نگاهی به «منو نمی بره» به کارگردانی زهرا صبری در جشنواره نمایش عروسکی
پارچه ها و تصویر خیال ما
ایران تئاتر- محمدرضا الوند: اول شهریور ۹۷ ؛ساعت پنج ونیم بعدازظهر؛ تالار چهارسو ؛جشنواره نمایش عروسکی؛ اجرای «منو نمی بره» به کارگردانی زهرا صبری.
نگاهی که شاید سالیان پیش، یکی دو نسل قبل از دهه هشتاد نود شمسی، پاسش میداشت و باورش داشت. منظری که بسا برای
امروزیها خرافه بنماید، اما دغدغهای است در خلوت انسان با خودش، هرچند ازیادرفته و به عبارتی تاریخ گذشته و خرافی گونه...
سایهات را اگر ببینی، خواهی دید قوزت درآمده...
مراد از قوز پشتهای است که از کار و کردار ناپسند، هرکسی ممکن است به دوش آدمی سایه بی افکند، بیاینکه خودش بداند؛ بهعبارتدیگر معروف است لحظه مردن، زندگی آدمی ازنظرش مرور میشود و چون نیک میبیند از رؤیت نیتها و رفتار سوء خود به وحشت میافتد و چون این حالت به آسودگی نمیانجامد آدمی تا رهسپار عالم دیگر شود گویی معلق و بیقرار است.
قصه خانم زهرا صبری تفضیل این حقیقت است که آدمی سبکبال خواهد بود که در معامله با نفسش نباخته باشد.
رهی دخت، دختری از خانوادهای کوچک، در پیرسالی، شبی را که سخت بدخواب شده در کودکی و خردسالی سیر میکند تا به امروز و ناخواسته فضاها و چیزهایی را میبیند که گویی در موردشان مقصر بوده و حالا آن واقعیتها به شکایت صفکشیدهاند.
کارگردان چرخش و دوران در این فضا را با مقداری پارچه که بهدقت طراحیشدهاند و در دستان متبحر عروسکگردانان هویت و معنا میگیرند، به تصویر خیال ما مینشاند و لحظات زیبایی را به ثبت میرساند.
رفتن به دنیای عروسکی دانش، ظرافت و زیباییشناسی ژرفی میطلبد تا ما بتوانیم تصاویر و مفاهیمی را که بهجز کمک عروسک نمیتوانیم خلق کنیم، قابلیتهای بیانتهای عروسکها بتواند.
لذا مضامینی که هرکسی را قدرت تعمق در آن نیست توسط عروسک سازان و عروسک شناسانی نظیر خانم صبری که در آثار گذشته نیز آنها را بهدرستی از تجربه گذرانده به چنگ میآید.
عروسک در دست چنین گروههایی اشیا گرانقیمت و دلربایی نیست که اگر دست به آن بخورد از ارزش و اعتبارش کاسته شود، مواد و مصالح خلق این عروسکها از همان مصالحی است که در زندگی روزانه با آن سروکار داریم...
ویژگی چنین بستری از ساختوساز گاه در قصههایی که گفتم تصور و تخیلشان جز با عروسک میسر نمیشود، چنان آرام و لطیف در وجود به تعبیر درمیآید که فاصله آنیکی دو نسل را نیز بهراحتی میپیماید. درحالیکه گاه در اجراهای عروسکی دیگر، صحنه و عروسکها باید بسیار خاص باشند و علیرغم خاص بودنشان بازهم نمیتوانند جان کلام را با حضور عروسک بیان کنند. به عبارت بهتر، ایده اصلی برای جهان عروسک طراحی نشده و حضور عروسک در کار بیشتر جنبه تزیین دارد. عروسک شناسان، هم رازان این جسمیت بهظاهر بیجاناند. این عروسکها بدون بهرهگیری از تکنیکهای رایج، نه نخی، میلهای و ... بلکه طریقهای جدید برای تمنای عروسک و حضور حقیقیاش هستند و بیهمتا میمانند.
هنگامیکه انسان بهعنوان بازیگر به صحنه جان میدهد، عاقبت از جانمایههای نقش دور میافتد، اما عروسک حقیقتی پنهان را با واقعیت میتند که با خودش ابدی خواهد ماند.
خانم صبری تجربههای عجیبی تا به امروز با خود به صحنه آورده که قطعاً جای تصحیح در آنها وجود دارد، اما ممکن نیست بتوان آن تجربهها را بدون آن مصالحی که برای ایشان عروسک شدند، بهصورت دیگری تا این اندازه درست و دقیق بر جان مخاطب بنشینند.
به امید درخشش همواره ایشان و گروهشان.