در حال بارگذاری ...
کهن ترین تئاتر های تهران (فصل ششم)

تئاتر فردوسی دومین گام تئاتر مدرن ایران

پیمان شیخی: "تئاتر فردوسی" یکی از با اهمیت ترین تماشاخانه های دهه یبیست کشورمان است که بی اغراق انتخاب چنین نامی برای یک تماشاخانه می تواند معرف آثار نمایشی آن بوده و گویای خط مشی هنرمندان فعال در آن تماشاخانه.

"تئاتر فردوسی" یکی از با اهمیت ترین تماشاخانه های دهه ی بیست کشورمان به حساب می آید که بی اغراق انتخاب چنین نامی برای یک تماشاخانه می تواند معرف آثار نمایشی آن بوده و گویای خط مشی هنرمندان فعال در آن تماشاخانه است.

"تئاتر فردوسی" پس از "تئاتر فرهنگ" شکل گرفت و تولد شد و نکته ی قابل توجه اینکه، این تماشاخانه به توسط عبدالحسین خان نوشین و سرمایه گذاران "تئاتر فرهنگ" ایجاد شد و درحقیقت در ادامه ی فعالیت فرهنگی "تئاتر فرهنگ" شکل گرفت.

عبدالحسین خان نوشین در سال 1314 برای نخستین بار در جشن "هزاره ی فردوسی" سه پرده از داستانهای "شاهنامه ی فردوسی" را تبدیل به نمایش کرد و با اجرای آنها مورد تشویق کم نظیر تماشاگران قرار گرفت و شاید بتوان مدعی شد که با توجه به علاقه ی او به فردوسی و جایگاه فرهنگی که در تئاتر دهه ی بیست داشته، انتخاب نام فردوسی برای این تماشاخانه توسط و به پیشنهاد او بوده است.

 

تاسیس "تئاتر فردوسی"

عبدالحسین خان نوشین در سال 1326 با سرمایه گذاری علی وثیقی که پیش از این نیز در "تماشاخانه ی فرهنگ" بعنوان یکی از سرمایه گزاران این تماشاخانه با نوشین همکاری داشت و همچنین عبدالکریم عموئی، "تئاتر فردوسی" افتتاح کرد که البته در برخی منابع از شخصی بنام صدری نیز بعنوان یکی از شرکاء مالی این تماشاخانه نام برده شده است.

نکته ای که می بایست به آن اشاره شود اینکه درخصوص سال افتتاح "تئاتر فردوسی" عموم منابع بر این اتفاق نظر دارند که این تماشاخانه در سال 1326 افتتاح شده است، اما در کتاب "من و زندگی" که مربوط به خاطرات مرتضی خان احمدی است، به سال 1325 و در برخی منابع دیگر به سال 1324 اشاره شده است. این نکته بسیار قابل تامل است و شاید تلنگری به تئاتر کشورمان محسوب شود؛ چراکه درخصوص تماشاخانه هایی که هنوز عمرشان به یک قرن نرسیده نیز اطلاعات جامعی وجود ندارد و پژوهشگران با سختی بسیار و با تحقیقات میدانی به بخشی از آنها دست پیدا می کنند.

مرتضی خان احمدی در صفحه ی 154 کتاب "من و زندگی" درخصوص مکان و زمان افتتاح "تئاتر فردوسی" چنین نوشته که: این تماشاخانه در خیابان لاله زار، کوچه ملی بود و قبلا به نام سینما فردوسی شناخته می شد، اما از لحاظ نمایش فیلمهای پرجاذبه و جلب مشتری در وضع زیاد مناسبی نبود. در سال 1325 آقای عبدالحسین نوشین که پدر تئاتر مدرن ایران شناخته می شود با در اختیار گرفتن سینما و تبدیل آن به "تئاتر فردوسی" و بهره مند شدن از شاگردان خود که هر یک هنرمند توانایی بودند این تماشاخانه را افتتاح کرد.

بی انصافی است اگر به نظر و تحقیق ناصر حبیبیان بی توجه باشیم که در کتاب "تماشاخانه های تهران" که با یاری محیا آقاحسینی گردآوری و تهیه کرده اشاره ای نداشته باشیم. حبیبیان در صفحه ی 128 این کتاب درخصوص افتتاح و شکلگیری "تئاتر پارس چنین نوشته که: هنگامی که عبدالحسین نوشین در پی اختلافش با هاتفی و جعفری از تئاتر فرهنگ یا تئاتر پارس جدا شد، علی وثیقی هم سهمش را به دو شریک دیگر فروخت و با همکاری پسرعمه اش، عبدالکریم عمویی تئاتر فردوسی را بنا کردند.

