بابک محمدی در واکنش به نمایش همه دختران امیر کبیر گفت :
نادیده گرفتن حضور زنان در جنگ تحمیلی ظلم بزرگی است
ایران تئاتر : بابک محمدی پس از تماشای نمایش " همه دختران امیر کبیر" در گفت و گو یی خواندنی به بررسی اهمیت و جایگاه پرداختن به حضور زنان در عرصه دفاع مقدس بویژه موضوع اسارت پرداخت.
" بابک محمدی " فارغ التحصیل سینما و تلویزیون از اتریش و ایتالیا است ؛ او نویسنده و کارگردان نمایش هایی چون مادام پی پی ، پدرخوانده ناپلی ، حرفه ای ها ، روح جهنمی ، انتری که لوطیش مرد و... می باشد؛ ایشان بیست سال است که در ایران فعالیت هنری دارند .
محمدی ، مقالات تخصصی و مطالب تحقیقی و پژوهشی و علمی بسیاری نیز در خصوص هنر، تئاتر ، سینما و فلسفه هنرهای نمایشی به رشته تحریر در آروده است . با وی پس از دیدن نمایش " همه دختران امیرکبیر " به گفتگو نشستیم .
با توجه به وضعیت موجود تئاتر که کمتر به متون و موضوعات " چون همه دختران امیرکبیر " پرداخته می شود نظرتان درباره این متن چیست ؟
نمایش " همه دخترانه امیرکبیر " متن بسیار مهمی دارد . اشاره به موضوعی چنین مهم که خیلی زودتر باید به آن پرداخته میشد و متاسفانه نشده است . من هنوز تئاتری در مورد ایثار و شهامت و از خود گذشتگی زنان در جبهه های جنگ تحمیلی ندیده ام ، زن به عنوان مادر یا همسر شهید همیشه نشان داده شده است ؛ اما خود حضور زن در جنگ را بیشتر در قالب شخصیت هایی مانند پرستار و پزشک دیده ام .
شروع تفکری که در نمایش است خوشحالم کرد ، نادیده گرفتن حضور زنان در جنگ تحمیلی ، ظلم بزرگی است. امیدوارم باز هم به چنین موضوعاتی پرداخته شود . به نوعی میتوان گفت بی معرفتی فرهنگی در مورد این نمایش صورت گرفته است . نمایشی که با حداقل امکانات صحنه ، نور و حتی بازیگر چهره روی صحنه میرود با موضوعی به این درجه اهمیت مدیریت خوبی داشته اما بدون اینها وحمایت های مادی و معنوی کافی مسئولین چگونه باید دیده شود؟ باید بگویم خود داستان از زوایای مختلف سرنوشت یک زن را خوب تصویر میکند . چرا که همیشه بعد از اتمام جنگ است که ما با تبعات آن روبرو هستیم و خواهیم بود . ما زنان زیادی داشتیم که درخود جنگ فعال بودند نه حاشیه آن و مستقیما آسیب دیده اند . زنان و دختران ما در جنگ تحمیلی مورد تعرض و تهاجم دشمن عراقی قرار گرفتند . اما از این سو هیچ آماری از رفتار شنیع و ضد انسانی و ضد اخلاقی از سمت سربازان ایرانی وجود ندارد ؛ رفتاری مانند دزدی ، تعرض و ...
متن بسیار قوی است و درست به این موضوع پرداخته است . بیشترین چیزی که مرا درگیر کرده متن است .
در اینجا باید پرسید با توجه به جرح وتعدیل هایی که وجود دارد وبه متن تحمیل شده آیا متن توانسته رسالت خود را درست انجام دهد ؟
در زمان افلاطون به دلیل تفسیر به رای ها و... سانسورهایی برای حفظ اثر به وجود آمد ، اگر متونی از این قبیل بی جهت و براثر تفسیر به رای ها یا برداشتهای نادرست وسلیقه ای جرح وتعدیل شوند دیگری چیزی از اصل اثر باقی نخواهد ماند . به همین دلیل این عمل باید با دقت و وسواس صورت پذیرد ؛ تا اثر الکن نشود و ساختار آن به هم نریزد و چیزی که می خواهد بگوید از دست نرود و تبدیل به " شیر بی یال و دم و اشکم " نگردد .
نباید به حقیقت اثر آسیب وارد کرد ، کسی که برای باز خوانی و بازبینی و... میآید ، باید بداند که مسئولیت خطیری به عهده او گذاشته شده ، پس می باید قویتر از کارگردان و نویسنده باشد ؛ که بتواند کمک کند به اثر نه آنکه خدای ناکرده اثر را تخریب نماید . در هرصورت متن توانسته بود که حرف خود را بزند .
