شهرام کرمی در دومین نشست تخصصی تئاتر خصوصی و دولتی عنوان کرد
فعالیت تماشاخانههای خصوصی در جریان عمومی تئاتر کشور تاثیرگذار است
مدیر کل هنرهای نمایشی در دومین نشست تخصصی تئاتر خصوصی- تئاتر دولتی گفت: تماشاخانه های خصوصی در ایران امروز به استانداردهای بالایی دست پیدا کردهاند و حتی بعضاً شاهد هستیم که فعالیت بعضی از این تماشاخانهها در جریان عمومی تئاتر کشور حتی از مراکز دولتی تاثیرگذارتر است.
به گزارش خبرنگار ایران تئاتر، دومین نشست تخصصی تئاتر خصوصی و دولتی با حضور شهرام کرمی مدیر کل هنرهای نمایشی بعد ازظهر چهارشنبه 12 اردیبهشت در تالار امیرخانی خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
در ابتدای این نشست که با حضور رحمت امینی، مصطفی کوشکی، مریم معترف، سهراب سلیمی و کاظم هژیرآزاد برگزار شد، مسعود دلخواه اداره کننده نشست با بیان اینکه در این گردهمایی موضوع تئاتر خصوصی و دولتی، تفاوتها، مشترکات موانع و راه حلها مورد بررسی قرار خواهد گرفت، از رحمت امینی کارگردان و مدرس تئاتر خواست تا تعریف خود از تئاتر خصوصی و دولتی را بیان کند.
امینی در پاسخ به این پرسش اظهار کرد: حقیقت این است که همه این مفاهیم میتواند محل مناقشه باشد اما از نظر من مقوله ای با عنوان تاتر خصوصی ازدو منظر قابل شناسایی است. به زعم من مفهوم تئاتر خصوصی در ایران با ایجاد اولین تماشاخانههای خصوصی شکل میگیرد که به تدریج روند روبه رشدی را از نظر کمیت دنبال میکند، هر چند این روند رو به رشد را نمیتوان به تمام وجوه آن نسبت داد. واقعیت این است که تماشاخانههای خصوصی به جبران خلاءهایی بر میخیزند که بخش دولتی میبایست پوشش میداده و از سوی دیگر با شکل گیریاش توانست التهاب پذیرش دانشجوی تئاتر در دانشگاهها را نیز تا اندازه ای فرو بنشاند. واقعیت این است که تئاتر خصوصی را جزئی اجتناب ناپذیر از رشد و توسعه تئاتر و امری ضروری باید دانست.
در ادامه مصطفی کوشکی کارگردان تئاتر و مدیر تئاتر مستقل تهران نیز در پاسخ به همین پرسشها بیان کرد: مادر ارتباط با فعالیتهای تئاتری درایران با سه گانه تئاتر خصوصی، تئاتر دولتی و تماشاخانهها سرو کار داریم که از نظر من مفاهیمی متفاوت از یکدیگر هستند. تئاتر دولتی هزینهاش را از دولت گرفته و میگیرد و تئاتر خصوصی یعنی گروههای مستقل نمایش که از حمایت دولتی برخوردار نیستند و بر اساس قواعد گیشه به تولید اثر میپردازند. اما تماشاخانه خصوصی لزوماً به معنای تئاتر خصوصی نیست. تماشاخانهها در واقع میزبانی از تولیداتی را عهده دار هستند که تنها در تئاتر خلاصه نمیشود و برای مثال سرگرمیها، شو ها و جنگها را هم در برمی گیرد. علاوه بر این مراکز دیگری هم در این زمینه فعال هستند که در میانه این مفاهیم قرار گرفتهاند، مراکزی که قصد دارند بر مبنای هویتی خاص تولیدات مورد نظر خود را ارائه کنند ولی مخارج بالای تولید مجبورشان میکند به عنوان میزبان از گروههای دیگری که همسویی با اندیشه، فرم و محتوای در نظر گرفته شده در این مراکز دارند دعوت به ارائه اثر کنند.
رحمت امینی در واکنش به این سخنان بیان کرد: منظور من از تماشاخانههای خصوص در حقیقت همان تئاتر خصوصی است. در دهه 60 دانشگاه آزاد سردمدار و پیشرو ورودی و خروجی دانشجویان تئاتر در ایران بعد از انقلاب بود و کار به جایی رسید که سالانه بین نهصد تا هزار دانشجو در این دانشگاه پذیرش میشد. این گروه از دانشجویان با اتمام تحصیلات با درهای بسته سالنهای موجود به روی خود مواجه شدند. چرا که یا به دلیل کمبود سالنهای دولتی و یا به دلیل تبعیضها و رانتهایی که در اختصاص دادن سالنها به افراد دخیل بود، به این اندیشه افتادند که هر طور هست برای اینکه بتوانند از رشته ای که در آن تحصیل کردهاند بهره برداری کنند، باید فضایی برای ارائه هنرشان ایجاد کنند. به عبارت دیگر افزایش و در واقع رشد بی رویه دانشجویان رشته تئاتر از یک سو و تعلل دولت در گسترش و توسعه تماشاخانهها باعث شد دانش آمختگان این رشته در صدد جبران کمبودهای این عرصه برآیند.