"تئاتر فردوسی" بعنوان یکی از تماشاخانه های مهم تاریخ تئاتر کشورمان محسوب می شود و لازم می دانم که درخصوص سال ساخت و اطلاعات جزئی دیگری در ارتباط با این تماشاخانه به صفحه ی 177 کتاب "کوششهای نافرجام (سیری در صد سال تیاتر ایران)" نوشته ی هیوا گوران مراجعه کنیم که چنین نوشته: "تیاتر فرهنگ با همکاری لرتا، علی جعفریه، هاتفی، وثیقی، محزون گشوده شد که بعدها به تیاتر پارس تغییر نام داد. پس از اندک مدتی "تیاتر کشور" و سپس در سال 1324 "تیاتر فردوسی" توسط وثیقی و عمومی در کوچه باربد در خیابان لاله زار تاسیس شد. گروهی از جوانانی که در هنرستان هنرپیشگی آموزش دیده بودند به این تیاترها روی آوردند و در اواخر توسط صدری اداره می شد."

 

درخصوص سال ایجاد "تئاتر فردوسی" به حافظه ی مهدی امینی، یکی دیگر از هنرمندان قدیمی تئاتر کشورمان مراجعه می کنیم که در مقام بازیگر، کارگردان و مترجم "تئاتر فردوسی" در دهه ی بیست فعالیت داشته و در گفت‌وگویی که دوازدهم آبان ۱۳۸۷ با خبرگزاری ایسنا داشته درخصوص شکل گیری این تماشاخانه چنین گفته که:حدود سال‌های 24 - 25 به دنبال تعطیلی تئاتر هنر، گروه "نوشین" در صدد تهیه تئاتری بودند آنها با سرمایه یک تاجر ، تئاتر فردوسی را در خیابان لاله‌زار راه انداختند و من هم به پیشنهاد آنها وارد گروه شدم.

آنچه مسلم است اینکه "تئاتر فردوسی" بعنوان دومین پیشکش عبدالحسین خان نوشین و دومین گام تئاتر مدرن ایران، در کوچه ملی خیابان لاله زار که خیابان هنر ایران محسوب می شد جان گرفت و آثار نمایشی ماندگاری نیز در آن اجرا شد.

 

ویژگی و اهمیت "تئاتر فردوسی"

"تئاتر فردوسی" را می توان از جنبه های مختلف مورد بررسی قرار داد، اما یکی از بارزترین نکات که توجه را به خود جلب می کند این است که سید عبدالحسین خان نوشین، در ادامه ی سیاست هنری خود که در "تماشاخانه ی فرهنگ" بنا نهاده بود، در این تماشاخانه نیز تاکید بر زبان محاوره ی اقشار مختلف جامعه داشت و از کلمات و جملات مصنوعی که زاده ی اندیشه ی نویسنده است دوری می کرد و تاکیید داشت که بازیگران مکلفند که از بیان و گویش قشری از جامعه که مشغول ایفای نقش آن هستند استفاده کنند. درست همانگونه که تاکیید داشت بر اساس نقش محول شده به بازیگران، لباس همان نقش و قشر از جامعه تهیه شده و مورد استفاده ی بازیگر مورد نظر قرار گیرد.

نکته ی دیگری که می توان از جنبه ی روانشناختی به آن پرداخت اینکه نوشین تاکیید داشت دقایقی پیش از آغاز نمایش، نور سالن کم شود و موسیقی ملایمی نواخته یا پخش شود تا تماشاگران آمادگی ذهنی تماشای نمایشی فاخر، مدرن و پیام رسان را پیدا کنند.  

عبدالحسین خان نوشین همچون "تماشاخانه ی فرهنگ" در "تئاتر فردوسی" نیز به نکات اخلاقی اهمیت می داد و معتقد بود که برای فعالیتی فرهنگی و حرفه ای می بایست به نکات اخلاقی توجه وافر داشت.

نوشین معتقد بود که بمنظور پاک و منزه بودن فضای تماشاخانه، می بایست بازیگران متاهل شوند و همین پیشنهاد نیز باعث شده بود تا در "تئاتر فردوسی" فضایی خانوادگی ایجاد شود و در بسیاری مواقع بازیگران به اتفاق همسرانشان به ایفای نقش می پرداختند.

