مروری بر ظرفیتهای تعلیمی هنرهای نمایشی برای والدین و مربیان
شما هم مخاطب تئاتر کودک و نوجوان هستید
ایران تئاتر: از آنجا که معمولاً کودکان و نوجوانان به اتفاق خانواده و والدین خود برای تماشای تئاتر به سالنهای نمایشی میآیند نوع دوم تولیدات تئاتری کودک و نوجوان یعنی بحث و بررسی پیرامون شیوههای تعلیمی و تربیتی و اتخاذ آن ها از سوی والدین موضوعی بسیار جدی در عرصه آموزش و پرورش باید تلقی شود.
کنت ال گراهام نویسنده کتاب های کودکان و نوجوانان می گوید؛ ارزش های تئاتر برای کودکان ٥ چیز است، که شامل سرگرمی، رشد روانی، جنبه های آموزشی، درک زیباشناسی و تربیت تماشاگر آینده می شود؛ و از این میان رشد روانی، جنبه های آموزشی و درک زیباشناسی سه حوزه اصلی هستند.
آیا مخاطب تئاتر کودکان و نوجوان تنها خود این گروههای سنی هستند؟ اساساً در مواجهه با کودکان و نوجوانان عموماً از دو نوع تولید فرهنگی و هنری صحبت میشود که یکی از آنها تولید محصول برای کودکان و نوجوانان و دیگری در مورد آنها است. از آنجا که معمولاً کودکان و نوجوانان به اتفاق خانواده و والدین خود برای تماشای تئاتر به سالنهای نمایشی میآیند نوع دوم تولیدات تئاتری کودک و نوجوان یعنی بحث و بررسی پیرامون شیوههای تعلیمی و تربیتی و اتخاذ آن ها از سوی والدین موضوعی بسیار جدی در عرصه آموزش و پرورش باید تلقی شود.
در این ارتباط یکی از اصول شناخته شده روانشناسی آموزشی، توجه به این نکته است که پرداخت نمایشی به موارد تربیتی که قرار است به کودک و نوجوان آموزش داده شود بسیار مؤثرتر از سایر شیوههای آموزشی است. اما درک صحیح والدین و مربیان با کارکردهای تعلیمی تئاتر چه موقع و تحت چه شرایطی به بازدهی مطلوب این کارکردها خواهد انجامید؟ در گزارش پیش رو ، همزمان با 24 مهر روز پیوند اولیا و مربیان بهانه ای فراهم آمده تا برخی زوایا و اقتضائاتی که در توسعه تئاتر تربیتی کشور کمتر مورد توجه قرار گرفته واکاوی شود.
درک جنبههای مؤثر تربیتی و آموزشی هنرهای نمایشی
آنچه در دستهبندیهای عمدۀ تئاتر کودک و نوجوان یعنی تئاتر کودک برای کودک، تئاتر بزرگسال برای کودک و تئاتر کودک برای بزرگسال به ویژه در سال های اخیر کمتر مورد توجه قرار گرفته، آن دسته از نمایشهایی است که اصطلاحاً محتوایی درباره کودکان و نوجوانان را مبنا قرار میدهد؛ محتوایی که در حقیقت بیش از همه والدین کودکان را نشانه میگیرد و عموماً کارکردی تعلیمی و تربیتی را مورد نظر قرار میدهد.
فریندخت زاهدی استاد دانشگاه و پژوهشگر تئاتر، در ارتباط با تأثیر تئاتر کودکان و نوجوانان معتقد است؛ تأثیر تئاتر دو وجهی است، وجه اول جنبه آموزش برای کودک و نوجوان است و دیگر اینکه والدین کودکان وافرادی که مسئولیت پرورش و آموزش کودکان دارند با زوایای متفاوت ذهن و رویاها و واقعیت هایی که کودک با آن روبرو است، آشنا میشوند. این امر آنها رابه تفکر وا می دارد و باعث تصحیح شدن مسائل اخلاقی، رفتاری و آموزشی جامعهمان میشود.
