشگی زیر نظر پروفسور دیوید سون، دانشگاه تهران؛ 1334‏
اجراها : نویسنده: ‏ ‏"شهر طلایی"؛ 1347 ‏ ‏"کدام یک از دو"؛ 1339‏ تاریخچه گروه هنر ملی"؛ 1384‏ ‏"در نمایش ملی باید هنر خود را در کجا جستجو کنیم؟ "؛ 1367‏ حرکت‌های بنیادی در جنبش نمایش ملی"؛ 1365‏ نقدی ناگزیر بر پژوهشی جعلی در تاریخ ایران"؛ 1372‏ ‏"غبار منیت پدر خوانده"؛ 1382‏ ‏"هویت و نمایش ملی"؛ 1383 ‏ ‏"در دل امیر زایداله و مرده‌ خورها" بر اساس قصه‌ای از صادق هدایت؛ 1334‏ کارگردان:‏ ‏"افعی طلایی" (علی نصیریان) دو داستان از صادق هدایت؛ 1335‏ ‏"بلبل سرگشته" ( علی نصیریان) تهران؛ 1335- پاریس، فستیوال تئاتر ملی سارا برنارد؛ 1336- ‏پاریس، فستیوال تئاتر ملل؛ 1339‏ ‏"قصه‌ ماه پنهان" (بهرام بیضایی) فستیوال تئاتر ملل سارا برنارد؛ 1343- شیراز، فستیوال تئاتر ‏جهان سوم؛ 1352 ‏ ‏"غروب در دریای غریب" (بهرام بیضایی) پاریس، فستیوال تئاتر ملی سارا برنارد؛ 1344 - ‏شیراز، فستیوال تئاتر جهان سوم؛ 1352 – تورنتو کانادا؛ 1369‏ ‏"آلونک" (کوروس سلحشور) پاریس، فستیوال تئاتر ملی سارا برنارد؛ 1344- پاریس، فستیوال ‏تئاتر ملل؛ 1344‏ پهلوان اکبر میمیرد" (بهرام بیضایی) پاریس، فستیوال تئاتر ملی سارا برنارد؛ 1345- تهران، ‏جشنواره‌های تئاترهای ایرانی؛ 1345‏ ‏"آنکه می‌گوید آری، آنکه می‌گوید نه" (برشت)‏ ‏"تانیکو" (کمپارورنچیکو یوجنیو) تورنتو؛ 1368‏ ‏"شهر آفتاب مهتاب" (علی حاتمی)‏ ‏"قصه‌ی طلسم حریر و ماهیگیر" (علی حاتمی)‏ ‏"همه مارگریت" (آرمان سالاکرو) ‏ سرانم" (آرتور میلر) ‏ ‏"موشها و آدمها" (اشتنبیک)‏ ‏"سگی در خرمن جا" ‏ ‏"تامارزوها"‏ فیلمنامه نویسنده:‏ ‏"چنگی"؛ 1335 ‏ ‏"میوهای کال"؛ 1336 ‏ ‏"موشها و آدم‌ها" قصه‌ای از(جان اشتنبیک)؛ 1337‏ ‏"رسم زمانه عوض شده" قصه‌ای از (جمال میرصادقی)؛ 1338‏ ‏"عقیق" قصه‌ای از (نادر ابراهیمی)؛ 1339‏ ‏"مرد و مهمان" بر اساس نمایشنامه‌از از(نصراله نویدی)؛ 1344‏ ‏"پهلوان اکبر می‌میرد" بر اساس نمایشنامه‌ از (بهرام بیضایی)؛ 1345‏ ‏"غروب در دریای غریب" بر اساس نمایشنامه‌ از (بهرام بیضایی)؛ 1346‏ ‏"پهلوان سرگردان" بر اساس رمانی از (سروانتس)؛ 1353‏ ‏"شوهر آهو خانم" بر اساس رمانی از (علی محمد افغانی)؛ 1354‏ کارگردان:‏ ‏"در اندوه تولدی دیگر"؛ 1353‏ ‏"کنار آتش دوست"؛ 1353‏ ‏"روزی خدا"؛ 1353‏پژوهش و کارهای تجربی:‏ تحقیق و بررسی شیوه‌های مختلف تئاتر غرب و انتخاب شیوه احساسی استاینسلاوسکی به عنوان ‏یکی از پیشروترین شیوه‌های اجرایی روی نمایش‌های:‏ ‏"همه پسرانم" (آرتور میلر)‏ ‏"مارگریت" (آرمان سالاکرو) ‏ ‏"موشها و آدم‌ها" (اشتنبیک) ‏ ‏"پهلوان اکبر می‌برد" (بهرام بیضایی)‏ ‏"سگی در خرمن جا" ‏ ‏"تامارزوها" (نویدی)‏ توجه به ادبیات کهن و فولکوریک و معاصر ایران برای به وجود آوردن نمایشنامه‌های ملی:‏ ‏"درد دل آمیرز یداله" ‏ ‏"مرده خورها" (اقتباس از صادق هدایت)‏ ‏"افعی طلایی"‏ ‏"بلبل سرگشته"‏ بررسی تئاتر ‏Epic ‎‏ و اندیشه‌ها و ایده‌های پیسکاتور و شیوه تلفیقی برشت و آشنایی با نظرات ‏Adophe ‎‏ و ‏Edward gordon Craig‏:‏ ‏"شهر آفتاب مهتاب" ‏ ‏"قصه‌ی طلسم حریر و ماهیگیر" (علی حاتمی)‏ بررسی تئاتر‌های آیینی و سنتی شرق مثل رامیلا، سانسکریت، کابوکی، نو و اپرای چینی:‏ ‏"تعزیه و تحت حوضی" ‏ بررسی و تحقیق در مورد شیوه‌های تئاتر سنتی و آئینی ایران مثل "تعزیه و تخت حوضی" و ‏ریشه یابی آنها و استفاده اجرایی از تکنیک آنها، به عنوان تنها راه و اصلی‌ترین شیوه برای ایجاد ‏تئاتر ملی:‏ ‏"غروب در دیاری غریب" (بهرام بیضایی)‏ ‏"قصه‌ی ماه پنهان" (بهرام بیضایی)‏ انطباق تکنیک تئاتر حماسی برشت با شیوه اجرایی تئاترهای سنتی ایران که جز چند مورد ‏تکنیکی تشابهات اساسی از لحاظ هدف با هم ندارند و این عقیده را راسخ تر می‌کند که ‏نمایشهای سنتی ایران نمایشهای مستقل و بار آور و قائم به ذات خود هستند فعالیت‌ها:‏ عضویت شورای تئاتر وزارت فرهنگ و هنر؛ 1364‏ تاسیس خانه نمایش به منظور فعالیت‌های تجربی و اجرای کارهای نمایشی جوانان؛ 1345‏ برگزاری سه دوره کلاس‌های آموزشی در سالن "فارابی" و "خانه نمایش"؛ 1346‏ تاسیس گروه هنر ملی؛ 1347‏ طرح ساخت فیلمی بر اساس نمایشنامه "پهلوان اکبر میمیرد" نوشته (بهرام بیضایی) با ‏مشارکت یک تیم فیلم برداری از ‏BBC ‎‏ و کالوپونتی استودیو و استودیو بریج فیلم لندن که ‏پس از شش ماه معطلی نمایندگان آنها، ساختن آن از دایره بغض و تنگ نظری مقامات اداری ‏فراتر نرفت عضویت در هیئت ژوری فستیوال سینمایی سیاس تهران؛ 1349‏ تحقیق و مطالعه در زمینه تئاتر هماهنگ و عناصر همگون نمایشی وتئاتر معاصر در انگلیس؛ ‏‏1353‏ مطالعه در زمینه "نمایش‌های "دوره گرد" و "دوره طلایی" تئاتراسپانیا و مشابهات تئاتر میانی ‏این دو با تئاترهای سنتی ایران، اسپانیا؛ 1361‏ سخنرانی در ‏‎"The center acadomy of film art and drama London"‎‏ درباره ‏کارهای تحقیقی خود؛ 1356‏ تاسیس مرکز آموزشی مستقل نمایشی با نام "نمایشخانه هنر"؛ 1367‏ عضویت در مرکز تئاتر استاریو و تالنت بانک کانادا؛ 1369‏ همکاری با تلویزیون ایران و تدریس دوره‌های آموزش گویندگی و کارگردانی هنری تلویزیون؛ ‏‏1377‏ پایه ریزی سازمان تئاترهای تلویزیونی در اداره هنرهای دراماتیک وزارت فرهنگ و هنر و اجرای ‏هفته‌ای یک برنامه زنده ؛ 1339‏ سرپرست و کارگردان و بازیگر گروه هنر ملی؛ 1340 ـ 1356‏ عضویت شورای تئاتر وزارت فرهنگ و هنر؛ 1346‏ جوایز: ‏ دریافت لوح افتخار از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای تجلیل و بزرگداشت چهاردهه ‏خدمات هنری؛ 1380‏ دریافت لوح سپاس و برگزاری بزرگداشت توسط "مجمع نمایندگان تئاتر سوره"؛ 1381‏ دریافت نشان افتخار و برگزاری بزرگداشت از طرف خانه تئاتر؛ 1385‏ دریافت نشان افتخار و برگزاری بزرگداشت از طرف خانه هنرمندان؛ 1382‏


‏«رزومه مربوط به آقای عباس جوانمرد به دلیل فعالیت موثر ایشان در تئاتر و عضویت در گروه ‏تئاتر هنر ملی و با رعایت احترام به وی از سوی سایت ایران تئاتر، استثناً به صورت سالشمار و بنا ‏به تاکید ایشان به همان صورت ارسالی روی خروجی سایت قرار گرفته است.» ‏ سالشمار زندگی عباس جوانمرد عباس جوانمرد در بهمن 1307 در تهران متولد شده است‏ پس از گذراندن دوره متوسط برای ادامه تحصیل به دانشکده حقوق دانشگاه تهران می‌رود آن را ‏نیمه کاره رها می‌کند و برای امرار معاش، پس از گذراندن دوره‌های آمار عمومی و حسابداری در ‏بانک مشغول به کار می‌شود.‏ چهار سال کار پرمشغله بانکی با روحیه او سازگاری ندارد، لاجرم به هنرستان هنرپیشگی تهران ‏می‌رود و در سال 1332 از آنجا فارغ‌التحصیل می‌شود و دو سال بعد 1334 دوره کارگردانی و ‏هنر پیشگی را زیر نظر پروفسور دیوید سون در دانشگاه تهران به پایان می‌رساند.‏ در سال 1334 که هیچ نقطه روشنی در محیط نمایشی ایران وجود ندارد و تئاتر دوران رکود و ‏بلاتکلیفی خود را می‌گذراند، با چند تن از دوستان هم فکر خود، در خانه مردی مطلع و شیفته ‏تئاتر به نام شاهین سرکیسیان برای پیدا کردن راه و هدف تازه در زمینه کار نمایش گرد هم ‏می‌آیند. پس از سه سال کار تئوریک و تجربی روی متن‌های خارجی به این نتیجه می‌رسند که ‏برای ایجاد یک نمایش قابل قبول ایرانی، ترجمه و اجرای نیمه آگاهانه‌ی نمایش‌های غربی کافی ‏نیست و خود باید به تجربه‌هایی در زمینه نمایشنامه‌نویسی و اجرای شناخته‌ی نمایشنامه‌های ‏ایرانی بپردازند.‏ برای نخستین گام عباس جوانمرد دو داستان از صادق هدایت را برای اجرا در صحنه آماده ‏می‌کند و پس از‌ آن علی نصیریان "افعی طلایی" و بعد "بلبل سرگشته" را می‌نویسد و بدین ‏ترتیب گروه هنر ملی با شعار:‏ ‏« تنها درام ملی می‌تواند به فریاد تئاتر محتضر ما برسد» پا به عرصه وجود می‌گذارد.