گام به گام با حیات دشوار هنرهای نمایشی در بحران کرونا (21)
فغان تئاتر افغان ؛ تنها و پنجه در پنجه کوید نوزده
ایران تئاتر – سید رضا حسینی: پیش از این در قالب مطالب مختلف به تاثیر شیوع ویروس کرونا بر تئاتر برخی از کشورهای آسیایی و اروپایی اشاره کردیم. تعدادی از این کشورها به خوبی توانستند بر بحران ناشی از گسترش کرونا غلبه کنند و ضربههای وارد آمده بر بخش هنر و فرهنگ در جریان قرنطینه همگانی را تا حدی دفع نمایند. حال بد نیست به سراغ کشورهایی نظیر افغانستان برویم که توفیق چندانی در این امر نداشتند.
شاید با شنیدن نام افغانستان نخستین موضوعی که به ذهن بسیاری از مردم جهان برسد جنگ و ویرانی باشد؛ بختکی که در طول دهههای اخیر سنگینی خود را از سینه مردم این کشور بر نداشته است. با این حال در طول تمام این سالها و در شرایطی که همسایه شرقی ایران زخمهای گوناگونی را از جهات مختلف بر پیکر خود تحمل میکرد، زندگی در این کشور همچنان جریان داشت و مردم ساکن در آن سعی کردند تا حد امکان انجام کارهایی که به آنها عشق میورزیدند را ادامه دهند. کشوری که به یقین یکی از مهمترین اهداف بازار فرهنگی و اقتصادی ایران است. همسایه دیوار به دیواری که همزبانی ، دین مشترک و انطباق فرهنگی آن نمی گذارد فراموش کنیم تا چندی پیش خراسان بزرگ نام داشت و جزو پیکره بزرگ ایران فرهنگی است.
با این حال نمیتوان کتمان کرد که ناآرامیهای نیم قرن اخیر افغانستان صدمات فراوانی به پیکر نحیف این کشور به خصوص بخش فرهنگ و هنر آن وارد آورده است؛ زخمهای عمیق و چرکینی که شاید برای التیام آنها به سالها زمان نیاز باشد. بدون شک بخش قابل توجهی از این لطمات فرهنگی را میتوان متوجه هنرهای نمایشی دانست. صدمات ناشی از جنگ و بمباران تئاتر افغانستان را به کلی از نفس انداخت و آن را تا مرز نابودی کامل پیش برد. حال با ظهور بحران تازهای به نام کرونا وضعیت برای هنرمندان افغان وخیمتر و پیچیدهتر از قبل شده است.
پیشینه تئاتر افغانستان و دوران رشد و شکوفایی
پیش از پرداختن به تاثیر بحران کرونا بر تئاتر افغانستان بد نیست نگاهی به پیشینه و سابقه هنرهای نمایشی در این کشور داشته باشیم. تئاتر افغانستان کم و بیش با استقلال این کشور و قرار گرفتن نام آن در نقشههای جغرافیایی به عنوان یک ملت جدید پیوند خورده و تقریبا قدمتی هم تراز با سن و سال افغانستان دارد. به بیان ساده میتوان سابقه تئاتر افغانستان را نیز مانند تاریخ تولد رسمی این کشور حدود یک قرن دانست.
در ابتدای قرن چهاردهم خورشیدی تئاتر یکی از ابزارهای حکومت وقت افغانستان برای ترویج مدرنیته بود. از همین رو سیاستمداران این کشور نقش مهمی در پیریزی پایههای هنرهای نمایشی داشتند. یکی از آنها «محمد طرزی» بود که میتوان او را از جمله پیشقراولان اصلی این حرکت دانست. با این حال حدود بیست سال طول کشید تا تئاتر افغانستان بتواند اندکی رشد کند و در آستانه دوران بلوغ قرار گیرد.