کار تئاتر باز کردن مسائل است نه بستن آنها . باید افکار و ایده های جدید ، مضامین و تعابیر و مفاهیم جدید به وجود آیند و از ایجاد آن ها استقبال شود؛ تا از این طریق مردم را وادار به فکر کردن نمود . خیلی از ما مشکلمان این است که در کشور ما کسانی که فکر می کنند و می اندیشند با هم مخالفند و کسانی که نمی دانند و قدرت تحلیل و ژرف نگری ندارند با هم رفیق ! واین بالقوه می تواند یک فاجعه تراژیک باشد که می باید آسیب شناسی شود .
حتی نمیشود گفت دوره این نمایشها گذشته ، چون موضوع مهمی دارد و این ربطی به جنگ ندارد . ما زنان بزرگی چون گردآفرید ، بی بی سردارمادر علیمردان خان بختیاری را داشتهایم و خیلی از زنان دیگر که باید به آنها پرداخته شود . باید گفت پرداختن به مسائل زنان و دختران در جنگ هیچ گاه کهنه نمی شود.
نظرتان در مورد شیوه اجرایی و کارگردانی این نمایش چیست؟
ابتدا باید بگویم که نمایش خیلی خوب شروع و تمام شد . یعنی ریتم بسیار مطلوب ودراماتیکی داشت . با حفظ این مسئله که در تئاتر نمی شود همه چیز را یک جا گفت . پس ممکن است رفتار دشمنان در آن شرایط تحقیر نمودن زن به نظر بیاید .اما ما که در شرایط آن زنان و دختران نبودیم . باید گفت که برای اسرا در جنگ راهی غیر از سکوت و از خود گذشتگی وجود نداشته وندارد . اگر در تئاتر ما مشکل پول حل میشد تئاترهای بهتری میدیدیم . امروز ما بازیگر را مثل " آکسسوار " صحنه خریداری میکنیم . دیگر بحث دستمزد نیست . بازیگران خود را به قیمت های گزاف می فروشند . در دنیا ، بازیگران معروف وقتی با اثری خوب مواجه میشوند حتی خود سرمایهگذاری میکنند ؛ اما در ایران چنین چیزی نیست و این مشکل بزرگی است که باید ابتدا فرهنگش پیدا شود.
من هنوز نمیدانم چرا تئاترهایی در سراسر این شهر برگزار می شود و مورد استقبال مردم قرار میگیرد که مایه خجالت ملت است و تئاترهایی چون " همه دختران امیرکبیر " مورد بیمهری واقع می شود .
در مورد کارگردانی نظرتان چیست ؟
در خصوص شیوه اجرایی و کارگردانی باید بگویم که آن هم منوط و وابسته به عوامل مالی ، صحنه ، نور ، بازیگر و ... است . با این شرایط و نبود امکانات مالی و حمایتی کافی و وافی کارگردانی خوب صورت پذیرفته است . پس نمی توان به آن خرده گرفت.
سه بازیگر اصلی کار،که با تجربه تر هستند بسیار خوب کار را پیش میبرند . ساختن این نوع نقشها کار ساده ای نیست . پس هدایت کارگردان بر اساس سبک و شیوه اجرایی خوب صورت پذیرفته است . شاید بعضی ها به اشتباه فکر کنند که موضوع جنگ برای مردم دیگر شنیدنی نیست ؛ اما موضوع این نمایش کاملاً متفاوت است و تازگی دارد و برای اولین بار است که مطرح می شود .
همین که کارگردانی یک سال وقت بگذارد و چند نوجوان و جوان که به روی صحنه نرفته اند و این نمایش تقریبا اولین کار آن هاست را گرد هم آورد وطوری با آن ها کار کند که بتوانند در تالار حرفه ای چون حافظ به روی صحنه بروند و موضعی را که برای آن ها کاملا نا آشناست را به صحنه بکشند وشخصیت هایش را ملموس بازی کنند خود به تنهایی کار بسیار ارزنده ای است .
در آخر از این فرصت استفاده کرده و در همین جا از همه ارگانها و نهادهایی که داعیه کار در امور فرهنگی و هنری را دارند و برایش بودجه از دولت دریافت می کنند دعوت میکنم به حمایت این نمایشها که تئاتر " همه دختران امیر کبیر " نمونه بارز آن است بشتابند چرا که مظلوم واقع شده است.