شنبه در تالار مولوی اتفاق افتاد
جلسه نقد و بررسی نمایش«مفیستو»
ایران تئاتر:شب گذشته پس از اجرا نمایش «مفیستو» ، نشست تخصصی این نمایش با حضور عوامل و منتقدان در سالن مولوی برگزار شد.
به گزارش ایران تئاتر نشست تخصصی نقد و بررسی نمایش «مفیستو» بیست و یکم مرداد با حضور کارگردان و عوامل این نمایش و توسط محمدرضا خاکی ، رضا آشفته و صمد چینیفروشان در تماشاخانه مولوی برگزار شد.
در ابتدای جلسه مسعود دلخواه دراماتورژ و کارگردان نمایش «مفیستو» پس از تشکر و قدردانی از حضور مردم در رابطه با این اثر گفت : «هر اثر نمایشی هرچند هم کامل باشد هرگز بی نقض نخواهد بود ، بنابراین خودمان هم میدانیم که نمایش ما نقصهایی دارد و در تلاشیم که این عیبها را توسط منتقدها رفع کنیم تا در اجراهای بعدی این مشکلات وجود نداشته باش . منتقد پل ارتباطی بین تماشاگران و کارگردان است . با توجه به اینکه این اثر مورد استقبال قرار گرفت بایستی برای اجراهای بعدی آن را عاری از مشکل کنیم.»
وی در رابطه با شیوه انتخاب عوامل و متن این نمایش ادامه داد:« رمان مفیستو اثر کلائوس مان است که یکی از اقتباسهای آن توسط آرین منوشکین نوشته شده است . این نمایش ازنظر بعد هنری ، تاریخی و سیاسی برای من چشمگیر بود و جمعیت زیادی را میطلبید ، با توجه به اینکه میخواستم از دانشجویان زیادی در این اثر استفاده کنم این متن را انتخاب کردم.با توجه به اینکه انتخاب بازیگر توسط فراخوان شکل گرفت ؛ با دانشجویان بااستعدادی آشنا شدم که هرکدام از آنها تجربههای مختلفی داشتند و ترکیبی از رنگهای مختلف در یک نقاشی منظم شدیم.»
صمد چینی فروشان :موسیقی یکی از نقاط قوت این نمایش است
صمد چینیفروشان در رابطه با نمایش نقد خود را اینگونه ادا کرد :«چند مسئله در این نمایش مرا تحت تأثیر قرارداد و باعث شد این نمایش را سه بار ببینم .دامنه ریتم و تمپو این نمایش بسیار نامحدود است و موسیقی یکی از شیوههای خوب برای تأثیرپذیری بیشتر ان بود.موسیقی و سرود جمعی توسط بازیگران باعث افزایش حس همذات پنداری در تماشاگر میشود .ازنظر متن بایستی گفت فضای پر تنش پس از جنگ جهانی بسیار بالابود و انتخاب یک گروه تئاتر و نشان دادن دنیای ذهنی افراد این گروه تئاتر باعث میشود تا این تشکل و گروه موفق ؛ آرامآرام از هم میپاشد و همهچیز نابود میشود. مفیستو نیز نماینده آلمان و از هم پاشیدگی این گروه است. دنیای پس از جنگ را با یک گروه تئاتر بهخوبی نشان داده شد.تغییراتی که دلخواه در متن ایجاد کرده و ما بهصورت معکوس در ریتم این نمایش و دنیا قرار میگیرم ، تمامی مفاهیم تئاتری را در دل یک موسیقی نشان دادن باعث میشود تا قوت گروه بیشازپیش رخنمایی کند. استفاده از این متن جسارت میخواست و دلخواه این کار را بهخوبی انجام داد.»
محمدرضا خاکی:انرژی این نمایش تماشاگر را غافل از زمان می کند
دکتر محمدرضا خاکی در رابطه با ریتم و زمان ؛ با توجه به اینکه زمان این نمایش نسبت به دیگر نمایشها بیشتر است اما مخاطب کمتر نمیشود که روزبهروز بیشتر میشود ، گفت:«کم کردن زمان تئاتر و بالا بردن ریتم نمایشها یکی از مشکلات مهم در کشور ماست . در کشورهای اروپایی زمان تئاتر حتی به 12 ساعت هم میرسد و تماشاگر با تمام وجود به دیدن نمایش میرود و خسته نیز نمیشود.در زمان گذشته تمام نگاهها به ساعت نمایش در شرق بوده است و برای شرق این آیین زمان زیادی را در برمیگرفت اما اکنون این مسئله متفاوت شده است .مدتی پیشنمایشی دیدم که بدون دیالوگ و در زمان کوتاهی بود اما در تئاتر ما دیالوگ و گفتوگو مهم است ، آن نمایش هیچ حس درستی در من ایجاد نکرد ، بایستی ارتباط با مخاطب را در نظر بگیریم .وقتی بازیگر انرژی خوبی میگذارد ، مخاطب نیز آن را درک کرده و حس میکند.هرآن چه درصحنه باشد بهعنوان این انرژی حساب میشود اعم از آکساسوآور ، بازیگر ، موسیقی و ... که به تماشاگر انرژی میدهد تا پای نمایش بنشیند و خسته نشود.وقتی انرژی خوبی از صحنه به تماشاگر برسد باوجود صندلیهای خستهکننده سالنها ، تا انتهای نمایش از آن استقبال میکند.نمایش مفیستو باعث جلبتوجه تماشاگر میشود و جای امید برای نمایشهای اجراشده این روزها است.»
