گفتوگو با مرتضا حقیقت بیان کارگردان نمایش «مزاحم بورخس نشو»
بورخس از زشتی تا زیبایی جهان و عشق
ایران تئاتر: مرتضا حقیقت بیان کارگردان نمایش «مزاحم بورخس نشو» که دومین اثر از رپرتوار اقتباسی گروه «و ناگهان» به سرپرستی روزبه حسینی است عنوان کرد: یکی از دغدغه های اصلی من خشونت علیه زنان است.
رپرتوار سه نمایش اقتباسی از گروه تئاتر «وناگهان» به سرپرستی روزبه حسینی و کارگردانی فاطیما بهارمست،مرتضی حقیقت بیان و صبا آزادی توسط هیئت داوران با ترکیبی خاص و شکلی متفاوت از 22 مرداد تا 13 شهریور ساعت 19 در تماشاخانه انتظامی به صحنه می رود و بهصورت تخصصى به سه نمایش اقتباسى میپردازد که وجه پژوهشى و علمى دارد.
در این رپرتوار هر شب یک داور و در مجموع شش داور، نمایش را تماشا کرده و آرای خود را با جزئیات در فرم تخصصی که برای تک تک اجزای نمایش تعیین شده به هیئت نظارت بر داوری تحویل می دهند. داور هفتم تماشاگران هستند که هر شب فرمی مانند هیئت داوران را پر کرده، به هیات مدیره گروه تحویل میدهند و مجموع آرا تماشاگران یک رای محسوب می شود.
دومین نمایش رپرتوار سه نمایش اقتباسی و ناگهان، «مزاحم بورخس نشو!» به کارگردانی مرتضا حقیقتبیان، از یکشنبه بیستونهم مردادماه به مدت پنجشب به صحنه می رود. علی افشاری، سهیل بابایی و پریسا صنعتکار، در این نمایش نقشآفرینی میکنند. در این رابطه با کارگردان نمایش گفت و گو کرده ایم.
محوریت نمایش «مزاحم بورخس نشو!»، در مورد چیست؟
این نمایش اقتباسی از داستان بسیار کوتاه «مزاحم» از خورخه لوئیس بورخس است. داستان دربارهی دو برادر است که به خاطر یک دختر با هم به مشکلاتی برمیخورند و دچار تنش میشوند.
چه شد که این متن و سوژه را انتخاب کردید؟
ایدهی نگارش این متن را و این که از یک داستان کوتاه بورخس اقتباسی انجام شود، من به روزبه حسینی پیشنهاد دادم. روزبه هم لطف کرد و این متن را برای من نوشت. البته در مدت زمان نگارش متن، من و روزبه حسینی ارتباط پویایی با یکدیگر داشتیم و ایدهها و صحنههای مختلف را با یکدیگر بررسی میکردیم.
هدفتان از اجرای نمایش «مزاحم بورخس نشو!» چیست؟
به نظر من، یکی از رسالتهای اجرای هر نمایشی، این است که زشتیها و زیباییهای جامعهی خودش و دیگر جوامع را نشان دهد. شاید یک لحظه، تماشاچیان فکر کنند که آیا خودشان هم در ایجاد زشتیها و زیباییها نقش دارند یا خیر. البته منظورم این نیست که بخواهیم به کسی آموزش دهیم یا کسی را تربیت کنیم. بلکه همان یک لحظه فکر کافیاست. یکی از دغدغههای شخصی من، خشونت علیه زنان است. طبق آمار 35 درصد از زنان جهان، خشونت علیه خود را تجربه کردهاند و این آمار وحشتناک است. یکی دیگر از دلایلی که باعث شد، این متن را انتخاب کنم، این دغدغه بود.
در مورد نحوهی کارگردانی این نمایش توضیح دهید.
سعی کردم در راستای نمایشنامه با تحقیقاتی که در زمینهی مینیمالیسم داشتم، همه چیز را به آن سمت هدایت کنم و برای ارائهی مفهوم، از متدهای مینیمال استفاده کنم. همانگونه که لودویگ میس وندروهه، معمار و هنرمند مشهور آمریکایی میگوید، کمتر بیشتر است. من تمامی تلاش خود را کردم، با کمترین دکور و کمترین حرکات، تلاش کردم بیشترین بازدهی را از متن و بازیگران بگیرم. تعامل و تفاهم با طراح هم در همین راستا بود. نحوهی کاری من البته اصلا به شکلی نیست که بخواهم همهی حرفها را خودم بزنم. در تمامی مراحل کار، بازیگران در تصمیمگیریها نقش دارند و من شاید فقط تاییدکنندهی نهایی هستم. به شدت معتقد به متد اکتینگ هستم و دربارهی آن بسیار تحقیق کردهام. در این نمایش، سعی کردهام فضا را به سمت نورهای نقطهای و تاریکروشن ببرم.
نحوهی انتخاب بازیگر در این نمایش چگونه بود؟
من و بازیگرهای این نمایش، تقریباً دو سال است که در گروه «و ناگهان» با یکدیگر کار میکنیم. علی افشاری، سهیل بابایی و پریسا صنعتکار، البته خارج از این گروه هم فعالیتهای خود را داشتند، اما در این دو سال، افتخار این را داشتم که با آنان در قالب گروه «و ناگهان» همکاری کنم. من شناخت کاملی نسبت به بازی هر سه نفر آنان داشتم. روزبه حسینی هم اساسا نقشها را برای همین سه بازیگر نوشت.
سخن آخر.
متاسفانه تئاتر ما دارد به سمت چهرهگرایی میرود و به کیفیت کار توجه نمیشود. چهرهسالاری و خرجهای عظیم بیخود در تئاتر ما، مد شدهاست. ما شاهد نمایشهای بسیار بیکیفیتی هستیم که به واسطهی چهرهها اجرا میرود تا فقط پولسازی کند. با این نحوهی عادت دادن مخاطبین تئاتر، شاید جوانان هرگز فرصت اجرا در سالنهای خوب را به دست نیاورند. مگر کسی همچون پیام لاریان عزیز پیدا شود و از گروههای دانشجویی حمایت کند.