نقد نمایش مده آ به کارگردانی میلاد نیک آبادی
نسل کشی مده آ در فصلی دیگر
ایران تئاتر_مسعود موسوی:میلاد نیکآبادی در مقام یک کارگردان خلاق و نوآور، این بار برای کسب تجربهای تازه درزمینه هنر نمایش، به سراغ تراژدی مده آ نوشته اوری پید رفته و با بهرهگیری از همفکری و همکاری مهدی شفیعی زرگر بهعنوان نویسنده تلاش کرده تا نگاهی مدرن به این تراژدی داشته و این موقعیتنمایشی را بر اساس معضلات و چالشهای انسان معاصر آماده کند.
نیک آبادی، بدون اینکه مانند بسیاری از همدورههای خود در ارائه آثار نمایشی شتاب کرده و کمیت تولید آثار را بر کیفیت آنان ارجح بداند، این بار نیز در کمال صبر و شکیبایی عمل نموده و با پشت سر گذاشتن بیش از ده ساعت تمرین روزانه نمایش "مد ه آ فصل دوم" را برای اجرا آماده کرده. این خطمشی صبورانه میلاد نیکآبادی در کارگردانی آثار نمایشی موجب شده است تا او جایگاه مطلوبی را در بین اهالی تئاتر برای خود دستوپا کرده و بهدوراز حاشیههای معمول دنیای تئاتر کشورمان، پیش رفته و بیسروصدا و بدون تظاهر روبهجلو حرکت کند.
در داستان اصلی مده آ نوشته اوری پید، ما با زنی روبرو هستیم که همسرش جیسون به وی خیانت کرده، او را علیرغم داشتن دو فرزند ترک کرده و قرار است با گلادیوس دختر کرئون ازدواج کند. مده آ در مخالف با جیسون، در یک حالت روانی خاص و دیوانهوار، تصمیم میگیرد دو فرزند خود را کشته و بهاینترتیب از همسرش انتقام بگیرد. این بن اندیشه و طرح داستانی مد ه آ که توسط اوری پید به قلم تحریر درآمده است در نمایش میلاد نیکآبادی بهعنوان موقعیت و یک بستر دراماتیک مورداستفاده قرارگرفته است و مخاطب به گو نه ای دیگر شاهد انتقامگیری مده آ از همسرش و تمامی مردهای نمادین نمایشنامه است. به نظر میآید به همین دلیل است که نام نمایش مد ه آ اوری پید در متن نوشتهشده توسط مهدی شفیعی زرگر به "مده آ فصل دوم" تغییریافته و تفاوتهای زیادی را در اجرای نیکآبادی نسبت به متن کلاسیک آن شاهد هستیم. از این زاویه و در نگاه جدید و مدرن به تراژدی مده آ، این شخصیت به زنی تبدیلشده است که انتقام جیسون را از تمامی اهالی شهر و بخصوص مردان گرفته و بهصورت نمادین دستور میدهد که از جسد دختربچههای شهر برای فرزندان پسر و همینطور میهمانان ویژهاش غذا فراهم کنند. براثر این عمل انسانخواری فرزندانش به هیولاهایی تبدیلشده، از یکسو انتقام مادرشان را از جیسون و تمامی اهالی شهر بگیرند و از سوی دیگر هم با کشته شدن تمامی دختربچههای شهر اصولاً مادری در آینده وجود نخواهد داشت که نسل بعدی اهالی شهر را به دنیا آورد، بهاینترتیب و درنهایت مده آ، به خاطر حس انتقامجویی خود روشی انتخاب میکند که بر اساس آنهمه چیز به نابودی کشیده شده و حتی خود او ویران میگردد. مده آ هرکدام از مردهای نمادین این شهر مانند کرئون، جیسون و توما (شخصیتی که به متن اصلی اضافهشده است) را با ترفندی بهسوی خود کشیده و تکتک آنها را نابود میکند و این نسلکشی، هدف اصلی او از ابتدای نمایش است که برای رسیدن به آن با تمام وجود تلاش میکند. متن نمایش مده آ فصل دوم بارها بازنویسی شده و در این بازنویسیها تلاش شده است تا ضعفهای محتوایی، ساختاری و دراماتیک نسخههای اولیه برطرف گردد و به همین دلیل و البته باکمی اغماض میتوان گفت که مخاطب اجرای فوق با متنی روبرو میشود که هم پرمحتواست و هم این امکان را به کارگردان میدهد تا ایدههای جدید نمایشی خود را درزمینه کارگردانی به تماشاگران ارائه دهد. که البته توجه کیفی و عمیقتر نویسنده در نگارش متن به شخصیتهایی مانند گلادیوس دختر کرئون و همینطور آشپزها، بهعنوان ابعاد مختلف وجودی مده آ، میتوانست متن را قابلقبولتر و روانتر به مخاطب نمایانده و میزان رضایت تماشاگران را از متن افزایش دهد.
