گزارشی از آخرین تمرین جدیدترین نمایش هادی حوری :
«تااون» جهان حیوانات و جهان تمثیلهاست
ایران تئاتر- احمد محمداسماعیلی: نمایش «تااون» محصول گروه تئاتری آدمک اثر کارگردان باسابقه تئاتر؛ هادی حوری روزهای آخر تمرینش را سپری میکند و با هماهنگی کارگردان برای تهیه گزارش به تماشاخانه دیوار چهارم میروم. همیشه تهیه گزارش پشتصحنه از اجراها جذابیت خاص خودش را دارد و شمارا ترغیب میکند ذهنیتی را که در تمرینات مشاهده کردهاید بروید و در حین اجرای عمومی آن را روی صحنه ببینید.
در بدو ورود هادی حوری را میبینم که سخت مشغول آماده کردن صحنه برای انجام یکی از تمرینات نهایی قبل از شروع اجرا است. کارگردان باتجربهای که نمایشهای «ماشینری»، «نقد حال»، «فانوسهای تاریک»، «سیه نامه باستان»، «کنسرت قورباغهها» را به صحنه برده است. نکته قابلتوجه جو دوستانه و انرژی مثبتی که در فضای صحنه نمایش بین عوامل جوان و عوامل باتجربه وجود دارد و این تعامل خوب یکی از امتیازات مثبت این نمایش است که کار را جذاب و خوب نشان میدهد.
تم آگاهی و یکجور خودشناسی
قبل از آماده شدن بازیگران برای تمرین فرصتی به دست میآید تا با آیلار نوشهری بازیگر فعال این روزهای تئاتر که ماه قبل حضور موفقی در نمایش «سقوط در کوه مورگان» داشت گپی بزنم. نوشهری درباره حضور و همکاریاش با هادی حوری گفت: سالهای زیادی است بهواسطه خواندن نمایشنامههای هادی حوری با او آشنایی دارم و وقتی به من پیشنهاد بازی دادند و متن را خواندم متوجه جذابیتهای آن شدم و فکرهای بسیار بزرگی پشت سر این متن وجود دارد. در ضمن علاقه زیادی داشتم با یک گروه جوان همکاری کنم.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: موقتی که در روزهای اول تمرینات حضور پیدا کردم، انگار دوباره بهروزهای خوب گذشته تئاتر برگشتم که اغلب گروهها با جدیت تمرین میکردند و گروه ما با جدیت چند ماهی است که تمریناتشان را انجام میدهد و هر جلسه با شوق و اشتیاق سر تمرینات حاضر میشوم. به نظرم نکته مثبت نمایش پرداختن به تم آگاهی است و یکجور خودشناسی هم ارزیابی میشود.
نوشهری درباره نقشش در نمایش تأکید کرد: من نقش یک بچه موش به نام «موشیکا» را بازی میکنم که تحت تأثیر قهرمان داستان قرار میگیرد و دنبالهروی او میشود.
متنی درخشان و دراماتیک که حرفهای مهم مطرح میکند
یکی از بچههای صحنه گروه بخشی از وسایل دکور را میآورد که شامل پارچه سفید بلند مستطیل شکل است که با تاشهای رنگی کرم تزئین شده و مثل دو بیلبرد در دو گوشه سالن تعبیه میشوند و تعدادی سطل حلبی که به خواست کارگردان دورتا دور آن نوارچسبهای کاغذی زده میشود.
در حین آماده شدن این وسایل با علی رجایی همصحبت میشوم. او درباره همکاری با هادی حوری معتقد است: همیشه تئاتر برایم یک نیاز اساسی و مهم است و جزو ضروریات زندگیام است. وقتی کارگردان بک گرداند داری مثل هادی حوری با آدم تماس میگیرد بلافاصله بدون خواندن متن موافقتم را برای بازی در نمایش اعلام کنم. من بهخوبی علائق و دغدغههای ایشان را میشناسم. متنی درخشان و دراماتیک که حرفهای مهم و اساسی را مطرح میکند.
