گفت وگو با فهیمه عابدینی کارگردان نمایش «سیمین و فرزان»
نبرد خیر و شر محور اصلی اجرا محسوب می شود
ایران تئاتر:نمایش سیمین و فرزان در فضای نمایشهای عروسکی و متون ایرانی و بر اساس داستانی سر راست و جذابی شکلگرفته است و یک نمایش سرگرمکننده با طراحی دکوری خلاقانه و کاربردی است، در حقیقت طراحی صحنه منحصربهفرد نمایش سیمین و فرزان ویژگی اصلی این نمایش است و یک طراحی صحنه دو بعدی که تمامی عروسکهای نمایش را نیز شامل میشود. طراحی صحنه این نمایش حکم پایه و ستونی محکم را دارد که متن نمایش روی آن تکیه کرده است.
فهیمه عابدینی سالها است که به صورت مستمر در حوزه تئاتر عروسکی فعالیت میکند و در کارهایی نظیر «هزار قصه یک شب» و «چمدان» و «سگ ملوس» حضور داشته است. عابدینی با استفاده از تکنیکهای جذاب تلاش میکند در اثرش با مخاطبش ارتباط برقرار کند. در این اثر نمایشی دریک موقعیت جذاب دراماتیک در شب عروسی، عروس گم میشود و شوهر و یا داماد برای پیدا کردن عروس به تکاپو می افتد. در نمایش سیمین و فرزان تماشا میکنیم، بعد از گم شدن عروس، پدر سیمین به فرزان و دیگر خواستگاران قبلی میگوید هر فردی او را پیدا کند داماد میشود. طراحی و اجرای صحنههای داخلی نمایش به عهده رفعت هاشمیسیسخت، طراحی سازهی کلی بابک جوانمرد و صادق صادقیپور و اجرا به عهده بابک جوانمرد است. صادق صادقیپور وفهیمه عابدینی بازیگر و عروسکگردان نمایش هستند. این نمایش فروردین و اردیبهشت ماه در مجموعه تئاتر شهر در حال اجرا است. با فهیمه عابدینی درباره اجرای نمایشش گفتوگویی انجام دادهایم.
ایده اصلی اجرای نمایش سیمین و فرزانه چگونه شکل گرفت؟
برای نگارش این متن ابتدا به اپرای «روسلان و لودمیلا» از ایواوویچ گلینکا برخوردم که بر اساس متنی از الکساندر پوشکین ساخته شده بود. سپس ایده عروسکی کار کردن این قصه به ذهنم رسید، زیرا متن قابلیت زیادی داشت. سپس به این نتیجه رسیدم که اگر آن را در فضای ایرانی و آشنای خودمان اجرا کنم، بسیار جذاب خواهد شد. وقتی با مرضیه سرمشقی و رفعت هاشمی؛ طراحان عروسکی این نمایش صحبت کردم به من پیشنهاد دادند که عروسکها را بر اساس تصویرسازی کتابهای چاپ سنگی طراحی کنند و به همین شکل پیش رفتیم.
عشق در فرهنگهای مختلف با فراز و فرودهای دراماتیکی دارد دستمایه شکلگیری داستانها و درامهای جذابی شده است. چقدر در اجرای نمایشتان به این مسئله رویکرد داشتید؟
در وهله نخستی که متن را خواندم بحث عشق اولویت اصلی و اولم نبود و به خاطر این تم، متن را برای اجرا انتخاب نکردم. اما به صورت اتفاقی اجرای برنامهای (نمایشنامه خوانی) را درباره عشق ایرانی به من پیشنهاد دادند و این متن را آماده داشتم و کار کردم و در بازنویسی متن روسی همانطوری که اشاره کردم تم عشق را پررنگتر کردم.
آیا در متن روسلان و لودمیلا جنبه عشق کم رنگ بود؟
در متن روسلان و لیودمیلا، عشق بسیار پررنگ است، اما در متن اولیهای که من نوشته بودم، عشق کمرنگ بود و در ویرایشهای بعدی پررنگترش کردم.
