حیدر رضایی کارگردان در مصاحبه با ایران تئاتر عنوان کرد:
هشت معجره نذر امام رضا در شهادت ترابیان را روایت می کند
کارگردان نمایش «هشت » در مصاحبه با ایران تئاتر از دغدغه خود برای ساخت این اثر می گوید .
نمایش «هشت» به کارگردانی حیدر رضایی از ۲۳ دی تا سهشنبه 5 بهمن همه روزه بهجز شنبهها ساعت 18:30 در تماشاخانه ماه حوزه هنری به روی صحنه می رود. داستان این نمایش، مستند و بر اساس قصه ی زندگی شهید «محمدحسن ترابیان» نوشته شده است. مالک آبسالان، مرجان قاسمی، حیدر رضایی، میثم پیرزادی از بازیگران این نمایش هستند.حیدر رضایی نویسنده و کارگردان این نمایش در مصاحبه با ایران تئاتر از دغدغههای خود برای ساخت این نمایش می گوید.
-دلیل اصلیتان برای اجرای این نمایش چه بود ؟
دلیل اصلی من برای ساخت این نمایش ملموس بودن جریان هشت سال دفاع مقدس است.چون اکثر بچههای گروه از مهاجرین ایلام هستند و این کار دغدغه ما بوده و هست.
فضای کار را از حالت شعارزدگی دور کردهایم و نمایش فضایی واقعبینانه و کمیک دارد. این اثر برای تماشاگران تلخ و کلیشه نیست.بازیگران بسیار خوب و مستعدی در این کار با ما همکاری میکنند که همچون گنجهایی گمشده هستند.دکتر «قطبالدین صادقی» بعد از دیدن نمایش گفت :«از بازی ؛ بازیگران بسیار لذت بردم.»
-آیا این اثر را برای جشنواره خاصی آماده کردید؟
خیر . این کار بنا به درخواست حوزه هنری آماده شده است و تاکنون به هیچ جشنوارهای نبردیم البته با آقای زارعی دبیر جشنواره بسیج صحبتهایی داشتیم که احتمال این کار را برای جشنواره بسیج بندرعباس بفرستیم.
-داستان نمایش هشت روایتی از زندگی محمدحسن ترابیان است . این رویات چگونه شکل گرفت؟
زوجی پس از معالجههای بسیار با توسل به امام رضا صاحب بچه میشوند.پسرشان در تاریخ 42/8/8 به دنیا میآید .بنابراین خانواده پس از تولد کودک(محمدحسن ترابیان) نذر میکنند که هرسال در تاریخ تولد پسرشان پابوس امام رضا بروند .تا اینکه در سال 61 ، ترابیان بین انتخاب یک عملیات و انجام نذرش در دوراهی میماند. او پیش از آماده شدن برای عملیات به مادرش میگوید :«من برای ادای نذرم بازمیگردم اگر بازنگشتم حلالم نکنید .»اما در جنگ به شهادت میرسد .
در تاریخ 83/8/8 وقتی خانواده برای گرفتن پیکر پسرشان به ایلام میروند به آنها میگویند که پیکر فرزندتان اشتباهی به مشهد رفته است .گویا خواسته یا ناخواسته نذرشان ادا شده بود.
این داستان مستند را خودم دنبال کردم و سعی داشتیم که در کل اجراها از داستان شهید منحرف نشویم و با فضای کمیک جلوی خستگی تماشاگر را بگیریم.
-تئاتر متاثر از شرایط اجتماعی جامعه خود است، به نظرتان اجرای نمایش هشت در شرایط کنونی چه توجیهی می تواند داشته باشد؟
اولین دلیلم این بود که ما جنگزده و جنگدیده هستیم .برادرم در جنگ مفقودالجسد شد و با گذشت سالها هنوز خبری از او نداریم.ما هرگز شهادت را در اولویتهای بعدیمان قرار نمیدهیم .شاید مسائل جنگ در پایتخت کمرنگ باشد اما آثار جنگ در شهرهای مرزی هنوز رخت بر نبسته است. من در تمام فضاها کار میکنم اما چون حوزه از ما چنین نمایشی خواست و این مسئله هم دغدغه من بود ؛این کار را انجام دادم . تاکنون مخاطبان «هشت» از فضا و سبک کار راضی بودند .
-ایده اولیه این نمایش از کجا به ذهنتان رسید ؟
داستان زندگی این شهید را من در روزنامه خواندم و تصاویری از خانوادهاش در تلویزیون دیدم .حقیقتاً هر بار به این داستان فکر میکردم اشک در چشمانم جمع میشود.ازنظرم این مسئله که جوانی پس از 22 سال وفای به عهد میکند و جسدش به مشهد میرود بسیار عجیب است .من با این مسائل زندگی میکنم .حدود 3 سال روی این نمایشنامه کارکردم که عاقبت با مشاور استادها به اجرایی رسیدم که فکر میکنم موردقبول واقع شده است .
-شیوه تمرینها و رسیدن به نمایش «هشت» چگونه بوده ست؟
برای این کار ما 3 ماه تمرین داشتیم .قبلاً هم آن را آماده کردیم اما حس میکردم آمادگی لازم را ندارد و شعاری شده است ؛ بنابراین کار را به مدت یک سال تعطیل کردیم و هماکنون نمایشی اَلَک شده داریم که بازخوردهای خوبی داشته است.
من از تماشاگران و به خصوص همکاران و تئاتریها دعوت میکنم ما را حمایت کنند . ما نیازمند چشمانی هستیم که آثارمان را ببینند و بدون آنها عمل ما آب در هاون کوبیدن است .چشمانتظارتان هستیم که ببینید ،نقد کنید و نظر بدهید چون ما از حضور شما لذت میبریم.
گفت و گو از آزاده شفیعی