گزارش تمرین نمایش «همه دختران امیرکبیر» به کارگردانی سید علی تدین صدوقی
عیب تو اینه که نمیتونی موقعیت دشوار آدمها رو درک کنی
ایران تئاتر:سیدعلی تدین صدوقی نام آشنایی برای تئاتریها است و یک هنرمند چندمنظوره است که در حوزه نویسندگی، کارگردانی، آموزش و نقدنویسی در تئاتر فعالیتهای جدی دارد و چند روز قبل در سایت ایران تئاتر می بیینمش و از روند تمرین نمایش جدیدش میپرسم و قرار میشود برای تهیه گزارش به پلاتوی تمرین که حولوحوش بلوار کشاورز است سری به آنجا بزنم.
گرمای هوا طبق سنوات اخیر امان خیلیها را بریده است. اما تدین و گروه جوانش باانگیزه تمرینات نمایش را با جدیت ادامه میدهد. در گوشهای از پلاتو تدین مشغول صحبت با بازیگران اصلی نمایشش است و نکاتی را درباره شیوه بازیشان به آنها ارائه میکند. با خاتمه فاز اول تمرینات فرصتی پیدا میشود و با تدین درباره ویژگی کارش گپی بزنم.
تدین مثل همیشه خوشبرخورد و صبورانه جواب میدهد درباره پیس شکلگیری نوشتن این اثر عنوان میکند : نمایشنامه همه دختران امیرکبیر را چند سال قبل نوشته بودم. ایده اصلی این نمایش حاصل مشاهدات و تجربیاتم در زمان جنگ تحمیلی بود و همیشه این دغدغه را داشتم که در این حوزه مسائل نکات جدیدی را بیان کنم . به نظرم نقش و جایگاه زنان در سالهای دوران دفاع مقدس مغفول مانده و بهجز چند نمونه اندک کمتر نویسنده و کارگردانی در سینما و تئاتر به سراغ این موضوع رفته است و زنان بیشتر در حاشیه آثار دفاع مقدسی قرار داشتهاند. بنابراین تلاش کردم با تحقیقات کامل به سراغ نوشتن این متن بروم و تا حد بضاعتم بتوانم گوشهای از این حضور مؤثر زنانه را در قاب صحنه نشان بدهم و موقعیتی دراماتیک، ابزورد و تا حدی تراژیک را در داستان نمایش ارائه کنم. بههرحال هیچکسی از ارزشهای زنان در جلو و پشت جبهه در آن دوران نمیتواند غفلت کند.
تدین درباره قهرمان بودن زنان در نمایشش عنوان کرد : قهرمانهای نمایش من زنانی اکتیو و کنشماند هستند که درام ساز هستند. لیلا شخصیت اصلی نمایش زن میانسالی است که شغلش معلمی در دبیرستان دخترانه در خرمشهر است و در اوایل جنگ به همراه تعداد زن دیگر به اسارت نیروهای عراقی درمیآیند و به اردوگاهی در عراق منتقل میشوند و در این اردوگاه او با سروانی ایرانی که جزو منافقین است مواجه پیدا میکند و این سروان مسئول بازجویی از این زنان است . لیلا در پروسه بازجویی شجاعانه از زنان دیگر دفاع میکند و حالت مادرگونه ای از خودش بروز میدهد.
این کارگردان درباره نوع نگاهش در شخصیتپردازی زنان نمایش و فضای آن عنوان کرد : نگاهی واقعگرایانه به این زنان داشتم. شاید تصمیمی که در لحظه میگیرند به آنها ویژگیهای اسطورهای و حماسی میدهد. نمایش در دو پرده روایت میشود . در این دو پرده زمان حال و گذشته در فضای سیال ذهن با فرمتی ابزورد و سورئال باهم روایت میشوند و مدام بین این دو زمان در رفتوآمد هستیم و یک نوع نگاه خیلی لایت آنتوان آرتوری در زیر متن اجرا هم دیده میشود.در نمایش هم شاهد دکور خاصی نیستیم و نور به بازیگران کمک میکند که بازیشان را ارائه کنند. دکتر شخصیت دیگر نمایش که در آسایشگاه محل نگهداری لیلا حضور دارد. خودش هم در زمان جنگ چنین تجربهای داشته و زنش به اسارت دشمن درآمده است. درکلت انگاری مخاطب از زاویه دید لیلا دارد نمایش را میبیند .
