یادداشت”محمدحسین ناصربخت” به یاد”هاشم فیاض”/”تازه چه خبر عمو هاشم؟”
استاد محمدعلی(هاشم) فیاض که تعزیه دوستان امامزاده حسن، امامزاده داود و اقصی نقاط ایران او را با لقب”هاشم شمر” میشناختند و تعزیهخوانان کشور”عمو هاشم”، صدایش میکردند، سه سال پیش از میان ما رفت در حالی که تا آخرین دقایق زندگیاش دمی از تلاش برای احیاء و گسترش تعزیه باز نایستاد.
محمدحسین ناصربخت:
چند سال پیش در ایام محرم و صفر بود که آخرین دیدارهایمان را با”عمو هاشم” داشتیم.
ـ تازه چه خبر عمو؟
او همواره عصا در دست و لبخند بر لب پاسخی غیر منتظره با خود داشت و در پیرانه سری با شور و شوقی جوانانه جوابمان میداد.
ـ یک مجلس غریب میخوانم که تا حالا ندیدهای
و بدین ترتیب مجلس درس تازهای بر پا شده بود.
مجالس غریب تعزیه را ما با او میشناختیم، ”کاهور ارمنی”، ”بیبی علویه”، ”شهادت منصور حلاج”، ”چوگان بازی با سر شهداء” و ...
مجالسی که رفتن او بر غربتشان افزوده است.
استاد محمدعلی(هاشم) فیاض که تعزیه دوستان امامزاده حسن، امامزاده داود و اقصی نقاط ایران او را با لقب”هاشم شمر” میشناختند و تعزیهخوانان کشور”عمو هاشم”، صدایش میکردند، سه سال پیش از میان ما رفت در حالی که تا آخرین دقایق زندگیاش دمی از تلاش برای احیاء و گسترش تعزیه باز نایستاد. او از کودکی به میدان تعزیه پای نهاد و تا مرتبه استادی و معین البکایی در عرصه این هنر بومی پیش رفت، او تا بود تنها از این نمایش سنتی و آئینی گفت و برای پاسداری از آن حرکت کرد و فریاد زد، فریادهایی که کمتر گوش شنوایی یافت.
هاشم فیاض افتخارات بسیاری در این عرصه کسب نموده بود، افتخاراتی غبطه برانگیز، او نخستین کسی بود که علم تعزیه را در اروپا ـ در فستیوال آوینیون ـ بر زمین کوفت و بزرگانی چون”پیتر بروک” و”ژان کلودکاریر” زبان به ستایشش گشودند، او که خود پرورده اساتیدی چون”میرغم” و سایر شبیهخوانان تکیه دولت بود شاگردانی را پرورد که اکنون هر یک از مشاهیر شبیهخوانی کشورند.
به خود بیاییم و بکوشیم تا بلکه آرزوی همیشگی او را که برپایی تکیهای دائمی برای اجرای تعزیه در پایتخت و در تمامی شهرهای تعزیهخیز ایران بود، عملی سازیم.