کیوان نخعی نویسنده و کارگردان نمایش «طرب نامه شهر خیال» در فجر 36:
نمایش تلنگری است برای حمایت از هنرمندان
کیوان نخعی در اولین روز از سی و ششمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر نمایش «طرب نامه شهر خیال» را در بخش به اضافه فجر در تماشاخانه ارغنون به روی صحنه می برد.
او از هنرمندان با سابقه تئاتر کشور است که از ابتدای دهه 70 به عنوان منتقد خود را به جامعه نمایش کشور معرفی کرد. او در طول 25 سال فعالیت در این حوزه علاوه بر حضور در بدنه اجرایی تئاتر، آثار متعددی را در حوزه نمایشنامه نویسی و کارگردانی از خود به یادگار گذاشته است.
نخعی در اولین روز از سی و ششمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر نمایش «طرب نامه شهر خیال» را در بخش به اضافه فجر در تماشاخانه ارغنون به روی صحنه می برد. نمایشی با مضمون طنز اجتماعی که تلاش دارد با بهره گیری از فرم های نمایشی آیینی سنتی برخی از دغدغه های یک هنرمند را مطرح کند.
در این خصوص ایران تئاتر گفت و گویی با ایشان انجام داده که نظرتان را به آن جلب می کنیم:
«طرب نامه شهر خیال» به دنبال طرح چه مضامینی برای مخاطب است؟
داستان اصلی نمایش شرح حال یک شیر پژوهشگر است که مدارک و پولش توسط موشی به سرقت می رود. شیر به دادگاه شکایت می کند، اما قاضی می گوید چون نکات ایمنی را رعایت نکرده، محکوم است و باید خسارت دهد.
شیر برای جبران خسارت، به کارگردانی رو می آورد و سعی می کند از این طریق کسب درآمد نماید اما تبحری در این حوزه ندارد و موفق نمی شود. در نهایت مجبور می شود راهی جز هنر را برگزیند. به سمت پژوهش در آشپزی روی می آورد. یک کتاب آشپزی می نویسد و استقبال زیادی از آن می شود. هر چند با وجود این موفقیت، به خاطر فاصله از هنر ناراضی است و نمایش تراژیک پایان می یابد.
این نمایش یک کار فشرده و موجز با تکنیک های کاملا ایرانی از جمله نقالی،تعزیه، پرده خوانی و ... است و تلاش دارد هم لحظات خوبی برای مخاطب ایجاد کند و هم یکسری دغدغه های روز و تراژیک را مطرح نماید و در نهایت به ما کنایه ای می زند که قدر هنرمندانمان را بدانیم و آنها را حمایت کنیم.
عنوان کردید که شیوه اجرایی با بهره گیری از تکنیک های نمایش های ایرانی بود،کمی در این خصوص صحبت کنید؟
شیوههای نمایش ایرانی آنقدر تکنیکهای زیاد و خوبی در خود دارد که باید از آن به نحوه درستی استفاده شود. بنابراین دلیل این نگاه در نمایش «طرب نامه شهرخیال» به پیشبرد داستان در شیوه اجرایی مطلوب در جهت اقتضای داستان صورت گرفته است. سعی کردم در این کار از شیوه های نمایش ایرانی اعم از تعزیه، پرده خوانی، تخت حوضی و زن پوشی استفاده کنم.
ایده این نمایش به سالهای پیش باز میگردد و ترجیح دادم به منظور ارتقای کیفی تا جای ممکن آن را بازنویسی کنم. در بحث اجرا نیز نظر به اینکه چنین متنهایی باید به شکل کارگاهی اجرایی شوند، سعی کردم خلاقیت بازیگران استفاده کنم لذا متن در تمرین نیز با تغییراتی روبرو شد و بخشی از آن را حذف شد و شکل و شمایل فعلی را ایجاد کرد.
برای نمایش دکور خاصی نداشتید، چرا؟
من اعتقاد به دکور نداشتم و می خواستم با 8 چهارپایه و رگال و ... نمایش برگزار شود. تلاشم ما این بود با اشیا بازی کنیم که کار بسیار سختی است ما برای من جذابیت دارد که یک شهر،محیط دادگاه و ... را با چند چهارپایه نشان دهم. به همین خاطر نیازی به دکور ندیدم.
سالن نمایش برای کار شما مناسب بود؟
درسته عرض نمایش زیاد بود اما به نظرم سالن خوبی بود. به هرحال این سالنها امکانات کمتری نسبت به سالن های دولتی دارند و از طرفی بعد از ما اجرای دیگری بود. اما با توجه به نوع کار ما با یک نور عمومی و حتی در یک گاراژ می شود کار را به اجرا برد. من به شخصه این نوع کارها را که متکی به سالن، نور و ... نیستند بیشتر دوست دارم.
یکی از کارهای خوبی شما بهره گیری از بازیگران تازه کار در کنار هنرمندان با تجربه بود که اگرچه با نگاهی آینده نگر انجام گرفت و برای تئاتر کشور مطلوب است اما یک نوع ریسک است و هر کارگردانی به این سمت حرکت نمی کند، چرا این ریسک را پذیرفتید؟
من از استادم یاد گرفتم که از کاراکترهای تازه کار در کنار هنرمندان جوان استفاده کنم تا تجربه ژیدا کنند. حالا شاید نقصانی داشته باشند اما دلیل نیست که از آنها استفاده کنند. من در این نمایش هم هنرمند حرفه ای دارم و هم دانشجو، و به نظر ترکیب خوبی بود.
علیرضا ناصحی، علی یداللهی و داوود معینی کیا در این نوع شناخت دارند و در این سبک قبل ها کار کردند. از صدای علی بیک محمدی هم در زمان هایی که غزل، نوحه و پیش پرده می خواند بسیار استفاده کردیم. دوستان دیگر هم دانشجو و فارغ التحصیل تئاتر هستند که شاید این نوع کار را انجام نداده باشند، اما به اندازه ای که کار می طلبید از آنها استفاده کردیم.