در ابتدای دهه بیست خورشیدی ظهور افرادی مانند «عبدالرشید لطیفی» خون تازهای در رگهای جوان هنرهای نمایشی افغانستان جاری کرد. با تلاشهای او تئاتر از انحصار افراد بالادست و حکمرانان خارج شد و جنبه عمومیتر و همه گیرتری به خود گرفت. در این دوران نوین زنان برای نخستین بار توانستند به سالنهای نمایش راه یابند و در قامت بازیگر ظاهر شوند. البته خارج شدن تئاتر از انحصار حکومت موجب افزایش دخالت دولت در چند و چون موضوع نمایشها و نحوه اجرای آنها شد و بساط محدودیت و سانسور را رواج داد. لطیفی در زمینه ترجمه نمایشهای خارجی نیز کمک شایانی به رشد و بالندگی تئاتر افغانستان کرد. در کنار او میتوان از «عبدالغفور برشنا» به عنوان یکی دیگر از افراد تاثیرگذار در هنرهای نمایشی افغانستان نام برد که در آن زمان کوشش فراوانی برای رشد تئاتر به خرج داد.
سایه سنگین جنگ بر تئاتر افغانستان
تلاش هنرمندان افغان برای ارتقا و اعتلای کیفیت هنرهای نمایشی این کشور بیشتر از سی سال دیگر نیز ادامه یافت، اما در اواخر دهه پنجاه خورشیدی به بن بست رسید. در اردیبهشت سال ۱۳۵۷ یعنی حدود نه ماه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران تحول مشابهی در افغانستان رخ داد و ساختار حکومت تغییر کرد. اما برخلاف ایران در کشور همسایه این حزب کمونیستی دموکراتیک خلق بود که با کمک شوروی بر مسند قدرت تکیه زد. با این حال آنها نتوانستند بدون دردسر زمام امور افغانستان را در دست بگیرند؛ چرا که گروههای اسلامی با یکدیگر متحد شدند و تحت نام مشترک مجاهدین به مقابله با آنها برخاستند.
تحولات یاد شده به جنگ داخلی گسترده و خانمانسوزی منجر شد که حدود چهارده سال به طول انجامید. با وقوع این جنگ بسیاری از هنرمندان افغان به کشورهای مجاور نظیر ایران و پاکستان یا به اروپا و سایر کشورهایی دور و نزدیک آسیایی نظیر هند و مالزی مهاجرت کردند و فعالیتهای نمایشی نیز پس از مدت کوتاهی به طور کامل تعطیل شد.
پس از پایان یافتن جنگ مذکور اگرچه کمونیستها از قدرت کنار رفتند اما شرایط افغانستان تغییر محسوسی نکرد و درگیریها ادامه یافت. این بار وجود شکاف در بین نیروهای مجاهدین بود که حکم بنزین ریخته شده بر آتش جنگ را داشت. با آنکه هنرمندان افغان سعی کردند در کشورهای جدیدی که ساکن آنها شده بودند تئاتر کشورشان را زنده نگه دارند، اما تلاشهای آنها از نظر کمی و کیفی در حد فعالیتهای سابقی که در خانه انجام میدادند نبود و بیشتر به شکل پراکنده ادامه یافت.
جنگ داخلی افغانستان در نهایت به سلطه طالبان بر اکثر بخشهای این کشور انجامید و اندک امید باقی مانده در دل هنردوستان افغان برای ادامه فعالیت در وطن را به یاس تبدیل کرد. با این حال حکومت طالبان بیش از ده سال دوام نیافت و با حمله نیروهای خارجی به پایان رسید.
کورسوی امید برای احیا کردن هنرهای نمایشی
با روی کار آمدن دولت «حامد کرزای» تلاش هنرمندان افغان برای ادامه فعالیت هنری از نو آغاز شد و بخش کوچکی از زخمهای گذشته التیام یافت. تلاش آنها با حمایت برخی از کشورهای خارجی همراه بود؛ به عنوان مثال کشور نروژ در مقطعی به حمایت از هنرهای نمایشی افغانستان پرداخت تا با کمک اهالی تئاتر این کشور بتواند آن را احیا کند.