نوآوری و متفاوت بودن "تئاتر فردوسی" به هیمنجا ختم نمی شد و به لحاظ فنی نیز در شرایطی ایده آل و متفاوت با سایر تماشاخانه ها بود که استفاده از "سن گردان" را می توان یکی از شاخص ترین تفاوت های فنی "تئاتر فردوسی" با سایر تماشاخانه های همنسل آن دانست. اتفاقی که فی الحال صرفا در تالار وحدت شاهد آن هستیم و تصور کنید که در دهه ی بیست تا چه اندازه برای مخاطبان "تئاتر فردوسی" جذاب و شاید حیرت انگیز بوده است.

مرتضی خان احمدی درخصوص سن گردان "تئاتر فردوسی" در صفحه ی 154 کتاب "من و زندگی" چنین نوشته که: "قبلا برای جابجایی دکورها به بیست تا سی دقیقه زمان نیاز بود که باعث می شد فواصل پرده ها طولانی شود. در تئاتر فردوسی برای اولین بار در ایران "سن گردان" تعبیه شد و به این ترتیب فواصل پرده ها به حداقل کاهش یافت و تماشاچی های بیشتری را به سوی تئاتر فردوسی جلب کرد."

یکی دیگر از ویژگی های "تئاتر فردوسی" حذف "سوفلور" به معنی کسی که دیالوگهای بازیگران را به آنها یادآوری می کند بود. نوشین بازیگران را مکلف کرده بود که دیالوگهای نقشهایشان را حفظ کنند و به نوعی با نقشهایشان همذات پنداری داشته باشند.

مهدی امینی، بازیگر، کارگردان و مترجم "تئاتر فردوسی" در دهه ی بیست، در همین ارتباط در گفت‌ وگویی که دوازدهم آبان ماه سال ۱۳۸۷ با خبرگزاری "ایسنا" داشته چنین گفته که: "تا قبل از به وجود آمدن "تئاتر فردوسی"، شخصی که به او "سوفلور" می گفتند در جایگاه گروه موسیقی می نشست و به محض اینکه یکی از بازیگران دیالوگش را فراموش می کرد جمله را به او می گفت که بارها هم پیش می آمد که یا اشتباه می گفت یا بازیگر جمله را اشتباه می شنید و موجب صحنه های خنده داری می شد. در "تئاتر فردوسی" این کار مطلقا مردود بود و به همین دلیل هم نوشین هفت یا هشت روز را به روخوانی متن اختصاص می داد و بازیگران می بایست با نظم و مقررات خاص و در ساعت معین در تماشاخانه حاضر می شدند و تمرینات بصورت منظم انجام می شد. حتی رفت و آمد عوامل پشت صحنه به آهستگی صورت می گرفت و در حین تمرینات سکوت بصورت کامل رعایت می شد.     

 

علی اصغر گرمسیری که از هنرمندان بنام تئاتر کشورمان بوده نیز درخصوص حذف "سوفلور" و نظم و قانونمندی "نوشین" سخنها داشته است که در پاورقی صفحه ی 128 کتاب "تماشاخانه های تهران" نوشته ی مشترک ناصر حبیبیان و محیا آقاحسینی در این ارتباط چنین نوشته که: علی اصغر گرمسیری در خاطراتش گفته که: ما در تماشاخانه تهران فرصتی برای تمرین نداشتیم و هر بیست روز به بیست روز نمایش را آماده می کردیم و به روی صحنه می بردیم و مجبور بودیم از سوفلور استفاده کنیم؛ چون زمانی در اختیار نداشتیم که متن را حفظ کنیم. گاهی پیش می آمد که احمد دهقان می گفت: فورا نمایش را آماده کنیم چون نمایشی که در حال اجراست فروش ندارد و ما هر چه می گفتیم ما برای یکی دو هفته دیگر آماده می شویم قبول نمی کرد و مجبور بودیم نمایش را به صحنه ببریم و سوفلور جزء لاینفک این اجراها بود. نوشین هفت یا هشت روز دور میز کار می کرد ولی ما در تماشاخانه تهران اصلا چنین فرصتی نداشتیم و فقط یک روز اول کارگردان بازیگران را جمع می کرد و به آنها نقش ها را می گفت.