حسن دولت آبادی کارشناس تئاتر کودک و نوجوان نیز تاکید دارد که این مسئله علاوه بر والدین باید در میان اولیای مدارس و مربیان تربیتی نیز نهادینه شود؛ چرا که مربیان می توانند بخشی از محتوای آموزشی را از طریق هنرهای نمایشی و تولید آثار تئاتری به دانش آموزان انتقال دهند و به شکل غیرمستقیم اما مؤثر به انتقال مجموعهای از مسائل آموزشی و تربیتی اقدام کنند. تأثیر موارد آموزشی نهفته در یک نمایش که خطاب آن کودکان و نوجوانان است زمانی دوچندان میشود که آنها با والدین خود همراه شوند؛ چرا که این همراهی علاوه بر ایجاد بار عاطفی در محیط نمایشی موجب آن میشود که توجه و اهمیت آنها نسبت به تئاتر دوچندان شود و تماشای یک نمایش بازدهی مطلوبتری بر روی آنها داشته باشد چرا که تجربه نشان داده است که کودکان در محضر اولیای خود حال میخواهد والدین آنها باشد و یا اولیای مدرسه همواره چنین وانمود میکنند که نسبت به چیزی که مورد نظر آنهاست، حساس و دقیق هستند.
مهدی فرشیدی سپهر کارگردان تئاتر که خود رویکردی مبتنی بر تئاتر اندیشه ورز و تعلیمی را در آثارش دنبال می کند در ارتباط با درک کارکردهای آموزشی تئاتر کودکان و نوجوانان می گوید: باید در صدد احیای نگاهی باشیم که پیش از این در آثار مرتبط با کودکان و نوجوانان دنبال میشده و حالا شاهد هستیم که روند دیگری جایگزین آن شده است. مدتها است که میبینیم آنچه در بخشی از تئاتر حوزه کودک و نوجوان رواج پیدا کرده بیشتر بر شادیآفرینی و سرگرم کردن مخاطب متمرکز است و در این میان جنبههای واقع گرایانه مسائل کودکان و نوجوانان تا اندازه زیادی مغفول میماند. بر این اساس ضرورت دارد مسیری متفاوت از این روند را در پیش بگیریم و لایههای دیگری از مناسبات و مسائل اجتماعی را برای مخاطبان به نمایش بگذاریم. در این ارتباط منظور مشخصاً باززنده سازی جریانی است که روزگاری به شکلی پرقدرت در آثار مربوط به کودکان و نوجوانان مشاهده میشده است. اشاره مشخص در این ارتباط آثار هنرمندانی چون بهرنگی، بیضایی، کیارستمی و نادری است که موفق شدند آثار تاثیرگذار و مهمی را در ارتباط با مسائل کودکان و نوجوانان همچون «باشو، غریبه کوچک»، «ساز دهنی»، «سفر» و « دونده» از خود بر جای بگذا رند.
منوچهر اکبرلو نویسنده، کارگردان و پزوهشگر تئاتر نیز در این ارتباط معتقد است که خانواده ها در مورد مسایل تعلیم و تربیت فرزندان خود ، به ویژه در خصوص جایگاه تاثیرگذار هنر تئاتر در این میان اطلاع مناسبی ندارند و بیشتر به این هنر به چشم وسیله و ابزاری برای سرگرمی نگاه می کنند.
این اظهارات در حقیقت بیانگر جنبههایی متفاوت از کارکردهای هنرهای نمایشی است که با انتخاب محتوای مرتبط با مسائل تربیتی و اخلاقی و تعلیمی کودکان و نوجوانان و روایت آنها در بستر یک داستان و قصه نمایشی میتواند علاوه بر سرگرمی خانوادهها و فرزندان آنها به شکلی ناخودآگاه شیوههای درست علوم تربیتی را به خانوادهها منتقل کند.
قابلیت های تئاتر در بعد کارکردهای تعلیمی
تا اینجا روشن است که توافقی بر سر ظرفیت های قابل توجه تئاتر در ابعاد تربیتی مخاطبین نمایش ها وجود دارد که از جمله آن ها نقش ارزنده تئاتر در آموزش شیوه زندگی و فردی، رفتار اجتماعی و آموزشی و قانون و مقررات آموزش و پرورش، آموزش اخلاق، تبدیل خواسته ها و ایجاد عادات مفید دارد.
