در حال بارگذاری ...
نقد نمایش جعفر خان از فرنگ برگشته به کارگردانی رحمت امینی

طنزمعاصری که می تواند جزو آثار کلاسیک  درام نویسی ایران باشد

ایران تئاتر_سید علی تدین صدوقی : مقدم این نمایش را که در تک پرده نگاشته بود با گروه ایران جوان به صحنه برد پس از مدت کوتاهی این نمایش توسط جمعیت فرهنگی رشت به صحنه رفت که با استقبال بی نظیری روبروشد .

مقدم این نمایش را که در تک پرده نگاشته بود با گروه ایران جوان به صحنه برد پس از مدت کوتاهی این نمایش توسط جمعیت فرهنگی رشت به صحنه رفت که با استقبال بی نظیری روبروشد .استقبال از این نمایش به قدری زیاد بود که پس از زمان کوتاهی نام آن بر سر زبان ها افتاد به گونه ای که تبدیل به ضرب المثل شد.

حسن مقدم خود تحصیل کرده اروپا بود . حسن مقدم فرزند احتساب الملک، شهردار تهران در دوره‌ی ناصری، به سال 1277 در تهران به دنیا آمد. او از سال 1282 به تحصیل در مدرسه‌ای آلمانی مشغول شد. سپس به دلیل این که پدرش به سمت وزیرمختار ایران در سوئیس انتخاب شد، به برن رفت و در پانسیون ایرانیان اقامت کرد. وی پس از دریافت لیسانس علوم اجتماعی در دبستان 'احمدیه‌ی ایرانیان' به تدریس پرداخت.

 پس از یادگیری زبان‌های فرانسه، آلمان، عبری، یونانی قدیم و لاتین، در استانبول با 'لاهوتی' شاعر و ادیب ـ آشنایی یافت و او را در نشریه‌ی پاریس در بخش مطالب فرانسه یاری داد. وی در سوئیس به عضویت انجمن ادبی 'بل‌لتر' به معنی 'ادب' درآمد و با هنرمندانی مانند استراوینسکی، ژید، ریویر، و راموز آشنا شد.

او پس از بازگشت به ایران به همراه دوستانش: علی اکبر سیاسی، مشفق کاظمی، علی سهیلی و عبدالحسین میکده، انجمنی با نام 'سروش دانش' و سپس 'ایران جوان' را تشکیل داد. از جمله نمایش‌نامه‌های وی می‌توان به نمایش 'جعفرخان از فرنگ آمده' و 'ایرانی بازی' اشاره کرد که نمایش نخست، تصویری است از جوانی ایرانی با نام 'جعفرخان' پس از بازگشت از اروپا. این نمایش در هشتم فروردین 1301 در سالن گراندهتل تهران به روی صحنه رفت و به علت توجه به تعصبات عامه‌ی مردم، نیز به سخره گرفتن متجددین، محبوبیت و شهرت پیدا کرد.

او در جایی می نویسد :

" اینجا هم فکر ایران خراب و مردم بی‌سواد و در به در و بدبخت و گرفتار لحظه‌ای آرامم نمی‌گذارد. نمی‌دانم چه باید کرد. ولی می دانم که همه بدبختی‌های مردم ما از بی‌سوادی و آلوده شدن به خرافات است."

حسن مقدم می نویسد :

" مدتی است که تماشای بعضی از صحنه های مضحک ورویدادهای خنده آور فرن گرفته ها مرا بر آن داشته که نمایشنامه ای بنویسم ، اسم آن را هم انتخاب کرده ام .جعفر خان از فرنگ آمده ، هدفم این است که نمایش سرگرم کننده ای باشد که نه تنها عده ای خاص بلکه توده مردم  هم بتوانند با موضوع نمایشنامه ارتباط بر قرار نمایند ."

با این تفاصیل می بینیم که مقدم بر روی موضوع نمایشنامه ای که نگاشته نه تنها اشراف کامل داشته بلکه تبعات آن بر جامعه و خانواده ها وافراد را نیز به خوبی در نظر داشته ودرک ولمس کرده است ؛ وهم ازاین روست که نمایشنامه او پس از گذشت تقریبا یک قرن هنوز بر بخش هایی از جامعه ما قابل انطباق است وهنوز می توانیم رگه هایی از آن را در نزد برخی از افراد وخانواده ها وایضا جامعه  روشنفکرزده ببینیم .

