مهدی ضیاچمنی کارگردان فیلم «میمون»در گفتگو با ایران تئاتر عنوان کرد:
«میمون» فیلمی دربارهی تنهایی بشر است
سینما را دوست دارم اما تئاتر را کنار نمیگذارم
کودکی و تنهایی دستمایهی نوشتن فیلمنامهی «میمون» توسط مهدی ضیاچمنی شده است، اثری که در قالب فیلمبلند با کارگردانی مشترک او و محمدرضا شیروان بهزودی در سینمای «هنر و تجربه» اکران خواهد شد تا برگ زرین دیگری در کارنامه هنری و هنرمندان تئاترمشهد باشد. مهدی ضیاچمنی را با تئاترهای پرمخاطبی نظیرِ«اکسیژن»، «تب سرد روی پیشانی داغ»،«حذفیات »، «پلاستیک فریزر»، «نمایشگاه لودلو»، «بازی» و بسیاری آثار نمایشی دیگر میشناسیم. او که بارها در جشنوارهی تئاتر فجر درخشیده و در سیوششمین دوره از این جشنواره جایزه نمایشنامهنویس برتر بخش بینالملل را از آن خود کرد، به تازگی در فیلم سینمایی «منگی» نیز بازیکرده است.
به بهانه ساخت فیلم سینمایی «میمون» با مهدی ضیاچمنی درباره مسیر فعالیت از تئاتر تا سینما و با محمدرضا شیروان که دانشآموختهی جوان رشتهی سینما و ادبیات نمایشی است و 7 فیلم کوتاه موفق را هم در کارنامهی کاری خود دارد و در بخش دارالفنون جشنواره جهانی فیلم فجر نیز برگزیده بهترین فیلمنامه شده است، گفتگو کردیم.
میمون اولین فیلم بلند شما و محمدرضا شیروان است، برای شروع راجعبه این تجربهی کاری مشترک کمی توضیح دهید، آشنایی شما چگونه شکل گرفت؟
چندسال قبل مهدی رضایی فیلم کوتاه «برو بیرون» را ساخت، من بازیگر این فیلم بودم و محمدرضا هم بازیگر مقابلم، بعدها فهمیدم که محمدرضا (که آنزمان از شاگردان مهدی رضایی بود) از کارگردان خواسته تا من در این نقش بازی کنم. بعد از گذشت چند ماه از این فیلمکوتاه، از محمدرضا خواستم در نمایش «حذفیات» بازیکند و اینگونه رفاقت ما شکلگرفت. پساز چند سال متوجهشدیم هردو تمایل به همکاری با یکدیگر را داریم تا اینکه امسال به این نتیجه رسیدیم که این تصمیم را عملیاتیکنیم. من سالگذشته فیلمنامهی «میمون» را نوشتم که یک اثر کاملا تجربهگراست. این کار را با کمک هم دکوپاژ کردیم. محمدرضا در بخش بازنویسیمتن نیز به من کمککرد. بعد از گرفتن پروانهی ساخت، فیلم را در دوازده روز ساختیم که الآن هم در تهران در حال طیکردن مراحل تدوین است.
بهاینخاطر که همهچیز را از قبل برنامهریزی کرده بودیم و آگاه بودیم که میخواهیم چهکاری انجام دهیم، زمانمان هرگز به بطالت نگذشت و پروندهی تصویربرداری فیلم در دوازده روز بسته شد.
شما نویسنده، بازیگر و کارگردان فیلم بلندِ «میمون» هستید، در خصوص این فیلم توضیح دهید؟
«میمون» یک فیلم شش فصلی زمان هر فصل بین 12 تا 18 دقیقه است همچنین«کودکی» و «تنهایی» عنصر مشترک هر شش فصل هستند. در این اثر که در فضایی مینیمال ساخته و روایت شده، بهادر اورعی و خود من بازی میکنیم. این فیلمِ دیالوگمحور مربوط به زندگی شخصیت اصلی فیلمنامه یعنی بهادر است که در هر فصل با زاویهای متفاوت به بخشی از گذشتهی بهادر پرداخته که شاید واقعی نباشد و لذا با شیوهی سیال ذهنی نگاشته شده است همچنین در بخش آخر، ساختار فیلم و نگاهی که مخاطب به کودکی و تنهایی بهادر دارد، عوض شده و به سمتوسویی دیگر میرود یعنی بهادر با دریچهی دیگری از واقعیت خودش روبهرو میشود. این فیلم برگرفته از نمایشنامهی «بازی» است که سال گذشته آن را در مشهد به صحنه بردم.