‏ اجرای "بلبل سرگشته" به عنوان دومین برنامه گروه هنر ملی دامنه موفقیت این هدف اساسی و ‏بنیادی را وسیع‌تر می‌کند "مادام هلو" رئیس انجمن فرهنگی فرانسه و ایران در پاریس، از این ‏نمایش دیدن می‌کند و برای اولین بار در تاریخ تئاتر ایران، بزرگترین فستیوال تئاتر حرفه‌ای ‏جهان فستیوال تئاتر ملل در پاریس از گروه هنر ملی رسما دعوت به عمل می‌آورد. "بلبل ‏سرگشته" به مدت چهارشب در تئاتر سارا برنارد، اجرا می‌شود و بیش از بیست منتقد در مجله‌ها ‏و روزنامه‌ها اجرای نمایش را مورد تایید و تحسین قرار می‌دهند.‏ جوانمرد در سال‌های 1325 تا 1330 قهرمان شنا و واترپلو می‌شود و سه دوره کلاس‌های نجات ‏غریق را با موفقیت به انجام می‌رساند درسال‌های 1325 تا 1338 با درج مقالات هنری ـ ‏فرهنگی و ورزشی در روزنامه‌ها و مجلات معتبر تهران امرار معاش می‌کند.‏ سال 1338 با نصرت نعمتی پرتویان ازدواج می‌کند در همین سال سرپرست تیم شنا و شیرجه و ‏واترپلوی تهران می‌شود و برای نخستین بار مسابقات شنا و شیرجه و واترپلوی خارجی را سازمان ‏می‌دهد.‏ سال 1337 با احداث اولین تلویزیون ایران، عباس جوانمرد به همکاری با آن سازمان دعوت ‏می‌شود و دوره‌های آموزشی گویندگی و کارگردانی هنری تلویزیون را در آن سازمان دائر ‏می‌کند.‏ سال 1339 در اداره هنرهای دراماتیک وزارت فرهنگ و هنر، "سازمان تئاترهای تلویزیونی" را ‏پایه‌ریزی می‌کند و از میان بازیگران و کارگردانان حرفه‌ای ایران، شش گروه تئاتر به وجود ‏می‌آورد تا این گروه‌ها قادر باشند هفته‌ای یک "برنامه زنده" در تلویزیون اجرا کنند اجرای این ‏برنامه‌ها همانطوریکه در طرح پیش‌بینی شده بود از یک طرف به طور وسیع تئاتر را به میان ‏مردم معمولی برد و علاقه‌مندان جدید برای تئاتر به وجود آورد و از سوی دیگر مرکزی شد برای ‏تربیت بازیگران جوان و نقطه امیدی گردید برای نویسندگان که آثار خود را به بوته آزمایش ‏بگذارند. اجرای این برنامه‌ها نخست در «کانال 3» و سپس در تلویزیون ملی ایران تا سال 1356 ‏ادامه پیدا کرد.‏ در سال 1339 ـ 1340 پس از یکی دو سال وقفه در کار "گروه هنر ملی" وی بار دیگر این گروه ‏را تجدید سازمان کرده و تا سال 1356 به عنوان سرپرست، کارگردان و بازیگر آن را گسترش ‏می‌دهد.