در حال بارگذاری ...
در نشست تخصصی ضرروت آموزش تئاتر مطرح شد

غریب پور: آموزش تئاتر برای مدارس باید پیش از الفبا صورت بگیرد
اکبرلو: در شرایط فعلی فکر کردن به تئاتر مدارس از روی شکم سیری است

در نشست «ضرورت آموزش تئاتر از مقطع ابتدایی به دانش آموزان به مثابه یک نیاز جدی» که در حوزه هنری برگزار شد، ضرورت تبیین رویکردها و شیوه های ویژه ورود تئاتر به مدارس بررسی شد.

به گزارش ایران تئاتر اولین نشست از سلسله نشست های آسیب شناسی تئاتر کشور با عنوان مکث و درنگ با موضوع «ضرورت آموزش تئاتر از مقطع ابتدایی به دانش آموزان به مثابه یک نیاز جدی» با سخنرانی بهروز غریب پور و منوچهر اکبرلو در سالن استاد مهرداد اوستا حوزه هنری و با حضور جمعی از فعالان عرصه تئاتر چون ناصر آویژه، وحیدرضا قناعتیان، توحید معصومی، امیرحسین شفیعی ، احسان فلاحت پیشه ، محمد نباتی ، سینا ییلاق بیگی و نصیر ملکی جو برگزار شد.

ایوب آقاخانی، مدیر دفتر مطالعات و پژوهش‌های مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری، در ابتدای این نشست عنوان کرد: در نظر داریم تا نشست تخصصی «مکث و درنگ» را ماهانه برپا کنیم تا حداقل قدمی را در راستای حفظ و رشد تئاتر کشور برداشته باشیم. درست است که نشست‌های بسیاری در خصوص تئاتر برپا می‌شود اما هدف ما صرفا برپایی نشست نیست بلکه می‌خواهیم ماحصل آن به گوش مسئولین مربوطه برسد تا شاید موجب رویداد خوبی برای تئاتر کشور شود. از آنجایی که شاهد جای خالی آموزش در حوزه‌های گوناگون تئاتر هستیم تصمیم گرفتیم در این نشست‌ها به آن بپردازیم.

در ادامه بهروز غریب‌پور در ابتدای سخنانش در این نشست گفت: ضمن تشکر از برگزاری این نشست اما باید عنوان کنم وقتی در جریان موضوع این نشست قرار گرفتم ابتدا متعجب شدم؛ چرا که ما نهادی را داریم که اساساً یکی از شرح وظایفش همین است؛ یعنی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان. اگر قرار باشد نظری کارشناسانه در این ارتباط به مدیران بالادستی داده شود، این کانون است که باید اقدام کند و نظریات امثال من را به سیستمی منتقل کند که متاسفانه در حال حاضر تولیت کانون را بر عهده دارد و مسئول اصلی این مسئله یعنی وزارت آموزش و پرورش. اما گذشته از این ها پیش از هر چیز می خواهم از یک درک غلط حرف بزنم که در همین ابتدای قضیه برمی گردد و تسری پیدا می کند به زمانی که بر اساس مصوبه دولت رضا شاهی قرار می شود برای ساختن نسل تربیت شده متجدد که نقاشی، موسیقی، تئاتر و نظایر این ها زیر پوشش کانون پرورش افکار وارد درس های مدارس شود.

این کارگردان باسابقه تئاتر در ادامه سخنانش افزود: اگر ماحصل این نشست این باشد که تئاتر حقیقتاً بایستی در نظام آموزش و پرورش و محتوای درسی دانش آموزان وارد شود، ابتدا می بایست مربیان، کارشناسان و آن هایی که قرار است تعلیم بدهند وارد این عرصه شوند؛ و نه اینکه ما امروز تصور کنیم اگر وزارت آموزش و پرورش تصمیم گرفت از فردا تئاتر را در درس های مدارس بگذارد به این معنی خواهد بود که ما در این قضیه برنده بوده ایم.