این دومین تجربهی نگارش شما در فیلم بلند است ظاهرا این حوزه هم برایتان بسیار جذاب است؟
بله و بهطور کل دیالوگنویسی در درام برای من خیلی جذاب است، هرگاه شروع به نوشتن میکنم بخشی از آن نوشته به خود من برمیگردد اما اینکار تا جایی اتفاق میافتد که اثر شخصی نشود، بنابراین احساساتام را سرکوب میکنم. «میمون» برای من صرفا یک دغدغهی جذاب بود.
پروسه انتخاب بازیگر و لوکیشنها در این کار چقدر زمان برد؟
بهادر اورعی در سالهای اخیر یکی از پارتنرهای من در تئاتر بودهاست، او روی این فیلمنامه هم سوار بود بنابراین انتخاب بازیگر برایمان سخت نبود.لوکیشنهای این فیلم هم در مشهد بود. درواقع تمام فیلم ما در یک استودیو تصویربرداری شد. یک سوله را اجاره کردیم و تصویربردارمان یعنی آقای عظیمزاده توسط تیمشان از چند روز قبل نور را تنظیم کردند و بعد اقدام تصویربرداری کردیم.
آقای شیروان شما در خصوص فیلم میمون کمی توضیح دهید، چگونه کار در 12 روز تمام شد؟
من و مهدی ضیاچمنی از پیش تولید تا اکنون که در مراحل پستولید فیلم هستیم خلافِ جریانِ اصلی سینما حرکت کردیم چراکه اگر قرار بود جریان اصلی سینما این فیلم را تولید کند، این اثر حداقل به چهلنفر عوامل، تجهیزات حرفهایتر، حضور سلبریتیها، یک قهرمان اصلی در فیلمنامه و تعداد روز بالا برای تولید نیازمند بود و هزینهی فیلم را به مراتب بالا میبرد. اما ما با هزینهای محدود فیلم را در دوازده روز ساختیم. سینمای مستقل یعنی کارِگروهی و همدلی. جلوی دوربین ما سکوت زیاد اتفاق میافتاد، بنابراین لازم بود این سکوت را پشت دوربین هم داشته باشیم و ما این سکوت را همواره داشتیم. هرگاه در نبود تجهیزات به مشکلی بر خوردیم، با خلاقیت جمعی، مشکل را رفع کردیم.
مهدی ضیاچمنی، کارِ گروهی را چگونه می بیند؟
این کار بدون کوچکترین حاشیهای و با نهایت همدلی پیش رفت و به این علت که عوامل این کار جمعا دوازده نفر بودند، طی مراحل ساخت میشد پروتکلهای بهداشتی را رعایت کرد. البته فضای کار هم کمی متفاوت است، به این خاطر که تک لوکیشن بود و با دو بازیگر.
ضمن اینکه من و محمدرضا بخش زیادی از کارهایی که به عهدهی یک کارگردان نیست راهم انجام میدادیم، نظیر تدارکات و لذا جمعیت کم سلامتی ما را ضمانت کرد حالآنکه اگر ما به لحاظ مالی هم دستمان باز بود باز هم همینگونه عمل میکردیم. اتفاقی که همواره در پشتصحنهی تئاتر میافتد را با کمک این تیم کوچک، در سینما هم تجربه کردیم که بسیار هم شیرین بود. تهیهکنندهی این اثر یعنی ناصر ضمیری که خودش از معدود فیلمسازان مستقل سینمای ایران است و تیم تصویربرداری که آقای علی عظیمزاده و افرادشان بودند، بسیار هم مجرب و با سابقه هستند اما آنها نیز نظیر ما همین نگاه داشتند. آقای عظیمزاده به من گفت که سر هر اثر سینمایی حداقل چند بار شاهد بحث و کدورت بین عوامل میشده اما در این اثر ما هیچگاه شاهد این اتفاق نبودیم و همهچیز با همدلی و همفکری پیشرفت.