‏ در سال 1343 باردیگر به دعوت فستیوال تئاتر ملل "سارا برنارد" گروه هنر ملی با سه نمایش: ‏ ‏"غروب در دریای غریب" و "قصه ماه پنهان" نوشته بهرام بیضایی و "آلونک" نوشته کوروس ‏لحشور در این فستیوال شرکت می‌نماید و او به عنوان کارگردان و بازیگر و سرپرست این گروه را ‏همراهی می‌کند.‏ از آن پس فعالیت‌های او در زمینه تئاترهای صحنه‌ای و تلویزیونی وسعت بیشتری می‌گیرد، اما ‏کار اصلی او در زمینه پژوهش و راهیابی‌های نوین، برای اعتلای نمایش ملی همچنان در "گروه ‏هنر ملی" متمرکز می‌شود.‏ پژوهش‌ها و کارهای تجربی گروهی او در زمینه شیوه‌های مختلف نمایشی تا این زمان مسیر ‏شش گانه زیر را طی می‌کند:‏ ‏1ـ تحقیق و بررسی شیوه‌های مختلف تئاتر غرب و انتخاب شیوه احساسی استاینسلاوسکی به ‏عنوان یکی از پیشروترین شیوه‌های اجرایی.‏ کارهای اجرایی گروه روی نمایش‌های:‏ ‏"همه پسرانم" آرتورمیلر، "مارگریت" آرمان سالاکرو، و بعدها "موشها و آدم‌ها" اشتنبیک و ‏‏"پهلوان اکبر می‌میرد" بیضایی و "سگی در خرمن جا" و "تامارزوها" نویدی‏ ‏2ـ توجه به ادبیات کهن و فولکوریک و معاصر ایران برای به وجود آوردن نمایشنامه‌های ملی.‏ کارهای اجرایی:‏ ‏"درد دل آمیرز یداله" و "مرده خورها" اقتباس از صادق هدایت. "افعی طلایی" و "بلبل ‏سرگشته" و....‏ ‏3ـ بررسی تئاتر ‏Epic‏ و اندیشه‌ها و ایده‌های پیسکاتور و شیوه تلفیقی برشت و آشنایی با نظرات ‏Edward gordon Craig ‎‏ و ‏Adohphe Appia‏ ‏ کارهای اجرایی: ‏ ‏"شهر آفتاب مهتاب" و "قصه‌ی طلسم حریر و ماهیگیر" علی حاتمی‏ ‏4ـ بررسی تئاترهای آیینی و سنتی شرق مثل رامیلا، سانسکریت، کابوکی، نو و اپرای چینی.‏ کارهای اجرایی:‏ ‏"آنکه می‌گوید آری، آنکه می‌گوید نه" نوشته برشت و اجرای آزاد از "تانیکو" نوشته ‏کمپارورنچیکو یوجنیو.‏ ‏5ـ بررسی و تحقیق درمورد شیوه‌های تئاتر سنتی و آئینی ایران مثل "تعزیه و تخت حوضی" و ‏ریشه یابی آنها و استفاده اجرایی از تکنیک آنها، به عنوان تنها راه و اصلی‌ترین شیوه برای ایجاد ‏تئاتر ملی.‏ کارهای اجرایی:‏ ‏"غروب در دیاری غریب" و "قصه‌ی ماه پنهان" نوشته بهرام بیضایی‏ ‏6ـ انطباق تکنیک تئاتر حماسی برشت با شیوه‌ اجرایی تئاترهای سنتی ایران که جز چند مورد ‏تکنیکی تشابهات اساسی از لحاظ هدف با هم ندارند و این عقیده را راسخ‌تر می‌کند که ‏نمایش‌های سنتی ایران نمایش‌های مستقل و بارآور و قائم به ذات خود هستند.‏ در سال 1346 به عضویت شورای تئاتر وزارت فرهنگ و هنر در می‌آید.