نگاهی به «تئاتر کاربردی» بهعنوان ابزار قدرتمند ارتباطی و بیانی (بخش هفتم)
تئاتر کاربردی را چگونه ارزیابی کنیم
ایران تئاتر: متن حاضر بخش هفتم از کتاب «تئاتر کاربردی؛ مورد پژوهیهای بینالمللی و چالشهای عملی» است که توسط علیظفر قهرمانینژاد ترجمه و به مناسبت برگزاری دهمین جشنواره بینالمللی تئاتر خیابانی مریوان از سوی انتشارات نمایش منتشرشده است. این مطلب پایان بخش اول کتاب است.
ارزیابی تئاتر کاربردی بستگی به این دارد که کدام الگوی تئاتر کاربردی مورد سنجش قرار میگیرد. اگر کار ارزیابی را آژانسهای بیرونی به عهده بگیرند، عموماً به مقولههای بازدهی و تأثیر توجه نشان میدهند. تعهد مالی یک آژانس بیرونی تعیین میکند که معیارهای موفقیت اساساً در گرو نتایج اهداف اصلی پروژه هستند. مثلاً در یک پروژه تئاتر کاربردی که هدفش ترویج اهدای عضو بود، تعداد برگههای اهدای عضو که توسط مخاطبان امضا گردید میزان موفقیت را معلوم کرد (ساکستُن و میلر، 2006، ص 133ـ132). در جایی دیگر، اجرایی برای آگاه کردن مخاطب از معضلات بیماری سرطان سینه، به جز نقلقولهای بیاعتبار و دست دوم نتایجی برای ارزیابی در بر نداشت (گری و سیندینگ، 2002). پرسش چه چیز را ارزیابی و به همه اعلام کنیم وقتی پیچیدهتر میشود که هدف گروه تئاتر کاربردی برگزاری بحثی اجتماعی مثلاً در مورد چالشهای اجتماع با دانشآموزانی باشد که طبیعتِ جنسی نامتعارف دارند (فرِره، 2007). به قول پل نیومن در اینگونه موارد، ارزیابی میتواند بسیار «گُنگ » باشد.
(نمایش نمیتواند تعلیم دهد، بلکه تخیل را مواجه، گیج و اغوا میکند تا واقعیت را بازآفریند. ادوارد باند، 1996)
برای یک گروه تئاتر کاربردی پرسش مهم این است: چگونه بین حفظ حریم خصوصی و ارزشگذاری، تعادل ایجاد کنیم؟ آژانسهای بیرونی به احتمال زیاد از ادبیاتی حسابگرانه بهره میبرند که بیشتر به بازدهی و تأثیر موبوط است تا به تجربهی هنریِ اجرا. علت آن است که ـ به قول نظریهپرداز اجرا، جان مکنزی (2001) ـ آنان میل دارند «در یک کلام: خروجی را به حداکثر و ورودی را به حداقل برسانند.» (ص81).
مکنزی (2001) برای اینکه ما را یاری دهد تا این مسائل را حل کنیم، کاربرد واژه اجرا را در سه حوزه مجزای جامعه معاصر ـ یعنی فرهنگ، اقتصاد و فناوری ـ دنبال میکند. به باور او اجرای فرهنگی عمدتاً به مسائل کارایی اجتماعی یا عدالت اجتماعی میپردازد؛ به اینکه اجرا چگونه ما را کاملاً به درک خود، دیدن خود، اصلاح خود در رابطه با فرهنگی که ما را دربرگرفته و/یا به تغییر دادن خود فرهنگ از طریق کنشهای اجرایی نائل میسازد (صص54ـ29). مکنزی برآن است که مفهوم پرسشگری در قلب اجرا جای دارد. به هر میزان و هر کجا میتوان آن را یافت و بهکار بست.
نظریه اجرای مکنزی با نام کارایی اجتماعی به ما امکان میدهد تا در تئاتر کاربردی، ادبیات ارزیابی را به کارایی یک فرایند و نه به بازدهی و/یا تأثیر یک مداخله محدود کنیم. کارایی در لغت به معنی «توانایی» است و بالطبع نسبت به حیطه بازدهی اقتصادی و تأثیر فناورانه، بستر مناسبتری برای ارزیابی است (صص81ـ55، 130ـ106).
