در گفت و گو با منتقدان حوزه تئاتر مطرح شد:
نقد در تئاتر و تئاتر در مطبوعات مغفول مانده اند
ایران تئاتر- علی رحیمی: جامعه ما نیازمند تئاتر با کیفیت است و تئاتر با کیفیت زمانی متبلور می شود که منتقدان حرفه ای پای کار بیایند، منتقدانی که بدور از هرگونه حاشیه های محسوس و نامحسوس، مسئولیت اجتماعی خود را مد نظر قرار دهند و در تحقق آرمان واقعی خود تلاش کنند.اما چرا نقد در تئاتر و تئاتر در مطبوعات مغفول مانده اند؟
نقد و نقدنویسی را همواره به عنوان یکی از اصلی ترین مولفه های پویایی و سرزندگی معرفی می کنند. اعتقاد بر این است که برای رشد و تعالی در هر حوزه ای نیاز است تا ذره بین نقد سازنده کارشناسان و صاحب نظران بر پیکره آن خیز بردارد، جریان را به چالش کشد، ضعف و قوت ها را هویدا سازد و در نهایت عصاره ای از هر آنچه مانع پیشرفت و تحول و هرآنچه باعث ارتقا و پیشرفت است نمایان شود. به دیگر سخن آنکه هر حوزه ای با نقد سازنده زنده است.
تئاتر نیز به عنوان یک حوزه فکری مهم در جامعه که نقشی کلیدی در توسعه پایدار فرهنگی و اجتماعی دارد، از این مقوله مستثنی نیست و برای تحول در کنار همه مسائل زیرساختی و روبنایی، نیازمند نقد سازنده است. مسئله ای که به نظر بسیاری از هنرمندان فعال در این حوزه، آنطور که باید بدان اعتقادی ندارند و حتی با طرح این موضوع که تئاتر مهجور است، تئاتر مظلوم است، تئاتر مخاطب ندارد و ... سدی محکمی در مقابل آن ایجاد می کنند.
اما علت چیست؟ چرا این تفکر بر بدنه تئاتر کشور حاکم است؟ منتقدان در القای این موضوع چقدر دخیل هستند؟
وقتی از عباس عبدالعلی زاده از منتقدان مطرح این روزهای تئاتر در خصوص جایگاه نقد در تئاتر پرسیدم، گفت: اصولاً حضور نقد در مواجهه با یک اثر هنری مثل تئاتر است ارتباط مستقیمی در ارتقای سطح کیفی جامعه موسوم به آن دارد. منتقد با ابراز عقیده و انتشار نقد خود بر طیفهای مختلف جامعه تئاتری ازجمله عوامل و صاحب اثر، تولیدکنندگان آثار مشابه، مدیران موثر در تولید اثر هنری از یک سو و مخاطبان حرفهای و مخاطبان عادی تئاتر از سوی دیگر تأثیر مستقیم و غیرمستقیم دارد. در واقع اثر منتقد بر هر دو گروه مخاطبان تئاتر و عوامل تولیدکننده تئاتر تأثیرگذار است.
وی افزود: وقتی یک نمایش به صحنه میرود منتقد با نقد خود علاوه بر نمایان ساختن نقاط قوت و ضعف اثر، سازندگان اثر را با جنبه و وجه دیگری از اثرشان آگاه میسازد که شاید موردتوجه عوامل نبوده ولی در اثر مستتر است. عوامل تولید تئاتر از نویسنده و کارگردان تا بازیگران و دیگر عوامل فنی نمایش با پذیرش نقاط ضعف و قوت خود که در نقد منتقد وجود دارد این امکان را برای خود فراهم میکنند تا روزبهروز آثار بهتری را به روی صحنه ببرند.
اما سوال اینجا مطرح می شود که با این خصوصیت ویژه ای که نقد می تواند در تئاتر ایفا کند، اما چرا این اتفاق می افتد؟ آیا هنوز تعریفی از هنر نقد بر تئاتر کشور مستولی نشده است؟ بار این قطع ارتباط نامیمون را باید بر دوش چه کسانی انداخت؟
از نصرالله قادری از اعضای کانون ملی منتقدان تئاتر و مدیرمسئول فصلنامه نمایش علت را جویا شدم، با یک مثال میزان تعامل میان منتقدان و هنرمندان را تشریح کرد و گفت: ما در کشور مراسمی به نام جشن انجمن منتقدان و نویسندگان تئاتر ایران داریم که همه سال به منظور معرفی برترین های این حوزه برگزار میشود، جالب اینکه در این جشن، تنها بخشی که دیده نمی شود، منتقد برتر است. چون هنوز جایگاه نقد در تئاتر و نقشی که در ارتقای کیفیت آن دارد، تعریف نشده است.
