گفتوگو با پگاه ارضی بازیگرنمایش «جنایات قلب»
مضمون تنهایی در این نمایش پیشبرنده درام است
پگاه ارضی بازیگرنمایش «جنایات قلب» به ایران تئاتر گفت: مضمون تنهایی در این نمایش بسیار مهم و پیشبرنده درام است؛ همچنین به مخاطبش میآموزد که باید در زندگی مبارزه کند و با تنهاییها و مشکلات کنار بیاید.
نمایشنامه «جنایات قلب» اثری رئالیستی است و داستان سه خواهر را روایت میکند که هر کدام به نوعی درگیر چالشهای احساسی عمیقی هستند؛ چالشهایی که موانع بزرگی را در زندگی برایشان ایجاد کرده و هر کدام از شخصیتهای نمایش درگیر درونیات متناقض و به نوعی سرکش، حتی تمایلات عجیب و بعضاً جنایتکارانه هستند. پگاه ارضی بازیگر و کارگردان سینما و تئاتر به خوبی توانسته دغدغههای درونی زن جوانی به نام «بیب» را که همچون مادرش درگیر بیماری روحی و روانی است در بازیش ارائه کند. پگاه ارضی کارگردان و نویسنده جوان ایرانی دانش آموخته آکادمی فیلم نیویورک است و تابستان امسال فیلم « نبات» او با بازی شهاب حسینی روانه سینماهای کشور شد. ارضی تجربه بازی در چندین نمایش در خارج از ایران را دارد. به بهانه اجرایی از این نمایشنامه به کارگردانی دلارا نوشین که دی و بهمن ماه در سالن سایه مجموعه تئاترشهر روی صحنه رفته با پگاه ارضی در باره بازیاش در نمایش جنایات قلب گفتوگویی انجام دادهایم.
سال 98 به لحاظ کاری سال پر موفقیتی برای شما محسوب میشود. اوایل سال با فیلم نبات در جشنواره بین المللی فیلم فجر حضور داشتید و تابستان هم فیلم را در اکران داشتید. حالا هم در یک نقش چند وجهی در نمایش جنایات قلب حضور دارید.
امیدوارم در سالهای بعد هم بتوانم چنین شرایط کاری موفقیتآمیزی داشته باشم و از این روند راضی هستم. تئاتر و بازیگری برای من بسیار مهم است. در زمان اقامتم در خارج از کشور سالها در تئاتر بازی میکردم، ولی این اولین تجربه بازیام در تئاتر شهر است و خوشحالم در نمایشی در این مجموعه بازی میکنم که خیلی از بزرگان بازیگری ما در آن روی صحنه رفتهاند. نکته مهم این بود که دوست داشتم با خانم دلارا نوشین همکاری داشته باشم و از چند سال قبل قرار بود تجربه مشترک همکاری داشته باشیم. برای من بسیار مهم است که هر چند وقت یکبار به عنوان بازیگر در صحنه تئاتر حضور داشته باشم تا بتوانم در حین کارگردانی در سینما حسهای بازیگران را بهتر درک کنم. این روند به من کمک میکند تا بهتر بازیگرم را درک و هدایت کنم.
متن جنایات قلب را یک نویسنده زن نوشته و یک کارگردان زن هم آن را کارگردانی کرده است. این مسئله چقدر برایتان دارای اهمیت است؟
دلارا نوشین سوای کارگردانی نمایش مترجم متن نمایش نامه هم است و اگر به دیالوگها و متن دقت کنید متوجه ریتم و ضربآهنگ درست آنها میشوید. این مسئله که یک کارگردان این متن را ترجمه کرده در درست بودن ریتم بسیار کمک کرده است. نمایش تم انسانی در باره خانواده و تنهایی آدمها دارد. در روزگار فعلی آدمها علیرغم اینکه دور و برشان شلوغ است، در خلوت خودشان به شدت تنها هستند. نکته مهم جنایات قلب این است که هر مخاطبی میتواند با آن ارتباط برقرار کند.
