نگاهی به نمایش «ورود آقایان ممنوع» به کارگردانی حسین شهبازی
من دو گوش شنوا برای شنیدن دارم، شما حرف بزن
ایران تئاتر، کیارش وفایی: همیشه صحبت از مشکلات و کمبودها آن طور که باید و شاید از راه مستقیم تاثیرات مشخص و قابل رویتی به همراه نخواهد داشت. اما در مقابل این تصمیم، زمینه سازی و معرفی آن مشکل از طریق ارکان فرهنگی راهکاری موثر برای آگاهی مردم یک جامعه تلقی خواهد شد. زیرا آنها میکوشند تا هر آنچه که به ذهن و باورشان نزدیک است را بپذیرند.
اهمیت دادن به مسائل روز یک جامعه از جمله مواردی است که بسیار تحت تاثیر مردم، کارکردهای اجتماعی، فرهنگی و البته سیاسی و اقتصادی است. چهار رکنی که در این روزگار در تمامی جوامع صحبت از آنها است و نظرها و نظریههایی از سوی منتقدان، موافقان، مخالفان و تحلیلگران به سطح اجتماع آن توده انسانی فرستاده میشود. حال با دانستن این رفتار از سوی افراد نام برده، گاهی جامعهای مشخص مورد خطاب میگیرند و آنها از داشتهها، نداشتهها، امکانات و محدودیتهای خود در سطح خانواده و جامعه میگویند. راهکاری که از سوی نهادهای طرفدار و حامی آن دسته و گروه انسانی مورد استقبال قرار میگیرد و کارشناسهای اجتماعی و مطالعاتی درباره آن گروه و طبقه انسانی در رسانههای عمومی، فضای مجازی، مطبوعات و... شروع به برون ریزی میکنند تا بتوانند حرف خود را به گوش همگان برسانند. در واقع این حرکت نوعی ماراتن است که شاید در مدت زمان کوتاه تاثیرات سطحی و در بلند مدت ماندگاری بسیاری را شامل شود. حال این اتفاقها سبب شده است تا هنرهای تصویری از جمله تئاتر و سینما در کنار ادبیات که از شاخصههای تاثیرگذار در بین مردم است با خلق اثری مخاطب را به دیدن نمایشی دعوت کنند که شاید در زمان حال حرف آنها را با روشی متمایز بیان میکند. لذا رویارویی با چنین آثاری که اجتماع و فرهنگ را در کنار یکدیگر قرار داده است میتواند در نوع خود تعدادی صندلی را در اختیار مخاطب خاص قرار بدهد.
نمایش «ورود آقایان ممنوع» در کلیت خود یک اثر اجتماعی است که از نگاهی مستقل و مستقیم در جهت بازگویی حرفهای خود نسبت به دیدگاه اجتماعی بهره میگیرد. اثری که در آن همه شرایط به طوری نمایش داده میشود که جنبه انتقادی آن بیشتر از سایر داشتههای آن به چشم میخورد. البته فضای موقعیت زمانی و شکل گیری اتفاقها در موقعیت مکانی تهران معاصر تعریف میشود. پایتختی که در آن روزانه شاید بسیاری مسائل هستیم که هرگز به ذهنمان نرسیده بود روزی با آنها مواجه خواهیم شد. در واقع این نمایش کوشیده است تا از موانع و محدودیتهایی حرف بزند که جامعه زنان با درصد اقلیت و اکثریت به آن دچار هستند و به ترفند و تصمیمی روزگار خود را در بین جامعه مردان میگذرانند و در مقام حامی کنار خانواده خود ایستادهاند. حال باید به این موضوع اشاره داشت که این اثر تلاش دارد بیشتر از آنکه شرح ماجرا بدهد با کمی سختگیری در مقام منتقد بنشیند و با مخاطب و مسئولان مربوط به مسائل اجتماعی به گونهای صحبت کند. لذا این تصمیم سبب خواهد شد که آنها بدانند رویکرد مستقیم برای حل مشکل، گاهی مثمرثمر و در مقابل، زمینه سازی مسائل فرهنگی و اجتماعی با در نظر گرفتن سایر موارد مهم در تمامی زمانها با لحنی متمایز نسبت به گذشته میتواند بیشترین تاثیر را در حل مشکل برای افراد مربوط به آن حوزه فراهم آورد حتی اگر مدت زیادی طول بکشد.
موقعیت مکانی نمایش که از ذکاوت و هوشیاری نویسنده اثر میآید از همان ابتدا جنس متن، نوع کنش و حتی بازخورد طیف اجتماعی که با آن و مسائلش رو به رو خواهیم شد را مشخص میکند. بنابراین از همان شروع با طراحیهای صحنه و لباس مشخص است که با جنس اثری با محوریت جامعه زنان و دنیای آنها در آرایشگاهی زنانه که جهان متن و اثر در آن تعریف شده است ارتباط خواهیم گرفت. در واقع موقعیت مکانی نمایش با طراحی روایتهایی که در این اثر میبینیم فضایی را برای شخصیتها فراهم میآورند تا برونریزیها آنها برگرفته از مسائلی باشد که تحت تاثیر رفتاری شخص، اجتماع و همچنین بازتاب این دو مقوله به یکدیگر است. البته کارکردهای این نمایش در اپیزودهای خود برشهایی از زندگی زنانی را نشان میدهد که در جنوب شهر پایتخت کشور ما روزگار میگذارنند و هر کدام برای خود حرفی دارند که باید شنیده شود.
در واقع از نگاهی دیگر مخاطب نمایشی را به تماشا نشسته است که به نوعی مستندی در قالب روایت داستانی است، تمهیدی که از آن طریق این امکان فراهم میآید تا باورپذیری برای درک موضوع و پیام نمایش بیشتر قوت پیدا کند.حال نکته دیگر که باید به آن اشاره داشت این است که شخصیتپردازیها عنصری بسیار مهم در نمایش «ورود آقایان ممنوع» است. زیرا که آنها در قالب روای موقعیتی را پیش میآورند تا مسائلی چون فقر، ازدواج، روابط جمعی، جنبههای انتقادی و خواستگاه این جامعه فعال و کوشا به مراتب بیشتر از گذشته درک شود. در واقع شخصیتهای این نمایش میکوشند تا در فرم میزانسنهایی که از سوی کارگردان اثر به آنها داده میشود ناهنجاریها، واقعیت ملموس و تکرار روزمرگیهای خود را با همه آنچه که در توان دارند برون ریزی کنند و جامعه را متوجه این موضوع سازند که همیشه برای تصمیم گیری و صحبت فرصت نیست و باید هر چه زودتر گوش شنوا پیدا کرد.