با وجود حمایتهای مشابهی که از هنرهای نمایشی افغانستان صورت گرفت تئاتر این کشور نتوانست به شکل جدی بازسازی شود. بسیاری از زیرساختهای اساسی مربوط به این هنر از جمله سالنهای نمایش در طول بیش از چهار دهه جنگ مداوم از بین رفته بود و نوسازی آنها به بودجه و زمان قابل توجهی نیاز داشت. از سوی دیگر دولت افغانستان اولویتهای فراوان دیگری برای پرداختن داشت و در لیست توجه مسئولان دولتی تئاتر رتبههای آخر را از آن خود کرده بود. با این حال اهالی تئاتر با فعالیتهای پراکنده هنری سعی کردند به هر روش ممکن چراغ اندک سالنهای نمایش باقی مانده از زمان جنگ را روشن نگه دارند و اجازه ندهند بساط تئاتر برای همیشه و به طور کامل از افغانستان برچیده شود.
با همت بخشی از هنرمندان افغان و حمایت کشورهای خارجی «جشنواره تئاتر ملی افغانستان» از سال ۱۳۸۲خورشیدی آغاز به کار کرد تا برای ادامه دادن فعالیت هنری در اهالی تئاتر این کشور ایجاد انگیزه کند. هشتمین دوره از این جشنواره شش سال قبل برگزار شد و اکنون با وجود بحران کرونا برگزاری دوره دیگری از آن کاملا دور از انتظار است. در واقع شیوع ویروس کرونا رخوتی که در طول سالهای اخیر به جان تئاتر افغانستان افتاده بود را دو چندان کرد.
ارتباط هنری ایران با افغانستان پس از پایان جنگ
همان گونه که اشاره شد برخی از فعالان تئاتر افغانستان با شروع جنگ و نا آرامی در این کشور به کشورهای همسایه از جمله ایران مهاجرت کردند. آن دسته از مهاجران هنرمند افغان که در کشور ما سکنی گزیدند سعی کردند هنرهای نمایشی را تا حد امکان در خانه جدید خود ادامه دهند و به اجرای تئاتر در شهرهای مختلف ایران نظیر تهران و مشهد و سایر شهرها بپردازند. حاصل کوششهای آنها در این زمینه اجرای نمایشهای گوناگون در طول دهههای اخیر بوده است. آنها حتی توانستند در سال 1396 خورشیدی نخستین جشنواره اختصاصی خود تحت عنوان «جشنواره تئاتر مهاجران افغانستان مقیم ایران» را در شهرستان «پاکدشت» برگزار کنند.
علاوه بر فعالیت هنرمندان افغان در کشور ما، طی سالهای اخیر همکاریهای دو جانبهای نیز میان مسئولان فرهنگی ایران و کشورهای همسایه برای بهبود وضعیت تئاتر در کشورهای جنگ زدهای مانند افغانستان و عراق صورت گرفته است. به عنوان مثال میتوان به تفاهمنامه همکاری مشترک تئاتر ایران و یونیما با دو کشور عراق و افغانستان اشاره کرد که در آبان ماه سال 1395 خورشیدی در تهران امضا شد.
در این نشست چهار جانبه مشاور هنری بخش سینما و تئاتر وزارت فرهنگ و گردشگری عراق و رئیس تئاتر ملی وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان حضور داشتند و پس از گفتگو و امضای این تفاهمنامه همراه با هشت تن دیگر از مسئولان فرهنگی و مدیران تئاتر کشورهای غرب آسیا و شمال آفریقا به تماشای نمایش «آخرین انار دنیا» به نویسندگی و کارگردانی ابراهیم پشت کوهی نشستند. آنها همچنین از سایت ایران تئاتر نیز بازدید کردند و با مدیر و سردبیر این سایت به گفتگو و تبادل نظر پرداخته و با گستره بانک های تخصصی و وسعت فراگیر اطلاع رسانی این رسانه آشنا شدند.
