حاشیههای حواشیالدوله با طعم جام جهانی
نمایشی که برای ما درام بود برای آنها تراژدی
ایران تئاتر-حسین سینجلی: ایمیلی از حواشیالدوله دریافت کردم و متوجه شدم از کافینتی در سنپترزبورگ برایم ارسال کرده. تازه متوجه شدم که رفیق قدیمی ما که چند وقتی کم پیدا بود، یکی دو روز زودتر از کاروان تیم ملی فوتبال خودش را به روسیه رسانده و فعلا حال و هوایش فوتبالیه فوتبالیست.
شاید برای بسیاری که شخصیت حواشیالدوله را تنها از طریق مطالب تئاتریاش میشناسند، این تصور به وجود آمده باشد که او تنها تئاتر و تئاتریها را زیر ذرهبین خود دارد و کاری به سایر حوزهها ندارد. اما باید به عرضتان برسانم که اگر چنین تصوری از این بزرگ مرد حاشیهها دارید کاملا در اشتباه هستید. کافیست کمی در حاشیه تاریخ معاصر غور کنید و پیرامون هر آنچه که حاشیهای در خود نهان دارد کنکاش، تا به جایگاه حواشیالدوله و قدمتش در عرصههای مختلف پی ببرید. علیایهاالحال بهتر است جای پرگویی اضافهای خدمت سروران خودم عارض شوم که علت ذکر این نکته درباره گذشته حواشیالدوله، دریافت آخرین ایمیلی بود که از او دریافت کردم. اینطور که نوشته بود ایمیل را از کافینتی در کوچه پس کوچههای سنپترزبورگ، آن هم چند ساعت بعد از بازی تیم ملی فوتبال ایران و مراکش و پیروزی فراموش نشدنی تیم ایران برایم ارسال کرده بود. راستش فکر میکردم به خاطر سن و سال بالایی که دارد دیگر از خیر حاشیههای مسابقات مهم ورزشی گذشته ولی ظاهرا هنوز دلش جوان است و همین کافی بوده که حتی یکی دو روز زودتر از کاروان تیم ملی خودش را به روسیه برساند.
حواشیالدوله نوشته بود: «بعید میدونم حتی اوناییکه مثل رامبد جوان و مهران مدیری خیلی آدمای فوتبالی نیستند هم در زمان برگزاری جام جهانی فوتبال، اونهم وقتی تیم ملی ایران هم در آن هست، حتما در این یک ماه نیم نگاهی به اتفاقات فوتبالی دارن، چه برسه به مردم عادی و طرفدارای تیفوسی فوتبال که این یک ماه رسما خواب و خوراکشان مستقیما به نتایج و روند بازیهای جامجهانی ربط داره.
این دوره برخلاف دوره قبل و به خاطر نزدیکی راه، تعداد ایرانیهایی که خودشونرو برای تماشای بازیهای تیم ملی به روسیه رسوندن اونقدر زیاد بوده که اگه کسی مثل من خیلی زبانش خوب نیست هیچ مشکلی نداره و هر جاییکه میرم یه ایرانی هست که به دادم برسه. البته به همین نسبت تعداد هنرمندانی هم که بعنوان یار دوازدهم تیم ملی به همراه خانوادههاشون به روسیه اومدن هم بیشتر از جام جهانی برزیله.
اما اینو باید بگم که همونطور که واکنش هنرمندانی مثل نوید محمدزاده، باران کوثری، مهناز افشار، مهتاب کرامتی، سیامک انصاری، رضا داوود نژاد، آتیلا پسیانی و خیلیای دیگه که به هر دلیلی نتونستن بیان روسیه در صفحات مجازی به بالا رفتن روحیه و اعتمادبه نفس بچههای تیم ملی کمک میکنه، اما حضور فیزیکی تماشاگران در کنار تیم ملی یه چیزه دیگهست. خلاصه جای همه دوستان خالی چون تماشای واکنش تماشاگران ایرانی به ویژه بعد از بُردهای تیم ملی خیلی لذتبخش و باحاله.
دیگه اینکه از همین جا به پرویزخان پرستویی یه دمتگرم میگم، چونکه تقریبا تنها بازیگری بود که بدون هیچ تردیدی قبل از بازی پیشبینی کرد که ایران بازی با مراکش برنده میدونه. پرویز خان بعد از بازی هم با انتشار تصویری از یوزپلنگ ایرانی این پیروزی را به مردم ایران تبریک گفت.
همچنین برزو ارجمند هم در اینستاگرامش خوب نوشته بود که: «فقط یه ایرانی میتونه این جمله رو درک کنه که: هیچوقت ما رو دست کم نگیرین، کارای غیرممکن زیاد انجام میدیم باور ندارین؟ از مردم استرالیا بپرسین واسه شما تعریف میکنن.»
دیگه اینکه قبل از شروع بازی در استادیوم سنپترزبورگ تونستم از میون بروبچههای هنرمند چندتاییشون مثل؛ سالار عقیلی، امیرحسین رستمی، رضا یزدانی، محمد سلوکی، بهاره افشاری، بهنام بانی، لیندا کیانی، الیکا عبدالرزاقی، امین زندگانی، پوریا پورسرخ، سامان محتشمی و همسرش و البته غرال تیرپای فوتبالمون خداداد عزیزی رو از نزدیک ببینم و باهاشون سلام و علیکی بکنم. البته اینرو هم شنیدم که چند تا دیگه از اهالی هنر هم برای بازی دوم قراره خودشونو به روسیه برسونن و در بازی با اسپانیا نقش یار دوازدهم را بازی کنند.
نکته آخر اینکه یکی از بچههای فعال تئاتر برام پیامی داده بود با این مضمون که بازی ایران و مراکش رو به تئاتری تشبیه کرده بود که برای ما ایرانیها یک درام بود و برای مردم مراکش یک تراژدی و فقط فوتباله که چنین خاصیتی در آن واحد میتونه داشته باشه.