بازخوانی بیانات مقام معظم رهبری به بهانه روز ملی هنرهای نمایشی
نمایش از دیگر هنرها زبان رساتر و بلیغتری دارد
ایران تئاتر : هنرمندان دنیا تاکنون این روز را بهعنوان روز جهانی تئاتر بزرگ داشتهاند و ثبت روز ملی هنرهای نمایشی بهعنوان اتفاقی منحصربهفرد در تقویم رسمی کشورمان بار دیگر نگاه جدی ایرانیان به هنرهای نمایشی را یادآور میشود .متن پیش رو باز خوانی بیانات مقام معظم رهبری درباره هنر نمایش است که به بهانه روز ملی هنرهای نمایشی منتشر شده است.
روز هفتم فروردین بهعنوان روز ملی هنرهای نمایشی در تقویم رسمی کشور ثبتشده است.هنرمندان دنیا تاکنون این روز را بهعنوان روز جهانی تئاتر بزرگ داشتهاند و ثبت روز ملی هنرهای نمایشی بهعنوان اتفاقی منحصربهفرد در تقویم رسمی کشورمان بار دیگر نگاه جدی ایرانیان به هنرهای نمایشی را یادآور میشود . نگاهی معطوف به اهمیت کاربردهای اجتماعی و انسانی این هنر که در دیدگاه مقام معظم رهبری بارها و بارها بر آن تأکید شده است . به مناسبت این روز مروری میکنیم بر بیانات مقام معظم رهبری به هنرهای نمایشی و جایگاه آن در نظام فرهنگی کشورمان .
این بازخوانی را با گزیده سخنان ایشان در دیدار اعضای جشنواره تئاتر فجر در تاریخ 21/11/1366 آغاز میکنیم و در طول زمان پی میگیرم به یقین مطلب پیش رو تمامی نکات مورد نظر و اشاره شده توسط ایشان در مورد هنرهای نمایشی را در برنمی گیرد.
تأثیر هنرهای نمایشی
هنر تئاتر ازلحاظ تأثیر در شنونده و بیننده خصوصیاتی دارد که فیلم آن را ندارد
«این هنر ( تئاتر ) کاراییهای زیادی دارد و متأسفانه در بین مردم این کاراییها شناخته نیست. درگذشته هم همینطور بوده است. یک هنر دستی، یک کار ظریف که هنرمندی بنشیند و با دست آن را درست کند، در مقابل یک جنس لوکس کارخانهای کمتر به چشم عامه مردم گیرایی دارد. اگر بخواهیم تئاتر را با فیلم مقایسه بکنیم، یک چنین چیزی به ذهن میآید. قدرشناسان این هنر کماند، درحالیکه هنر تئاتر ازلحاظ تأثیر در شنونده و بیننده خصوصیاتی دارد که فیلم آن را ندارد، یا دستکم در اغلب موارد ندارد. یک فیلم باید خیلی قوی و بازی در آن فوقالعاده و فیلمبرداری و کار فن و نورپردازی در آن استثنایی باشد تا صحنه بازی آدمها را زنده و ملموس و واقعی جلوه بدهد. اما در تئاتر، انسانها، انسان واقعیاند، حرف حرفی ست که از دهن خود او درمیآید، چهره او در مقابل بیننده قرار دارد، تأثیرات قهری بین دو آدم که باهم حرف میزنند در تئاتر هست و در فیلم نیست. چیزهایی وجود دارد که یقیناً شما که اهل تئاتر هستید به خصوصیاتش و ابعادش بیشتر از بنده وارد هستید. بنده بهعنوآنیک مستمع و یک تماشاچی احساس خود را عرض کردم.»
