گفت وگو با سیامک صفری کارگردان نمایش گورخوابها
سوژه گورخوابی برای خلق اثر بسیار دراماتیک است
ایران تئاتر:سیامک صفری درباره تازهترین تجربه کارگردانیاش میگوید: نمایش گورخوابها داستان محور نیست و خرده داستانهایی در کنار هم پازل نمایش را به وجود میآورند . ما در واقع برشی از شکلگیری رابطهای بین یک زن و مرد را نشان میدهیم.
نمایش گور خوابها ماحصل رویکرد و توجه سیامک صفری به کارگردانی در تئاتر است که در این یکی دو ساله اخیر برایش تبدیل به یک دغدغه جدی شده است. صفری در گور خوابها به سراغ روایت زندگی دو کارتنخواب میرودکه شبها را در قبرها به صبح میرسانند و خودش هم در قالب شخصیت اصلی تیپ نام آشنایش یعنی آدم خوش خیال ، بامزه و اهل متلک پرانی ظاهر میشود. صفری استاد ایفای نقشهای چند وجهی و حتی فانتزی است. مخاطبان هنوز بازی زیبای او را در نقش یک معمار پابه سن گذاشته و گیج را در نمایش اهل قبور و یا پدر عصبی مزاج اما بامزه هتل پلازا به یاد دارند . او بیش از دو دهه است در در سطح اول تئاتر فعالیت میکند و چند سالی است که در تلویزیون هم حضور جدی دارد. با سیامک صفری درباره بازی ، کارگردانی و نویسندگی گورخواب ها گفت وگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
به نظر میرسد در دو سال اخیر بیشتر تمایل دارید در کارگردانی فعالیت کنید. آیا این رویکرد به دلیل مناسب نبودن نقشهای پیشنهادی برای بازیگری در تئاتر است؟
هیچ وقت از کارگردانی دور نبودم و چند سال قبل هم نمایش پسران آفتاب را در سالن اصلی تئاتر شهر روی صحنه بردم که بسیار هم مورد توجه قرار گرفت.کارگردانی همواره جزو دغدغههای جدی من است و پرکاریام در حوزه کارگردانی در ین دو سال اخیر ربطی به خوب نبودن پیشنهادات بازیگری ندارد . از طرفی با افزایش سن و سال نوع نگاه و تمایل هنرمند دچار تغییرات میشود .
بعد از رسانهای شدن این که تعدادی از کارتن خوابها شبها در قبرها میخوابند، جار و جنجالهای زیادی پیرامون این مسئله به خصوص در فضای مجازی رخ داد. آیا به خاطر این هیاهوها و ملتهب بودن این سوژه به سراغش رفتید و یا اینکه دوست دارید در حوزه بیان مشکلات روز اجتماعی فعالیت کنید؟
موقعی که متوجه این مسئله شدم ، سوژه را برای خلق اثر بسیار دراماتیک دیدم و از اینکه تعدادی آدم شبها در محیط هراسانگیز قبرستان و در میان گورها به راحتی میخوابند برایم خیلی غافلگیر کننده بود. در حالی که مردم عادی حتی در روز روشن از رفتن به قبرستان ابا دارند. این آدمها در ظلمت شب خیلی راحت درون این گورها میخوابند و این خیلی جالب و تا حدی تلخ و گزنده بود.
آیا برای نوشتن متن نمایش به سراغ تحقیقات میدانی از این گروه کارتنخوابها رفتید؟
نه، لزومی نداشت. درام داستان ما درباره دغدغههای یک زن و مرد کارتنخواب میانسال است و پلات کلی موضوع را مورد استفاده قرار دادم .
در سالهای پیش در نمایشهایی مثل اهل قبور و هتل پلازا به خوبی در قالب آدمهای سرگردان، پا درهوا و خوش مشرب به بازی پرداختید؛ ویژگیهایی که در مرد کارتنخواب نمایش گورخواب ها هم دیده میشود . چقدر به ایفای این نوع نقشها علاقه دارید؟
اینکه بخواهم تحت تأثیر نقشهایی که اشاره کردید شخصیت مرد کارتن خواب را خلق کنم اینگونه نبوده است . البته ممکن است در حین نوشتن علاقه به این نوع شخصیتها ناخودآگاه در ذهنم وجود داشته باشد.
در جاهایی در اوج تراژدی و تلخی که در فضای نمایش وجود دارد، یکی از شخصیتها با گفتن جمله ای باعث خنده تماشاگر میشود.آیا این رویکرد برای کم کردن تلخی فضای نمایش است؟
به هر حال گمان میکنم این جملات خنده دار را در چارچوب درستی توسط شخصیتها مورد استفاده قرار دادم. نکته مهم این است موقعی که تراژدی به اوج خودش میرسد باعث خنده میشود.
آیا گورخواب ها نمایشی است که مبتنی بر خرده داستانها شکل گرفته است؟
بله، به طور حتم نمایش گورخوابها داستان محور نیست و خرده داستانهایی در کنار هم پازل نمایش را به وجود میآورند . ما در واقع برشی از شکلگیری رابطهای بین یک زن و مرد را نشان میدهیم. محور کلی نمایش ما این است که مردی تنها عاشق زنی تنها میشود و تصمیم میگیرد که با ابراز این عشق از تنهاییاش دور شود ، اما در نهایت تنهایی او ادامه پیدا میکند .
به نظرم خیلی از مخاطبان دوست داشتند در نهایت زن به ابراز علاقه مرد جواب مثبت بدهد و با یک هپی اند مواجه شوند.
مردم به این نوع پایانبندیهای خوش علاقه دارند.
در نمایش شما ناگهان زن در میان حس عاطفی ابراز علاقه مرد به او به سمت دیگری میرود و درباره مریخیها حرف می زند که چندان با فضای رئال نمایش همخوانی ندارد.
نمیخواستم با پایانی خوش نمایش را تمام کنم و دوست داشتم تنهایی مرد استمرار پیدا کند.
با توجه به کنشهای مرد کارتنخواب و حرفهایی که میزند ، به نظر میرسد با آدمی روبه رو هستیم که بهلولوار میخواهد از جدی بودن فاصله بگیرد و خودش را زیر لایه لودگی مخفی کند؟
زیاد با این نوع ارجاعات فرا متنی موافق نیستم و خیلی جدی وارد این بحثها نشوید! ( باخنده). این مرد در طول نمایش به صراحت در باره خودش و نوع تفکراتش خیلی ساده صحبت میکند وبنابراین نیازی به استفاده از تعابیر و تفاسیر نیست.
آیا از همان ابتدای شکلگیری متن برای بازی در نقشهایی از این دست به خودتان فکر میکردید و یا گزینههایی دیگر مدنظر دارید؟
نه، از همان ابتدا برای بازی در این نقش به خودم فکر کرده بودم.
در گذشته با نسیم ادبی هم چند همکاری خوب وموثر داشتید ، آیا نسیم ادبی هم گزینه اصلیتان برای ایفای نقش زن کارتن خواب بود؟
بله، با نسیم ادبی چند تجربه مؤثر و ماندگار همکاری داشتم و نوع بازیش بسیار مناسب ایفای نوع نقش بود و به خوبی با من بده و بستانهای بازیگری را انجام داد.
گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی