محسن حسینی در گفتوگو با ایرانتئاتر مطرح کرد
نمایشنامه های بهرام بیضایی دست کمی از آثار شکسپیر ندارد
ایرانتئاتر: محسن حسینی در نمایش جنگ نامه غلامان به سراغ اجرای نمایش ایرانی مبتنی بر نشانه های سنتی و بومی نظیر تخته حوضی، سیاه بازی، و پرده خوانی میرود و با توجه به اشرافی که به نمایش ایرانی دارد؛ نمایشی اثر گذار را در پیش روی مخاطب قرار می دهد.
گفتنی است اغلب مخاطبان محسن حسینی را با بازیش در نقش مرد تنهای فیلم به همین سادگی و راوی مجموعه مستند شرق دیوار آفتاب می شناسند. حسینی در اجراهایش به استفاده از زبان فاخر ادبی علاقه دارد. نمایش جنگنامه غلامان به نویسندگی بهرام بیضائی و کارگردانی محسن حسینی به آدمهایی میپردازد که کارشان غلامی کردن برای اربابها است. داستان نمایش جنگنامه غلامان اثر بیضایی مجلس تقلیدی است درباره سه سیاه: الماس، مبارک و یاقوت که به خدمت ارباب خود یا به روایت نویسنده پهلوانان پوشالی یعنی ببرازخان، شیرباش خان و اژدرخان در آمده اند و از سطلهای آب آنها در نبودشان، نگهداری کنند؛ زیرا پهلوانان مدام دنکیشوت وار با دشمنان خیالی خود در نبرد و هراسند. هرسه غلام سیاه، یادآور پرسوناژهای محوری و سیاه نمایشهای عروسکی و تختحوضیهستند. جنگ نامه غلامان مهر و آبان ماه ساعت ۱۸ به مدت زمان ۸۰ دقیقه در تالار قشقایی روی صحنه است. با محسن حسینی درباره این نمایش گفت وگویی انجام داده ایم.
در کارنامه شما اقتباس از متنهای خارجی زیادی نظیر فروغ ساراپینا دیده می شود؛ بر اساس چه ویژگیهایی به سمت اجرای یک نمایش ایرانی رفتید؟
در گذشته نمایشهای ایرانی زیادی نظیر شهرزاد و هزار و یک شب و گیلگمش را روی صحنه برده بودم؛ همیشه با اسطوره ها و متون کهن ارتباط زیادی دارم و نسبت به آنها احساس دلبستگی دارم.
شما در نمایش جنگ نامه غلامان به سمت اجرای نمایش نامهای از بهرام بیضایی که کار دشوار و سختی است؛ رفتهاید. چگونه با این چالش کنار آمدید؟
چند سالی بود که مترصد اجرای نمایش از آثار بیضایی بودم و صبر کردم تا بتوانم نمایشی شسته و رفته، کامل و خوب را در معرض دید مخاطب قرار بدهم. همیشه آثار بیضایی و نوع تفکرش برایم جذاب بود و برای نمایش هایی هم که بیضایی در گذشته در ایران روی صحنه می برد؛ مقالاتی در نشریات چاپ می کردم. بیش از سه دهه است که با آثار بیضایی سر و کار دارم و بنابراین با اشراف به سمت اجرای نمایش جنگ نامه غلامان رفتم.
نکته مهمی که در اقتباس از آثار بیضایی به خصوص از سوی جوانها وجود دارد؛ این است که چون به دنیای آثار نویسنده و نوع ادبیات گفتارش اشراف ندارد، نمایشهای ضعیفی را روی صحنه برده اند؟
تعارف نداریم زبان آثار بیضایی خاص و غامض است و به نظرم آثارش دست کمی از آثار شکسپیر ندارد. همیشه احساس تاسف دارم که چرا باید بیضایی نمایش طرب نامه را در استنفورد و دور از ایران روی صحنه اجرا کند. طرب نامه اثری سترگ و ارزشمند درباره تاریخ تخته حوضی است. به نظرم باید با اشراف کامل به سمت اجرای متن های بیضایی رفت. قبل از شروع اجرای نمایش جنگ نامه غلامان دوباره کتاب نمایش در ایران و سایر آثار پژوهشی ایشان را خواندم. موقعی که به طرف اجرای آثار بیضایی می رویم باید روی اوزان ادبیات گفتاری زبان آثارش کار ویژه انجام بدهیم و خوشبختانه تا به حال نمایشنامه جنگ نامه غلامان روی صحنه نرفته بود و برایم فرصت مغتنمی بود.
آیا بهرام بیضایی برای اجرای جنگنامه غلامان برنامه ای نداشت؟
ایشان قصد داشتند در حدود 28 سال پیش این نمایش را در فرانکفورت روی صحنه ببرند که از این تصمیم منصرف شدند. برای اجرای این نمایش چند ماهی روزانه 5 ساعت به لطف مسئولان تئاتر شهر تمرین می کردیم؛ تا نمایش برای اجرا آماده شود.
نمایش جنگنامه غلامان در حدود دو ماه قبل در جشنواره تئاتر سنتی هم روی صحنه رفت. برای اجرای عمومی با توجه به بازتاب هایی که در زمان اجرا در جشنواره مشاهده کردید چه تغییراتی اعمال کردید؟
تغییرات به لحاظ ساختاری و دکور صحنه انجام شد و در اجرای عمومی از یک سکوی گرد در وسط صحنه استفاده کردیم و در بحث زبان هم در اجرا روتوش مجددی انجام دادیم. همیشه تمرینات نمایش هایم در سه فاز انجام می شود؛ مرحله سوم این تمرینات در نمایش جنگ نامه غلامان در بحث مینیاتور و ریزه انگاری انجام شد.
آیا برای گرفتن مجوز اجرا با بهرام بیضایی در تماس بودید؟
با ایشان رابطه و رفاقت چند سالهای دارم و تلفنی این اجازه را به من دادند و تقاضا کردند که جوهره اثرشان از بین نرود.
به نظر شما کارگردانی که به سراغ اجرای متن های بیضایی می رود؛ آیا باید نسبت به اثر وفاداری کاملی داشته باشد؟
اگر کارگردان اشراف کاملی روی ادبیان زبان فارسی داشته باشد به راحتی می تواند با اوزان کلمات آثار بیضایی مواجه داشته باشد و درست و دقیق آن را برای بازیگران نمایش تشریح کند. من بازیگرانی برای حضور در این نمایش انتخاب کردم که سالها است با من کار می کنند؛ الهه مونسی در پنج نمایش من به عنوان بازیگر حضور داشته است و بازیگر با تجربه ای است. همینطور فاطمه صارمی هم در 4 نمایش قبلی من به عنوان بازیگر حضور داشته است.
در آثار نمایشی شما یک شاعرانگی دیده می شود. چقدر به این مسئله اعتقاد دارید؟
بله این نگاه در هر کار جدیدم پر رنگ تر هم می شود.
آیا ناخواگاه این رویکرد را دنبال می کنید؟
نه به صورت خودآگاه انجام می شود. معتقدم اساس زبان تئاتر شعر است. مگر برتولت برشت شاعر بزرگ صحنه نیست؛ قسمت اعظم نمایش نامه مکبث شکسپیر به صورت شعر است. آثار بهرام بیضایی هم شعر گونه است ودست کمی از آثار شکسپیر ندارد ،همه اینها تغزلی هستند.
در ساختار کارگردانی نمایشنامه بیضایی به سمت چه رویکردی رفتید؟
در هیچ کجای نمایش نامه جنگ نامه غلامان نوشته نشده که در کدام صحنه از تکنیک نقالی و در کدام بخش از تعزیه و یا تخته حوضی استفاده شود. البته متن به صورت غیر مستقیم کدهایی برای استفاده از تکنیک های نمایشی می دهد؛ بنابراین باید از این تکنیک های نمایشی شناخت کاملی داشته باشید. به طور مثال من در حوزه تعزیه کلی تحقیق و پژوهش انجام دادهام و مقاله نوشته ام. بنابراین بر خلاف تصور برخی از دوستان که من را فقط با نمایش های مدرن می شناسند، اشراف کاملی روی نمایش شرق دارم. موقعی من می توانم از هنر پرفورمنس استفاده کنم که هنر شرق را شناخته باشم.
گفت و گو از احمد محمد اسماعیلی