البته بازیگر آخرین کلمه ای را که متعلق به پرسوناژ مقابل بود را نیز یادداشت می کرد که بداند در کجا باید جمله خود را شروع کند اما نوشین و گروهش آنقدر وقت برای تمرین داشتند که کاملا متن را از حفظ کنند و نمایش دقیقا برای همه ی بازیگران جا می افتاد.

نظم و دیسیپلین حاکم بر "تئاتر فردوسی" تا جایی تازگی داشت که برای برخی از مراجعه کنندگان یادآور تماشاخانه های اروپا بود تا جاییکه عزت اله انتظامی، آقای بازیگر کشورمان، در مصاحبه ای که اعظم کیان افراز در کتاب "جادوی صحنه" با ایشان داشته، در صفحه ی 169 این کتاب فضای "تئاتر فردوسی" را اینگونه توصیف کرده و گفته: تماشاگر وقتی به سالن تئاتر فردوسی وارد می شد دقیقا مثل این بود که به تئاتر اروپائی رفته است. نمایش دقیقا سر ساعت شروع می شد و درهای سالن نیز بسته می شد. بین دو پرده آنتراکت گذاشته شده بود که که معمولا زمانی برای صرف چای و استراحتی کوتاه مدت بود.

هنرمندان بر اثر تعلیم فن بیان واضح و روشن صحبت می کردند و در پایان نمایش تماشاگران  هنرمندان را با دست زدن تشویق می کردند. چند بار نیز پرده های صحنه باز و بسته می شد و همه هنرمندان به همراه کارگردان روی صحنه ظاهر می شدند و به تماشاگران ادای احترام می نمودند. این نوع استقبال تماشاگر در پایان نمایش را من اولین بار بود که می دیدم. اغلب دیددیده می شد که تماشاگران چند بار برای دیدن یک نمایش می آمدند، این نحوه منظم اجرا باعث شده بود که عده ای از مسئولان مملکتی نیز به دیدن تئاتر بیایند.

نوشین در اداره ی "تئاتر فردوسی" علاوه بر نظم و انضباطی که در تماشاخانه های اروپا حاکم بود، احترام متقابل به هنرمندان فعال در تماشاخانه و همچنین مخاطبان آثار نمایشی این تماشاخانه در راس امور می دانست و چنانچه پس از تمرینات متمادی احساس می کرد که اثر مورد نظر از قدرت لازم برای نمایش بهره مند نیست، از اجرای آن صرف نظر می کرد. از سوی دیگر به قدرت و توانمدی هنرمندانش اعتقاد داشت و برای ایشان احترام قائل بود و با رفتار خود به ایشان تشخص می بخشید. در همین ارتباط

در صفحه ی 84 کتاب "جادوی صحنه، زندگی تئاتری"عزت اله انتظامی، از قول نصرت اله کریمی دوست دیرین استاد انتظامی چنین نوشته که: هنگامی که نوشین نمایشنامه "خروس سحر" را که خود نوشته بود تمرین می کرد نقش بزرگی به انتظامی محول کرده بود. وقتی بعضی از همکاران با حیرت و شاید هم با انگیزه حسادت از استاد پرسیدند چرا این نقش بزرگ را به انتظامی تازه کار داده است استاد نوشین پاسخ داد: این انتظامی تیپ های عامی جامعه ایران را می شناسد. او بهتر از من می داند یک قهوه چی چگونه پاشنه گیوه را ور می کشد و تلو تلو خوران راه می رود. نوشین پس از یک ماه تمرین نمایشنامه ای را که خود نوشته بود ضعیف تشخیص داد و از اجرای آن صرف نظر کرد.

یکی دیگر از ویژگیهای "تئاتر فردوسی"، تمرینات بیان برای بازیگران بود که همین امر موجب فصاحت کلام و گویش صحیح فارسی بازیگران این تماشاخانه شده بود که در کنار انتخاب صحیح و مناسب بازیگران برای نقشهای محوله و استفاده از لباس مناسب نقش ایشان، شرایط باورپذیری را برای تماشاگران ایجاد می کرد.

حین اجرای نمایش و پیش از آغاز نمایش در "تئاتر فردوسی" سکوت حاکم بود و نوشین تاجایی به این امر پایبند بود که دستور مفروش کردن پشت صحنه با نمد را داده بود تا صدای کفشهای پاشنه دار بازیگران که مد زنانه و مردانه آن روزگار بود نیز ایجاد مزاحمت صوتی نکند.