رضا آشفته :انسان ها در وضعیت ناهنجار جامعه شرور می شوند
در ادامه رضا آشفته منتقد تئاتر در رابطه با شالوده و بنیان نمایش مفیستو اینگونه اظهارنظر کرد: «مفیستو را به دلیل چندلایهای بودن متن و شیوه اجرا از چند منظر میتوان نقد کرد .متن این نمایش ریشهدار است و از فاوست گوته گرفتهشده و تا مفیستو کلائوس مان ادامهدار است.در دورههای بعدی نیز چندین بار تکامل پیدا میکند . در قرن بیستم مسئله فروش روح به شیطان پررنگتر میشود و انسان توسط تکبر و غرور خود را نابود میکند. کلائوس مان نیز بحث فروش روح انسان به شیطان را به شیطان شدن انسان مثال میزند. در تئاترهای امروز هم مسئله متافیزیک فراموش شده و فردگرایی ایجاد شده است . این مسئله در متن و اجرا وجود دارد و دنیای حال را به جهان مردگان مرتبط میکند و در آغاز نمایش ربط مفیستو به دنیا مردگان نشان داده میشود و اینکه چگونه یک بازیگر معمولی تبدیل به یک فرد متکبر و هولناک میشود.برای انسانها فرقی ندارد که در چه جایگاهی باشند تحت وضعیت و فشار جامعه ، شرور خواهند شد و انسانیت را فراموش میکنند.قالب شدن وضعیت جامعه در این نمایش تلنگری است که ما را به این نتیجه میرساند و درواقع به اقتضای زمان و امروزه شکلگرفته است.خواسته و ناخواسته ما با توجه به مواردی که در زندگی دیدهایم آنها را به هم مرتبط میکنیم .نمایشی که این تلنگر را در ذهن تماشاگر ایجاد کند قدرت بالایی دارد .
وجود تراژدی و کمدی در این نمایش بهموازات هم پیش میروند و در یکقسمتی تراژدی قدرت بیشتری به دست میگیرد و این تصادم در حقیقت همان مبحث تلنگر و یادآوری دردهای انسانی است.حال این مسائل در محتوای متن موجود است و از نگاه دیگر باید حواسمان باشد که ما تئاتر میبینیم ، تئاتری که هرلحظه زندگی خودمان را به رخ میکشد ، حال از طریق طنز باستانی باشد یا توسط موسیقی و میزانسن!تئاتری که تفکر و متافیزیک در خود نداشته باشد مشکل بزرگی است و این نمایش محتوا و تصاویر خوبی دارد که جدا از سرگرمی حرفهایی برای پیشرفت در بردارد.هرلحظه از این نمایش تعریف تئاتر است و همهچیز جای خود را دارد . متن و گروه اجرایی بهخوبی هدایتشدهاند و باعث رضایت تماشاگر میشود.»
شیما میرحمیدی:استفاده از پالت در طراحی صحنه مفیستو بهترین گزینه است
شیما میرحمیدی طراح صحنه این نمایش در ادامه گفت :« در ابتدا آقای دلخواه به من گفتند که ازنظر مالی برای اجرا این نمایش مشکلداریم اما بههیچوجه نمیخواهم این مسئله خللی در شیوه اجرا و کست خوب داشته باشد و این مسئله یک مانع بزرگ برای من بود که نتوانم آنگونه که میخواهم خلاق باشم.پس از مدتی توسط پالت و چیدمان آنها به آنچه مدنظرم بود ، رسیدم .استفاده از پالت در این نمایش برایم مورد علاقه شد به حدی که اگر بار دیگر به من بگویند برای نمایش مفیستو طراحی صحنه کن ، از پالت استفاده خواهم کرد.ازنظر طراحی لباس نیز بایستی گفت که به بچههای جوان اعتماد کردم و طراحی را بر عهده آنها گذاشتم »
در پایان نشست مسعود دلخواه از بازیگران و همسرایان این نمایش تشکر کرد.