این متفاوت بودن دارای چه تعریفی است؟
در واقع بیشتر اتفاقات و روایتی که از یک افسانه مدنظر داشتیم بیس محوری کارمان بود. یک نوع نبرد خیر و شر محور اصلی اجرا محسوب میشود. در کنار این مسئله رخ دادن فراز و فرودهای رمانتیک و عاشقانه در اثر را با شعر و فضاسازی ترکیب کردم.
چقدر نسبت به اجرای نمایش در جشنواره تئاتر عروسکی در اجرای عمومی تغییراتی اعمال کردید؟
تغییراتی اعمال شد و دلیل آن ابهاماتی بود که مخاطبان اثر در جشنواره تئاتر عروسکی بیان کردند.
تکنیک نمایش بر مبنای طراحی عروسکهای کاغذی انجام شده است. شیوهای که کمتر در تئاتر عروسکی در کشورمان دنبال میشود. بر اساس چه ویژگیهایی از این نوع تکنیک بهره بردید؟
از این تکنیک بیشتر در حوزه کارهای کودک در کشورمان استفاده میشود و چند سال قبل آلن لکوک مدرس فرانسوی تئاتر عروسکی به ایران آمدند و ورک شاپی در باره تئاتر کاغذی برگزار کردند و این باعث شد تعدادی زیادی از کارگردان های تئاتر بروند به سمت تجربه اندوی و اجراهایی بر اساس این سبک و سیاق. من هم تحت تأثیر چنین ورک شاپی و دیدن کار بچهها تصمیم به اجرای نمایش گرفتم. در ادامه رفتیم به سمت استفاده از منابعی که در فرهنگ ایرانی در این حوزه داریم و دیدیم که استفاده از تصویرسازی و کتابهای چاپ سنگی دوران قاجاریه چقدر میتواند جذابیت داشته باشد.
آیا این تکنیک تلفیقی از گرافیک، نقاشی و تئاتر است؟
بهتر از واژه تصویرسازی به جای نقاشی استفاده کنیم تا به تعریف درستتری از این تکنیک برسیم و چون منابع ما مربوط به دوران قاجاریه بود، همهچیز سیاهوسفید عین چاپهای سنگی بود و برای دوری از یکنواختی از طریق استفاده از نورهای رنگی این تنوع رنگی هم در بطن اجرا قابلمشاهده است.
این جنس از کتابهای دو بعدی برای نسلی که کودکیشان در دهه پنجاه و شصت گذشته و با این کتابها آشنا بودند دارای خاطره است و میتواند باعث بشود این نوع مخاطبان بعد از دیدن اجرا دچار حس نوستالژی بشوند؟
شاید این حس نوستالژی برای مخاطبانی که اشاره کردید بعد از دیدن نمایش به وجود بیاید. البته هر نوع مخاطبی که به دیدن نمایش میآید تحلیل و تخیلات خاص خودش را دارد و نمیشود چیزی را قطعی بیان کرد. معتقدم نمایش ما به شکل مستقیمی به این جریان نمیپردازد که دیدنش یادآور کتابهای پاپ آپ باشد. در واقع ما عناصر تصویر سازی را از درون کتابها برداشت کردیم و در طراحی عروسکها مورداستفاده قراردادیم.
آیا این تکنیک (تکنیک کار رومیزی) در اروپا و امریکا تکنیک نوپایی است و یا سالها است که مورد استفاده کارگردانهای تئاتری قرار میگیرد؟
تکنیکی است که قدمت زیادی دارد. اما دارای انشعابات زیادی است و هر گروهی که به آن پرداخته نکات جدیدی را به آن اضافه کرده و در مقابل هم یک سری از چیزها را حذف کرده است. ریشه این تکنیک مربوط به چند قرن گذشته است.
از تکنیک مینیاتور استفاده خوبی در جهت ایرانی شدن نمایش انجام دادید؟
خیلی علاقه داشتم متنی ایرانی را با استفاده از عناصر ایرانی مثل همین تکنیک مینیاتور و استفاده از سازهای سنتی و ایرانی تار و تنبک برای مخاطب عرصه کنم و همانطوری که که در بالا اشاره کردم بعد از صحبتهای مفصل با طراحان عروسک اجرا، این دوستان تاکید روی استفاده از کتابهای چاپ سنگی داشتند و عروسکها هم سروشکل ایرانی به خود گرفتند.
عکس;سارا ثقفی
گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی