مرور ایران تئاتر از اعلانهای تماشاخانهها در خرداد ماه
روایت طراحان پوستر از نمایشهای روی صحنه
ایران تئاتر-بهروز فائقیان: پوسترهای نمایشهایی که این روزها روی صحنه رفتهاند به چه شکل و تا چه میزان موفق شدهاند، ویژگیهای بصری قدرتمند و تاثیرگذاری را به مخاطب خود ارائه دهند؟
اگر مهمترین ویژگی پوسترهای تئاتر را در قدرت تاثیرگذاری، همچنین هم راستا بودن با ویژگیهای آثار نمایشی بدانیم، طرحهای ارائه شده در پوسترهای نمایشی ما تا چه اندازه از این خصلتها برخوردارند؟ بدیهی است که بهره داشتن از چنین ویژگیهایی شاید کمتر به شکل مطلق در پوستر نمایشها جلوهگر شود و عموماً این تصاویر به نسبتهای مختلفی واجد چنین ارزشهایی هستند. اما پوسترهای نمایشهایی که این روزها روی صحنه رفتهاند به چه شکل و تا چه میزان در این زمینه به موفقیت دست یافتهاند. در ادامه نگاهی اجمالی به کم و کیف پوسترهای طراحی شده برای نمایشهای روی صحنه خواهیم داشت.
نمونههایی از سلیقه های بصری در طراحی پوسترهای نمایش های روی صحنه
شهرزاد شوشتری در پوستر نمایش « هنر مردن» تلاش دارد تا تصویری از عنوان و درونمایه نمایش را بازتاب دهد و در عین حال ارجاعی به بازآفرینی موضوع در صحنه نمایش داشته باشد. با این حال نتیجۀ نهایی به دلیل یکنواختی در پرداخت کلیت تصویر از تاثیرگذاری بصری قدرتمندی برخوردار نیست.
مژگان شرفی در پوستر نمایش «سیاست سوختن شربت خانه» تنها به ارائه تصویری نوستالژیک از این اثر بسنده کرده است. طرح او فاقد ویژگی های بصری پوسترهای تئاتر و از جمله مهم ترین آن بازتاب درونمایه و سبک بصری نمایش است.
دهقان محمدی و سعید تاری وردی طراحان پوستر «تراس» سعی کرده اند تا توصیفی از حال و هوای نمایش را در طرح خود انعکاس دهند. این ایده بیانگر محوری بودن نقش تراس یک خانه در این نمایش است که حوادث و اتفاقاتی طنزآلود در اطراف آن رخ خواهد داد. این پوستر فراتر از این ها نمی تواند مخاطب را به فضای نمایش متصل کند.
مریم برادران در پوستر نمایش « پروانه الجزایری» عناصری محدود را در القای فضای نمایش به کار می گیرد که البته تا اندازه ای در تضاد با پیچیدگی های روایی این نمایش است. با این حال فضای رنگی و لی آوت این پوستر تا اندازه ای از شخصیت بصری ویژه برخوردار است.
سعید رضوانی در پوستر «آنتیگونه» به ساختن موجودیتی چندگانه از یک درام باستانی روی می آورد و در عین حال تلاش می کند تا با برساختن موجودیتی چندگانه لایه هایی تازه را پیش روی مخاطب بگذارد.
صالح تسبیحی در پوستر «هملت شاهزاده اندوه» با تمرکز بر لحنی بیان گرایانه بر وضعیت روانی شخصیت این تراژدی تاکید کند.
آرا قاراخانیان در پوستر « حذف به قرینه معنوی» ما به ازایی گرافیکی از عنوان نمایش را بازتاب می دهد که به طور مشخص در لی آوت و ترکیب بندی فضای پوستر دیده می شود.
رضا جاویدی در پوستر نمایش « خون به پا می شود» ایده ای را بر مبنای یک بازی ویدئویی ارائه می دهد که به طور کلی مبتنی بر امر خشونت است. با این حال نحوه جاگذاری عناصر تصویری و نوشتاری تا اندازهای که باید موفق نمی شود این ایده جالب توجه را به یک تصویر بصری قدرتمند بدل کند.
حمید شیرزاد در پوستر « ادامه دارد...» نشانه های بصری جالب توجهی را سازماندهی می کند اما پس زمینه غیرفعال پوستر از استقرار قدرتمند این عناصر کاسته است.
علیرضا عسکریفر موفق می شود در طراحی پوستر «میدان نبرد، پیکر زن» تصویری دقیق از درونمایه این نمایش را ارائه کند. به جز اینکه اختلاف ناکافی شدت و ضعف ها در عناصر مختلف تصویر تا اندازه ای قدرت بصری طرح را تحتشعاع قرار داده اما استقرار عناصر مستحکم و حساب شده به نظر می آید.
