نگاهی خودمانی به نمایش «برلین محمد یعقوبی» کاری از آریان رضایی
به عمل کار برآید به سخندانی نیست
ایران تئاتر- حسین سینجلی: نمایش «برلین محمد یعقوبی» نمونهای موفق از تئاتر شورایی است زیرا بی هیچ حرف اضافهای سوالی که در دل اجرا برای مخاطب مطرح میکند سوالیست برای اقشار مختلف جامعه.
راستش نوشتن درباره عمقِ تاثیرگذاریِ تئاتر علاوه بر اینکه شاید موضوعی تکراری به نظر برسد در حوصله این سطور نیز نمیگنجد. ضمن اینکه پیش از این اساتید هنر نمایش و هنرمندان مطرح تئاتر در اینباره، به بهترین شکل ممکن بسیار گفته و نوشتهاند. اما به عنوان کسی که سالهاست تئاتر را به طور جدی دنبال میکنم ضروری دیدم مسئلهای را که پس از تماشای نمایش «برلین محمد یعقوبی» کاری از آریان رضایی با بازی رویا دعوتی و محمدهادی عطایی، بیش از پیش و به طور عینی برایم هویدا شد را با شما در میان بگذارم.
به طور طبیعی طی این سالها تا جایی که ممکن بوده با مکاتب، شیوهها و متدهای مختلف تئاتری دنیا، منجمله تئاتر شورایی و ویژگیهای آن بسیار خوانده و شنیده و البته بعضی از آن ها را نیز در عمل تجربه کردهام. اما خودمانی بخواهم بگویم اینست که با وجود اینکه پیش از این بارها به تماشای تئاترهای شورایی نشسته بودم اما ظاهرا می بایست «برلین یعقوبی» را میدیدم تا در عمل متوجه تاثیرگذاری و کارکردهای عمیق این نوع از تئاتر بر مخاطب که پیش از این تنها در حد تئوری شنیده بودم، بشوم.
نمایش «برلین محمد یعقوبی» اگرچه عنوانِ بهتری میتوانست داشته باشد، منهای بازی خوب بازیگرانش آنچه آن را متفاوت میکند چیزی نیست جز انتخاب دقیق و درست موضوعی که برای گفتگو به میان میآورد. مسئلهای که امروزه به نوعی تبدیل به یکی از بحرانهای اجتماعی ما شده یعنی روابط زناشویی و زندگی مشترک.
به بیانی دیگر اگر بپذیریم که تئاتر شورایی؛ تئاتریست مردمی برای دموکراتیزه کردن روابط اجتماعی که به سرکوب، سرکوب شده و سرکوبگر میپردازد و مسئله و دغدغه اصلی آن ترغیب به گفتگو و توانمندسازی اقشار مختلف جامعه و از انفعال خارج کردن شهروندان به شکلی غیرمستقیم و در قالب فرم است، پس بیشک میتوان با شناسایی نیازهای روانی جامعه امروزی ایران، به ویژه مسائلی که شاید بیش از دیگر موراد مورد مناقشه باشد، با بهرهگیری صحیح از این متد کاربردی و تاثیرگذار با کمترین هزینه به نتیجه دلخواه رسید.
بنابراین بیراه نیست اگر بگوییم که رمز موفقیت تئاتر شورایی و تاثیرگذاری آن، نه صرفا طرح مسئله و پرداختن به آن، بلکه چه و چگونگی طرح مسئله است.
مخلص کلام اینکه نمیدانم چرا زمانیکه از پلاتو اجرای تئاترشهر بیرون میآمدم یاد این ابیات شیخاجل افتادم که میفرماید:
حاصل عمر تلف کرده و ایام به لغو/ گذرانیده، به جز حیف و پشیمانی نیست
سعدیا گرچه سخندان و مصالح گویی/ به عمل کار برآید به سخندانی نیست