در تفاهمنامه مذکور قید شده بود که کشورهای امضا کننده این پیمان توسعه تئاتر عروسکی را در کشورهای منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا در دستور کار قرار خواهند داد و هیات رئیسه یونیما و «کمیسیون خاورمیانه و شمال آفریقا» نیز در این زمینه میتوانند با رایزنی یونیمای ایران مساعدت نمایند. در این تفاهمنامه همچنین آمده بود که ایران با کمک موزه نوساز عروسکی و پتانسیل یونیمای ایران در جهت تاسیس موزه عروسک در افغانستان و عراق همکاری خواهد کرد. علاوه بر آن مقرر شد تا یونیماى ایران در زمینه ارتقا هنر نمایش و آموزش این هنر و برگزارى جشنوارهها، کنگرهها، سمینارها و کارگاههای آموزشی در جهت تقویت صلح و دوستى به این کشورها مساعدت نماید. ضمن آنکه فراهم نمودن شرایط اجرای نمایش عروسکى در اردوگاههای پناهندگان و شهرهای جنگ زده کشورهاى همسایه نیز جزو مفاد این تفاهمنامه همکاری بود.
در مجموع این تفاهمنامه بر ترویج تئاتر بویژه تئاتر عروسکی در افغانستان و عراق تمرکز داشت و یکی از اهداف مهم آن حفظ عروسکها و قصههایی که مادربزرگها برای کودکان میساختهاند عنوان شده بود. پس از آن نیز هنرمندان افغان چندین بار در بخش بینالملل جشنواره نمایش عروسکی تهران شرکت کردند و به اجرای آثار نمایشی خود برای مخاطبان پرداختند.
تاثیر شیوع ویروس کرونا بر تئاتر افغانستان
پس از سقوط طالبان اکثر فعالیتهای نمایشی در افغانستان به شهر کابل محدود شد. البته در نقاط دیگر این کشور نیز افراد علاقهمند به تئاتر معمولا در قالب گروههای آماتور یا مستقل به اجرای نمایش در اماکن عمومی و فرهنگی میپردازند یا به دلیل نداشتن دسترسی به این اماکن به اجرای نمایشهای خیابانی رو میآورند. با این حال میزان چنین فعالیتهایی در قیاس با کابل به طرز محسوسی کمتر است.
پس از شیوع ویروس کرونا اماکن عمومی و فرهنگی افغانستان جزو نخستین قربانیان طرح قرنطینه همگانی بودند. در اواخر اسفند ماه سال گذشته با اجرای طرح قرنطینه این اماکن به مدت چند ماه تعطیل شد و پس از آن نیز تعطیلی آنها به صورت پی در پی ادامه یافت. به این ترتیب اندک هنرمندان فعال در تئاتر افغانستان دیگر مجالی برای اجرای نمایش نیافتند. حتی دست اندرکاران تئاترهای خیابانی نیز از اجرای نمایش محروم شدند و فعالیتهایشان متوقف گردید.
با آغاز طرح قرنطینه همگانی معدود نمایشهایی که برای اجرا در کابل و سایر بخشهای افغانستان تدارک دیده شده بود به حالت تعلیق در آمده یا به طور کامل کنسل شد. بسیاری از افراد فعال در این نمایشها هیچ درآمد دیگری برای امرار معاش ندارند. از سوی دیگر هزینه طراحی و تولید این نمایشها بر عهده خود آنها قرار دارد و به طور عمده از محل بلیط فروشی تامین میشود. از همین رو فعالان تئاتر پس از آغاز قرنطینه همگانی و معلق ماندن فعالیتهای هنریشان در نوعی حالت بلاتکلیفی قرار گرفتند و زندگی آنها، به خصوص از جنبه اقتصادی، دستخوش تغییرات اساسی شد. بدتر از همه اینکه هیچ فرد یا نهاد دولتی یا خصوصی در شرایط بحرانی پس از گسترش کرونا از آنها حمایت نکرد. در واقع هنرمندان افغان میان این دریای طوفانی در زورقی شکسته تنها و بی یاور باقی ماندند.