رجایی درباره ابعاد نقشش هم معتقد است: در سومین همکاریام با هادی حوری نقش «ماموشینای پیر» را بازی میکنم که رئیس کلونی موشها است و از همینجا از مخاطبان تئاتر دعوت میکنم که بیایند و این نمایش جذاب و دارای حرف را ببینند.
متن نمایش هم پر از استعاره است
درگیر و دار آماده کردن دکور یکی از بازیگران جوان نمایش میآید و بهواسطه دیر آمدنش احساس تشویش دارد اما عذرش موجه است و منتظر تمام شدن کلاس درسش در دبیرستان مانده و دیرتر رسیده است و سریع خودش را برای تمرین آماده میکند.
در سمت دیگری از صحنه بهروز سروعلیشاهی ایستاده، اوهم جزو باتجربههای گروه بازیگری نمایش تااون است و درباره حضورش در نمایش عنوان کرد: آخرین بازیگری بودم که به گروه بازیگری اضافه شدم و این برایم یک چالش جدی بود و فقط در حدود یک ماه با گروه تمرین داشتم و بهواسطه آیلار نوشهری وارد گروه بازیگری شدم. متن نمایش هم پر از استعاره است و داستانش در دنیای موشها روایت میشود و این برایم خیلی جذاب بود. در تااون هم نقش موشی به نام «جیم جارموش» را بازی میکنم و اصلاً قرار نیست در نمایش در هیبت ظاهری یک موش ظاهر شوم و کارگردان هم تأکیدی به حیوان سازی ندارد.
دکور و صحنه؛ انتزاعی و اکسپرسیونیستی
با اشاره هادی حوری چیدمان نهایی دکور درصحنه با جانمایی سه سطح شیبدار که در حکم خروجیهای لانه موشها هستند با مدیریت دستیارش علی روانبد عملیاتی میشود و هلیا میرهادی طراح صحنه و لباس درباره ویژگیهای کارش میگوید: تلاش کردیم دکور صحنه حالت انتزاعی و اکسپرسیونیستی داشته باشد و بهخوبی برای مخاطب درون لانه موشها را تداعی کند. درباره لباسها به خصلت ذاتی موشها که مبتنی بر شلختگی و نامرتب بودن تأکید داشتیم و اینکه علاقه زیادی دارند تا از آشغالها و خرتوپرتها چیزی به لباسشان مثل نخ کاموا و یا قوطی نوشابه اضافه کنند.
مثل همه مادران دلسوز و مهربان
حوری که لباس راحتی بر تن کرده مثل یک جوان خودش هم وارد صحنه میشود و در حین تمرینات هم مدام با طراح نور در ارتباط است که بهترین طراحی نور را مورداستفاده قرار بدهد و با بالا رفتن سریع از سطح شیبدار که حتی بازیگران جوان نمایش هم بااحتیاط آن را انجام میدهند نشان میدهد که بدن آمادهای دارد.
«ماموشینای پیر» خطاب به موشها: شماها لازمه تداوم حیات توی این سرزمین هستید. خیلیها میخوان ما نباشیم، اما هستیم. مغز کوچک من میگه ما توی خیلی چیزها برتریم.
حوری تمرین را قطع میکند و نکاتی را به بازیگران گوشزد میکند.
نسا یوسفی بازیگر باسابقه تئاتری که آثاری نظیر «چیزی شبیه زندگی»، «فین جین و چیدا» را در کارنامه کاریش دارد درباره همکاریاش با این گروه جوان میگوید: توسط علی رجایی برای بازی به کارگردان معرفی شدم و البته شناخت خوبی از هادی حوری داشتم و میدانستم که کارگردان باتجربه و مسلطی است. من در این نمایش نقشش «مامی موش ماما» را بازی میکنم که مثل همه مادران دلسوز و مهربان است.