درزمینه کارگردانی نمایش مده آ فصل دوم همانطور که انتظار میرود میلاد نیکآبادی با تلاشی دوچندان موفق شده است اثر قابل اعتنائی را برای مخاطبین خود آماده کند هرچند که شاید بتوان گفت که استفاده بیشتر و بهینهتر او از عناصر کارگردانی، میتوانست ضریب موفقیت او را در نزد مخاطبین افزایش قابلتوجهی داده و انتظارات آنان را بیشتر از اجرا و نحوه کارگردانی او برآورده کند. ازجمله این عناصر عدم استفاده کامل و بهینه از نور و تأثیر بسزای این عنصر در فضاسازی کلی نمایش و درنهایت باورپذیری و جذابیتهای اجرایی آن با توجه به شیوه اجرایی کارگردان و محتوای هولناک متن میباشد. صحنه پایانی نمایش که جیسون در گرداب و ورطه انتقامگیری مده آ گرفتارشده است ازجمله صحنههای نادری است که نورپردازی بسیار درست، دراماتیک و منطقی دارد، اما در دیگر لحظات اجرای این نمایش، عدم استفاده از ویژگیهای نور بهشدت در ارتباط تماشاگران با سایهروشنهای محتوایی و تصویری اجرا تأثیرگذار بوده، تراژدی محتوایی متن و اجرا، راهی به درون تماشاگران آنچنانکه لازم است پیدا نکرده و مخاطب بدون تأثیرپذیری قابلتوجهی سالن اجرا را ترک میکند که میتوانست اینگونه نباشد و عمق حوادث هولناک متن در اجرا بهگونهای به تصویر کشیده شود که لرزه بر اندام مخاطبان انداخته و نفس آنان را به شماره بیندازد. تداخل دو بخش مهم صحنهای نمایش یعنی کاخ کرئون و خانه مده آ در طراحی دکور، علیرغم تفاوت بسیار نورپردازی این دو صحنه، کارگردان را مجبور کرده بود که نورهای مشترکی را برای دو صحنه در نظر بگیرد و این تداخل نوری از شدت تأثیرات وهمآلود و ترسآور هر دودنیای تحت سلطه مد ه آ و کرئون بهصورت مجزا کاسته و چندان منطقی و کارآمد نشان نمیدهد. در بخش ترکیببندی حرکتی و طراحی میزانسن اجرا، کارگردان با بهرهگیری مثبت از اندیشههای خلاقانه خود و همچنین خلاقیتهای بازیگران تصاویر نسبتا قابل قبولی را در طول اجرا برای تماشاگران تدارک دیده است که ازجمله این ترکیببندیهای زیبا میتوان به صحنه ملاقات کرئون و مده آ و مجذوب شدن کرئون توسط شخصیت زن اصلی زن نمایش اشاره کرد که جذاب و دیدنی نشان میدهد.
در بخش بازیگری نمایش مده آ نیز میتوان به این نکته اشاره کرد که مجید نوروزی در نقش توما و حمیدرضا محمدی در نقش جیسون ازجمله بازیگرانی هستند که علیرغم محدودیتهای صحنهای بهخوبی موفق میشوند وظیفه خود را انجام داده و اجرا را پیش ببرند اما انتظار از بازیگران نقش های اصلی دیگر در این نمایش، ازجمله بازیگران نقشهای مده آ و کرئون و تا حدودی گلادیوس خیلی بیشتر است و آنها علیرغم تلاشهای بسیار زیادی که از خود نشان میدهند موفق نمیشوند ویژگیهای شخصیتی و رفتاری نقش موردنظرشان را به شکل قابلقبول به تماشاگر ارائه داده و او را با خود همراه کنند. در این زمینه شاید بتوان به صحنههای شرابخوارگی کرئون بهصورت نمادین اشاره کرد که او را کمکم از یک شخصیت مخوف و ظاهراً قدرتمند به یک شخصت کمدی تبدیل کرده و این امر بالطبع تأثیرات تراژیک اثر را از بین برده و یا حداقل کمرنگ میکند؛ و سرانجام اینکه حضور فیزیکی مناسب و تصویری و نه دیالوگی آشپزها هم میتوانست در القا دنیای مخوف زندگی مده آ تأثیرات بیشتری داشته باشد که اصولاً عدم آمادگی جسمی و فیزیکی بازیگران این نقشها، به آنان اجازه این فعالیتهای پرفورمنس را نداده و آنها از پس ایدههای کارگردان در این زمینه برنمیآیند و شاید به دلیل نداشتن همین ظرفیتهای مناسب حرکتی و جسمانی برخی از بازیگران است که کارگردان مجبور شده است چند صحنه بسیار جذاب مانند اوج درگیری جیسون و توما و یا درگیری آشپزها با یکدیگر و ازایندست صحنههای پر کشمکش را در تاریکی مطلق اجرا کرده و بجای تصویرسازی، همهچیز به ایجاد افکت و سروصدا در تاریکی محض خلاصه کند؛ و باید تأکید کنیم که طراحی لباس و گریم نمایش مده آ فصل دوم هم از نقاط قوت اجرای فوق محسوب شده و بسیار اندیشمندانه و هنرمندانه نشان میدهد و لازم است به طراحان این دو بخش یک خسته نباشید جانانه گفت. در پایان برای میلاد عزیز آرزوی موفقیت داشته و امیدوارم که شاهد اجرای کارهای بهتری از او در آینده باشیم با این تأکید که او قطعاً ظرفیت حضوری پررنگ و شایستهتری را درصحنه تئاتر کشور داشته و حمایت مسئولان و پیشکسوتان تئاتری از او میتواند کارگردانی فهیم با اخلاق و خلاق را به جامعه حرفهای کارگردانی تئاتر کشور اضافه نماید.