در حال بارگذاری ...
کهن ترین تئاتر های تهران (فصل هفتم)

تئاتر کسری محصول آشنایی دکتر والا و داود رشیدی

پیمان شیخی:

دهه ی چهل شمسی را برای تئاتر ایران می توان دهه ی تحول و تغییر محسوب کرد و این تغییر نه تنها در شکل و شیوه ی اجرای آثار نمایشی مشهود بوده؛ بلکه در ساختار معماری تماشاخانه های نوظهور نیز توجه اهل فن و همچنین مخاطبان تئاتر را به خود جلب می کرد. این تغییر و تحول تا جایی ادامه داشت که گاه در انتخاب مکان ایجاد تماشاخانه ها نیز قابل مشاهده بود.

یکی از تماشاخانه های نوظهور دهه ی چهل شمسی، "تئاتر کسری" بود که نه تنها در انتخاب آثار نمایشی متفاوت بود؛ بلکه در انتخاب محل تماشاخانه نیز از دو منظر گوناگون متفاوت بود. نخست مکان جغرافیایی این تماشاخانه و دوم اینکه می بایست برای تماشای آثار این تماشاخانه، چندین پله به زیر زمین طی می شد و این اتفاق شاید برای دومین یا سومین بار در تاریخ تئاتر مدرن آن دهه ها بود که رخ می داد. امید به اینکه تماشاخانه ای در شان و حد و منزلت زنده یاد استاد داود رشیدی ساخته و با این نام معرفی شود.

 

شکلگیری و افتتاح "تئاتر کسری"

شکل گیری هر یک از تماشاخانه های تهران قدیم، از " مطبعه ی فاروس " گرفته تا " تئاتر کسری " بر مبنای نیاز آن روزگار جامعه بوده و " تئاتر کسری " نماینده ی مناسبی برای سایر تماشاخانه ها محسوب می شود که در جهت تمرکز زدایی گام برداشتند.  ماجرا از اینجا آغاز شد که " دکتر عبدالله والا " و " مهندس فتح الله والا " دو برادر بودند که نامشان در ردیف " سیدعلی خان نصر " و " احمد دهقان " در " تماشاخانه ی تهران " یا " نصر " کنونی از درجه ی اهمیت بالایی برخوردار بود و حالا در سال 1343، دکتر عبدالله والا تصمیم گرفته بود که برخلاف معمول که عموم تماشاخانه ها در خیابان لاله زار یا در محدوده ی نزدیک به این خیابان افتتاح می شدند، اینبار تماشاخانه ای در محدوده ای آنسوتر ایجاد و افتتاح کند. تماشاخانه ای که مخاطبان تئاتر و اهالی ساکن در محدوده ی دروازه دولت، پیچ شمیران، خیابان بهار و حتی فخرآباد و دروازه ی شمیران را در کنار تماشاگران عبوری شکار کرده و به سالن تماشاخانه بکشاند. به همین جهت ملکی که روزگاری کاباره و سپس به چلوکبابی تغییر کاربری داده بود را، درست در محدوده ی ابتدای خیابان بهار خریداری کرد و به تماشاخانه تغییر کاربری داد که در روزگار ما با نام " تالار اسوه " شناخته می شود و درست کنار بانک تجارت شعبه ی دروازه دولت، در خیابان انقلاب ابتدای خیابان بهار واقع شده است.

داریوش اسدزاده، بازیگر پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون که سالهای زیادی در " تماشاخانه ی  تهران " تحت عنوان بازیگر، کارگردان، مدیر بخش های مختلف و در نهایت مدیر این تماشاخانه فعالیت داشته، از افراد مورد وثوق دکتر عبدالله والا محسوب می شد و هنر و آگاهی او در زمینه ی هنر تئاتر و مدیریت و شکلگیری تماشاخانه مورد تایید بوده است. استاد اسدزاده در خاطره ای که مربوط به " تئاتر کسری " بود برای نگارنده تعریف کرد می گفت: دکتر والا مرا مامور و ناظر تغییر کاربری ملکی که بعدها "تئاتر کسری" نام گرفت کرد و گفت که با استفاده از تجربیاتم، نظارت کنم تا شکل و شمایل یک تماشاخانه را به خود بگیرد.