جهان حیوانات از جهان انسانها و تمثیلها جدا نیست
تمرینات با اشاره حوری دوباره از سر گرفته میشود.
موش 2: حالا یکچیزی گفته زیاد جدیش نگیرید، الکی گندهاش نکنید اون یه بچه اس. به قول برشت آنکس که میخندد هنوز گندگیش را ندیده است!
موش 3: قضیه را شخصی نکن. یکی باهاش حرف بزنه که بفهمه باید دوا درمان بشه.
تمرینات روند جدی به خودش میگیرد و تا انتها به جلو میرود. در خاتمه تمرین به سراغ هادی حوری میروم. حوری درباره این پرسش که چقدر تأکید داشته که حرفش را در غالب دنیای حیوانات به مخاطب عرصه کند میگوید: جهان حیوانات جهان تمثیلهاست و جهان حیوانات از جهان انسانها و تمثیلها جدا نیست. در تمثیلها، در نشانهها و در اساطیر با نمونهها و شکلهای حیوانی مواجه هستیم. این رویه در مصر باستان خیلی هم برجسته است. در ایران هم ضحاک مار دوش نمونه خوبی است. حتی اسبهایی که در شاهنامه وجود دارند چنین رویکردی را دنبال میکنند؛ بنابراین هیچوقت حیوانات در شکل تمثیلی و اساطیریشان جدای از انسانها نبودهاند و همیشه نقش بازی کردهاند. درگذشته هم در نمایش «کنسرت قورباغهها» همچنین رویکردی را دنبال کرده بودم.
حوری درباره رویکردش به ارائه فضایی فانتزی در ساختار اجرایی نمایش عنوان کرد: نمایشنامه چنین فضایی داشت و خودم مجموعه قصههایی دارم که شخصیتهای حیوانش در فضایی فانتزی هستند.
این کارگردان در انتهای گفت: در نمایش به چند نکته مهم پرداختهایم. اولین نکته مهم آگاهی است و اینکه تغییر نباید برای جامعه وحشتناک باشد. آگاهی با خودش تغییرات به همراه میآورد. شروع هر تغییری توأم با ترس و احتیاط است. تغییر در ضمن توأم با حرکت است و حرکت هم توأم با شجاعت است و شجاعت هم باعث ایجاد امید است. در نتیجه آن چیزی که در ابتدا ما را با ترس و تردید مواجه میکند بهتدریج امید را باعث میشود. در نمایش بهطور گستردهای به تأثیرات آگاهی بر بافت جامعه میپردازیم. با خاتمه گپ و گفت با حوری از گروه خداحافظی میکنم.
بازیگران «تااون» عبارتاند از: هژیر سام احمدی، شیما پروهان، شیوا ترابی، سعید جاودان، علی رجایی، بهروز سروعلیشاهی، محمدمهدی کیان، عیسی محمدی، علیرضا موسوی، آیلار نوشهری، نساء یوسفی، ریحانه ادراکی، میثم پاکدامن، فاطمه حاجیحسنی، دیاکو حسامی، هلیا حمیدی، مریم شایسته، نگار شهبازی، مجید صدخسروی و مهدی مرتضوی
مدیر گروه و طراح صحنه و لباس: هلیا میرهادی؛ مدیر اجرایی: علی روانبد؛ دستیار کارگردان: مهلا قدوسی، گریم و ساخت ماسک: زهره صمغآبادی؛ عکاس: احسان زارع، پریسا کامیاب؛ ساخت تیز: علی روانبد، احسان زارع و مدیر روابط عمومی و تبلیغات: محمد لهاک
نمایش تااون از اول اسفند 1398 ساعت 21:30 در تماشاخانه دیوار چهارم واقع در میدان فلسطین، خیابان طالقانی غربی، بین خیابان سرپرست و فریمان، پلاک 544 به روی صحنه میرود. درگاه تهیه بلیت در تیوال قابلدسترس است.