(کارایی به معنای توانایی ایجاد تأثیر یا نتیجه مطلوب است. کلارنس، بارنهارت، 1965، ص 264)
یکی از مناسبترین راهبردهای ارزیابی که نسبت به کارایی اجتماعی از جایگاهی فلسفی برخوردار است، «ارزیابی فکری » است (مورگان و ساکستُن، 1987، ص198). «ماهیت ارزیابی فکری این است که خارج از نمایش و از این رو خارج از مدت زمان نمایش روی میدهد ... نمیتواند ماهیت تجربه نمایش را تغییر دهد، اما جزو پیامدهای آن محسوب میشود» (ص198). این رویکرد بیشتر با پرسیدن سؤالهای بهتر به جای یافتن پاسخهای «درست» سروکار دارد (مورگان و ساکستُن، 1995/2006). جکسُن و لئو آلاجِم (2004) از همین اصل پیروی میکنند وقتی مشارکتها و واکنشهای تماشاگران و آن چیزی را ثبت میکنند که در دراز مدت از یک قطعه تئاتر آموزشی در مورد بارداری در سن نوجوانی به یاد میماند (صص230ـ225) . پرِندرگَست (2008) مجموعه سؤالاتی را برای تماشاگران و اجراگران طرح کرده تا از آنها بهعنوان رهنمودهایی برای پردازش تجربههای تئاتری بهره بگیرند. دو نمونه از آنها عبارتند از:
• این اجرا چه پرسشهای جدیدی در [ذهن] من ایجاد میکند؟
• این پرسشها چه تغییری در بودن من در جهان ایجاد میکنند؟
راهبردهای ارزیابی تئاتر کاربردی باید مکان محور باشند و به مشارکتکنندگان ـ بازیگر و تماشاگر ـ بسیار بها دهند. بنابراین ارزیابی در تئاتر کاربردی به جای «چگونه تفسیرمی شود» عمدتاً معطوف است به «چه چیزی تفسیر میشود، گرچه نمیتوان موفقیت اجراهای تئاتر کاربردی را به لحاظ کمّی اثبات کرد» (ساکستُن و میلر، 2006، ص 135ـ134). در ارزیابی کیفی به جای سنجش علل توفیق یا شکست یک اجرا، به تأثیر و تأثر بیشتر آن بر افراد و اجتماعات میپردازند.
نکات راهنما برای یک تئاتر کاربردی مؤثر چیست؟
بهعنوان روشی بسیار مفید پیشنهاد میکنیم که پیوسته از واکنشهای خودنگرتان یادداشت بردارید تا با خواندن آن بتوانید سفرهای اکتشافی خود را دنبال کنید. همچنین دعوت میکنیم با ثبت کردن آن فنون و راهبردهای عملی تئاتر کاربردی که همسو با علایق و تجربههای یادگیری شماست، یک «دفترچه راهنمای عملی» درست کنید. درضمن، خواهید دید که بسیاری از موردپژوهیهای ذیل، چهار اصل را که برای تجربهای مؤثر لازماند، مطرح میسازند. فصل آخر این کتاب این اصول را با تفصیل بیشتری بررسی میکند. در اینجا پرسشهایی راهنما را در رابطه با این چهار اصل با شما طرح میکنیم تا هنگام تأمل بر خوانش موردپژوهیها، به آنها فکر کنید:
1. مشارکت. فرایندهای اشتراکی و تعاملی که اجراگران و تماشاگرانشان را درگیر موضوع میکنند تا چه اندازه برای انجام تجربهای مؤثر تعیینکنندهاند؟ چگونه بفهمیم که توجه به کیفیت مشارکت میان تسهیلگران و بازیکنان یک اجتماع به اندازه توجه به کیفیت مشارکت تماشاگران بر صحنه نمایش مهم است؟ چقدر روابط قدرت در مورد کل عناصر مشارکتی یک فرایند تئاتر کاربردی مهم است؟ این روابط چگونه آشکار میشوند و شکل تعاملی دائمی پیدا میکنند؟
2. زیباییشناسی. همان کیفیتهای اثر هنری است که برای ما قابل تشخیص و ارزشگذاری است. مثلاً اینکه چگونه یک اجرا حواس پنجگانه (شنوایی، بینایی، بساوایی، بویایی و چشایی) ما را درگیر میکند و لحظههایی از زیبایی، هماهنگی، استعاره/نماد، معرفت و حیرت را به نمایش میگذارد و از عناصر تئاتر (تمرکز، تنش، دیداری/شنیداری، تاریکی/ روشنی، حرکت/سکون) بهره میگیرد [واگنر، 1976، ص158ـ147]؟ چگونه مکان هر پروژه تئاتر کاربردیِ مفروض، بر انتخاب زیباییشناختی/ هنری مشارکتکنندگان و ارزشهایی که تماشاگران از اثر میسازند، مؤثر واقع میشود؟
3. اصول اخلاقی/ امنیت. نخستین اصل تئاتر کاربردی این است: «آسیب نرسان». چگونه درک بهتری از آن مرزهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی پیدا کنیم که در انجام کار خود میتوانیم در محدوده آنها جولان دهیم؟ چگونه در اجتماعاتی فعالیت کنیم که با کار ما آشنایی ندارند و اهمیتی به آن نمیدهند؟ از چه شیوهای بهره بگیریم که اجتماعات یا گروههای مردمی را یاری دهد تا رویدادهایی خلق کنند که مستقل و مبتنی بر اصولی باشد که مطلوب کل گروه است؟ حاصل یک مداخله تئاتر کاربردی چیست که باعث فکر و عمل بیشتر در یک اجتماع میشود؟
4. ارزیابی. این معضل بزرگ فعالان هنر و تئاتر کاربردی است که خود شما شاید تا اینجای کتاب به آن پی برده باشید. چگونه میتوانیم برنامهای بریزیم که ماهیتی درحال تکوین و نه از پیش تعیینشده داشتهباشد؟ چگونه میتوانیم فراوردهای را تضمین کنیم؟ چگونه میتوانیم یادگیری را بسنجیم؟ چه جدول زمانی را میتوانیم بهصورت واقعبینانه پیشبینی کنیم؟
با مرور نمونههای هر فصل کتاب، با انواع و اقسام راهبردهایی آشنا میشوید که به جای بازدهی، کارایی یک پروژه تئاتر کاربردی را افزایش میدهند. همچنین متوجه خواهید شد که چقدر به چالشهایی که این چهار اصل بهوجود آوردهاند ـ بویژه به راهبردهای ارزیابی و خروج تئاتر کاربردی ـ کم توجهی شدهاست. مطالعه و تجربه همزمان شما را یاری میدهد تا دریابید چرا و چگونه میتوانید به این مسائل بپردازید.