بیب نسبت به دو خواهر دیگرش در چالشی که با آن روبه رو شده موفقیت بهتری دارد و ازدواج کرده است. شخصیت بیب را چگونه دیدید؟
در اصل نمایشنامه که طولانیتر از این اجرا است، متوجه میشویم بیب در سن 18 سالگی به جبر و زور شوهر داده میشود و پدر بزرگش عامل اصلی تحمیل چنین جبری به او بوده است. در نمایش هم به پدیده مرد سالاری در خانوادهها به درستی اشاره میشود. بحث مهم دیگر ترک خانواده توسط پدر است که خانوادهاش را رها میکند و این سر آغاز چالشهای زیادی در خانواده منجمله خودکشی مادر است. مگی هم به لحاظ روحی و روانی وضعیت خوبی ندارد و هر موقع که اسم پدرش به میان میآید منقلب میشود . بیب در میان دو خواهر دیگرش بیشتر تحت تأثیر مادر بوده است.
در صحنه خودکشی بیب این تأثیر پذیری از مادر به درستی نشان داده میشود؟
من فکر میکنم که نیت اصلی بیب خودکشی نیست و انگار میخواهد از این طریق بفهمد که چرا مادرش دست به این کار زده است. در لحظه خودکشی بیب پی میبرد که مادرش از شدت تنهایی گربه را در کنار خودش دار می زند و نمیخواسته تنها بمیرد. به نظرم مضمون تنهایی در این نمایش بسیار مهم است. در صحنه آخر هم لو میرود که مادر چرا این کار را انجام داده و بیب مدام در پی این چراها است.
آیا همه چراهایی که در نمایش به آنها اشاره میشود در پایان نمایش پاسخی به آنها داده میشود؟
بخشهای زیادی از این چراییها در نمایش پاسخ داده میشود و پاسخ یافتن برای یک سری از چراها و یافتن جواب برای آنها مثل هر اثر هنری دیگری بر عهده ذهن مخاطب است. در آخر نمایش دیالوگی وجود دارد که یکی از خواهرها عنوان میکند که ما باید یاد بگیریم چگونه روزهای سخت را سپری کنیم . این جمله کلیدی و مهم نمایش است . در واقع با بیان این دیالوگ به مخاطب نمایش امید داده میشود و او میآموزد که باید در زندگی مبارزه کند و با تنهاییها و مشکلاتش کنار بیاید و اتحاد و بنیاد خانواده(حتی اگر صدمه دیده و نسبی) میتواند در این تحمل کردن و سپری کردن مؤثر و کمک کننده باشد.
آیا جبری که به بیب در جوانی و برای ازدواج با زاکاری تحمیل شده باعث اختلاف پیدا کردن با او میشود؟
بیب بارها در نمایش عنوان میکند که خیلی تنها بوده است و جایی دیگری هم میگوید که شوهرش هیچ وقت در کنارش نبوده است . بیب به شدت از جانب زاکاری مورد اذیت و آزار هم قرار میگرفته است و اینها خیلی در عمل بیب تأثیر داشته است. این زن در عین حال گذشته پیچیده و پر سوالی داشته و دوران کودکی خوبی را تجربه نکرده است. بنابراین طبیعی است که روح و روان سالمی ندارد. به نظرم متن جنایات قلب به لحاظ دیدگاههای روانشناسانه بسیار با اهمیت است.
کار کردن با دلارا نوشین چه ویژگیهایی برایتان داشت؟
دوست دارم این مسئله را مطرح کنم که خانم دلارا نوشین چند ویژگی مهم دارد که کمتر در میان هنرمندان دیده میشود. دلارا نوشین سوای تبحر کاریاش آدم باهوش و با دانشی است که به خوبی از بزرگانی که در گذشته با آنها کار کرده آموزههای بسیار مهمی را فراگرفته و این آموزهها را به بازیگران کارهایش هم منتقل میکند. در بحث هدایت بازیگران هم دلارا نوشین کارش را خوب بلد است و وسواس و دقت زیادی روی بازیگر دارد. او کارگردان درجه یک و خوبی است. در پروسه چند ماهه حضورم درآماده سازی جنایات قلب نکات زیادی را از او آموختم و خیلی راحت و با اعتماد در این نمایش خودم را به او سپردم. برای من که در سینما کارگردانی میکنم کار کردن با یک کارگردان تئاتر یک ویژگی مضاعف دیگر هم دارد و آن هم این است که شیوههای دیگر کارگردانی در بحث طراحی میزانسن و هدایت بازیگر را میفهمم. یک هنرمند همیشه باید در حال یاد گیری باشد.
گفتوگو از احمد محمد اسماعیلی