در همین ارتباط نیز زنده یاد داود رشیدی که نخستین نمایش " تئاتر کسری " را روی صحنه برده بود، طی گفت و گویی که سال 1387 با او داشتم، درخصوص شکل و شمایل این تماشاخانه و نخستین گروه تئاتر که آنجا فعالیت داشته چنین گفت: به خاطر دارم که تئاتر کسری یک چلوکبابی بود و مثل الان هم شیک و تمیز نبود. بجای آن چلوکبابی، یک سالن معمولی و مستطیل شکل درست کردند و من به همراه بهرام بیضایی و پرویز صیاد گروه تئاتر " امروز " را تشکیل دادیم.

برای روشن شدن مطلب و رعایت آئین امانتداری بهتر است به پژوهش های کتابخانه ای پژوهشگران تحصیلکرده ی هنر تئاتر نیز مراجعه کنیم.

ناصر حبیبیان که به اتفاق محیا آقاحسینی کتاب " تماشاخانه های تهران " را گردآوری و تالیف کرده، درخصوص مکان " تئاتر کسری "، در صفحه ی 145 این کتاب چنین نوشته که: " این تماشاخانه در دوره ی آتراکسیون و برخلاف آن به هدف حفظ حریم فرهنگی تئاتر، در محل قبلی کاباره "کیت کات" تاسیس شد. موقعیت این تئاتر دور از لاله زار درنظر گرفته شد تا جریان های تئاتری قبل از دوره ی آتراکسیون بتوانند در آنجا به فعالیتشان ادامه دهند " .

اما درخصوص سال تاسیس " تئاتر کسری " نظر دیگری نیز وجود دارد و آن نیز مربوط به مرتضی خان احمدی است که در صفحه ی 167 کتاب " من و زندگی " چنین نوشته که: پس از گفت و گوها و بیا و بروهای زیاد، در اوایل سال 1344، سینما تئاتر کسری در ضلع شمالی خیابان انقلاب، مابین سه راه بهار و خیابان مفتح که قبلا کاباره های تهران بود، در اختیار چند تن از هنرمندان برگزیده ی تئاتر قرار گرفت.

 

ظرفیت تماشاگران "تئاتر کسری" و نخستین نمایش این تماشاخانه

استاد داوود رشیدی به عنوان نخستین کارگردان و مدیر هنری تئاتر کسری طی مصاحبه ای که سال 1387 با ایشان داشتم، درخصوص ظرفیت تئاتر کسری و نخستین نمایشی که در این تماشاخانه ی  نوظهور دهه ی چهل می گفت: " تئاتر کسری حدود 120 الی 130 صندلی داشت و ما نمایش " معجزه در آلاباما " که روایتگر داستان " هلن کلر " دختری کور و کر و لال بود را با بازی فخری خوروش و پرویز بهرام به عنوان نخستین نمایش " تئاتر کسری " اجرا کردیم که با اقبال عمومی نیز مواجه شد و تقریبا دو الی دو ماه و نیم روی صحنه بود" .

یکی از مشکلاتی طی  پژوهش تئاتر با آن مواجه هستیم، مسئله ی اختلاف نظر پیرامون تاریخ های مختلف است که در نوشته ها و خاطرات هنرمندان و گاه نویسندگان دیده می شود، به همین جهت بمنظور عملکرد شفاف در پژوهش تئاتر، سعی داریم تاریخ های گوناگون موجود در مکتوبات و حافظه ی افراد را ذکر کنیم و فی الحال نیز لازم است به صفحه ی 146 کتاب "تماشاخانه های تهران" نوشته ی مشترک ناصر حبیبیان و محیا آقاحسینی اشاره کنیم که با اشاره به ظرفیت سیصدو پنجاه نفری " تئاتر کسری " چنین نوشته: " این تئاتر در سال 1343 با نمایش " معجزه در آلاباما " نوشته ی ویلیام گیبسون، ترجمه ی دکتر حسینعلی طباطبائی و داود رشیدی به کارگردانی داود رشیدی رسما افتتاح شد " .

مرتضی خان احمدی نیز در صفحه ی 167 کتاب " من و زندگی " درخصوص نخستین نمایشی که در "تئاتر کسری اجرا شده چنین نوشته که: پس از اینکه " تئاتر کسری "  دراختیار چند تن از هنرمندان برگزیده ی تئاتر قرار گرفت، آنان با انتخاب نمایشنامه ای ارزنده، پس از سه ماه تمرین " معجزه ی آلاباما " را به صورتی آبرومندانه به روی صحنه بردند.

 

سایر آثار نمایشی " تئاتر کسری "

متاسفانه اطلاعات کامل و بی نقصی درخصوص تماشاخانه های قدیمی وجود ندارد و به اجبار به بخشی از اسامی موجود درخصوص آثار نمایشی اجرا شده در " تئاتر کسری " اکتفا می کنیم و با مراجعه به صفحه ی 146 کتاب " تماشاخانه های " نوشته ی مشترک ناصر حبیبیان و محیا آقاحسینی و همچنین کتابچه ی پژوهشی آزیتا حیدری به اسامی نمایش های ذیل اشاره می کنیم.

" نمایش " می خواهید با من بازی کنید " نوشته ی مارسل آشار به کارگردانی داود رشیدی، "نگاهی از پل" به کارگردانی پرویز بهرام در سال 1344، " بین مرگ و زندگی " یا نمایش " قرعه برای مرگ" نوشته ی واهه کاچا به کارگردانی امیر شروان در سال 1344، نمایش "ماجرای شبانه" اثر ژیلبر سواژون به کارگردانی لرتا در سال 1344، نمایش " گربه روی شیروانی داغ "، نمایش " ازدواج به سبک ایتالیایی ". همچنین بخشی از نمایش هایی که در دهه ی هشتاد در " تئاتر کسری " یا " تالار اسوه " اجرا شده اند عبارتند از نمایش " مشکی " به کارگردانی سیاوش اکبری صفت، " فردا روز دیگری است " نوشته و کار خیرالله تقیانی پور در سال 1387 اجرا شده است " .

زنده یاد استاد داوود رشیدی در مصاحبه ای که سال 1387 با ایشان داشتم درخصوص دومین اثر نمایشی و چند اثر نمایشی دیگر که در " تئاتر کسری " اجرا شده چنین می گوید که: " نمایش " اوژه نیگرانده " دومین اثری بود که برای اجرا انتخاب کردیم و با بازی علی نصیریان، شمسی فضل الهی و خود من اجرا شد که آن نیز با استقبال تماشاگران مواجه شد. بعد از این نمایش استثناعا نمایش "می خوای با من بازی کنی " را بمدت چند شب اجرا کردیم که آن هم اجرای خوبی بود و مورد استقبال قرار گرفت " .

نکته ی قابل تامل اینکه محمود دولت آبادی نویسنده ی شهیر کشورمان که فعالیت فرهنگی خود را از دنیای بازیگری آغاز کرده معتقد است که طی دهه ی چهل، صرفا دو اثر نمایشی در "تئاتر کسری" اجرا شده است و در گفت و گویی که با مهدی میرمحمدی و مریم ایزدی در تاریخ پنجم خرداد ماه سال 1386 در شماره ی 1426 روزنامه اعتماد داشته می گوید: " در نمایش "نگاهی از پل" به کارگردانی پرویز بهرام هم بازی داشتم. این نمایش در "تئاتر کسرا" اجرا شد. در دهه ی چهل، دو اثر نمایشی در این تئاتر روی صحنه رفت، یکی نمایشی به کارگردانی خانم "لرتا نوشین" که به تازگی از روسیه برگشته بود و یکی هم نمایش "نگاهی از پل" که به لحاظ گیشه جواب نداد و اجرای آن بعد از مدتی متوقف شد. برای همین است که همیشه گفته ام در چنین مواقعی دولت ها از طریق شهرداری ها باید به تئاتر کمک کنند " .

" تئاتر کسری " از حضور بازیگران و هنرمندان بزرگ تئاتر لاله زار نیز بی بهره نبوده و " لرتا " پس از بازگشتش از روسیه به ایران نمایش " گناهکاران بی گناه " را در " تئاتر کسری " روی صحنه برد که این درست زمانی بود که داود رشیدی بعنوان مدیر هنری این تماشاخانه، با اجرای آثار نمایشی در سبک تئاترهای مدرن لاله زار مخالفت و " تئاتر کسری " را ترک می کند.