واکنش دولت افغانستان به بحران ایجاد شده در بخش هنر
با توجه به برآوردها و پیش بینیهای موجود انتظار میرود که تولید ناخالص داخلی افغانستان تحت تاثیر بحران کرونا در طول بازه زمانی دو ساله یعنی فاصله بین سالهای ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ میلادی با توجه به رکود اقتصادی و کاهش اندازه بازارهای جهانی حدود ۷.۸ درصد کاهش یابد. البته اگر علاوه بر کوچک شدن احتمالی بازارهای جهان متغیر دیگری تحت عنوان کاهش تجارت جهانی را نیز به این معادله بیافزاییم نتیجه نهایی کاهش ۱۳.7 درصدی تولید ناخالص داخلی افغانستان خواهد بود.
برخی از پیش بینیها خبر از کاهش ۸ تا ۲۵ درصدی میزان صادرات افغانستان به کشورهایی نظیر ایران، هند، پاکستان و قزاقستان در دوران پسا کرونا میدهد. در صورت تحقق این برآوردها تولید ناخالص داخلی افغانستان بین ۵.۴ تا ۱۷.۳ درصد کاهش خواهد یافت. این در شرایطی است که دریافت کمکهای بلاعوض از کشورهای خارجی تولید ناخالص داخلی افغانستان را تنها به میزان سه صدم درصد افزایش خواهد داد. اگر همکاری تجاری با ایران و سایر کشورهای یاد شده ادامه یابد و هزینههای تجاری حدود ۲.۸ درصد کاهش پیدا کند، افغانستان تنها شاهد افزایش ۲.۱۱ درصد در تولید ناخالص داخلی خود خواهد بود.
اعداد و ارقام و آمار یاد شده حداقل در کوتاه مدت نویدبخش وجود شرایط مناسبی در اقتصاد افغانستان نیست. تئاتر این کشور پیش از شیوع کرونا نیز در ردیف اولویتهای اصلی دولت برای حمایت و پشتیبانی قرار نداشت و اغلب مورد بی توجهی و کم لطفی مسئولان دولتی قرار میگرفت. حال در شرایط جدید و بحرانی فعلی که کاهش رونق اقتصادی را در یکی دو سال آینده رقم زده است نمیتوان انتظار داشت که دولت توجه چندانی به تئاتر داشته باشد. به طور خلاصه میتوان گفت که تئاتر افغانستان پس از شیوع کرونا به طور کامل به حال خود رها شده است و هیچ نوع حمایت اقتصادی خاصی از آن صورت نمیگیرد. البته دولت افغانستان در زمان قرنطینه برای حمایت از سایر صنوف و کسب و کارها نیز برنامه چندان مشخصی از خود ارائه نداد.
با توجه به گسترش ویروس کرونا در سطح جهان بسیاری از روابط بینالمللی قطع گردید و اکثر کشورها به امور داخلی خود مشغول شدند. به این ترتیب اندک حمایتهای جهانی صورت گرفته از تئاتر افغانستان نیز متوقف شد و هنرمندان افغان از هر جهت تنها ماندند. اکنون با توجه به ادامه دار شدن این بحران و وجود مشکلات متعدد دیگری نظیر بیبرنامه بودن دولت و نبود حمایت جهانی از هنرهای نمایشی افغانستان تئاتر این کشور یک گام دیگر به نابودی کامل نزدیکتر شده است. بدتر از همه اینکه هیچ دورنمای روشنی نیز برای چگونگی بقای تئاتر نحیف و بدون پشتوانه این کشور زخم خورده وجود ندارد.