او در همین زمینه خاطرنشان کرد: اگر تئاتر را نشناسیم و ابعاد آن را نبینیم، بهتر است آن را به عنوان درس در مدارس ابتدایی و حتی در سطوح عالی فراموش کنیم. ولی اگر تئاتر را بشناسیم اعتقاد من این است که تئاتر به معنی واقعی پیش از یادگیری الفبا از ابتدای خلقت تا امروز محمل آموزش بوده است.  در مطالعاتی که در قبایل بومی استرالیا صورت گرفته، نحوه زندگی و آداب و مناسکشان بسیار شبیه به اقوام و توده های مردم ابتدایی هست برای آموزش زندگی رئیس قبیله کودکان را در یک حلقه دور هم جمع می کند و با بیان و حرکت به آن ها آموزش می دهد که چه چیز هایی خطرناک هستند، چه چیز قابل خوردن است، چگونه می توان از مسیرهای دشوار عبور کرد  و نظایر این ها. یعنی اصلاً احتیاج به کتاب و معلم خاصی ندارند ولی زندگی بشر نشان داده که ما از دیگران می آموزیم.  

این مدیر هنری باسابقه در بخشی دیگر از سخنانش نیز بیان کرد: اگر وسیع تر نگاه کنیم باید در نظر بگیریم که تئاتر چه چیزهایی را شامل می شود. وقتی یک کلاس تشکیل می شود اولین چیزی که تمام افراد یاد می گیرند تحمل دیگری است. بعد تقسیم وظایف می شود. مدیریت آموخته می شود، نوشتن و با هم بودن و همه آن چیزی که در ساختار و ماهیت تئارت هست در یک کلاس آموزشی می شود به مشارکت گذاشت و برای تربیت انسان آینده از آن اسفاده کرد. وقتی تئاتر را اینگونه نگاه کنیم و فکر نکنیم که می خواهیم بازیگر تربیت کنیم و حتماً قرار است این بچه ها کارگردان تئاتر، طراح صحنه و گریم و نمایشنامه نویس بشوند، اگر توقعمان از درس تئاتر و کلاس تئاتر انتقال مفاهیم درست انسانی و اجتماعی به کودکان باشد درس تئاتر برای مدارس باید به طور قطع و یقین پیش از الفبا صورت بگیرد. در سوئد پیش از اینکه الفبا را در مهد کودک ها یاد بدهند دو چیز را یاد می دهند؛ شنا و آتش روشن کردن در جنگل. این ها خیلی مهم تر از این است که شما بتوانید یاد گرفتن چند کلمه را یاد بگیرید. در یونان باستان می گویند تئاتر ادامه کلاس فلسفه است؛ یعنی نگاهی که تماشاگر می گیرد این است که با چه دیدگاهی به جهان نگاه کند. پس اگر از ابتدایی ترین شکلش به وضعیت آن نگاه کنیم که این الفبایی است برای زندگی در سطح عالی اش الفبایی است برای نگاه کردن به جهان. وقتی چنین چیزی را از تئاتر توقع داشته باشیم و فکر نکنیم هر کسی در کلاس تئاتر باید بازیگر یا نویسنده و کارگردان شود حالا شرح درس ها و شیوه آموزش و اینکه چگونه تئاتر را در مدارس مان وارد کنیم باید به دقت بررسی شود.

منوچهر اکبرلو دیگر سخنران این نشست نیز در ارتباط با باید و نبایدهای آموزش تئاتر در مدارس گفت: من موافق نیستم که مخاطبین این جلسه معلمان هنر، دانشجویان تئاتر یا مدیران آموزش و پرورش باشند؛ چرا که اساساً به آموزش تئاتر در مقطع ابتدایی اعتقاد ندارم. به این دلیل که ما هنوز نمی دانیم از تئاتر کودک چه می خواهیم. به نظر من آموزش تئاتر برای کودکان چه در آموزشگاه ها و حتی در کانون پرورش فکری و مدارس اساساً اشتباه است. برای همین است که به هر دری می زنیم کسی به حرف ما گوش نمی کند.بارها و بارها همه ما با مدیران آموزش صحبت کرده ایم که چرا در مدارس تئاتر کار نمی شود. اما شخصاً بعد از مدتی نظرم در این ارتباط تغییر پیدا کرد؛ چرا که وقتی با یکی از مدیران آموزش و پرورش صحبت می کردم گفت می دانی چه مشکلاتی در مدارسمان داریم. حقوق معلم، مدارس استیجاری و بعضاً فرسوده بعضی از این مسائل است و در این شرایط فکر کردن به تئاتر مدارس صحبتی از روی شکم سیری است. اما هدف آموزش و پرورش چیست؟ غیر از هنرستان ها که مهارت می آموزند هدفش چیست؟ آیا هدفش تربیت دکتر ، عالم دینی، ورزشکار و هنرمند است؟ پاسخ منفی است، بلکه هدف آموزش و پرورش در تمام دنیا تربیت شهروند متعهد و مسئول و آشنا به قوانین جامعه است.

