گفت وگو با پرستو کرمی بازیگر نمایش «مثل هیچکس»
اجرای نقش در تئاتر نسبت مستقیمی با تجربیات بازیگر دارد
ایران تئاتر:پرستو کرمی بازیگر نمایش مثل هیچکس گفت: درست ایفا کردن نقشها با تجربیات بازیگر نسبت مستقیمی دارد و همچنان به راهنمایی و هدایت مؤثر کارگردان هم اعتقاد دارم.
زنان و کودکان قربانیان اصلی جنگها هستند ، این زنان هستند که باید در نبود همسرانشان که جنگ رفتهاند بار زندگی را بر دوش بکشند.نمایش مثل هیچکس روایتگر داستان زنی است که شانزده سال است همسرش را ندیده و در این مدت منتظر بازگشت مرد است. زن در رؤیای خود با او زندگی میکند و وقتی شوهرش را میبیند بین رؤیا و واقعیت سردرگم میشود. پرستو کرمی بازیگر با تجربه تئاتر با درک درست از مختصات زنی که همسرش را در جنگ از دست داده و در معرض اختلالات روانی قرار دارد بازی درست و روانی از این نقش ارائه میکند. از کارهای مهم کارنامه هنری پرستو کرمی میتوان به نمایشهای معرکه در محاق ، عروس در سایه ، شیون و مجسمههای یخی اشاره کرد. مثل هیچکس که کارگردانی آن را مسعود رحیمپور به عهده دارد مرداد در تماشاخانه ماه حوزه هنری ساعت ۱۹ و به مدت ۴۵ دقیقه روی صحنه میرود.با پرستو کرمی درباره بازی اش در نمایش مثل هیچکس گفت وگویی انجام دادهایم.
در کارنامه شما ایفای نقشهای مختفی در ژانرهای گوناگون دیده میشود. بر اساس چه ویژگیهایی ایفای نقش زنی را که جنگ تأثیر مستقیمی بر زندگیش دارد پذیرفتید؟
در سالهای قبل در تعداد زیادی نمایشهای با موضوع دوران دفاع مقدس و جنگ بازی کرده بودم . نمایشهایی که در ارتباط با مخاطب و ارائه مضمون موفق بودند و به فضای این نوع نمایشها شناخت کاملی داشتم. نمایش در بیداری نوشته و کارگردانی شهرام کرمی یکی از آثار شاخصی است که در حوزه دفاع مقدس بازی کرده بودم و توانستم به خاطر بازی در این نمایش جایزه بهترین بازیگر را از جشنواره تئاتر دفاع مقدس به دست بیاورم. نمایش تندیس را با محوریت همین موضوع چند سال قبل روی صحنه اجرا کردم که در جشنواره تئاترسوره بسیار مورد توجه قرار گرفت . در همین راستا نمایش قطعه گمشده را برای حضور در جشنواره تئاتر ایثار آماده کردم.موقعی که مسعود رحیم پور پیشنهاد بازی در این نمایش را به من داد با توجه به مضمون ارزشمند نمایش و شخصیت فرهنگی ایشان بازی در این نمایش را پذیرفتم. نکته قابل اشاره در باره تماشاخانه ماه حوزه هنری این است که در سالهای قبل تر نمایش نینوا را برای اجرا در آنجا در نظر داشتم که موافقت نشد و تصمیم داشتم دیگر نمایشی در حوزه هنری بازی نکنم . اما به هر حال شناخت بیست ساله ای که از مسعود رحیم پور داشتم باعث شد بر خلاف نظرم عمل کنم.
نکته مهم در نمایش مثل هیچکس پرداخت درست به شخصیت زن و چالشهای پیش روی او است؟
همینطور است . در داستان نمایش به خوبی تاثیرات جنگ روی زنان مورد بررسی و آنالیز قرار میگیرد واین نکته بسیار ارزشمندی بود و واکاوی درستی از شرایط آن روزگار و روزگار فعلی در نمایش مطرح میشود .