میلاد خرمنبیز در طراحی پوستر « لانه خرگوش» از نظام نشانه ای آشنایی بهره می برد. پلکان طولانی و مارپیچ به نشانه فضای روانکاوانه اثر که پیش از این بارها و بارها دستمایه ارجاع به درام هایی از این دست قرار گرفته، اینجا هم تنها نشانه ای است که مخاطب را به درونمایه نمایش راهنمایی می کند. هرچند ساخت و پرداخت این نشانه بارها تکرار شده هم قادر به برقراری ارتباطی جدی با مخاطب نمی شود.
رویکرد توصیفی و فقدان کارکردهای دراماتیک
بخشی از پوسترهای نمایشهای این فصل در رویکردی توصیفی به شکلهای مختلف تلاش بر ارائه تصاویری داشتهاند که به زعم طراحان این پوسترها به عنوان بازگوکننده فضای نمایشها در نظر گرفته شدهاند. اما این رویکرد توصیفی که به علت فقدان کارکردهای دراماتیک در طراحی اغلب این اعلانها قادر به تاثیرگذاری لازم در ارتباط با جلب مخاطب دست پیدا نمیکنند. بخشی از این ایدهها بر استفاده از عکسهایی از صحنه نمایشها متمرکز است و از این طریق سعی در انتقال ویژگیهای نمایشها دارند. به این ترتیب در این دسته از پوسترها کارکرد طراحی گرافیک به حداقل رسیده، در حالی که عکسهای تئاتر به خودی خود حاوی ویژگیهای مورد نظر در انتقال فضای نمایشها هستند و پوسترها به این طریق از کارکردهای ویژه طراحی پوسترها غافل میمانند. به عنوان نمونه طراحان پوستر نمایشهایی چون « دروغ» و «مادر» چنین رویکردی را در ارائه آثارشان برگزیدهاند.
پدیدههای قابل تأمل در طراحی پوسترهای نمایش
علیرغم اینکه در مرور پوسترهای فصلهای گذشته نشانههایی از کم توجهی به کارکردهای ویژه پوسترهای تئاتر در معرفی رویدادهای مرتبط با هنرهای نمایشی آشکار است، اما بارقههایی از ظهور پدیدههایی در جهت گسترش و قدرت بخشیدن به این کارکردها هم از سوی برخی طراحان گرافیک در این عرصه به چشم میخورد. اگرچه در حال حاضر ممکن است برخی از این پدیدهها به خودی خود ناموجه و حتی ناهنجار به نظر برسند، اما در عین حال میتوان به تصحیح و تکامل چنین پدیدههایی امیدوار بود. در این مجال برخی از این پدیدهها را مرور میکنیم.
یکی از رویکردهای رو به فزونی در طراحی پوسترهای نمایش اقبال طراحان به تایپوگرافی عنوانهای نمایشها است. این رویکرد که در حال حاضر نوعی ناهنجاری را در نحوه معرفی نمایشها شکل داده در صورت دقت عمل بیشتر طراحان میتواند به یکی از عناصر سازندۀ پوسترهای تئاتر تبدیل شود. در این زمینه خوانا بودن و سریع الانتقال بودن تایپوگرافی ها شاید یکی از مهمترین کارکردهایی است که میباید مورد توجه طراحان قرار بگیرد.
یکی از نقاط ضعف در طراحی پوسترهای اخیر تئاتر بی توجهی طراحان به کارکردهای زیبایی شناسانه و بیان گرانه ابعاد پوسترها است. در یک مرور اجمالی بر این آثار میتوان متوجه شد که اکثریت قریب به اتفاق طراحان از کادر مستطیل عمودی رایج به عنوان قالب پوسترها استفاده میکنند و بسیار انگشت شمار اعلانهایی است که خارج از این قاعده عمل کنند.
مفهوم سازی از محتوای نمایش ها هم یکی دیگر از گرایش های طراحی پوستر های نمایش است. این شکل از پوسترسازی ها عموماً از حیث تاثیرگذاری و ارتباط با درونمایۀ آثار نمایشی از قدرت تاثیرگذاری بیشتری برخوردارند و بیننده را به تامل وا می دارند؛ هرچند در این زمینه قدرت مفهوم سازی در پوسترها عاملی تعیین کننده در انتقال سریع مفاهیم مورد نظر طراحان به حساب میآید.
طراحی پوسترها بر اساس عکسهایی از نمایش، بازیگران و شخصیتها یکی از گرایشهای رایج میان طراحان در فصلهای نمایشی اخیر است. این گرایش که تا اندازه زیادی متأثر از شیوه پوسترسازی در سینما است، همانطور که گفته شد اغلب متکی بر مطلع کردن مخاطب از چگونگی ترکیب بازیگران حاضر در نمایشی خاص است.