میلاد اکبرنژاد

تولد : | متولدِ چهارمِ تیرماهِ 1354؛ اشکنان |
تخصص : | نویسنده،کارگردان |
تحصیلات : | دبستان؛ 1360-65 شهید طاهری، اشکنان/ راهنمایی؛ 1365-67 شهید طالقانی، اشکنان/ دبیرستان؛ 1367-71 علومِ تجربی، شهید غریبی، لار/ کارشناسی؛ کارگردانیِ تهآتر، دانشگاهِ تهران، هنرهایِ زیبا/ کارشناسی ارشد؛ کارگردانیِ تهآتر، دانشگاهِ تهران، هنرهایِ زیبا |
اجراها : |
یادداشتها و مقالات:
تهآترِ تجربی و تجربهیِ تهآتری (یادداشتی در بابِ تهآترِ تجربی و سوءتفاهمهایِ ایرانی)
تهآترِ تماشا (یادداشتی در بابِ آن نمایشی که دوست دارم و به گمانام باید باشد)
توسعهیِ روایت، توسعهیِ اطلاعات (یادداشتی بر تعامل میانِ هنرِ چندرسانهییِ تهآتر و فنآوریِ اطلاعات به عنوانِ مبنا و زمینهیِ فرهنگ و تمدنِ عصرِ اطلاعات – هفتهنامهی عصر ارتباطات)
هنرِ دیجیتال؛ شکستِ هنرِ سنتی یا آزادیِ گذر از مرزِ ناتوانی
چرا در ایران گوگل نداریم؟
خسرو حکیم رابط، عصرِ بیحوصلهیِ اطلاعات و نیازِ کودکانِ تشنه (ویژهنامهی استاد حکیمرابط، سایت ایران تهآتر)
تهآتر و عصرِ ارتباطات
بندِ نمایشنامههایِ ارژینال یا تنبلیِ کارگردانی در ایران
توصیههایی برایِ نمایشنویسانِ جوان
مقدمهیی بر شخصیتهایِس تذکرتالاولیایِ عطارِ نیشابوری (فصلنامهی صحنه شمارهی 1)
مقدمهیی بر تهآترِ دینی (فصلنامهی تهآتر)
داستانها:
پریِ کوچکِ غمگینی
اشتراکِ تا ابد خالی
منیژه؟
ساختارشکنیِ یک توله سگ و ...
فیلمنامه:
دستهی دختران –با همراهی منیر قیدی و ابراهیم امینی-
کاتبک
خون ریزی روی کیبورد
مارکت
شرقِ بوسه
ملاقات با یک روح کوچولو
آندین
خمسه خمسه و...
کارگردانیِ فیلمِ کوتاه:
شیوا شیوا
ده سال و خداحافظ
یک سهشنبهشب
بازیگردانی:
سریال زخم کاری به کارگردانی حسین مهدویان
نمایشنامهها:
"1+6"؛1375
ناگهان پنجرهیِ سرد- 1375 – (اجرا در جشنوارهیِ جنگ و تالارِ مولوی به کارگردانیِ افسانهیِ هنرور)
من زراره عذره طاها هستم؛ 1376
"7/10/73" ؛ 1376
سبز در ساحتِ سپید و ستاره- 1376 (اجرا در دانشگاهِ تهران؛ عباسِ اقسامی- اجرا در تالارِ مهر84؛ سعیدِ نجفیان)
در سایهسارِ سوکِ سکوت؛ 1376
یک سوناتِ خالیِ گیج + باد؛ 1376
یک تکه از گفتارِ گم شدهیِ ماندانا در گزارشِ شاهکشی- 1376 (اجرا در تالارِ کوچک به کارگردانیِ مهرالساداتِ میرحسینی و مرضیهیِ طلایی 82)
آخ اگه بارون بزنه؛ 1375-76
خیال رویِ خطِ خنجر (اجرایِ جشنوارهیِ دانشجویی 77 به کارگردانیِ میرحسینی و طلایی)
تهی + یکتکه کرمکاراملِ داغ (اجرایِ جشنوارهیِ جنگ به کارگردانیِ رضا اقسامی)
شکسپیر آوریلِ 1999؛(1378)
شکسپیر عشقِ 2001؛(1379)
شکسپیر خونِ 2003 ؛(1380- اجرایِ هرسه به کارگردانیِ عباسِ اقسامی در تهران و فستیوالی در هند)
شاید شبی شوم و شفاف شیطان؛ 1377-78
سمفونی رویِ گدازههایِ آتشفشانِ تلخ؛ 1378-79