اما بخش دیگری از آثار نمایشی که در " تئاتر کسری " اجرای عموم داشته را از طریق سایتها و خبرگزاری های فعال در حوزه ی تئاتر می توان یافت که با توجه به مجالی که در نگارش مقاله ی ژورنالیستی محیاست به چند نمونه اکتفا می کنیم که یکی از موفق ترین آنها نمایش " فردا روز دیگری است " از شانزدهم اردیبهشت ماه سال 1387 با بازی محمد هادی عطایی، فرهاد دانشور، علیرضا شریفی، سعید زارعی، ساناز رسولی و شیرین رحمانی اجرا شده است.

مهر ماه همین سال نیز نمایش " آئینه به وقت آفتاب " نوشته ی سعید تشکری و به کارگردانی پیمان رجب شاهی به مدت سه شب در تالار اسوه اجرا شد و ناصر مختاری، الهام معارفی، پریسا درو و بابک مرادی بازیگران این نمایش بودند. 

"تئاتر کسری" یا همان تالار اسوه در سال 1386 پذیرای نمایش عروسکی " مردان خورشید " با نویسندگی و کارگردانی محمد برومند ویژه ی نوجوانان اجرا کرده است.

 

هنرمندان " تئاتر کسری "

نکته ای که با مرور اسامی بازیگران و هنرمندان " تئاتر کسری " توجه را به خود جلب می کند این است که همگی در ردیف نامداران زمان خود بوده اند و هر یک برای کارشان امضاء مخصوص به خود را داشته اند. تماشاخانه ای که تا سال 1357 تقریبا همواره فعالیت تئاتری خود را حفظ کرد و آثار نمایشی ارزنده ای را به مخاطبان خود ارائه کرد.

استاد داود رشیدی پس از تاسیس گروه تئاتر " امروز " از حضور بازیگرانی چون پرویز فنی زاده، محمدعلی جعفری، منوچهر فرید،عباس مغفوریان، خسرو شجاع زاده، فرزانه تاییدی و فریدون نوری استفاده کرد.

ناصر حبیبیان و محیا آقاحسینی در صفحه ی 145 کتاب " تماشاخانه های تهران " درخصوص هنرمندان فعال در "تئاتر کسری" چنین نوشته که: " تئاتر کسری زیر نظر " دکتر فتح اله والا " و با حمایت اداره ی هنرهای زیبا تاسیس شده بود و از یاران آن هنرمندانی چون پرویز صیاد، لرتا، محمدعلی جعفری، نقابی و حجازی بودند که تا سال 1357 هم فعایلت کرد.

همچنین مرتضی خان احمدی در صفحه ی 168 کتاب " من و زندگی " درخصوص هنرمندان "تئاتر کسری" چنین نوشته که: داود رشیدی بعنوان کارگردان، فخری خوروش، شمسی فضل اللهی، شهلا هیربد، پرویز بهرام، منوچهر فرید و حاجی طرخانی از هنرمندانی بودند که در "تئاتر کسری" فعالیت داشتند.

 

ویژگی " تئاتر کسری "

"تئاتر کسری" را از سه منظر متفاوت می توان ارزیابی کرد و مورد بررسی قرار داد. نخست اینکه تاسیس این تماشاخانه در خارج از محدوده ی خیابان لاله زار، بعنوان مرکزیت تئاتر ایران را می توان نوعی ساختارشکنی محسوب کرد که توسط " دکتر عبدالله والا " انجام شد؛ چراکه تا پیش از آن عموما سرمایه دارانی که در زمینه ی هنر تئاتر تمایل به سرمایه گزاری بودند، نگاهشان به خیابان لاله زار ختم می شد، اما دکتر والا ریسک کرده و بخشی از سرمایه ی خود را در خیابان "شاه رضا" آن روزگار و خیابان انقلاب روزگار ما هزینه کرده بود تا بتواند مخاطبان هنر تئاتر محدوده ی اطراف این تماشاخانه را جذب کند.

