انوش معظمی نویسنده و بازیگر غبار :
اگر نقش جای کار داشته باشد ، مثبت و منفی بودنش اهمیتی ندارد
ایران تئاتر:انوش معظمی با نقشهای منفیش در سینما و تلویزیون به شهرت رسید و بدمن جدیدی در دنیای تصویر و سینما ظهور پیدا کرد. معظمی در تئاتر با بزرگان مثل پری صابری، کوروش زارعی و رسول نجفیان همکاری داشته است و در قالب نقشهای رئال و اسطوری نظیر رستم جلوه نیکویی داشته است.
معظمی با ایفای دو نقش به شدت منفور برای ایرانیان ( حرمله و شمر) وارد چالش بزرگی در کارنامه کاریش شده است.این بازیگر در اغلب کارهای داود میرباقری از قبیل «دندون طلا»، «مسافر ری» و «مختار» بازی داشته و در کارهای دیگری مثل «روزی بود روزی نبود» محمد مختاری، «فرشتگاه بر بال آسمان» کاری از محمدرضا آهنج ، مجموعه تلویزیونی «جلال الدین» به کارگردانی شهرام اسدی، نمایشهای «مرغ باران» به کارگردانی پری صابری ، «رستم و سهراب» اثر رسول نجفیان ، «رستم و اسفندیار» به کارگردانی پری صابری، نمایش «حوالی تئاتر شهر» کاری از فرهادی تجویدی، «یک زن یک مرد» کاری از آزیتا حاجیان و تئاتر «ماه معصوم» به کارگردانی کوروش زارعی و «کلاشینکف» به کارگردانی سعید سهیلی حضور داشته است. معظمی درگفت وگو با ایران تئاتر در باره فعالیتهای جدید کاریش گفت : مشغول نوشتن بخش سوم متن نمایش نامه «غبار» هستم که یک کار آئینی و مذهبی است و نمایش نامه در ادامه دو قسمت قبلی «غبار» به کارگردانی آرش مداحیان است که اجراهای بسیار موفقی در تالار وحدت داشته است و بازیگران بزرگی نظیر اردلان شجاع کاوه, میرطاهرمظلومی, شهرام عبدلی, خسروشهراز و جوادزیتونی در آن بازی داشتند و نمایش «غبار» با استقبال گسترده مخاطبین مواجه شد تا جایی که در زمان اجرای نمایش جای خالی در سالن و طبقات مختلف تالار وحدت وجود نداشت و برخی از تماشاگران ایستاده مشغول تماشای نمایش میشدند.این نمایش در اصل به ترویج فرهنگ فاطمی ، ترویج فرهنگ ایثار وغربت حضرت زهرا (س) می پردازد. نمایش آیینی غبار سعی دارد تا با پیوند میان تاریخ وقوع این حادثه ناگوار شهادت با مسایل روز ذهن مخاطب را درگیر ماجراهای دیروز و امروز کند و تلنگری در ذهن ایجاد کند که چه بسا در این زمان هم ممکن است ماجرای سقیفه تکرار شود . این نمایش سطح اثر گذاری موضوعات آئینی و مذهبی بر هنر بهخصوص تئاتر را ارتقا بخشید و توانست بعد از سالها نمایش آئینی را در عرصه تئاتر کشور به جایگاه واقعی خود برساند. این نمایش ترکیبی از پرفورمنس و فرم است.
معظمی درباره فضای داستانی غبار سه گفت : در قسمتهای قبلی نمایش به داستان تحول شخصیت اصلی یعنی (ادیب الممالک) در دیاری تحت عنوان غدیران را روایت میکند که انتخابهای درست و نادرست او که گاه موجب انحرافش از مسیر صواب میشود اما در پایان به مدد ایمان قلبی و توجه به باورهای دینی و اعتقادی به مسیر فلاح بازگشته و به رستگاری میرسد. در بخش نخست هم داستان زندگی شخصی از سرزمین غدیران روایت میشد که وزیر میشود و در ادامه برایش اتفاقاتی رخ میدهد. در این نمایش برشهای کلیدی هم به مقاطع دوران رحلت پیامبر(ص) و در نهایت شهادت حضرت زهرا(س) انجام میشود و در حقیقت بخش سوم غبار تلفیقی از داستان دو بخش قبلیش است و تلاش کردم در بخشی از نمایش به زندگی معاصر در جامعه مان هم بپردازیم و داستان به گذشته و حال در رفت و آمد است و یک جور فضای سیال ذهن در ساختار متن وجود دارد.
وی در مورد بازی خود در غبار 3 عنوان کرد: علاقه زیادی به بازی در آثاری که مینویسم ندارم. اما دوستان اصرار میکنند و ناچار نقشی را در قسمتهای غبار بازی کردهام و دوست ندارم عدهای بگویند خودش هم متن مینویسد و هم در آن بازی میکند. در بخش سوم هم نقش کوتاهی را بازی میکنم.
معظمی در باره همکاریهای درخشان اش با داود میر باقری گفت : داود میرباقری همیشه به من لطف داشته و ما در گذشته همکاریهای خیلی خوبی با یکدیگر داشتیم ایشان از بازیام در مجموعه معصومیت از دست رفته رضایت داشت و در آن نقش بازیهایی با چاقو انجام دادم که جرقه های بازی در نقش حرمله در ذهن میرباقری زده شد و بازیم در این مجموعه به خوبی دیده شد و تلاش میکنم از زیر سایه نقش حرمله خارج بشوم بعد از پخش مختار پیشنهاد بازی در نقشهای از جنس حرمله به من زیاد شد و حتی در یک فیلم مستند برای اجرای مجدد نقش حرمله از من دعوت شد و قبول نکردم و البته در روز رستاخیر در نقش شمر بازی متفاوتی انجام دادم و درویش نخواست چهره زشت و کریه ای از شمرنشان بدهد و به لحاظ فیزیکی شمر تمیز و مرتب نشان داده شده است و بیشتر دورنیات این شخصیت مورد توجه قرار گرفت.معظمی در باره تعاریف بدمن و تفاوتش با ضد قهرمان گفت : نقاط مشترکی میان این دو واژه وجود دارد. اما در کلیت هر کدامشان تعاریف خاص خودشان را دارند. یک ضد قهرمان میتواند بخشی از خصوصیات ضد قهرمان را داشته باشد. در برخی از فیلمها مخاطب با ضد قهرمان احساس همذات پنداری بیشتری نسبت به قهرمان دارد و ممکن است در تعاریف روانشناسی جزو هنجارها نباشد. اما به شدت بخشی از مخاطبان با ضد قهرمان احساس نزدیکی دارند و به هیچ عنوان یا بدمن حس همذات پنداری به وجود نمیآید.به هرحال بازیگرم و اگر رل جای کار و بازی داشته باشد مثبت و منفی بودنش اهمیتی ندارد.از طرفی در خیلی از نمایش و فیلمها بدمن ها شهرت جهانی پیدا کردند.