وضعیت هنرمندان مهاجر افغان پس از بحران کرونا
همان گونه که به آن اشاره شد بسیاری از هنرمندان افغان پس از وقوع جنگ راهی دیار غربت شدند و از وطن خود مهاجرت کردند. هجرت از شهر و دیار اگرچه آنها را از برخی آسیبهای جنگ دور نگه داشت اما موجب در امان ماندنشان از آسیبهای ناشی از گسترش کرونا نشد.
گروه تئاتر «پرستو» که در مالزی فعالیت میکند سال ۲۰۱۷ میلادی در همین کشور تاسیس گردید. کارگردان و موسس این گروه که «صالح سپاس» نام دارد سابقه ده سال فعالیت در رادیو کابل به عنوان برنامه ساز را در کارنامه خود به ثبت رسانده است. او پس از مهاجرت از افغانستان به مالزی این گروه تئاتر را با کمک و همراهی تعدادی از هموطنان مهاجر خود تاسیس کرد.
گروه تئاتر پرستو قصد داشت در روزهای پایانی اسفند ماه سال گذشته نمایش «و سپس بهار آمد» را در شهر«کوالالامپور» مالزی به روی صحنه ببرد. اما آغاز این نمایش با شروع قرنطینه همگانی همراه شد و صالح سپاس و همکارانش به ناچار اجرای آن را متوقف کردند. بنابر ادعای تهیه کننده این نمایش یعنی «امین کامرانی» نمایش و سپس بهار آمد بزرگترین پروژه گروه تئاتر پرستو از زمان تاسیس آن به شمار میرفت و متوقف شدن اجرای آن ضربه بزرگی به او و همکارانش وارد آورد. هیچ کدام از عوامل این نمایش پیش از اجرای آن دستمزدی دریافت نکرده بودند و برای تسویه حساب کامل انتظار پایان یافتن تمام اجراهای از قبل برنامه ریزی شده و عواید حاصل از بلیط فروشی را میکشیدند. حتی بلیطهای نخستین اجرای آنها نیز به طور کامل پیش فروش شده بود؛ اما توقف ناگهانی این نمایش به دلیل اجرای طرح قرنطینه همگانی و تعطیلی سالنهای تئاتر تمام محاسبات و برنامه ریزیهای گروه تئاتر پرستو را به هم ریخت.
به این ترتیب اعضای گروه تئاتر پرستو حتی پس از مهاجرت از افغانستان به لحاظ مالی خود را در تنگنا مشاهده کردند و فعالیتهایشان در خانه جدید نیز مانند وطن به شکل ناخواسته به حالت تعلیق درآمد. با توجه به اینکه کشور مالزی خود در بحران ناشی از شیوع کرونا به سر میبرد، هنرمندان مهاجر افغان ابتکار عمل چندانی برای کسب درآمد در خانه جدید خود ندارند. در واقع تنها راه امرار معاش اعضای این گروه تئاتر مهاجر فعالیتهای هنری و اجرای نمایش بود که آن هم به دلیل گسترش کرونا مختل شد. همان گونه که پیش از این در مطالب مربوط به تاثیر شیوع کرونا بر تئاتر مالزی به آن اشاره شد به دلیل حمایت نه چندان قدرتمند دولت این کشور از هنرمندان در شرایط پسا کرونا اهالی تئاتر مالزی نیز برای ادامه فعالیت هنری خود در دوران قرنطینه با مشکلات متعددی مواجه شدند.