نکته ی دیگر اینکه در زمانی که عموم تبلیغات تئاتر به تهیه ی پوستر تئاتر که با نام " آفیش " شناخته می شد منتهی بود، " تئاتر کسری " بنا به پیشنهاد داوود خان رشیدی، برای نخستین بار اقدام به گردآوری تلفنهای تماس مخاطبان این تماشاخانه کرده بود و از چند روز قبل از آغاز نمایش بعدی، از طریق این شماره های تلفن، اطلاعات نمایش تازه و قیمت بلیت آن را به مخاطبان اطلاع می داد و بخشی از رزرو های تلفنی را نیز از این طریق انجام می داد. اینگونه ی تبلیغ، آن هم در زمانه ای که از تلفن همراه، پیامک، اینترنت و نرم افزارهای مختلفی چون وایبر، تلگرام و اینستاگرام خبری نبوده، تبلیغاتی مفید و مطلوب و البته بدیع بوده که در جذب تماشاگران و معرفی هرچه بیشتر "تئاتر کسری" موفق بوده است.

زنده یاد استاد داود رشیدی طی مصاحبه ای که در سال 1387 با ایشان داشتم در ارتباط با این مسئله چنین می گوید: " پس از اینکه این تغییر کاربری بوجود آمد ما نیز خیلی هیجان زده لیستی آماده کردیم که شامل شماره تلفن و آدرس تماشاگران بود تا از این طریق برنامه های خودمان را به ایشان اعلام کنیم. این اعلام شامل اطلاعاتی مثل عنوان نمایش، نام نویسنده، پیام نمایش و بازیگران آن بود".

اما حضور داود رشیدی بعنوان هنرمندی تحصیلکرده که به خوبی مسلط به زبان فرانسه بوده و با علم روز تئاتر دنیا آشنا بوده است، یکی از نقاط قوت "تئاتر کسری" بعنوان تماشاخانه ای نوظهور و ناشناخته بوده است. هنرمندی که با تعداد زیادی تقدیر نامه و بریده ی جراید روزنامه های فرانسوی زبان به وطن بازگشته بود و بعنوان مدیر هنری " تئاتر کسری " فعالیتش را در وطن آغاز کرده بود.

آخرین و یکی از بااهمیت ترین ویژگیهای " تئاتر کسری "، شباهت عملکرد آن با " مطبعه ی فاروس " در خیابان لاله زار بود که چندین دهه قبل از آن اقدام به چاپ نمایشنامه های اجرا شده در این تماشاخانه کرده بود و حالا " تئاتر کسری " در ادامه ی گامهای آن پیش می رفت و آثار نمایشی که در این تماشاخانه اجرا می شد را بصورت نمایشنامه به چاپ می رساند.

در صفحه ی 145 کتاب " تماشاخانه های تهران "، نوشته ی مشترک ناصر حبیبیان و محیا آقاحسینی درخصوص چاپ نمایشنامه ی آثار نمایشی که در " تئاتر کسری " اجرا می شد چنین نوشته که: " انتشارات " تئاتر کسری "، همزمان با تاسیس این تماشاخانه راه اندازی و فعال شده بود و عموما هنگام اجرای نمایش متن چاپ شده آن نیز در تیراژ گسترده منتشر می شد، چنانکه هنوز هم این کار برای تئاتر ایران کارستانی بدیع به نظر می رسد.

 

دلیل جدایی داود رشیدی از " تئاتر کسری "

یکی از بزرگترین مشکلاتی که در کارهای جمعی وجود دارد، ترجیح دادن ارتباطات دوستانه و جایگزین کردن این ارتباطات با افراد حرفه ای، خلاق، با انگیزه و توانمند و جای تاسف دارد که " تئاتر کسری " نیز از این قائده مستثنی نبوده و با نگاهی دقیق درمی یابیم که دکتر والا به واسطه ی همکاری و دوستی نزدیکتری که با عبدالحسین خان نوشین و همسر ایشان " لرتا " داشته، به نظرات داود رشیدی جوان و خلاق و البته دانش آموخته ی تئاتر اروپا توجه کمتری می کند و متاسفانه به ارتباطات دوستانه توجه بیشتری می کند. گواینکه درست پس از گذشت چند شب از نخستین اجرایی که پس از خداحافظی داود رشیدی روی صحنه می رود، شاهد تفاوت استقبال از آثار نمایشی می شود.