فاجعهیِ فوروارد در فینالِ یک فوتبالِ فوقِ حرفهیی وقتی با یک گلِخورده در دقیقهیِ نود پنالتی میزند؛ 1379
برایِ عاشق شدن وقت نداریم؛ 1379
شهرزادِ هورالهویزه؛ 1377-80
سیاه سیاهایِ خومون 1379-80
کپیِ خسیس برابر با مولیر نیست؛ 1380
در کوههایِ کابل زنی است که ؛ 1381-82
پرندهگان میآیند همینجا کنارِ همین پنجرهیِ روبه بغض و بابونه مینشینند، انتظار میکشند و میمیرند؛ 1381
ورودِ ابلیس به هزاروسیسدوهفتادویک؛ 1381
رقصیدن در صفرِ مطلق؛ 1382
من گرگ نیستم، گرسنه نیستم، گاهی برایِ خالیِ خوابام میترسم؛ 1382 (اجرا با دو نامِ متفاوت در سالنِ کوچکِ تهآترِ شهر به کارگردانیِ مصطفا عبدالهی و تالارِ مولوی به کارگردانیِ عباسِ اقسامی)
پیراهنپارهیِ پرپیچکِ پروانهپوش را پوشیدم و رقصیدم؛ 1377-83
یک غزل هذا جنونالعاشقین؛ 1384
حقیقت دارد، تو را در خواب بوسیدهام؛ 1382-84 (اجرایِ عباسِ اقسامی و امیرِ مکاری، تالارِ مولوی)
میخواستم ببوسمات، باران گرفت؛ 1383-84
2019، بیداری در نورنبرگ؛ 1384 (اجرایِ عباسِ اقسامی و امیرِ مکاری، تالارِ مولوی)
پرقص رویِ چشمِ فرشتهیِ مصلوب؛ 1385
آدم آدم است (بازنویسیِ برشت، اجرایِ شکوفهیِ ماسوری، تالارِ مولوی)؛ 1385
عشق نامِ دیگرِ تواست؛ 1385
هجده روزِ لیلی از ماهِ تیر؛ 1386
حمیرایِ قصهاَش؛ 1387
من شیرین نیستم، اناری خونِ لبهایام را گزیده است؛ 1386
جیغ در جانبِ جنیِ جنوبِ جزیرهیِ جنون؛ 1378-86
رقصیدن در تاریکی؛ 1387
حادثه در اتاقِ ببر یا بانو؛ 1387
با همین لبهایِ خونین میبوسماَت؛ 1387
شرقِ غزل (بهمن 88 تالارِمولوی کارگردان امیرِ مکاری)
بهشت رویِ اقیانوس (اردیبهشت 90 تالارِ وحدتِ تهران به کارگردانیِ محمدجوادِ طاهری)
کابوس؛ وقتی کاپوچینو تمام میشود (۱۳۹۱)
فاوست++ (۱۳۹۴)
کولهپشتی در دو رنگ (۱۴۰۰)
میزانسنها:
باغِ آرزوها نوشتهیِ محمدِ چرمشیر؛ 1373 شیراز
امتداد + صفر؛ 1375 هنرهایِ زیبایِ تهران
انگشتریِ ژنرال ماسیاس؛ 1376 هنرهایِ زیبایِ تهران
پیپِ بلی + من؛ 1376 هنرهایِ زیبایِ تهران
و؛ 1377 هنرهایِ زیبایِ تهران
پیراهنپارهیِ پرپیچِ پروانهپوش را پوشیدم و رقصیدم؛ 1377 جشنوارهیِ دانشجویی، تهران
آنتیگون؛ 1378 هنرهایِ زیبایِ تهران، جشنوارهیِ خلاقیتهایِ تجربی
خیال رویِ خطِ خنجر؛ 1378 شیراز و لار
آواز رویِ چشمِ فرشتهیِ آبی؛ 1379 هنرهایِ زیبایِ تهران
ما برایِ عاشق شدن وقت نداریم؛ 1379، مولوی تهران، بخشِ ویژهیِ دانشجویی
آخ اگه بارون بزنه؛ 1379 شیراز،سنندج، تهران جشنوارهیِ فجر
سبز در ساحتِ سپید و ستاره؛ 1379 شیراز و لار
شهرزادِ هورالهویزه؛ 1380 شیراز، لار، شهرِ کرد، تهران جشنوارهیِ فجر
بیبی و سرباز و دل؛ 1380 لار
پرندهگان میآیند همینجا کنارِ همین پنجرهیِ روبه بغض و بابونه مینشینند، انتظار میکشند و میمیرند؛ 1381 شیراز
در کوههایِ کابل زنی است که؛ 1382 شیراز و اردبیل، جشنوارهیِ منطقهیی