‏ به همت و پشتکار او کارهای بنیادی زیر انجام می‌پذیرد:‏ تاسیس خانه نمایش به منظور فعالیت‌های تجربی و اجرای کارهای نمایشی جوانان؛ 1345‏ برگزاری سه دوره کلاس‌های آموزشی در سالن "فارابی" و "خانه نمایش"؛ 1346‏ تاسیس گروه دوم هنر ملی؛ 1347‏ طرح ساخت فیلمی بر اساس نمایشنامه "پهلوان اکبر می‌میرد" نوشته بهرام بیضایی با مشارکت ‏یک تیم فیلمبرداری از ‏BBC ‎‏ و کارلو پونتی استودیو و استودیو بریج فیلم لندن که پس از ‏شش ماه معطلی نمایندگان آنها، ساختن آن از دایره بغض و تنگ‌نظری مقامات اداری فراتر ‏نرفت.‏ عباس جوانمرد تا پایان کارهای اجرایی خود در ایران 28 نمایش صحنه‌ای و بیش از 40 نمایش ‏تلویزیونی را کارگردانی و بازی کرده است که از میان نمایش‌های صحنه‌ای برنامه‌های زیر در ‏فستیوال‌هی مختلف زیر شرکت کرده است:‏ ‏"بلبل سرگشته" نوشته علی نصیریان در فستیوال تئاتر ملل در پاریس؛ 1339‏ ‏"آلونک" نوشته کوروس سلحشور در فستیوال تئاتر ملل در پاریس؛ 1344‏ ‏"غروب در دیاری غریب" و "قصه‌ ماه پنهان" نوشته بیضایی در فستیوال ملل تئاتر سارا برنارد؛ ‏‏1344‏ ‏"پهلوان اکبر می‌میرد" نوشته بهرام بیضایی در جشنواره تئاترهای ایرانی در تهران؛ 1345‏ ‏"غروب در دیاری غریب و قصه ماه پنهان" در فستیوال تئاتر جهان سوم شیراز؛ 1352‏ تولد ماهان نخستین فرزند؛ 1347‏ عضویت در هیئت ژوری فستیوال سینمایی سپاس تهران؛ 1349‏ تولد ماهگل دومین فرزند؛ 1352‏ ساخت فیلم‌ها "در اندوه تولدی دیگر" و "کنار آتش دوست" و "روزی خدا" برای تلویزیون که ‏هرگز از محاق توقیف خارج نشدند؛ 1353‏ با اعتراض به سیاست اجرایی تئاتر، از شورای تئاتر کناره‌گیری کرده، خانه نشین می‌شود؛ 1354‏ با اوج‌گیری "حزب فراگیر" به عنوان معالجه و با هزینه شخصی برای درمان و تحقیق به لندن ‏می‌رود و به مدت دو سال در زمینه تئاتر هماهنگ و عناصر همگون نمایشی و تئاتر معاصر در ‏انگلیس مطالعه می‌کند؛ 1355‏ ‏"‏The central acadomy of film art and drama London‏" از وی دعوت می‌کند در ‏زمینه کارهای تحقیقی خود در این مرکز سخنرانی کند؛ 1356‏ بازنشسته می‌شود و بیشتر هم خود را بر روی کارهای تحقیقی متمرکز می‌کند؛ 1357‏ به اسپانیا می‌رود و در زمینه "نمایش‌های دوره گرد" و "دوره طلایی" تئاتر اسپانیا و مشابهات ‏تئاتر میانی این دو با تئاترهای سنتی ایران به مطالعه مشغول می‌شود؛ 1361‏ به کانادا می‌رود و با همیاری عده‌ای از فارغ‌التحصیلان رشته‌های تئاتری و سینمای یک مرکز ‏آموزشی "مستقل" نمایشی به نام "نمایشخانه هنر" بوجود می‌آورد؛ 1367‏ اجرای آزادی از نمایشنامه "تانیکو" نوشته کمپارو رنچیکو یوجینیو با فارغ التحصیلان ‏‏"نمایشخانه هنر" در تورنتو به مدت 5 شب؛ 