مصطفی کوشکی درادامه با تأیید سخنان رحمت امینی خاطرنشان کرد: برای گروههای جوان تئاتری بسیار پیش میآمد که با آثارشان به جشنوارههای متعدد داخلی راه پیدا میکردند اما بعد از آن و برای اجرای عمومی مکانی برایشان فراهم نبود. هدف من از راه اندازی تئاتر مستقل تهران در وهله اول ایجاد امکانی برای اجرای ایدههایمان بود و در مرحله بعد حمایت از گروههای دیگری که مستقلاً به تولید آثار نمایشی دست میزدند.
در ادامه این نشست نیز شهرام کرمی مدیر کل هنرهای نمایشی در پاسخ به پرسشی در خصوص نقش دولت در ارتباط با جریان تئاتر خصوصی در کشور اظهار کرد: خوشحالم که خانه تاتر موضوع علمی و با اهمیتی را برای این نشست انتخاب کرده است. به عقیده من بسیاری از آسیبهایی که در عرصه تاتر کشور شاهد آنها هستیم از نگاه علم گریز ما است که همواره میخواهیم فعالیتها را به همان شکلی که جاری بوده دنبال کنیم تا اینکه فعالیتها را بر مبنایی علمی و منطقی استوار کنیم. واقعیت این است که اتفاقات عرصه تئاتر در کشور ما اغلب به شکل سلیقه ای صورت میگیرد و تابع برنامه ریزیهای منسجمی نیست. امیدوارم نشستهایی این چنین بتواند اهمیت برنامه ریزیهای علمی و مبنایی در عرصه تئاتر بیش از پیش خاطر نشان کند.
وی افزود: واقعیت این است که تئاتر در ایران اساساً با تشکیل گروههای خصوصی تئاتر به طور جدی پا گرفت و در آن زمان ما با مفهومی به عنوان نظارت دولتی مواجه نبودیم. مدتی بعد از فعالیت این گروهها بود که اداره برنامههای تئاتر آغازگر نظارت و کنترل بر تولیدات نمایشی بخش خصوصی شد. بعد از انقلاب و برای چند دهه تئاتر ما دولتی بود و همین موجب شده که تا امروز مبنای فکری هنرمندان تئاتر ما بر این قرار بگیرد که تئاتر همواره باید مورد حمایت دولتها باشد. این در حالی است که ضرورتهای جامعه ما در دهه هشتاد موجی تازه و وسیع از دانش آموختگان تئاتر و همزمان با آموزشهایی در عرصه گسترش و توسعه تئاتر تقاضاهای پرتعدادی از سوی جوانهای تئاتری را برانگیخت که خواهان تولید و ارائه هنری بودند و بخشی از این فعالیتها به راه اندازی تماشاخانههای خصوصی منجر شد.
مدیر کل هنرهای نمایشی در همین زمینه خاطرنشان کرد: بدیهی است که هر حرکتی در آغاز میتواند با کاستیهایی همراه باشد. در این ارتباط میتوان به شکل غیر استاندارد مکانهایی اشاره کرد که در سالهای شروع این جریان به عنوان تماشاخانههای خصوصی فعالیت میکردند. ولی در حال حاضر شاهد هستیم که مراکزی از این دست در همه وجوه به استانداردهای بالایی دست پیدا کردهاند و حتی بعضاً شاهد هستیم که فعالیت بعضی از این تماشاخانهها در جریان عمومی تئاتر کشور حتی از مراکز دولتی هم بیشتر و تاثیرگذارتر است. اما از جهت دیگر ممکن است همچنان آسیبهایی متوجه این بخش از فعالیتهای تئاتری هم باشد که قدر مسلم نگاه صرف سودآور بودن این مراکز یکی از این آسیبها است. نظر میرسد همان قدر که وجود تئاتر خصوصی ضرورت دارد، ضابطه مند بودن فعالیت این بخش نیز ضروری است. امروز در شرایطی قرار داریم که دولت هر روز بیشتر به واگذاری نقش خود تمایل پیدا میکند هرچند وظایف حمایتی دولت از تئاتر همچنان به قوت خود باقی است. من خوشبین هستم اما پرسشهایی در ارتباط با چگونگی فعالیتهای بخش خصوصی تئاتر وجود دارد و از جمله مهمترین آنها اینکه چه کسانی حقیقتاً میتوانند در ایجاد تئاتر خصوص واجد صلاحیت باشند. آیا تنها داشتن سرمایه برای راه اندازی یک تماشاخانه میتواند ملاک باشد؟ و در این صورت آیا نگاهها به تئاتر خصوصی به صرف درآمد زایی تعبیر نخواهد شد؟ پیشنهاد من در این ارتباط تدوین آیین نامه ای در خصوص ضوابط و کارکردهای بخش خصوصی تئاتر است که میتواند در این زمینه بسیار راهگشا باشد و مبنایی منطقی برای فعالیت این بخش از جامعه تئاتر کشور تبیین کند.
لازم به ذکر است، بخش بعدی این نشست پرسش به پرسش و پاسخهای حاضرین در دومین نشست تخصصی تئاتر خصوصی و دولتی اختصاص داشت.