مهسا رهسپار، بازیگر و مدرس تئاتر کودکان اما تاکید دارد که؛ رفتن به سمت تئاتر کودک و نوجوان نیازمند شناخت دانش روانکاوی و روانشناختی است که متاسفانه توجه کمی به این امر می شود. متاسفانه والدین در خانه تنها به جنبه سرگرمی هنر توجه می کنند. همچنین در مدارس، که اگر نمایش در مدارس به اندازه دروس دیگر اهمیت داشت و خانواده ها نگاه مثبتی به این هنر داشتند به پیشرفت کودکان در همه زمینه ها کمک می کرد. آگاهی دادن به بچه ها در خصوص مسائل مختلف موضوع بسیار بااهمیتی است، زیرا کودکی دوران گذار به سوی بزرگسالی است و نهادینه شدن رفتارهای فردی در این سن رخ می دهد. کودک در این برهه میراث دار رفتار و شخصیت بزرگسالان، خانواده و اطرافیان خود است. در واقع مهم این است که ما به عنوان بزرگسالان چه تاثیری روی کودکان خواهیم گذاشت. البته قرار نیست که ما همه کودکان و نوجوانان را علاقمند به تئاتر کنیم و از آنها بازیگر یا کارگردان بسازیم. تلاش ما این است که بتوانیم شهروندان سالم و موفق و انسانهای وارستهای تربیت کنیم.
محمدرضا رهبری نویسنده و پژوهشگر هم در این ارتباط معتقد است؛ اگرچه بستر اصلی نمایش تعلیمی و تربیتی مدارس ومرکز آموزشی است اما این شکل از هنرهای نمایشی در فضاهای غیر آموزشی نیز کاربرد دارد. از جمله یکی از مهمترین فضاهای قابل به کارگیری خانه، آن هم توسط پدر و مادر است. اما چگونه؟ یادگیری شاد و به دور از سختی و تلخی از جمله آرزوهای کودکان است که معمولآ به دست نمیآید، مگر اینکه والدین آگاه باشند تربیت باید در عمل و غیرمستقیم باشد و یکی از بهترین راهها که امکان این کار را میدهد، نمایش و بازیهای نمایشی است. این روش در تحول ذهنی کودک و پرورش خلاقیت و مهارت او بسیار موثر است. باید بدانیم تئاتر اگر چه هنری فرهنگی و روشنفکرانه است ولی دارای گونههای کاربردی و تربیتی نیز هست و نباید تئاتر را تنها منحصر به سالنهای تئاتر و یا مراکز آموزشی دانست.
تئاتر کودک و نوجوان؛ بستری شاخص در مقولۀ تعلیمات اجتماعی
چگونه می توان صحنۀ نمایش یا هر مکان قراردادی دیگری برای اجرای نمایش ها را به عرصه بده بستان ها تفاوت ها در ادراک اجتماعی انسان ها تبدیل کرد؟ یا چطور می شود قواعد بنیادین هنر نمایش را به عنوان رسانهای که زنده ترین و نزدیک ترین ارتباط ها را در دو وجه اثر هنری و مخاطب دنبال می کند به سود تفاهمی عمیق میان آنها کنار گذاشت؟ این تنها بخشی از پرسش هایی است که شاید در ابتدای امر ذهنیت تولیدکنندگان تئاتر در این حوزه ها را در بر می گیرد و به دغدغه ای جدی برایشان تبدیل می شود. حوزه تئاتر کودک و نوجوان به عنوان یک بستر اجتماعی شاخص در مقولۀ آموزش و تعلیمات اجتماعی، در کنار ترکیب های جمعیتی دیگر که به واسطة نشانه گذاریهای خاص در دانش اجتماعی شناخته می شوند، همواره به عنوان زمینهای قدرتمند در پی گیری کارکردهای آموزشی و تربیتی مورد توجه فعالان این عرصه قرار گرفته و تجربه های متعددی حول این کارکردها شکل گرفته است.
سخن آخر اینکه هرچند متاسفانه هنوز نزد مسولان آموزش و پرورش ما و پدران و مادران مزایای تئاتر و به ویژه تئاتر تعلیم و تربیتی شناخته نشده ولی آنچه ضرورت دارد این است که با اطمینان بیشتری کودکانمان را با تئاتر آشنا کنیم و اطمینان داشته باشیم تئاتر رسانه ای قدرتمند در پرداختن به مسائل روانشناختی و تربیتی و آموزشی محسوب می شود؛ و شاید یادآوری این نکته به والدین و مربیان که در حقیقت آن ها هم مخاطب آنچه هستند که تئاتر درباره کودکان میخوانیم.