استاد عزت الله انتظامی درخصوص تفاوتهای "تئاتر فردوسی" و ویژگی های این تماشاخانه در صفحه ی 182 و 183 کتاب "جادوی صحنه" چنین نوشته که: نوشین با افتتاح تئاتر فردوسی و بعد فرزندش تئاتر سعدی تحولی در تئاتر ایران به مفهوم مطلق کلمه را پایه گذاری کرد. دور میز خوانی، تمرینهای دو سه ماهه، تجزیه و تحلیل شخصیت بازی و کاراکتر سازی، فن گویش و بیان، میزانسن به معنی درست آن، بسته شدن سوراخ سوفلور، استفاده نکردن از موسیقی زنده و استفاده از صحنۀ گردان و دکور سقف دار، بهره بردن از موسیقی کلاسیک مناسب مفهوم و موضوع نمایش و استفادۀ دقیق از نورپردازی و نظم و ترتیب در سالن باعث شد عدۀ زیادی از فرهیختگان و روشنفکران و مخاطبین علاقمند به تئاتر را دور هم جمع کند. افتتاح تئاتر فردوسی و سعدی باعث شد تئاترهای دیگر تحت الشعاع قرار بگیرند و در تمام تئاترهای تهران تغییر و دگرگونی بوجود آید. "

 

نخستین اثر نمایشی و سایرآثار نمایشی "تئاتر فردوسی"

درخصوص نخستین اثر نمایشی که در "تئاتر فردوسی" اجرا شده نظرات مختلفی وجود دارد که به دو اثر نمایشی "مستنطق" و "پرنده ی آبی" اشاره دارد.

مرتضی احمدی در صفحه ی 154 کتاب "من و زندگی" درخصوص نخستین نمایشی که در "تئاتر فردوسی" اجرا شده چنین نوشته که: نوشین با بهره مند شدن از شاگردان خود که هر یک هنرمند توانائی بودند، نمایشنامه ی "پرنده آبی" را به روی صحنه برد که پیامد آن دگرگونی تئاتر سنتی ما و اثر پذیری از تئاتر مدرن و مطرح جهان بود.

اما مهدی امینی بازیگر، کارگردان و مترجم تئاتر فردوسی در دهه بیست در گفت‌وگویی که دوازدهم آبان ۱۳۸۷ با خبرگزاری ایسنا داشته ضمن اشاره به اجرای دو اثر نمایشی دیگر در "تئاتر فردوسی"، درخصوص نخستین نمایش این تماشاخانه نیز چنین گفته: نمایشنامه ی "مستنطق" اولین کاری بود که در "تئاتر فردوسی" به روی صحنه رفت. اجرای "مستنطق" موفقیت بسیار بزرگی را نصیب گروه کرد و از آن به بعد اجرای تئاتر از حالت هفتگی خارج و به اجراهای یک ماهه و دو ماهه تبدیل شد، در نهایت شرایطی به وجود آمد که برای تهیه‌ی بلیط "تئاتر فردوسی" و "سعدی" باید از یک ماه قبل بلیط رزرو می‌کردند. نمایشنامه "ولپن" و "پرنده آبی" از برنامه‌های فوق‌العاده موفق تئاتر فردوسی بود.

درمورد سایر آثار نمایشی اجرا شده در "تئاتر فردوسی" در صفحه ی 131 کتاب "تماشاخانه های تهران" نوشته ی مشترک ناصر حبیبان و محیا آقاحسینی چنین نوشته که: ولپن به کارگردانی نوشین در دی ماه 1326، "رزماری" نوشته ی "کلمانس بارکلی"، "توپاز" نوشته ی "مارسل پانیون" به کارگردانی نوشین، "ماجرای خانواده لبنان" اثر ادگار والاس فروردین 1327، "سه دزد" اردیبهشت 1327، "دختر شکلات فروش" به کارگردانی حسین خیرخواه خرداد 1327، "چراغ گاز" نوشته ی "پاتریک هامیلتون" به کارگردانی نوشین بهمن 1327.