خلاصه
با این بررسی اجمالیِ تجربه تئاتر کاربردی، به درکی از پیچیدگیها و تنوع تجربههایی رسیدید که این حوزه را شکل دادهاند. حال شما با پیشزمینهای آشنا شدهاید که میتوانید موردپژوهیهای کتاب را با آن مقابله کنید. همچنین از چیزهایی آگاه خواهید شدکه تئاتر کاربردی را به رشته خاص و ارزندهای برای تجربهکردن بدل میکند.
(آنچه در جوامع تکثرگرا معنی شهروند خوب میدهد، پر از ابهام و تناقض است و به واژگان سیاسی احیاشده و برداشت تازهای از شهروندی رادیکال نیاز دارد. هلن نیکُلسِن، 2005، ص20)
پرسشهایی برای تأمل و بحث
1. به اجتماع خود بنگرید و ببینید تئاتر کاربردی در کجا روی میدهد؟ درکجا و توسط چه کسانی میتواند روی دهد؟ چه گروههای اجتماعی میتوانند از یک پروژه تئاتر کاربردی بهرهمند شوند؟
آیا تجربهای از نمایش کاربردی (در مدرسه، اردوگاههای تابستانی، عبادتگاهها و مانند آن) دارید؟ بین نمایش کاربردی و تئاتر کاربردی چه فرقی قائل میشوید؟
فعالیتهای پیشنهادی
1. مکان مناسبی که فکر میکنید میتوان در آن یک پروژه تئاتر کاربردی راهاندازی کرد را در اجتماع خود انتخاب کنید. [این پروژه] درخدمت چه کسانی خواهد بود؟ چه کسانی مشارکت میکنند؟ تماشاگران متشکل از چه کسانی هستند؟ منجر به چه نوع آگاهیای میشود؟ در یک پاراگراف خلاصهای از پروژه را که شامل اطلاعات فوق است، بنویسید. جزوه، بروشور و چیزهای دیگر مربوط به آن را ضمیمهاش کنید.
2. چه دانش و تجربههایی موجب آمادهسازی یک کنشگر تئاتر کاربردی به بهترین شکل ممکن میشود؟ تقویم درسی دانشگاه یا دانشکدهای را بررسی کنید و دورههایی را که شما (و گروهتان) ضروری یا مناسب میپندارید، فهرست کنید.
منابع بیشتر
Bray, E. (1991). Playbuilding: A guide for group creation of plays with young people.
Paddington, NSW: Currency.
کتابی تأثیرگذار در مورد نمایشسازی از پایان به آغاز که پر از مثالهایی از انواع مختلف متنهای نمایشسازی شدهاست.
Lamden, G. (2000). Devising: A handbook for drama and theatre students. Abingdon, UK: Hodder & Stoughton.
یک راهنمای عملی منظم و در دسترس که به پرورش مهارتهای ابداع میپردازد.
Rohd, M. (1998). Theatre for community, conflict & dialogue: The Hope is vital training manual. Portsmouth, NH: Heinemann
یک راهنمای عملی بسیارخوب برای کار با گروهها، بویژه برای اعتمادسازی و خلق قصه.
Sternberg, P. (1998). Theatre for conflict resolution: In the classroom and beyond. Portsmouth,
NH: Heinemann.
فعالیتها و بازیهای طراحی شده برای یاد دادن مهارتهای ارتباطی مؤثر، حل مسئله، فنون تعامل و احترام به تفاوتها.
Weigler, W. (2001). Strategies for playbuilding: Helping groups translate issues into theatre.
Portsmouth, NH: Heinemann.
پر از ایده برای کار با گروهها برمبنای تجربه زیاد ویگلر در حوزه تئاتر اجتماع بنیاد. شامل سیاههها و جزوههایی که به تسهیلگران کمک میکند تا مشارکتکنندگان را در فرایندهای تصمیمگیری راهنمایی کنند.