آقای شیروان در خصوص چگونگی اکران بگویید؟
«میمون» در سال آینده اکران خواهد شد ما بیشتر تمرکزمان را روی پخش بینالمللی فیلم گذاشتهایم اما در داخل کشور، در سینمای هنر و تجربه اکران خواهد شد. «میمون» دربارهی همهی آدمها و تنهایی بشر است. هرکسی میتواند با این فیلم ارتباط برقرار کند. ما از ثانیه اول آگاه بودیم که قرار نیست فیلمی پر مخاطب تولید کنیم زیرا فیلممان در دستهی جریان اصلی قرار نمیگیرد و فیلم مستقل نیز مخاطب خاص خودش را دارد بنابراین میدانیم که مخاطبی محدود خواهیم داشت.هر فیلمسازی دوست دارد که سالن فیلماش پر باشد ما هم طبعا دوست داریم آدمهای بیشتری این فیلم را ببینند بنابراین کسب جایزه از جشنوارههای بینالملل دغدغهی ما نیست، بلکه دغدغهیمان تماشای حداکثری این فیلم است. من، آقای ضیاچمنی و آقای ضمیری هرسه یک چشمانداز معین و مشخص را برای این فیلم در نظر داریم و برای اینکه این فیلم را به کدام جشنواره و در چه سطحی بفرستیم، اتفاقنظر داریم.
وضعیت تئاتر و سینما را در دوران پساکرونا چطور میبینید؟
سینما صنعت است علاوهبر آن در سینما وقتی فیلمی ساخته میشود، خروجی آن به واسطهی این مدیوم بازتاب بهتری در بین مخاطب بینالملل خواهد داشت، چرا که یک نفر در اروپا هم قادر به تماشای آن فیلم با هر کیفیتی خواهد بود. اما وضعیت تئاتر اصلا امیدوار کننده نیست. من هم مثل دیگران نمیدانم در دوران پساکرونا برای تئاتر چه اتفاقی خواهد افتاد، اما شاید این وقفهای که به واسطهی کرونا برای تئاتر اتفاق افتاد، از ناخالصیها در افراد بکاهد، در سالهای اخیر شاهد رشد بیرویهی جمعیت تئاتر بودیم، یعنی کسی که علاقهمند بود در یک سریال تلوزیونی بازی کند هم فکر میکرد باید بازی را از تئاتر شروع کند و این باعث شده بود که جوانان زیادی اشتباها سر از تئاتر در آورند که هم به خودشان و هم به تئاتر آسیب زدند. من گمان میکنم این توقف طولانی و این خطر شاید باعث شود این افراد کنار بکشند و غربال شوند و تنها کسانیکه دغدغهی تئاتر دارند باقیبمانند.
هرچند چه در این چند سال اخیر به واسطهی تبلیغات، ما با خیل عظیم مخاطبان تئاتر در سالنهای مشهد مواجه بودیم، اما مخاطبی که تئاتر در سال 90 داشت، هرچند اندک اما خیلی فرهیختهتر از مخاطب این چند سال اخیربود به این خاطر که در این چند سال ما شاهد بودیم که تنها تبلیغات، دکور، و رنگ، ژانر کمدی و حضور بازیگر زن، باعث میشد یک اثر مخاطب زیادی را به سالن تئاتر میکشاند و هیچکس اهمیتی به محتوای اثر نمیداد چراکه تئاتر در سالهای اخیر زیادی تبدیل به تفریح شده بود درحالیکه تئاتر نیازمند درک است. تئاتر به سکوت و اندیشه احتیاج دارد.