کاربردهای اجتماعی
هنر نمایش که یکی از گویاترین و مؤثرترین زبانه است
به دو دلیل و دو جهت، از هنرهای نمایشی باید حداکثر استفاده بشود: یکی ازاینجهت که امروز حرف گفتنی برای مردم زیاد است، هزاران زبان لازم است تا انسان بتواند این هزاران پیام را، این هزاران حقیقت ناگفته را، این هزاران زیبایی ناشناخته را برای مردم بیان کند. اگر همه انواع هنر در جامعه بکار گرفته شود، بازهم زیباییهای ناگفته و حقایق تصویر نشده و ترسیم نشده برای مردم، در جامعه، فراوان است. زیرا که هنرمند، باری، یک انسان است، یک انسان محدود است و هزاران هنرمند، هزاران انسان محدودند، درحالیکه حوادث و واقعیات و زیباییها و ظرافتهای موجود در زندگی بشر نامحدود است. همه آنها را نمیتوانند ترسیم کنند. اما بههرحال وقتیکه در یک جامعهای بهخصوص مثل جامعه انقلابی ما که اینهمه حادثه نو دارد، اینهمه مسئله نو دارد، اینهمه شگفتیهای استثنایی در آن مشاهده میشود، که نظیر برخی از اینها را ما در کتابها و در آثار خواندهایم: این شهامتها، این ایثارها، این هوشمندیها، این فداکاریها، این دشمنیها، این دفاعهای مقدس، این دشواریهایی که در کار انتقال یک جامعه از وضع قبلی به وضع ایدئال وجود دارد، همه انقلابها با این مشکلها مواجهاند، تمام اینها باید تبیین شود، تمام اینها باید تشریح شود.
چه کس اینها را تصویر خواهد کرد؟ کدام نویسنده قادر است، کدام شاعر قادر است؟ و تازه مگر ما چقدر نویسنده و شاعر داریم؟ کدام بیان رسا و بلیغ لازم است که به مردم خود ما واقعیات زندگی آنها را و حوادث زندگی آنها را تبیین کند، به آنها بگویید تا آنها ببینند زندگی کنند. یعنی اگر دست هنر که درواقع تابلوی زندگی را رسم میکند، بخشی را انتخاب و آن را درشت و زیبا میکند، ترسیم میکند و به نمایش درمیآورد، اگر وجود آن در جوامع معلولی لازم است، در یک جامعه انقلابی مثل جامعه ما به دلایل فراوان لازمتر و ضرورتش بیشتر است. ازجمله، همین حوادث شگفتآوری که در جامعه ما هست، مگر میتوان ترسیم کرد؟ یک خانواده شهید داده را ملاحظه کنید، یک انسان جانباز را در نظر بگیرید، رزمندهای را که خانوادهای به جبهه جنگ میفرستد موردمطالعه قرار بدهید، یکشب جبهه را ترسیم کنید و در ذهنتان منعکس بکنید. هیجان عظیم مردم در دفاع از انقلاب و میهن را با هزاران نمونه و جلوه و اجزاء پراکنده آن به نظر بیاورید. دفاعی را که این ملت و این کشور از خود میکند، خصومتی را که دشمنان با این ملت میکنند و کینهای را که دشمنان به این ملت میورزند انتقال انسانها از مراحل بیاعتقادی، بیایمانی، کم ایمانی یا چسبیدن به زندگی مادی و شخصی، و انتقال به دنیای ملکوتی، فدا شدن در جمع را در نظر بگیرید. اینها واقعاً هزاران موضوع زنده، مهم، جالب و زیباست که جز دست هنر هیچچیز نمیتواند آن را ترسیم کند و جز زبان هنر هیچچیز نمیتواند آن را بیان کند.اینها را باید با انواع و اقسام هنرها و ازجمله هنر نمایش که یکی از گویاترین و مؤثرترین زبانه است، تبیین کنیم. اینیک جهت که در جامعه باید به هنر توجه شود، اهتمام شود. و استعدادها به خدمت گرفته شود.