بیرون پشتِ در؛ 1383 شیراز
میخواستم ببوسمات، باران گرفت؛ 1384 شیراز
با همین لبهایِ خونین میبوسماَت؛ تهران 1387 – 88
آنچه میخواستم دربارهی دانتون بدانم اما میترسیدم از ژاندارک بپرسم – تهران تالارِ مولویِ بهمن 1388
کابوس؛ وقتی کاپوچینو تمام میشود. (برندهی متن برتر سیویکمین جشنوارهی بینالمللی تهآترِ فجر-۱۳۹۱) - تهآترِ شهر - کارگاهِ نمایش ۱۳۹۲ اردیبهشت و خرداد
فاوست++ ؛ سالن ناظرزاده – ایرانشهر – مهر و آبان ۱۳۹۵
رادیو:
نگارشِ بیش از 35 نمایشنامهیِ رادیویی به صورتِ تکقسمتی و سریالی
کارگردانیِ نمایشهایِ رادیویی
تلهویزیون:
کارگردانیِ تلهتهآترِ آخ اگه بارون بزنه؛ 1381 زاهدان
کارگردانیِ تلهتهآترِ در سایهسارِ سوکِ سکوت؛ 1381 زاهدان
نگارش و اجرایِ برنامههایِ نمایشی و اجتماعی از جمله بهشت در سپیدهدم و...
جوایز و تقدیرها:
جایزهی اول متن در مسابقهی تهآترِ ایران سییکمین جشنوارهی بینالمللیِ تهآترِ فجر
کاندیدای بهترین کارگردانی از مسابقهی تهآتر ایران در سیویکمین جشنوارهی بینالمللی تهآتر فجر
جایزهیِ نمایشنویسیِ جشنوارهیِ دانشجویی برایِ خیال رویِ خطِ خنجر، شکسپیرها (سهگانهی بازخوانی شکسپیر در سالهای ۷۸ تا ۸۰)
تقدیر به عنوانِ 30 چهرهیِ تاثیرگذارِ تهآترِ کشور در جشنوارهیِ بیستوهفتمِ بینالمللیِ فجر
جایزهیِ نمایشنویسیِ جنگ برایِ من زراره عذره طاها هستم، آخ اگه بارون بزنه و شهرزادِ هورالهویزه
جایزهیِ اولِ نمایشنامه نویسیِ جشنوارهیِ تهآترِ عاشوراییان
جایزهیِ اولِ نمایشنامه نویسیِ جشنوارهیِ تهآترِ عاشوراییان از سویِکانونِ ملیِ منتقدان 1384
تقدیر به عنوانِ برگزیدهیِ نویسندهگیِ تهآترِ دینیِ کشور 1387
برگزیدهیِ جشنوارهیِ قرآنیِ نمایش رادیوییِ کلمه؛ 1387
جایزهی نمایشنویسی و کارگردانیِ جشنوارههایِ منطقهیی و استانی و سایرِ جشن وارهها برایِ آخ اگه بارون بزنه، شهرزادِ هورالهویزه، سبز در ساحتِ سپید و ستاره، در سایهسارِ سوکِ سکوت، خیال رویِ خطِ خنجر، در کوههایِ کابل زنیاست که، آنتی گون، میخواستم ببوسمات باران گرفت و..
برگزیدهی خانهیِ تهآتر و معاونتِ هنریِ وزارتِ ارشاد در جشنِ خانهیِ تهآتر برایِ فعالیت در حوزهیِ نمایش (۱۳۸۴)
مهارتها:
طراحی و توسعهیِ روایت برایِ تهآتر، سینما، رادیو، ویدیو، تلهویزیون، رمان، شعر و گفتارهایِ عمومی
کتاب:
من زراره عذره طاها هستم (مشترک 1377)
در سایهسارِ سوکِ سکوت (سوره – 1383)
عشق نامِ دیگرِ تواست (انتشاراتِ نمایش- چاپ مشترک 1386)
شاید شبی شوم و شفاف شیطان (انتشاراتِ نمایش 1387)
بهشت رویِ اقیانوس (بنیادِ رودکی 1390)
حقیقت دارد تو را در خواب بوسیدهام (نیستان - ۱۳۹۳)
میخواستم ببوسمات باران گرفت (نیستان - ۱۳۹۸)
من شیرین نیستم اناری خون لبهایام را گزیده است و فاوست++ (سوره – ۱۴۰۰)
آنچه میخواستم دربارهی دانتون بدانم اما میترسیدم از ژاندارک بپرسم (افراز - ۱۴۰۰)