نوع و کیفیت فعالیت هنرمندان افغان پس از پایان قرنطینه
در ابتدای پاییز امسال برخی از گروههای تئاتر در افغانستان توانستند پس از مدتی وقفه بار دیگر برای اجرای برنامه به روی صحنه بروند. به عنوان مثال گروه «تئاتر ملی افغانستان» در اواسط مهر ماه نمایش «ستارههای تابناک معرفت» را در سالن نمایش «تئاتر ملی» کابل در حضور تماشاچیان اجرا کرد. این گروه تئاتر که زیر نظر «وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان» به فعالیت میپردازد و در واقع گروه تئاتر این وزارتخانه محسوب میشود نمایش مذکور را که برگرفته از کتاب «ملت عشق» نوشته «الیف شافاک» است، به مناسبت هشتصد و سیزدهمین زادروز «مولانا جلالالدین محمد بلخی» تهیه و تولید کرد.
با این حال در آبان ماه امسال اعضای گروه نمایش یاد شده اجرای زندهای برای مخاطبان تئاتر نداشتند و نمایش «قصههای سرگردان» را بدون حضور تماشاچی در سالن خالی ضبط کردند. این نمایش با همکاری «تلویزیون معارف» افغانستان برای پخش به عنوان یک تله تئاتر از تلویزیون ضبط گردید.
در پایان آذر ماه امسال نیز گروه تئاتر ملی افغانستان نمایش «در سکوت یک شب» را به عنوان یکی از برنامههای محفل شب یلدا در تالار «هوتل» برای تعدادی از تماشاچیان منتخب اجرا کرد. این نمایش ابتدا قرار بود در طول سه شب متوالی اجرا شود و مخاطبان بیشتری داشته باشد، اما در نهایت اجرای آن تنها به همان شب یلدا محدود شد. محفل شب یلدا برای نخستین بار از سوی وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان برگزار گردید و تماشاچیان محدودی که دستچین شده بودند شانس حضور در این محفل را که با حضور وزیر فرهنگ و اطلاعات برگزار میشد، یافتند.
به دلیل محدودیت امکانات فنی در افغانستان گروههای تئاتر مستقل و غیر دولتی از شانس کمتری برای اجرای نمایش در معدود سالنهای تئاتر این کشور برخوردارند. اکثر سالنهای نمایش تحت کنترل دولت اداره میشود و دست گروههای کوچک یا مستقل تئاتر از آنها کوتاه است. این قبیل گروهها یا باید به اجرای نمایشهای خیابانی رو بیاورند و یا دردسرهای فراوانی را برای اجرای نمایش خود در سالن تحمل کنند. در واقع شیوع کرونا تنها یکی از مشکلات بیشمار اهالی تئاتر افغانستان به شمار میرود.
آینده نامشخص اهالی تئاتر افغانستان
در حال حاضر بیش از دو هزار جوان در کشور افغانستان تحصیلات خود را در رشته هنرهای نمایشی به پایان رساندهاند اما مجالی برای انجام فعالیت هنری در این کشور ندارند. این افراد که از آنها به عنوان آیندهسازان تئاتر افغانستان یاد میشود به دلیل نبود حمایتهای دولتی یا غیر دولتی و فقدان زیر ساخت لازم برای اجرای نمایشهای صحنهای یا ناچار به انجام فعالیتهای دیگری برای امرار معاش هستند یا باید برای انجام کار هنری راه اسلاف خود را در پیش بگیرند و ترک وطن کنند.
شیوع ویروس کرونا درد تازهای بر دردهای هنرمندان این کشور افزود و موجب شد اندک افراد فعال در تئاتر افغانستان فشار مضاعفی را برای ادامه فعالیت هنری تحمل نمایند. اکنون آنها چشم به افق غبارآلود پیش رو دوختهاند و در بلاتکلیفی و یاس آینده مبهم و آرزوهای بر باد رفته خود را نظاره میکنند. حتی در صورت غلبه بر کرونا و بازگشت شرایط جهان به وضعیت سابق تئاتر افغانستان تا رسیدن به شرایط عادی راه درازی در پیش دارد؛ مسیر ناهموار و پر دست اندازی که بدون یک عزم راسخ و همه جانبه در کنار حمایتهای قابل توجه مالی به راحتی قابل پیمودن نیست.