اهمیت گسترش دامنه مخاطبان
نمیتوآنیک جامعه را تکامل داد اما هنر او را ندیده گرفت
جهت دیگر آن است که بههرحال هنریک خصوصیت بشری ست، یک خصوصیت انسانی ست. نمیتوآنیک جامعه را تکامل داد اما هنر او را ندیده گرفت، مثل جسمی که بخشی از اعضای او رشد کند و برخی نه. هنر جزو اصلی مجموعه وجود بشری ست. وقتیکه در یک جامعه بشر بخواهد ازلحاظ مادی، معنوی، فکری و ذهنی کمال پیدا کند، باید هنر در او رشد پیدا کند. اعتقاد ما این است؛ یعنی این از اصول جهانبینی ماست که هنرها باید همه رشد کنند، ازجمله هنر نمایش که از بسیاری از انواع دیگر هنر زبان رساتر و بلیغتری دارد. البته امتیازاتی هم شعر یا قصه یا برخی هنرهای دیگر دارد که نمایش ندارد. اما یقیناً خصوصیاتی هم نمایش دارد که بقیه شعبههای هنر فاقد آن است. لذا بنده قویاً طرفدار این فکر هستم که به هنر نمایش بپردازیم. درگذشته هم ظاهراً این هنر خیلی در جامعهی مابین تودهها و قشرهای مردم جا نیفتاده بود، و امروز که روز حضور همهجانبه مردم درصحنههای زندگی ست این هنر باید مردمی. و چقدر خوب است اینکه برادران گفتند در خیابانها و گذرگاهها ترتیب داده میشود، این کار اگر رواج پیدا کند بسیار کار خوب و جالبی است.
منتها برادرانی که سررشتهدار این امور هستند توجه کنند که هر چه هنر حساستر و هر چه پیام مهمتر باشد، وسواس و دقت در مورد وسیله ابلاغ این پیام هم باید بیشتر باشد.
توجه به فن
بهترین حرفها را اگر شما با فن ضعیف زدید و نا هنرمندانه ارائه کردید، ضایع میشود
اولاً روی فن باید خیلی دقت شود. بهترین حرفها را اگر شما با تکنیک ضعیف زدید و نا هنرمندانه ارائه کردید، ضایع میشود و از بین میرود. گاهی حرف خوب فقط یکبار فرصت گفته شدن و شنیده شدن دارد، اگر همان یکبار بد گفته شد دیگر هرگز فرصتی برای خوب گفتن آن پیدا نمیشود. گاهی اوقات چیزهایی را در نمایشهای تلویزیونی میبینیم یا گاهی در نمایشهای رادیویی حرفی میخواهند بزنند، حرف هم حرف بدی نیست، آدم میفهمد که حرف خوبی ست، ولی آنقدر بد ادا میشود که انزجاری که انسان از شیوه ادا پیدا میکند، به اصل پیام هم سرایت میکند و از آن مطلب هم آدم بیزار میشود. پس فن قوی در کار هنری خیلی مهم است. بهترین مضامین را دست شاعری که شعر بد میگوید به سپرید، او مضمون را ضایع خواهد کرد. پس فن قوی شرط اول است، شرط تأثیر است، اصلاً شرط مفید بودن است. یعنی اگر نمایش بد اجرا شد، این تعریف و تمجیدی که من از تئاتر کردم (و خیلی کمتر از حد آن است) دیگر متعلق به آن نمایش نخواهد بود، این تعریف و تمجیدها همه از آن نمایش خوب است، از آنیک ارائه صحیح و قوی است...
توجه به مضامین اجتماعی
ظریفترین و لمس نکردنیترین احساسات بشری را هنر تئاتر میتواند ارائه دهد
و نکته دوم مضمون است، مضامینی که امروز انقلاب در فضای جامعه ما خلق کرده، همین مضامین که نمونههایی از آن را عرض کردم: درزمینهٔ ی جنگ، درزمینهٔ ی جهاد و آن روح جهادی که امروز بر این ملت مستولی ست.
بنده گاهی با برخی از خانوادههای شهدا مینشینم، توی خانهشان روی فرششان و میان محیط حقیقی زندگی خانوادگیشان، پدر، مادر، همسر، برادر و خواهر، فرزند، و میگویم که حرفهای آنها را با ضبط صوت ضبط کنند، خودم گوش که دقیقاً حرفهای آنها را بشنوم و درست آن ظرافتهایش را به دست بیاورم و میگویم که آن حالات مختلف را عکس بگیرند، اما مگر کافی ست، مگر قابل تصویر است؟ بارها تصور میکردم که چرا من قدرت ندارم اینهمه عظمت را در این خانواده کوچک، در این انسان، در این زن، در این مرد را نمایش بدهم تا بتوانم آن را بیان کنم. اصلاً قابلبیان نیست. اینها را شما به نمایش بگذارید، اینها را شما نشان بدهید. شما میتوانید، هنر میتواند و هنر تئاتر خوب میتواند، چون به اعتقاد من ظریفترین و لمس نکردنیترین احساسات و عواطف بشری را هنر تئاتر و بازیگری خوب در نمایش میتواند ارائه دهد. و شما میتوانید این کار را بکنید. این نقش شماست.