این کارگردان درباره شکلگیری پروسه تمرینات خاطرنشان کرد : بعد از چاپ نمایشنامه توسط نشر اراده در حدود یک سالی است که تمرینات را آغاز کردیم و در این پروسه خیلی از بازیگران نمایش تغییر پیدا کردند. در این پروسه به ترکیب بازیگران فعلی با حضور کرامت رود ساز، سیاوش خادم الحسینی، فاطمه سایان کارکردی و نانت تومه رسیدیم و چند بازیگران نوجوان نمایش هم توسط خودم آموزشدیدهاند و قرار است نمایش اواخر مردادماه در تالار حافظ روی صحنه برود.
با اشاره تدین تمرینات شروع میشود و بازیگران مشغول تمرین میشوند.
لیلا: عیب تو اینه که نمی تونی موقعیت دشوار آدمها رو درک کنی. موقعیتهای حیاتی و سختی که باید در آنیک تصمیم مهم گرفته شود. تو فقط به خودتت فکر میکنی، اینکه راحت باشی، اینکه عذاب وجدان نگیری و اینجور مزخرفات!.
درون : من خودم بخشی از وجدانم.
لیلا : دیگه بدتر، آخه از نظر تو هر کاری که آدم می کنه، باید با معیارهای وجدانی و اخلاقی جور دربیاید .
درون : مگه غیر از اینه.
لیلا : آره غیر از اینه، تو هیچ وقت نتوانستی اینو بفهمی.
دکتر : خانم لیلا آرام باشید می خوام بگم بیاین یه آمپول آرام بخش بهتون تزریق کنند؟
لیلا: نه، ممنون من خوبم معذرت می خوام یه لیوان آب بخورم حالم خوبه میشه.
طراح موسیقی نمایش ملودی را که برای نمایش آماده کرد را در دستگاهش چک و بررسی میکند و بعد از دمی تاخیر دوباره تدین بازیگران را روی صحنه فرا می خواند .
لیلا : باید نشون بدهید زنان و دختران ایرونی چه جوری هستند . متوجه حرفهایم هستید بچه ها؟. باید این آرزو را به گور ببرند که دستشان به شما برسه .
بعد از خاتمه تمرینات مسئول طراح حرکتی نمایش با 5 بازیگر جوان مشغول تمرین حرکت فرمی میشود و سایان کار کردی بازیگر نقش معلم در نمایش درباره نقشش می گوید : شخصیت لیلا به دلیل ویژگیهایش پیچیدگی های زیادی دارد و زنی فداکار است که بعدها به واسطه این کارهایش دچار عذاب وجدان میشود .در زمان حال لیلا در یک آسایشگاه روانی بستری است و اتفاقات گذشته زندگیش را همراه با دکتر معالجش مرور میکند. به نظرم لیلا زن عجیبی است و واکنش های غیر قابل پیش بینی دارد و حتی با درون خودش هم دچار تعارض و مشکل است. نانت تومه بازیگر ارمنی نمایش که نقش درون را بازی میکند درباره حضورش در نمایش عنوان میکند : من در نمایش نقش درون را بازی می کنم. درون در سه بخش به حضورش در کنار لیلا اشاره میشود. در بخش اول در گذشته، دربخش دوم در وجدان لیلا وبخش سوم به عنوان شخصیت دوم حضور دارد و بنابراین حضورهای متفاوتی دارد. او حضور فیزکال و موثری در صحنه های نمایش دارد و با لیلا گاهی دچار تعارض و گاهی هماهنگ است و برایم نقشی فوق العاده جذاب بود .دکتر وحید چهل امیرانی سازنده موسیقی نمایش درباره ویژگیهای کارش می گوید : سبکی که برای ساخت موسیقی نمایش انتخاب کردم مبتنی بر موسیقی تصادفی است و جان کیچ اولین موسیقدانی در تئاتر بود که در این سبک کار کرد و جزو موسیقی های دراماتیک است و تلاش کردم موسیقی متفاوتی را ارائه کنم و گاها ممکن در هر شب اجرا با توجه به حس و حال صحنه، بازیگران و مخاطبان دچار تغییراتی بشود.
از گرمای هوا کاسته شده و بعد از خوش و بشی با سید علی تدین از او خداحافظی می کنم و با خودم این احساس را دارم که او چالش بزرگی برای اجرای این متن دشوار در صحنه دارد.
گزارش از احمد محمد اسماعیلی