در حال بارگذاری ...
...

مروری بر نمایش «آژاکس» نوشته حمیدرضانعیمی و کارگردانی فاتح بادپروا

به زنده من به مرده تو٭

ایران تئاتر - ارمغان بهداروند: نمایش «آژاکس» نوشته «حمیدرضا نعیمی» به کارگردانی «فاتح بادپروا» در سی‌ و نهمین جشنواره تئاتر فجر اجرا گردید. این نمایش که اقتباسی آزاد از آژاکس سوفوکل می‌باشد، رویکردی انتقادی به جنگ و دلایل ایجابی آن دارد و با تغییر گزاره‌های شناختی و تقلیل قهرمانان تلاش می‌کند نسبی بودن ارزش‌ها و فضیلت‌های فرمایشی افراد را به نحوی به نمایش بگذارد که به فروپاشی فردیت‌ها در موقعیت‌های اجتماعی منتهی شود.

تئاتر با احضار کهن‌الگوها و مأموریت‌سازی معاصر برای اسطوره‌ها، به کنکاش تاریخ و کشف اشتراکات فردی و گروهی جوامع دیروز و امروز می‌پردازد. نمایشنامه‌نویسان با زمان‌آگاهی و مکان‌سنجی، در هم‌‌جهانی با دیگر آثار هنری که می‌تواند در هر رسانه‌ای تولید شده باشند، دست به رابطه‌آفرینی می‌زنند و در این فرآیند، مصایب انسان هم‌روزگار و ابتلائات اجتماعی‌ عصر خود را در قالب تولید اثری اقتباسی طرح می‌کنند. «اقتباس» همچنان که به عنوان نهاده‌ای تبدیلی می‌تواند مکمل موقعیت کیفی یک اثر باشد باید تعاملی پویا به نفع اثر جدید نیز ممکن نماید. از این‌رو همواره نمایشنامه‌نویسان نگران فروتر بودن کیفیت اثر خویش در قیاس با اصل اثر می‌باشند و همین دلیلی بر مهجور ماندن اقتباس ادبی در روزگار ما شده است.
نمایش «آژاکس» نوشته «حمیدرضا نعیمی» به کارگردانی «فاتح بادپروا» در سی‌ و نهمین جشنواره تئاتر فجر اجرا گردید. این نمایش که اقتباسی آزاد از آژاکس سوفوکل می‌باشد، رویکردی انتقادی به جنگ و دلایل ایجابی آن دارد و با تغییر گزاره‌های شناختی و تقلیل قهرمانان تلاش می‌کند نسبی بودن ارزش‌ها و فضیلت‌های فرمایشی افراد را به نحوی به نمایش بگذارد که به فروپاشی فردیت‌ها در موقعیت‌های اجتماعی منتهی شود. در این نمایش تمرکز متن بر کاوش شخصیت‌ها و تأکید بر احتمال انحرافات اخلاقی حتی در فراانسان‌هایی است که در تصور مخاطب حمایل قهرمانی بر دوش دارند. آژاکسی که به تألیف حمیدرضا نعیمی و به روایت فاتح بادپروا متولد شده است نه صرفاً یک کهن‌الگو که شباهت فراوانی به انسان طاغی این روزگار دارد که برای طرح و تحمیل خویش هیچ قید و بندی را برنمی‌تابد و خود را فرای فضیلت‌ها و فراتر از اصول می‌پندارد. ابرانسانی که مغلوب میراث خویش می‌شود و به تندیس نزول انسان در دره‌های خشم و نفرت تبدیل می‌گردد.
معاصرت ما با جنگ‌ها و درک مستقیم ابتلائات آن می‌تواند مایه هم‌جهانی با نمایش و اشتراک در فضای انتقادی آن نسبت به جنگ و جنگ‌‌آفرینان باشد. فاتح بادپروا در انتخاب و اجرای این اثر نمایشی، به مسئولیت شهروندی خود تأکید کرده است.

*سطری از شعر چاووشی مهدی اخوان‌ثالث