در حال بارگذاری ...
گفت‌وگوی ایران تئاتر با عرفان پورمحمدی کارگردان نمایش «نظام آباد»

واقع گرایی اهمیت زیستن را دو چندان می‌کند

ایران تئاتر: در جهان واقعیت، نوع زندگی و شیوه آن در جوامع بشری از اهمیت زیادی برخوردار است. زیرا آنچه که در تاریخ رخ داده و تاکنون ادامه دارد از این جهان واقعی سرچشمه گرفته و ادامه خواهد داشت.

 نقش انسان‌ها نیز در رقم زدن سرنوشت خود نقش بسزایی را ایفا می‌کند. لذا این موضوع در دنیای نمایش نیز بسیار مورد استفاده نویسندگان و کارگردان‌ها قرار گرفته است تا بتوانند قسمتی از آن واقع گرایی را به نوشته و یا تصویر در آورند. نمایش «نظام آباد» با اتکا به این تعریف روایت خود را در منطقه‌ای از تهران بیان کرده است.

عرفان پورمحمدی دانشجوی کارگردانی در رشته نمایش است. او کوشیده است تا در جهان نمایش آنچه که به دیدش مهم تلقی می‌شود را با داشته‌های جهان واقعی تطبیق دهد و سپس از آن چکیده‌ای را به عنوان طرح سوال در نمایش روی صحنه ببرد. البته باید یادآور شد که این بازیگر و کارگردان در تئاتر سابقه دستیاری کارگردان و برنامه ریزی را دارد. وی در ادامه مسیر حضورش در دنیای نمایش برای کسب تجربه به عنوان بازیگر در نمایش‌هایی چون «در انتظار گونی»، «تعمید»، «تاریخ انقضا»، «برجک»، «غریبه‌ای از دیار باقی» و «پوتین‌ها» حضور داشته و در مقام کارگردان آثاری چون «کمدی سیاه»، «به خواهرم نگو»، «یاس کبود»، «جمعه آخر» و «نظام آباد» را روی صحنه برده است. حال به بهانه اجرای نمایش «نظام آباد» با کارگردان این اثر گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

 

دلیل انتخاب متن نمایشنامه «نظام آباد» از نگاه شما چه بوده است؟

متن این نمایشنامه برگرفته از سبک رئالیستی است، سبکی که در آن زندگی وجود دارد. البته به عقیده من تئاتر و دنیای نمایش یعنی زندگی و این تعریف، معنایی است که زندگی کردن در آن را بسیار دوست دارم. درباره دلیل انتخابم باید این نکته را اضافه کنم ما همیشه باید به سراغ متن‌هایی برویم که بتواند مخاطب را به چالش وادار کند. حال این خاصیت باعث خواهد شد تا مخاطب با مسئله مطرح شده در نمایش غریبه نباشد زیرا که او نیز با آن رو به رو بوده است.

 

آیا تاثیرات برگرفته از جامعه و روایت متن در پذیرش آن از سوی شما موثر بوده است؟

بله. درباره این موضوع باید بگویم که در جامعه حال حاضر صمیمیت‌ها و رفاقت‌های تصنعی بسیار دیده می‌شود. یعنی آنکه با پیش آمدن کوچکترین مشکل و تلنگر آدمی می‌تواند از خصوصیات و رفتارهای اطرافیان و دوستان خود آگاه شود. در واقع می‌توان با پیش آمدن مشکل متوجه شد اطرافیان در شرایط مختلف چه رفتارهایی از خود بروز می‌دهند که این امر سبب می‌شود تا هرگز به هر شخصی اعتماد کامل پیدا نکرد.

 

علت علاقه‌ مندی شما به تولید اثر در سبک رئالیستی چیست؟

در واقع قصدم از انتخاب متن و فضای رئالیستی آن این بوده است که بتوانم در درجه اول خودم را به چالش بکشم. زیرا به عقیده من تولید اثر در فضای واقع گرا نسبت به سایر دیگر فضاهای موجود در دنیای نمایش، کار بسیار سخت و طاق فرسایی است. زیرا در تولید آن نمایش موظف هستم هر آنچه که در واقعیت متن نمایشنامه وجود دارد را در فضای اثری که روی صحنه خواهد رفت پیش روی مخاطب قرار دهم تا برایش باورپذیر باشد. بنابراین فارغ از انتخاب متن با این داشته‌ها، تصمیم داشتم تا همه چیز همچون یک زندگی واقعی در لحظه رخ بدهد.