این مدرس تئاتر در بخشی دیگر از سخنانش گفت: اینکه ما به کودکان مقطع ابتدایی بخواهیم انواع نمایشنامه نویسی را یاد بدهیم به نظر من کاری غلط است. در فعالیت فوق برنامه مدارس شاید بتوانیم این کار را صورت بدهیم همانطور که خیلی از ما تجربه های اولیه تئاتری مان در مدارس یا کانون بوده است. این رویکرد غلط ما بوده که گوش به حرفمان نداده اند. بنابراین شخصاً و در چند سال اخیر رویکردم را تغییر دادم و به نتایج جدیدی رسیدم از جمله اینکه باید رویکردمان به این مقوله را اصلاح کنیم. رویکرد ما می تواند این باشد که تئاتر را در مدارس تنها به عنوان یک ابزار تربیتی و پرورشی در نظر بگیریم. با این رویکرد حالا وقتی با مدیران آموزش و پرورش صحبت می کنیم از کتاب آموزش تئاتر و نمایشنامه نویسی حرف نمی زنم؛ بلکه می گویم تئاتر می تواند به بخش های بزرگی از مسائل و آسیب های اجتماعی مثل اعتیاد، افسردگی، بچه های طلاق، میل به مهاجرت وارد شود. آن هم در قالب نمایش خلاق و نه تئاتر. یعنی نمایشی که با بچه ها به عنوان بازیگر برخورد نمی کند و قصد یاد دادن تکنیک و شگرد به آن ها را ندارد. 

او در ادامه سخنانش با اشاره به اینکه شکی در موفقیت نمایش خلاق در مدارس ندارد گفت: نمایش خلاق  کارایی لازم برای مدارس با ویژگی‌های آموزش و پرورش کشور را دارد. نمایش خلاق باید جای واژه تئاتر در مدارس و گفت‌وگو با مدیران مربوطه را بگیرد. چرا که نمایش خلاق جامع تمامی هنرهای دیگر است و کاربرد آن نیز با تئاتر حرفه‌ای فرق دارد. از طرفی هنگامی که در تفهیم طرح‌های نمایشی به مدیران آموزش و پرورش از واژه تئاتر استفاده کنیم معمولا استقبال نمی‌شود. در حالی که اگر نمایش خلاق را هم به لحاظ ماهیت وجودی خود و هم به لحاظ نام آن به کار گیریم راحت‌تر هضم می‌شود. هدف آموزش و پرورش در تمامی دنیا تربیت یک شهروند قانون‌مند و انسان است. پس ما نیز باید انتظارمان از تئاتر در مدارس تربیتی باشد اما نه به شیوه تئاتر حرفه‌ای که در پی آن دانش‌آموزان نمایشنامه بنویسند، کارگردانی کنند و همانند بازیگران تئاتر حرفه‌ای بازیگری کنند. بلکه باید دانش‌آموزان با بازی تربیت شوند. اما این بازی می‌تواند با دانش تئاتر و غیر مسقیم انجام شود. به عنوان مثال تئاتر می‌تواند در راه آموزش دروس گوناگون مدارس مورد استفاده قرار گیرد. لازم است در اولین مرحله پیش از هر کاری برای آموزش تئاتر از مقطع ابتدایی به دانش‌آموزان باید هنرمندان تئاتر و فعالین تئاتر کودک و نوجوان با هم متفق‌القول شویم تا بتوانیم مسئولین آموزش و پرورش را متقاعد کنیم که چگونه و به چه شیوه‌ای تئاتر در مدارس باشد.




مطالب مرتبط

در گفت‌وگو با کارگردان رادیوتئاتر «نا» مطرح شد

قصه‌های بزرگ علوی؛ فرصتی برای تجربه چالش‌های جدید
در گفت‌وگو با کارگردان رادیوتئاتر «نا» مطرح شد

قصه‌های بزرگ علوی؛ فرصتی برای تجربه چالش‌های جدید

فرناز عقیلی، نویسنده و کارگردان رادیوتئاتر «نا» بر این باور است که قصه‌های بزرگ علوی فارغ از دوره نگارش متن به نمایشنامه‌نویس فرصت ساخت شخصیت‌های جدید با چالش‌های جدید می‌دهد.   

|

نظرات کاربران