با درخشش شما در سینما قطعا دوستداران تئاتر که در دودههی اخیر همواره اسم مهدی ضیاچمنی را در سالنهای تئاتر مشهد و تهران دیدهاند نگران کوچ همیشگییتان از تئاتر به سینما و از دستدادن شما خواهند بود، شما بین تئاتر و سینما کدام را انتخاب میکنید؟
من خیلی سینما را دوست دارم اما نمیخواهم تئاتر را کنار بگذارم تنها دلم میخواهد در صورتی تئاتر کار کنم که شرایط استاندارد بهوجود بیاید، در این سن تمایلی ندارم به هرقیمتی کار کنم و خودم را در گودی بیندازم که برای به صحنه بردن یک نمایش ساده، مجبور به عبور از هفتخوان رستم شوم. هرچند که سینما یک بخشی از خلاهای من را پر کرده اما من عاشق تئاتر هستم.فقط این سالهای اخیر و مشقاتی که در مسیر بهصحنه بردن یک تئاتر پیشپای هنرمندان گذاشتهاند مرا حسابی خسته و فرسوده کردهاست. اسفندماه سال گذشته نمایش «بازی» را با حداکثر مخاطب در مشهد به صحنه بردم، در شب ششم اجرا جلوی این نمایش بهخاطر کرونا گرفته شد، و این ترسناک است. خواستهی من هم یک استاندارد حداقلی است و این اصلا توقع زیادی نیست. بعداز کرونا مردم دیگر توان مالی تماشای تئاتررا نخواهند داشت، وضعیت معیشت مردم فاجعه است، من خودم به عنوان یک تئاتری نمیتوانم برای تماشای تئاتر مبلغی را در ماه کنار بگذارم.
آیا دوست دارید فیلمسازی را در مشهد ادامه دهیدیا تهران؟
دلم میخواهد در تهران تئاتر بسازم چرا که اجرای یک نمایش خوب در تهران باعث میشود که عوامل آن اثر به مراتب در بین تودهی مردم و هنرمندان بیشتر دیده شوند و این دیدهشدن امنیت شغلیشان را تضمین میکند. اما برای فیلمسازی، خیر اولویتام مشهد است.زیراکه من اگر «میمون» را تهران هم میساختم تفاوتی با چیزی که الآن هست، نمیکرد. تهران شهر پرترافیک و دردسرسازی است. وقتی میتوانیم در شهر خودمان همان فیلم را بسازیم، چه لزومی است که با پایتخت کوچ کنیم؟ من مشهد را دوست دارم زیرا شهر تمیز و مرتبی است.
آقای شیروان، شما آینده تئاتر و سینما را در دوران پسا کرونا چگونه ارزیابی میکنید؟
در ادامه محمدرضا شیروان با اشاره به نقشVod ها و شبکهی نمایش خانگی، تاکید کرد:امروزه VODها معادلات اکران در سراسر دنیا را بهمریختهاند که اتفاقا کرونا هم به دیدهشدن آنها کمک کرد، من گمان میکنم روزی که سالنهای سینما جای خود را به این VOD ها بدهند، خیلی دور نیست. البته سینما از بین نخواهد رفت اما مخاطبِ آن به سمت شبکه نمایش خانگی میرود و این لطمهای به صنعت سینما وارد نمیکند بلکه به فروش فیلمها نیز کمک میشود. اما در تئاتر اینگونه نیست، درواقع سینما به واسطهی پشتوانهی بزرگی به اسم تکنولوژی با خطر کمتری نسبت به تئاتر مواجه است، سینما تغییر ماهیت میدهد و به هر شکل مصرف میشود. تئاتر به اندازه سینما ماندگار نیست، زیرا سینما ثبت میشود اما تئاتر زندهاست، و قابلیت ثبتشدن ندارد، پیدا کردنِ یک فیلم در سال 1940 با یک سرچ ساده انجام خواهد شد اما به سختی میتوان به یک فیلم تئاتر در همین دهه دسترسی پیدا کرد.
به عنوان آخرین سوال بفرمایید که هماکنون فیلم میمون در چه مرحلهایست؟
این اثر در تهران در دست تدیون است. تدوین اینکار بهعهدهی خانوم پویان شعلهور است که از این بابت خیلی خوشحالیم چراکه تدوینگر، کارگردان دوم کار است. ایشان تدوینگر سینمای مستقل هستند و به این واسطه با این جنس از سینما آشنایی بیشتری دارند و اتفاقا این فیلم را هم خوب درک کردهاند. این روزها هم برای تدوین مدام از مشهد به تهران در رفتوآمدیم و با همفکری تدوین را پیش میبریم.