 

باتوجه به اینکه پرداختن به موضوع‌هایی که در واقعیت پیش می‌آیند مشکل است تصور می‌کنید که تا چه اندازه بتوانید دیدگاه مدنظر خودتان را روی صحنه به نمایش بگذارید؟

دلیل استقبال از چنین فضایی آن بوده است که باتوجه به تجربه‌هایم نسبت به دنیای واقعی آگاهی دارم. البته این علاقه مندی برگرفته از تجربه زندگی در روزمره‌های من در فضای جامعه کوچک یعنی خانواده و همچنین برخوردهایم با افراد جامعه است که روزانه با آنها در ارتباط هستم. در واقع دقت کردن به نحوه زندگی اطرافیانم دلیل انتخاب را برایم دو چندان کرد. لذا احساس می‌کنم در چنین نمایش‌هایی باید کوشید تا مخاطب را به حجمی از آگاهی در نمایش رساند تا او بعد از اتمام نمایش به موضوعی که در آن اثر مطرح شده است تا مدتی فکر کند.

 

جهان بینی نویسنده متن نمایش «نظام آباد» تا چه اندازه با نگاهتان به عنوان کارگردان هم راستا بوده است؟

باتوجه به تجربه‌هایی که در گذشته با یکدیگر داشتیم سبب شده است که نکات مشترک ذهنی بین نویسنده نمایشنامه و من وجود داشته باشد. حال باید اضافه کنم نویسنده این اثر متن‌هایی را که به نگارش در می‌آورد با فضای روز جامعه تناسب دارد، لذا این امر من را ترغیب به آن کرد که از متن او برای نمایشم استفاده کنم زیرا با فضای ذهنی ام و دغدغه‌های مشترکمان همخوانی داشت.

 

شخصیت پردازی‌های چنین نمایش‌هایی از جمله مواردی است که باید با دقت فراوان به آنها پرداخته شود. درباره این موضوع چه راهکارهایی را در نظر گرفته بودید؟

نمایش «نظام آباد» درباره جریان و رخدادهایی زندگی چهار قشر از جوانان جامعه ما است. چهار جوان که هر کدام از آنها با مشکلی در زندگی خود رو به رو هستند، مشکلاتی که تفکیک آنها از یکدیگر در متن به دلیل نزدیک بودنشان بسیار مشکل بود. زیرا نویسنده اثر دیالوگ‌ها را طوری به نگارش در آورده است که از نظر لحن با هم تفاوتی ندارند، بنابراین این اتفاق باعث شد تا دقت بیشتری در طراحی شخصیت‌های نمایش پیش بگیرم تا تفکیک رفتاری آنها به روشنی مشخص شود. دلیل این تصمیم هم آن است که معتقدم یک نمایش و شخصیت‌های آن نباید دچار یکنواختی در صحنه باشند. زیرا ممکن است که مخاطب از دیدن تکرارها خشته شود و جذابیت اثر برایش از بین برود.

 

هدایت بازیگران در صحنه این نمایش باتوجه به نوع شخصیت پردازی‌ها را چگونه طراحی کرده‌اید؟

در هدایت بازیگران در صحنه نمایش سعی کرده‌ام به گونه‌ای عمل کنم تا بازیگر باتوجه به واقع گرا بودن متن روی صحنه بازی نکند بلکه خود را به نقش نزدیک کند، در واقع تلاش داشتم تا نقش در وجود آنها نهادینه شود. دلیل این تصمیم هم به باورپذیری نقش مربوط است زیرا این موضوع باعث خواهد شد تا بازی‌های گل درشت در اجرا دیده نشود. در این نمایش فضای بازی بازیگرها به سمتی می‌رود که آنها باید از خصوصیات درونی خود به نقششان اضافه کنند تا مخاطب بتواند جهان‌بینی واقعی آن شخصیت را در کنار شخصیت نمایش ببیند.

 

داستانک‌هایی که در این اثر طراحی شده تا چه مقدار به بیان موضوع اصلی کمک کرده است؟

داستانک‌هایی که در این نمایش وجود دارد باعث شده که از چند زاویه دید آنها را در کنار موضوع اصلی که همان مشکلات جوانان در اجتماع است نشان بدهیم. در واقع ترکیب چهار داستانک در کنار هم این فرصت را پیش آورده تا به اتفاق و نقطه عطف اصلی نمایش برسیم که این موازی پیش رفتن به خودی خود مخاطب را بیشتر ترغیب به ادامه نمایش می‌کند.

 

گفت‌وگو از کیارش وفایی    




نظرات کاربران