پس از دستگیری نوشین و تغییر مدیریت "تئاتر فردوسی" جنس آثار نماشیی "تئاتر فردوسی" تغییر پیدا کرد و به جرات می توان مدعی شد که از سطح بالای کیفی گذشته تنزل پیدا کرد. درحقیقت این آثار از وسواس نوشین برای ارتقاء سطح ذائقه ی تماشاگران تئاتر دهه ی بیست برخوردار نبودند. در این محدوده ی زمانی که "تئاتر فردوسی" با مدیریت علی صدری اداره می شد، آثار نمایشی چون: "ننگ جامعه"، "فیروز و فیروزه"، "دختر چوپان"، "درکشور پریون"، "حسن قناد"، "تارتوف"، "خسیس"، "عاشق گیج"، "جزای روزگار" به کارگردانی ناپلئون سروریان، "برای شرف"، "ناموس" هر دو به کارگردانی سروریان، "عروس فراری"، "اجنبی" هر دو به کارگردانی معزالدیوان فکری، "زن دلخواه من" اثر الکسی ژوفه با ترجمه و کارگردانی مهدی گرامی، "سرنوشت کارمند شریف" اثر الکساندر بیسون به کارگردانی استپانیان.

درخصوص آثار نمایشی سال 1333 در "تئاتر فردوسی"، در صفحه ی 131 کتاب "تماشاخانه های تهران" نوشته ی مشترک ناصر حبیبان و محیا آقاحسینی چنین نوشته که: اولین نمایش آن "کمال همنشین" اثر سیدنی گرندی در دی ماه 1333، "خواب آشفته" اسفند همان سال، "ارثیه کنتس" فروردین 1334، "خانم احساساتی" فروردین همان سال، "تاجر ونیزی" مهر 1334، "انگل های اجتماع" آذرماه همان سال، "دختر شکلاتی" اردیبهشت 1335 و "شارلاتان ها" در خرداد 1335 اجرا شده اند.

استاد عزت الله انتظامی نیز در صفحه ی 91 کتاب جادوی صحنه "زندگی تئاتری عزت اله انتظامی" درخصوص آثار نمایشی که در "تئاتر فردوسی" اجرا شده اند چنین گفته که: نوشین تئاتر فردوسی را در سال 1325 بنیاد گذاشت و آثاری مانند "مستنطق" اثر ج پریستلی دراماتورگ انگلیسی با ترجمه بزرگ علوی، "پرنده آبی اثر موریس مترلینگ نویسنده بلژیکی با ترجمه نوشین"، "سه دزد" که یک پیس ایتالیایی بود با ترجمه نوشین و غیره را به صحنه آورد.

 

هنرمندان "تئاتر فردوسی"

هنرمندان فعال در "تئاتر فردوسی" عموما اعضاء گروه نوشین بودند که پیش از این نیز در "تماشاخانه ی فرهنگ" فعالیت داشتند. هنرمندانی چون لرتا هایراپطیان، مهین اسکوئی، توران مهرزاد، حسین خیرخواه، حسن خاشع، صادق شباویز، محمدعلی جعفری، محمدعلی کهنموئی، محمد عاصمی، جلال ریاحی، عزت الله انتظامی، مهین دهیم، فریدون دهیم، مهدی امینی، مصطفی اسکوئی و شخص عبدالحسین خان نوشین.

"تئاتر فردوسی" پس از نوشین، مدتی نیز توسط علی صدری اداره می شد که طی این مدت نیز هنرمندانی چون معزالدیوان فکری، ارحام صدر، وحدت، رخشانی، همت، آزاد، منیره فروهر، بنی احمد، عبدی، مینا و امیرفضلی در "تئاتر فردوسی" فعالیت داشتند.

 

عاقبت "تئاتر فردوسی"

"تئاتر فردوسی" در جریان کودتای سال 1332 تعطیل شد و در سال 1333 توسط اصغر تفکری که از هنرمندان نامدار دهه ی سی بود خریداری شد و به "تئاتر تفکری" تغیر نام داد وبه نتیجه تغییر رویه و شیوه ی اداره داده و فقط خاطره ی "تئاتر فردوسی" باقی ماند.

نکته ی قابل توجه درخصوص "تئاتر فردوسی" اینکه هنرمندانی که تحت عناوین مختلف و در دوره های گوناگون در "تئاتر فردوسی" فعالیت داشتند همگی با عشق و علاقه ی وافر به هنر تئاتر فعالیت می کردند و شاید دلیل موفقیت و درخشش این تماشاخانه و همچنین ماندگار بودن نام هنرمندان فعال در آن، همین عشق ناب به هنر نمایش بوده باشد. امید که در جهت حفظ تاریخ تئاتر کشورمان گام برداریم و قدردان زحمات پیشکسوتان این هنر باشیم.

 

 

 




نظرات کاربران