نصرالله قادری با تاکید بر اینکه هنوز جایگاه نقد در تئاتر ملموس نشده است، اضافه کرد: بی شک جهان بدون تئاتر پیشرفت نخواهد کرد. از یونان قدیم تا امروز فرهنگ و هنر به واسطه نقد رشد و شکوفایی کرده اند و بدون آن تئاتر ماندگاری نخواهیم داشت اما متاسفانه ما اصلا نظریه پرداز نقد تئاتر به این مفهوم که تمام زندگی را برای نقد بگذارد، نداریم، چون شرایط آن حاکم نیست.
رضا آشفته منتقد تئاتر و روزنامه نگار روزنامه شرق نیز بخشی از این بار را به دوش منتقدان می اندازد و در این خصوص اعتقاد دارد: منتقد به عنوان متفکر و نظریه پرداز وارد بازی می شود و می تواند در جریان هنری موثر باشد البته این ایفای نقش پیش شرط هایی دارد که باید بدانها توجه کرد.
وی با تاکید بر اینکه یک منتقد باید بدون حب و بغض به آثار هنری بنگرد تا در دراز مدت جریان ساز شود، اضافه کرد: یک منتقد به لحاظ فنی و تکنیکی باید مسلط به تئاتر باشد، زیبایی شناسی تئاتر را بشناسد و از اطلاعات کافی و وافی در خصوص حوزه فعالیتی برخوردار باشد و در کنار همه این مسائل تخصصی، نظر به اینکه یک اثر نمایشی از چندین لایه درونی و بیرونی تشکیل می شود لاجرم وی را به خیلی از علوم رفتاری و اجتماعی مثل جامعه شناسی، روانشناسی، فلسفه، علوم سیاسی و ... نیازمند می کند.
عباس عبدالعلی زاده جهت گیری های فکر منتقدان را به عنوان یکی دیگر از عوامل کاهش اعتبار منتقدان عنوان کرد و گفت: تئاتر کشور نیازمند منتقدی است که با تمام ویژگیهای یک نقد حرفهای اقدام به ابراز عقیده کرده باشد زیرا بارها شاهد این اتفاق هستیم که یک منتقد بر اساس دوستی با عوامل یک نمایش تلاش میکنند یک اثر را بهگونهای دیگر به مخاطب معرفی کرده و یا به دلیل خصومت با موضوع یا عوامل نمایش نقد مغرضانهای را منتشر کند.
وضعیت مطبوعات کشور نیز پای دیگر مسئله مهجوری نقد تئاتر در کشور است. با نگاهی به تعداد منتقدان و نیز تعداد نشریاتی که در حوزه تئاتر نشر مطلب می کنند و در سطحی خردتر نقد تئاتر را نیز در برنامه دارند، نقص در این حوزه به راحتی هویدا می شود.
نصرالله قادری این خصوص می گوید: در کشورهایی که صاحب فرهنگ هستند مسئولان از مطبوعات دفاع می کنند ولی در اینجا ما به رسانه های مجازی بیشتر جذب شده ایم و رسانه های چاپی را از یاد برده ایم. ما در کشورمان فقط یکی دو نشریه اختصاصی تئاتر داریم و این مسئله برکیفیت تئاتر تاثیرگذار است.
مهدی نصیری رئیس کانون ملی منتقدان تئاتر نیز نگاه هنرمندان به تئاتر را نیز تاثیرگذار در این حوزه می داند. وی در این خصوص اعتقاد دارد: اگر بخواهیم تئاتر را از منظر کیفی بالا ببریم نیاز داریم همه حوزه های مرتبط را غنی کنیم و از من منتقد تا هنرمندان و مدیران تئاتر باید در کنار هم و در تعامل با هم باشند.
وی افزود: بی شک هدف همه ما تولید تئاتر با کیفیت است. منتقد زمانی می تواند نقد خوب بنویسد که کار با کیفیت ببیند. ما با این مسئله مشکل داریم. ما قرار است نگاه مخاطب به یک نمایش را جهت دهیم و او به ما اعتماد می کند و لازمه آن دیدن کارهای با کیفیت است.
عباس عبدالعلی زاده نیز در این خصوص گفت: به بیراه نرفته ایم اگر بگویم امروزه گاهی عدم انتشار نقد به نوعی در ارتقاء سطح کیفی تئاتر موثر است. این اتفاق که طنزی تلخ درآن دارد زمانی رخ می دهد که هیچ نقدی درباره یک نمایش منتشر نمی شود که خود نشانگر ضعیف بودن اثر و تعدد نقدهای منتشرشده درباره اثری نشان از اهمیت آن نمایش داشته باشد. البته این قائده نیست اما نمایشی که با عدم اقبال منتقدان روبرو میشود اغلب با عدم اقبال مخاطب هم روبرو است و همین امر باعث میشود عوامل سازنده نگاه جدیتری به اثر خود و کشف نقاط ضعف اثر خود باشند.
بی شک جامعه ما نیازمند تئاتر با کیفیت است و تئاتر با کیفیت زمانی متبلور می شود که منتقدان حرفه ای پای کار بیایند، منتقدانی که بدور از هرگونه حاشیه های محسوس و نامحسوس، مسئولیت اجتماعی خود را مد نظر قرار دهند و در تحقق آرمان واقعی خود تلاش کنند.