در حال بارگذاری ...

نگاه احمد پورنجاتی به نمایش حرفه یی ها به کارگردانی بابک محمدی

وقتى یک روشنفکر مبارز در پى دگرگونى یک رژیم _ رژیمى که همواره دست به گریبانش بوده _ به ریاست اداره ممیزى کتاب در رژیم جدید منصوب مى شود، تنها و تنها یک اتفاق ساده رخ مى دهد: «تغییر موقعیت»! همین و دیگر هیچ!«دوستا کواچویچ» ...

وقتى یک روشنفکر مبارز در پى دگرگونى یک رژیم _ رژیمى که همواره دست به گریبانش بوده _ به ریاست اداره ممیزى کتاب در رژیم جدید منصوب مى شود، تنها و تنها یک اتفاق ساده رخ مى دهد: «تغییر موقعیت»! همین و دیگر هیچ!«دوستا کواچویچ» نمایشنامه نویس، کارگردان تئاتر و فیلمنامه نویس شناخته شده یوگسلاو، با چنین اتفاق ساده اى مواجه مى شود.او که سال ها در دوران حکومت مارشال تیتو در یوگسلاوى همواره از مخالفان سرسخت رژیم کمونیستى بوده و از همین رو سایه به سایه از سوى دستگاه امنیتى رژیم تعقیب و مراقبت مى شده، پس از مرگ تیتو و در فضاى سیاسى رژیم جدید به ریاست اداره اى منصوب مى شود که وظیفه مهم و مقدس «نظارت و صدور مجوز» انتشار کتاب و آثار هنرى را برعهده دارد، یعنى همان اداره ممیزى و سانسور!«حرفه اى ها» نمایشنامه اى که چندى است به کارگردانى بابک محمدى در سالن قشقایى تئاترشهر به صحنه رفته و با استقبال دوستداران عرصه نمایش نیز روبه رو گردیده، در واقع حدیث نفس دوستاکواچویچ در دو موقعیت متفاوت و به تعبیر دقیق تر، متضاد است: «شأن روشنفکرى و شأن قدرت».داستان نویسنده روشنفکر «حرفه اى ها» از یک مواجهه آغاز مى شود: مامور امنیتى رژیم قبل که سالیان سال وظیفه تعقیب و مراقبت نویسنده را برعهده داشته، پس از مرگ مارشال تیتو و تحولات سیاسى در یوگسلاوى، حرفه شریفش را از دست مى دهد و براى گذران زندگى به مسافرکشى رو مى آورد. اما ناگهان فکر بکرى به سرش مى زند: همه نوشته ها، سخنرانى ها، نامه هاى خصوصى و خانوادگى و حتى لوازم شخصى نویسنده اى را که سال ها در چنبره کنترل امنیتى خود داشته و در غربال سانسور باقى نگه داشته است در دو چمدان بزرگ بریزد و بى هیچ چشمداشتى تقدیم او کند. رویارویى دو شخصیت در دو موقعیت تازه، در واقع پیرنگ یا درونمایه اصلى داستان «حرفه اى ها» است.من، بنا به یک عادت غریزى، هرگاه به تماشاى اجراى نمایشى بر صحنه تئاتر توفیق یافته ام که ناخودآگاه نوعى حس همذات پندارى را در من برانگیخته و یا همچون ساعت سحرانگیز امکان پس و پیش کردن زمان و تاریخ را برایم فراهم ساخته، مرتکب نوشته هایى از این دست شده ام. «شیخ صنعان»، «اسب ها» و اینک «حرفه اى ها».همواره تاکید کرده ام که نه قصد و نه یاراى نقد هنرى _ به مفهوم حرفه اى اش _ را ندارم که این رداى فاخر برازنده اهالى هنر است، اما چگونه مى توانم شور جهنده احساس درونم را پس از تماشاى کارى چون «حرفه اى ها» و به عنوان یک تماشاگر، پنهان کنم!اگر به بابک محمدى که عهده دار ترجمه و کارگردانى این نمایش بوده برنخورد مى خواهم ضمن دست مریزاد بگویم که «حرفه اى ها» - آن گونه که بر صحنه سالن قشقایى و پیش از آن در فرهنگسراى نیاوران شاهد بوده ایم _ تئاترى بازیگرمحور است. البته اجر کارگردان محفوظ!بازى درخشان رضا کیانیان در نقش مامور امنیتى، بى هیچ گزافه اى بر تمامى نمایش سایه اى سنگین مى افکند و در یک کلام، احساسات، عواطف، روانشناسى و حتى اندیشه تماشاگر را به خوبى مدیریت مى کند.احمد ساعتچیان نیز در نقش نویسنده یا روشنفکر به قدرت رسیده در رژیم جدید از پس این نقش دوگانه به خوبى برآمده است و مریم سعادت در نقش منشى نه تنها به عنوان مکمل دو شخصیت دیگر بلکه حتى به طور مستقل در شکل گیرى فضاى داستان به ویژه پارادوکس اصلى درام یعنى کمیک _ تراژیک بودن آن تاثیر بسزایى دارد.واکنش هاى معنادار تماشاگران در لحظه هاى گوناگون نمایش، نشان از همراهى و درک متقابل آنان با بازیگران دارد. گفت وگوى جذاب، سمپاتیک و چالش آمیز مامور امنیتى سابق و مسافرکش امروز با نویسنده روشنفکر سابق و رئیس اداره ممیزى امروز، همچون صحنه پرهیجان یک دوئل تمامى فضاى نمایش را تسخیر مى کند اما سرانجام این دوئل نفس گیر، یک خرق عادت است: قهرمان، صحنه را ترک مى کند تا از موقعیت جدیدش بگریزد. نویسنده ترجیح مى دهد به موقعیت گذشته اش بازگردد. عطاى قدرت را به لقاى ریاست اداره ممیزى مى بخشد. آیا مامور امنیتى رژیم سابق موفق شده است؟ من چنین برداشتى ندارم، هرگز!چیزى که سرانجام موجب تفاهم دو شخصیت اصلى نمایش _ مامور سابق امنیتى و مسافرکش امروز با نویسنده روشنفکر سابق و رئیس اداره ممیزى امروز _ مى شود پذیرش ضمنى این قضیه است: «نقش و تاثیر انکارناپذیر موقعیت در شخصیت»! همین و لاغیر.و این به گمان من ساده ترین پاسخ توجیه کننده اى است که مى توان به پرسش هاى شگفت زده اى داد که گاه با لحنى معصومانه مطرح مى شود که:چگونه مى شود برخى آدم ها که پیشینه روشنفکرى و مبارزه با استبداد و تلاش براى آزادى و حقوق بشر داشته اند و حتى گاه زخم شکنجه دژخیم بر جسم و جان دارند، آن گاه که به قدرت مى رسند به همان شیوه ها _ و گاه غیرانسانى تر که روزگارى خود طعمه اش بوده اند _ رفتار مى کنند و با خونسردى تمام!انقلاب اکتبر روسیه، انقلاب الجزایر، انقلاب کوبا و حتى نهضت مشروطه ایران در ایران و مواردى از این دست، مى تواند دستمایه اجرایى درام هایى چون «حرفه اى ها» و رمزگشایى از «نقش موقعیت در شخصیت آدم ها» باشد.
به نقل از شرق