گفت وگو با فاطمه علیحسینی کارگردان نمایش اتاق
شخصیت های آثار پینتر ریتم خاص خودشان را دارند
ایران تئاتر:یک زن پا به سن گذاشته در هزار توی اتاقی در یک مجتمع مسکنی قدیمی و پر از اسرار و ایهام دچار بحران های زیادی می شود. این مسئله بن مایه اصلی نمایش اتاق نوشته هارود پینتر بزرگ و به کارگردانی فاطمه علی حسینی است .
رزشخصیت اصلی نمایش زنی است که همراه همسرش دراتاق اجاره ای زندگی می کند. او درشرایطی قرار می گیرد که مدام فشارهای بیرونی براو وارد شده واین حالت زمانی شدت می گیرد که این تنش ها به عنوان عاملی تهدید کننده درجهت نابودی او حرکت می کنند ودر پایان رز را می بینیم که دراین تیرگی و اضطراب و تشویش تهدیدکننده ای فرورفته وازپای در می آید. نکته مهم دیگر نمایش نقش مکان برعملکرد وکنش شخصیت ها است.اتاق نخستین نمایشنامه هارولد پینتر، نمایشنامهنویس انگلیسی است که نشان از شروع به کار یک نمایشنامهنویس متبحر و صاحب سبک داشت. پینتر که پیشازاین بیشتر درزمینهٔ بازیگری فعال بود به درخواست یکی از دوستانش این نمایشنامه را نوشت و پس از جلبتوجه، تماموقت و انرژی خود را معطوف به نوشتن کرد. اتاق نخستین بار در ژوئن ۱۹۶۰ در کلوپ نمایشی عامپسند اجرا شد. در این اثر ایجاز در دیالوگها و فضای سیاه بیرون و ایهام شخصیت آدمها در ایجاد فضای ناامنی مثبت و کارا عمل میکنند که در طول داستان این اضطراب به مخاطب منتقل میشود و یک ترس و نگرانی پنهان را به متن وارد میکنند و مخاطب با انبوهی از سؤالهایی که درانتها برایش بیپاسخ میماند مواجه میشود. رز انگاری محیط بیرون مدام اتاق محل زندگیاش را هدف قرار داده تا آسودگی و راحتی خیالش اورااز بین ببرد و آشفتگی را به او منتقل میکند. نمایش اتاق در سالن قشقایی هر شب ساعت 21:15 در مجموعه تئاتر شهر اجرا میشود. مرتضی اسماعیل کاشی، رؤیا میرعلمی، رحیم نوروزی، الهه شه پرست و فرشید ترابی بازیگران نمایش هستند و دیگر عوامل نمایش اتاق عبارتاند از: مدیر تولید، دستیار کارگردان و برنامهریز: علی نصر، آهنگساز و طراح صدا: آرمین خیردان، طراح گریم: ماریا حاجیها، طراح صحنه و لباس: شیرین حسینی، طراح پوستر و بروشور: مهدی دوایی، مشاور رسانهاى و مدیر روابط عمومی: سارا حدادی (مکث)، فضای مجازی: امیرحسین فاضلی، عکاس: طیبه نصراللهی . با فاطمه علی حسینی کارگردان جوان نمایش اتاق درباره اجرای نمایش گفتوگویی انجام دادهایم.
با توجه به اینکه نمایش اتاق پروژه پایاننامه تحصیلی شما بوده است ، آیا اجرای آثارپینتر بهعنوان یک دغدغه جدی برای شما مطرح بود؟
چهار سال قبل بر اساس نمایشنامهای از پینتر نمایشی را دیدم و تحت تأثیر قرار گرفتم . به همین دلیل برای پایاننامهام به سراغ پینتر رفتم و هرچه بیشتر مطالعه و پژوهش در مورد پینتر انجام دادم از انتخابم و توجه ام به نمایشنامه اتاق رضایت بیشتری پیدا کردم .