به لحاظ دراماتیک نیز باید گفت که مقدم با اشراف وچیره دستی ای که در نوشتن داستان های کوتاه داشته  و بر پایه مطالعات  و دیدن درامها ونمایش ها  وتئاترها ، در اروپا و کشوری که در آن جا تحصیل می کرده ، وتجاربی که در این زمینه به دست آورده  ، توانسته در ادبیات نمایشی نیز موفق عمل نماید  ونمایش نامه خود را با تلفیقی از تئاتر اروپا ونمایش های آئینی سنتی وبه ویژه در این خصوص  باید گفت تخت حوضی بنگارد .

او مسایل وخطوط اصلی را دنبال کرده وموارد فرعی را به عهده قریه وذوق بداهه گویی بازیگران  گذارده  وخود به خطوط وجریان اصلی واقعه پرداخته است . واین می تواند به گونه ای  نیز سبکی امروزی ومدرن در نمایشنامه نویسی باشد . اینکه  قسمت یا قسمت هایی را باز بگذاری تا بازیگران وکارگردانان بتوانند آن  را با توجه به استعداد و برداشت وتحلیل و خلاقیت و... خود وایضا با درک ضرورت های زمانی  به اصطلاح " پر " نمایند .

این نشان می دهد که مقدم  تا چه اندازه با درام  وبه ویژه طنزآشنا بوده و خودش شاید با مسایلی که در نمایشنامه اش مطرح کرده به نوعی  دست وپنجه نرم نموده است . هدف او تنها به مضحکه گرفتن وتمسخر به فرنگ رفته ها وفرنگ مابان وغرب زده ها وآنهایی که تحت تاثیر فرهنگ غرب قرار گرفته اند نیست .

 بلکه خرافه پرستی ، بی سوادی ، عقب ماندگی فکری وذهنی ، عدم رعایت بهداشت فردی وعمومی  در نزد  افراد ،خانواده ها و جامعه  ، وایضا  نفوذ ذی منصبان و روابط  آنان بجای ضوابط  وشایسته سالاریی انتخاب های بایسته ودرست در مناسبات اجتماعی واداری و سیاسی و... بوده است .

پس چنانچه این گونه به ماجرا بنگریم حالا  کارگردانی وبازی این نمایش تا حدودی روشن خواهد شد . یعنی  بازیگر نقش جعفر خان نباید در ایفای این نقش به ادا و اطوار بیش از اندازه روی بیاورد وکمدی بازی کند بر عکس او در رفتار وسکنات وگفتار و کنش وحس و ابراز وجود خود و... کاملا جدی به نظر می رسد .

چرا که تحت تاثیر فرهنگی دیگر رشد یافته ودر حال نیز تحت تاثیرهمان فرهنگ است و آن را باور دارد وپذیرفته است ودرست از همین رو است که  در پایان چمدانش را می بندد و راهی همان دیار فرنگ می شود یا تصمیم جدی برای باز گشت می گیرد .

رحمت امینی در مقام کارگردان به درستی از طراحی صحنه ای امروزی تر استفاده کرده است . امینی علاوه بر زنده نگه داشتن نام این درام نویس پر مایه ایرانی یعنی حسن مقدم که حالا می توان او و نمایش طنز جعفر خان از فرنگ آمده  را جز آثار کلاسیک  طنز و درام نویسی  ایران به حساب آورد . سعی کرده تا آنجایی که ممکن است به متن وفادار بماند . تا این گونه علاوه بر نشان دادن اصل ماجرا ونمایشنامه به مخاطبان ، ساختار دراماتیک وطنز آن رانیز به همان شکل حفظ کند . واین یکی از کار های پسندیده رحمت امینی دراین  نمایش است.  

باید گفت بازی ها روان وبده بستان ها نسبتا قابل قبول بود  . میزان وحرکات نیز برابر با خواست متن و شخصیت ها صورت پذیرفته  و سعی شده بود از حرکات اضافی پرهیز شود . از این رو ریتم و زمان نمایش نیز مناسب می نمود .

به  امینی وگروهش خسته نباشید گفته ،  دیدن این نمایش  طنز را که علاوه بر معاصر بودن می توان آن را جز آثار کلاسیک  طنز و درام  نویسی ایران دانست به همگان توصیه می نمایم .




نظرات کاربران