آنچه مسلم است اینکه استاد داود رشیدی از آنجاکه با علم روز تئاتر دنیا آشنا بود و چندین اثر نمایشی موفق نیز در ژنو روی صحنه برده بود، تمایل زیادی در گام برداشتن تئاتر ایران در جهت تئاتر مدرن آن روزگار داشت و با شکل و شیوه ی تئاتر مدرن متداول در خیابان لاله زار میانه ی چندانی نداشت. به همین جهت با توجه به اینکه مدیریت هنری " تئاتر کسری " را نیز بعهده داشت، تمایل نداشت که آثار نمایشی با سطح پایین تر از آثار نمایشی گروه تئاتر " امروز " در این تماشاخانه اجرا شود. لذا با تمام احترامی که برای " لرتا " قائل بود، از "تئاتر کسری" خداحافظی کرد و ترجیح داد آثار نمایشی این گروه را در تماشاخانه های دیگری اجرا کند.

زنده یاد داود رشیدی طی گفت و گویی که سال 1388 با ایشان داشتم در این رابطه چنین گفت: " مدتی بعد خانم " لورتا " به ایران آمده بود و آقای دکتر والا به من پیشنهاد کرد که نمایشی انتخاب کنم که خانم " لورتا " بازی یا کارگردانی کند، اما من نپذیرفتم؛ چراکه با وجود اینکه بازیگر بزرگی است و جایگاه خود را در تئاتر دارد، اما نوع وشیوه کار ایشان با گروه ما تفاوت دارد. دکتر والا با وجود اینکه تئاتر را دوست داشت و بسیار علاقه مند بود که در تئاتر کار مفیدی انجام دهد ولی در ضمن آن نیز به تئاتر تجارتی نیز علاقه داشت که این دو فکر با یکدیگر در جدال بود. به هرحال ما نپذیرفتیم و از تئاتر کسری خداحافظی کردیم " .

مرتضی خان احمدی در کتاب " من و زندگی " صفحه 167 که مربوط به خاطرات این هنرمند بزرگ کشورمون می شه نوشته که : پس از دو سال اجرای منظم نمایش های درخور خواست هنردوستان، به دلیل دخالت چند تن از افراد سودجو و بهره کشی از این گونه اماکن که می توانست با ارائه نمایشنامه های ارزنده و بهره بردن از بازیگران تئاتر، منشا اثری در پیشرفت تئاتر مدرن امروزی ما باشد، چراغ های این کانون فرهنگی به رغم تلاش هنرمندان خاموش گردید.

 

عاقبت " تئاتر کسری "

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1369 فعالیت این تئاتر از سر گرفته شد و طی سالهای اخیر با دو سالن با عنوان تالار اسوه زیرنظر بنیاد شهید فعالیت می کنه که البته فعالیت چشمگیری مثل تئاترشهر یا سنگلج نداره و قدری محدود عمل می کنه.

" تئاتر کسری " درحال حاضر تحت عنوان مجتمع فرهنگی هنری اسوه فعالیت دارد و عموما پذیرای آثار نمایشی و فیلمهای سینمایی با موضوع دفاع مقدس است و شاید بیشترین فعالیت آنرا در زمینه ی برگزاری سمینارها و نشست های تخصصی در ارتباط با این گونه ی تئاتری و ژانر دفاع مقدس است.

در پایان می بایست به این واقعیت توجه بیشتری داشته باشیم که بمنظور گسترش هرچه مطلوب تر هنر تئاتر که بعنوان هنری فرهنگساز شناخته می شود، به سادگی می توان از تماشاخانه هایی چون " تئاتر کسری "، " تئاتر کوچک تهران "، " تماشاخانه ی تهران " یا " نصر "، "تماشاخانه ی فرهنگ " یا " پارس "، " تئاتر تفکری " و " تئاتر دهقان " استفاده کرد و این تماشاخانه ها را فعال کرد. تماشاخانه هایی که در کنار اینکه بخشی از تاریخ تئاتر کشورمان به حساب می آییند، برای ساخت هر یک از آنها سرمایه های گزافی از بودجه ی فرهنگی کشور هزینه می شود، حال آنکه فی الحال با صرف هزینه هایی بسیار اندک تر می توان از وجود این تماشاخانه های خاطره انگیز استفاده کرد و از پاساژ شدن آنها و بی مهری و بی توجهی شهرداری محترم تهران جلوگیری کرد.

 

پایان

 

 

 

 

 

 

 

 

 




نظرات کاربران