در حال بارگذاری ...
یادداشتی بر نمایش «بانوی آوازخوان» به کارگردانی کوشک جلالی

ما نیاز به نمایشنامه‌های سانتیمانتال نداریم

ایران تئاتر- مسعود شاکرمی*: ابداً قصد صحبت کردن از شاهکار هنری قرن یا نمایشی محیرالعقول که هرلحظه از دیدن تصاویر عجیب‌وغریب حیرت‌زده می‌شوید را ندارم... هدف، صحبت کردن از یک "نیاز " است... از نیاز امروز جامعه‌ی روشنفکری و جامعه‌ی تئاتری!

«اگر می‌خواهی نجات پیدا کنی، باید یاد بگیری که بخوانی، بنویسی، حساب کنی، حرف بزنی و فکر کنی!» (وجدی معوض)
ابداً قصد صحبت کردن از شاهکار هنری قرن یا نمایشی محیرالعقول که هرلحظه از دیدن تصاویر عجیب‌وغریب حیرت‌زده می‌شوید را ندارم...
هدف، صحبت کردن از یک "نیاز " است... از نیاز امروز جامعه‌ی روشنفکری و جامعه‌ی تئاتری!
نیاز به تفکّر، نیاز به رها شدن از نمایش‌های پُر از زرق و برق، نیاز به "کاتارسیسِ معاصر "، نیاز به فهمیدن جریان جدید درام‌نویسی در جهان، نیاز به رها شدن از برادوی‌گرایی (بخوانید هالیوودیسم)!...
مدت‌ها بود به این فکر می‌کردم که جریان تئاتری کشور این روزها چقدر نیازمند شناخت جریان تئاتر روشنفکری جهان امروز است؛ اینکه تئاتر در دنیای امروز به چه شکلی نوشته و اجرا می‌شود تا شاید بالاخره راهی برای نجات از این تکرارِ اجراهای تکراری پیدا کند.
پر واضح است منظور از "جریان تئاتر روشنفکری جهان "، براودی یا بقیه‌ی تئاترهای سرمایه‌داری نیست... بیشتر توضیح می‌دهم؛ سال‌های خیلی زیادی است که تئاتر آوانگارد جهان را با بکت، یونسکو و دیگران می‌شانسیم و بدیهی است که اشتباه هم نمی‌کردیم ولی سوال این است که آیا در طول همه‌ی این سال‌ها تئاتر در غرب پیشرفتی نداشته؟ آیا از بکت و یونسکو فراتر نرفته؟ اگر پیشرفتی داشته توسط کدام درام‌نویس و به چه شکلی بوده؟ آیا نویسندگانی مثل راجیو جوزف یا مارتین مک‌دونا که اخیرا با سرعت زیاد بر اجرای متون آن‌ها در کشور افزوده می‌شود جای‌گزین مناسبی برای بِکِت‌ها هستند؟ چند نفر در کشور وجود دارند که نویسندگان حال حاضر جهان را بشناسند و نوشته‌های آن‌ها را خوانده باشند؟ آیا نمایشنامه‌های نویسندگان ایرانی، در دنیا مورد استقبال است؟ اگر نه، چرا؟
برای رسیدن به جواب تمام این پرسش‌ها و بسیاری پرسش‌های مشابه دو راه عمده وجود دارد؛
اول ترجمه، دوم اجرا شدن متن‌های جدید.
معتقدم این روزها آقای کوشک جلالی پروسه‌ی رفع این نیاز را با یک اجرای کاملا قابل قبول از نمایشنامه "آتشسوزی‌ها " نوشته‌ی "وجدی معوض " یکی از نویسندگان جریان روشنفکری جهان شروع کرده و به همراه یک گروه محترم به همه ثابت می‌کنند که این روزها ما نیاز به نمایشنامه‌های سانتیمانتال نداریم بلکه نیاز ما نمایشنامه‌هایی وحشیانه‌ایست که از قتل، از تجاوز، از تقابل انسان با جنگ و...
در نهایت باید گفت همه‌ی ما نیاز به دیدن این نمایش و نمایش‌هایی از این دست داریم... جامعه‌ی امروز نیازمند دیدن سارا کین است، نیازمند دیدن پیتر هانتکه است، نیازمند دیدن وجدی معوض است، تئاتر امروز ما به این خشونتِ پنهان نیاز دارد و در آخر جامعه‌ی ما نیازمند شناخت آسیب نمایشنامه‌های دو پولی است!
*مسعود شاکرمی یکی از معدود نمایشنامه‌نویسان ایرانی است که چندین اثر از او توسط کمپانی‌های مطرحی در جهان به زبان انگلیسی منتشر شده و آثار او به زبان‌های مختلفی از جمله چینی، اسپانیایی و فرانسوی ترجمه شده است.
نمایش بانوی آواز خوان در تالار قشقایی ساعت ۱۸.۳۰ به صحنه می رود.




مطالب مرتبط

جنونِ محضِ مایکل فرین وخنده‌ی ملیح کوشک‌جلالی بر آنچه می‌بینیم و آنچه نمی‌بینیم

روایتی معناگرا از نمایش جنون: کوشک جلالی
جنونِ محضِ مایکل فرین وخنده‌ی ملیح کوشک‌جلالی بر آنچه می‌بینیم و آنچه نمی‌بینیم

روایتی معناگرا از نمایش جنون: کوشک جلالی

عبدالحسین لاله: هنرمندان باهوش تاریخ از همان یونان باستان یاد گرفتند گاهی لازم است جدی‌ترین مفاهیم نزد بشر چون مقولات فلسفی را به سخره بگیرند. آنها در نمایشی که به «کمدی‌ اشتباهات» شهرت داشت نشان دادند چگونه فلاسفه‌ای که به خلقت و آفرینش هستی و انسان می‌اندیشند، حتی چاه ...

|

نظرات کاربران