اجرای نمایشهایی از پینتر به دلیل پیچیدگی زبانی و روایی آثارش برای یک کارگردان جوان دارای چالشهای زیادی است؟
همین چالش انگیزهام را برای انتخاب متن پینتر دوچندان کرد و دوست داشتم نقاط مبهم و تاریک اثر پینتر را برای خودم روشن کنم .
به چه دلیل از میان آثار پینتر به سراغ متن کمتر نامآشنای اتاق رفتید؟
اتاق جزو کارهای پینتر است که در ایران روی صحنه اجرا نشده است . به نظرم اتاق کاملترین اثر پینتر محسوب میشود . برای اینکه بتوانم هرکدام از شخصیتهای نمایشنامه را بهتر بشناسم . رجوعی به کارهای دیگر پینتر هم داشتم.
در متن اصلی نمایشنامه رز زنی شصتساله توصیفشده است. اما در نمایش شما رز زنی جوان و زیبا است و در مقابل هم برت مردی پنجاهساله توصیفشده که در نمایش شما تبدیل به یک پیرمرد ایستا و فرتوت شده است ؟
نمیخواستم برت پیرتر به نظر برسد و با ماریا حاجیها طرح چهرهپردازی نمایش چند روز قبل دراینباره صحبت میکردم . ایشان هم میگفت برت پیر نیست و چون موهایش بور است این حس پیری را منتقل میکند . شخصیتهای پینتر بهزعم من ریتم خاص خودشان رادارند .ریتم برت همریتم کند و آهستهای است و علت چنین کندی به دلیل سرعت نوع تفکر کردنش است و بافکر کردن و با مکث حرف میزند و یا اکتی بروز میدهد . بهنوعی نسبت به سایرین دیرتر به حرفها واکنش نشان میدهد .
اما در نیمه اول نمایش برت هیچ دیالوگی ندارد و صرفاً آدمها را نگاه میکند و یا روزنامه میخواند و قهوهاش را میخورد؟
موقعی که صاحبخانه به اتاق برت و رز میآید و میگوید وانت شماها را دیدهام و چه وانت زیبا و خوبی است و دیدم با چه عشقی وانت را از سرملی هوا با پوشش مناسب حفظ کردید . بازهم واکنش جدی نشان نمیدهد . انگاری برت یک دیلی و مکثی در بروز واکنش دارد .
در نیمه دوم نمایش و بعد از آمدن به خانه تبدیل به آدم دیگری میشود و پرهیجان مرتب از رانندگی و ماشینش صحبت میکند ؟
یکجورهایی پینتر آمده و شاعرانگی و ایجاد شوک را در توسط آدمی که حرف نزدنش در نیمه ابتدایی برای مخاطب سؤالبرانگیز بوده را سروشکل میدهد . صحبتهای برت درباره توصیفی از تصادفی است که در حین رانندگی داشته است و یکجورهایی هویت انسانی برای وانتش قائل است و برای ماشینش از کلمه هی ( مرد) و برای ماشین تصادف کرده از واژه شی ( زن) بهره میبرد .
آیا ماشین مهمترین چیز در زندگی برت است؟
یکجور دلخوشی زندگیاش محسوب میشود .
حتی از زنش هم برای او اهمیت بیشتری دارد؟
همینطور است و به ماشینش اهمیت بیشتری قائل است . علیرغم مراقبتهای دلسوزانه زنش فوکوس و توجهش به ماشینش است و تکرار میکند ماشینم من را برد و سالم برگرداند . در آخر هم میبینیم برت ماشینش را بارز یکی میکند و ماشین دیگری که با او تصادف داشته با رایلی یکی میکند و میگوید من راه خودم را میرفتم ، آنها از مسیر خودشان خارج شدند و من با ماشینم به آنها کوبیدم وهم زمان هم بهصورت عملی هم با رایلی درگیر میشود و او را چند باری محکم به زمین میکوبد .
گفتوگو از احمد محمد اسماعیلی