حضور تئاتر در رخدادهای کشور
انسان معمولاً بهشتهای معنوی را تا در آن هست درست نمیبیند
گروههای خوب تئاتر خوب است که راه بیفتند و به جبهه روند، جهاد بزرگی ست: در قرارگاهها، در عقبهها، مراکز تجمع، آنجاهایی که اجتماعی از رزمندگان هست، بروید آنجا نمایش بدهید، زندگی خودشان را که در آن هستند و خود متوجه نیستند برایشان ترسیم کنید: آن بهشت صفایی که آنها در آن هستند - و انسان معمولاً همه اینگونه بهشتهای معنوی را تا در آن هست درست نمیبیند و نمیداند که کجاست و چگونه است- و از دور باید ببیند تا بشناسد. بگذارید آن را یکبار در بازی شما، در هنرمندی شما، در نمایش خوب شما مشاهده کنند و لمس کنند...
تئاتر،هنر چندین زبانه،و زبان رسا و بلیغ در نمایاندن ظریفترین اندیشهها و عواطف بشرى، در میان ما قدر ناشناخته مانده،و درخور توانایى آن،به خدمت آرمانهای والا و زیبایىهاى انقلاب گرفته نشده است.
افتتاحیه تالار اندیشه حوزه هنری
مضمون شیوا و فن قوى و ارائهى بلیغ راه تازه تئاتر را روشن میکند
نمایش «شگرد آخر»تجربه موفق و نمایشگر تلاش صمیمانه شما،از نمونه هاى نادری است که راه تازه تئاتر را روشن میکند و آینده مطلوبى را براى آن نوید می دهد.مضمون شیوا و فن قوى و ارائه بلیغ،مجموعه کاملاً هنرمندانه اى را از این اثر فراموشنشدنی پدید آورده است.
سخنی با دانشجویان؛نمایش و آموزههای دینی
گروههای هنرمند واقعاً مفاهیم حقیقی اسلامی را بیان کنند
سال 1394 مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان به اهمیت هنرهای نمایشی پرداختند . رهبری در صحبتهایشان به تأثیرگذاری این هنر اشاره داشتند و خواستار نمایش مفاهیم اسلامی در تئاتر شدند. ایشان گفتند:گروههای هنرمند بنشینند واقعاً مفاهیم حقیقی اسلامی را بیان کنند
یک تئاتری اجرا کردند برای ما، مربوط به حضرت ایوب پیغمبر که طول هم کشید؛ یک ساعت، دو ساعت، طول کشید. بعد که تمام شد، من به آن کارگردان گفتم که من داستان ایوب را در قرآن، شاید صدبار یا صدها بار تا حالا خواندهام امّا این فهمی را که امشب از ماجرای ایوب از تئاتر تو فهمیدم، در این مدّت از خواندن قرآن، این فهم را پیدا نکرده بودم. این چیز کمی است.
فراگیری بهواسطه موضوع و ساختار
الزامی ندارد تئاتر زبان ابهام و سمبلیک و رازآلود داشته باشد
متأسفانه در محیط هنری ما، تئاتر از اوّل هم بد متولّد شده. یعنی تئاتر ما، یا تئاتر لغو بیهوده بوده، یا تئاتر اعتراضیِ بیجهت یعنی بدون سمتوسوی درست.
تئاتر یعنی بازیگری جلو چشم بیننده درصحنه. برخلاف سینما، برخلاف فیلم که فقط روی پرده شما یکچیزی را میبینید، اینجا در تئاتر، انسانْ انسانها را حس میکند، حرفشان را از زبان خودشان میشنود... خیال میکنند که تئاتر حتماً بایستی زبان ابهام و رمزی و رازآلود داشته باشد که چنین چیزی نیست؛ الزامی ندارد تئاتر زبان ابهام و رمزی و راز آلود داشته باشد.