1368‏ اجرای نمایشنامه "غروب در دریای غریب و قصه ماه پنهان" نوشته بهرام بیضایی به مدت 5 شب ‏در تورنتو کانادا؛ 1369‏ عضویت در مرکز تئاتر انتاریو و تالنت بانک کانادا؛ 1369‏ بزرگداشت و تجلیل چهار دهه خدمات هنری و دریافت لوح افتخار و جوایز دیگر از طرف وزارت ‏فرهنگ و ارشاد اسلامی تدریس در دانشگاه سوره؛ 1379 ـ 1380‏ بزرگداشت در دانشگاه سوره توسط "مجمع نمایندگان تئاتر سوره" و دریافت لوح سپاس؛ 1381‏ بزرگداشت از طرف خانه هنرمندان؛ 1382‏ بزرگداشت و دریافت نشان افتخار از طرف خانه تئاتر؛ 1385‏ نوشته‌ها فیلم نامه ‏"چنگی"؛ 1335‏ ‏"میوه‌های کال"؛ 1336‏ نمایشنامه تلویزیونی ‏"کدام یک از دو"؛ 1339‏ نمایشنامه ‏"شهر طلایی"؛ 1347‏ ‏"تاریخچه گروه هنر ملی"؛ 1384‏ ‏"در نمایش ملی باید هویت خود را در کجا جستجو کنیم؟"؛ 1367‏ ‏"حرکت‌های بنیادی در جنبش نمایش ملی؛ 1365‏ ‏"نقدی ناگزیر بر پژوهشی جعلی در تاریخ تئاتر ایران؛ 1372‏ چاپ کتاب "غبار منیت" پدرخوانده؛ 1382‏ چاپ کتاب تئاتر، "هویت و نمایش ملی"؛ 1383‏ کارهای نوشتاری دیگر:‏ نمایشنامه ‏"درد دل امیرزا یداله و مرده خورها" بر اساس قصه‌ای از صادق هدایت؛ 1334‏ نمایشنامه تلویزیونی ‏"موش‌ها و آدم‌ها" بر اساس قصه‌ای از جان اشتنبیک؛ 1337‏ ‏"رسم زمانه عوض شده" بر اساس قصه‌ای از جمال میرصادقی؛ 1338‏ فیلمنامه ‏"عقیق" بر اساس قصه‌ای از نادر ابراهیمی؛ 1339‏ ‏"مرد و مهمان" بر اساس نمایشنامه‌ای از نصرت الله نویدی؛ 1344‏ ‏"پهلوان اکبر می‌میرد" بر اساس نمایشنامه‌ای از بهرام بیضایی؛ 1345‏ ‏"غروب در دیاری غریب" بر اساس نمایشنامه‌ای از بهرام بیضایی؛ 1346‏ سریال ‏"پهلوان سرگردان" بر اساس رمانی از سروانتس؛ 1353‏ ‏"شوهر آهو خانم" بر اساس رمانی از علی محمد افغانی؛ 1354‏ از سال 1977 تا امروز پژوهشهای او در زمینه شیوه‌های مختلف نمایشی از روی ریشه‌یابی تئاتر ‏حماسی برشت ‏verfremdung ‎‏ و تئاتر نوع اروپایی و نمایش‌های سنتی و آیینی ایران تعزیه و ‏روحوضی متمرکز شده و همچنان ادامه دارد به دنبال همین کوششهای تئاتری و تحقیقی سی ‏ساله است که نام او در:‏ ‏ ‏ ‎1- Encyclopedia of world drama new York ‎ Mac grow Hill 1984 ‎ ‎2- Evolution of Rituals and Theatre in iran ‎ THEATRICAL MOVMENT 1961 ‎ Edited by Bod Fleishman ‎ ‎3- Development of studies and theatre in IRAN ‎ in IRANIAN STUDIES vol XVLL no4 1984 ‎ به عنوان کارگردان، بازیگر، نویسنده و یکی از فعالین تئاتر جدید ایران به ثبت رسیده است.‏