آیا برای بازی در نقش این زن به وجوه نمادگونه بیشتر توجه داشتید و یا وجوه رئالیستی آن بیشتربرایتان اهمیت داشت؟
متن به لحاظ اجرا و بازی بسیار دشوار و سخت است ؛ چرا که اثری شخصیتمحور محسوب میشود و نویسنده با دقت نسبت به طراحی و معماری شخصیت زن اقدام کرده است. من برای بازی در این نقش زحمت بسیاری کشیدم و در ضمن جسارت زیادی نیاز داشتم که به سراغ لایههای مختلف شخصیتی این زن بروم . نکته مهم شبیه بودن برخی از دیالوگها به هم است که باید در سه فضای شبیه و متفاوت گفته شوند . برای رسیدن درست به نقش علیرغم زمان کمی که در اختیار داشتم تلاش کردم تمام جنبههای کار مثل فضای سورئال و رئال را مورد توجه قرار بدهم. هر روز اجرا هم تلاش میکنم تجربه جدیدی از ایفای نقش این زن به دست بیاورم و بازیم از اجرای شب قبل کاملتر باشد.
آیا زنانی که از جنگ دچار آسیب میشوند میتوانیم زنانی قربانی بدانیم؟
وقوع جنگ قربانیهای زیادی دارد؛ زنان در آن دوران چه در پشت جبهه و چه در کوران جنگ به عنوان پرستار حضور موثری داشتهاند و خیلی از خانمها در آن دوران شهید و یا جانباز شدند. پدر و مادرم در دوران جنگ به عنوان نظامی حضور موثری در جنگ داشتند و من هم در منطقه جنگی بزرگ شدم و از نزدیک با روح و شرایط جنگ زندگی کردم. شاید همین تجربه زیست باعث شده همیشه در تئاتر به این موضوع مورد توجه داشته باشم. دوست دارم بخشی از آلام ، دردها و آدمهای آن دوران را در صحنه نشان بدهم .
این مسئله که خود هنرمند از نزدیک به موضوعی که در اثرش به آن میپردازد مواجهه داشته باشد .آیا برای خلق یک اثر هنری محکم نیاز است؟
نکته مهم وجود جذابیت سوژه برای هنرمند و بازیگر است که در او ایجاد انگیزه برای ارائه کار بهتر میکند.ایفای درست نقش البته با تجربیات بازیگر نسبت مستقیمی دارد و من بعد از سی سال تجربه بازیگری به خوبی بلدم که چگونه از تکنیک و حس در بازی ام استفاده کنم و البته همچنان به راهنمایی و هدایت مؤثر کارگردان اعتقاد دارم.
آیا برای ایفای بهتر نقش به سراغ مابه ازهای واقعی این نوع زنان هم رفتید؟
همانطوریکه اشاره کردم تجربه ایفای این نوع نقشها را داشتم و قبلاً با این نوع زنان مفصل صحبت کرده بودم. در نمایش تندیش که اجرایش کردم قهرمان زن نمایش ، زنی است که شوهرش سالها در اسارت بوده و زن منتظر بازگشت همسرش است. خیلی از زنان این سرزمین سالها منتظر بازگشت همسرانشان بودهاند و با صبوری این کار را انجام دادهاند .
اگر بخواهیم از منظر روانکاوانه به شخصیت این نمایش توجه کنیم ، آیا این زن دچار اختلالات روانی است؟
نه، به نظرم زن دچار هیچ اختلال روانی نیست . البته این شخصیت به واسطه پیچدگی نقش روی ذهن بازیگر تاثیرات زیادی دارد و من به عنوان بازیگر بعد از خاتمه هر اجرا انرژیام کاملاً تمام میشود و انگار در یک نمایش سه ساعته بازی کردهام . زنی که 16 سال با فکر همسرش زندگی کرده و مدام با این سؤال در ذهنش مواجه بوده که اگر همسرش بازگردد چه برخوردی با او خواهد داشت . طبیعی است که روان و ذهنش خیلی درگیر باشد و سؤالات زیادی در درونش وجود دارد که با آمدن مرد شاید برای آنها پاسخی پیدا کند .
گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی