در حال بارگذاری ...
یادداشتی بر حواشی نظر برخی اعضای شورای شهر

نگاه آبستره و فانتزی به تعیین حریم تئاتر شهر!

ایران تئاتر- هوشمند هنرکار: امروزه از گوشه و کنار دیوارهای تآترشهر، به مشام رهگذران، نه رایحه فرهنگ، بلکه بوی تعفن و مواد می‌رسد. و در این سال‌ها، ما تآتری‌ها، هاج و واج، انگار تصاویری غریب را با دور سریع بر پرده روبه‌روی خود به تماشا نشسته‌ایم.

پس از انقلاب روسیه، بسیاری از نورسیده‌گان نظام جدید به جان تئاتر افتاده بودند و گمان می‌کردند که باید فاصله میان مردم و تئاتر برداشته شود؛ و در آن هنگامه لنین با گفتن: انقلاب را داخل فرهنگ نبرید، فرهنگ را به میان انقلاب ببرید (نقل به مضمون)، به داد تئاتر رسید.

دو سه سال پیش نمایشی را با موضوع مشکلات شهری کار کردم ‌به نام «زندانی خیان نواب»، که در تقاطع بسیاری از آسیب‌های اجتماعی فرهنگی شهر تهران، در خیابان نواب، می‌گذشت. به این بهانه چند بار از اعضای شورای شهر دعوت کردم به دیدن نمایش بیایند، اما آن‌ها کارهای مهم‌تری داشتند. نمایش سه بار طی سال‌های 96، 97 و 98 به صحنه رفت. حتا بار آخر، از آن‌جا که تالار نمایش زیرمجموعه شهرداری بود، گمان می‌کردم که این‌بار دعوت من و مدیران سالن را بپذیرند، ولی باز هم نیامدند.

بله، خانم‌ها و آقایان شورای شهر، تئاتر نمی‌بینند، تئاتر را نمی‌شناسند و به رابطه تئاتر با شهر و شهرنشینی آشنا نیستند. همین است که خروجی جلساتشان در ساختمان بهشت می‌شود نگاه آبستره و فانتزی به تعیین حریم کشی تآترشهر!

وقتی بیست و چند سال پیش، غلامحسین کرباسچی، شهردار وقت، با نگاهی به کشورهای فرادست و پیشرفته، حصار پارک ها و متعاقبا حصار مجموعه تئاتر شهر را برداشت، شاید گمانش این بود که با این کار گستره فرهنگ را گسترده‌تر کند و فاصله میان مردم و تئاتر را بردارد؛ و دیدیم طی این سال‌ها چه شد! آب‌نماها و باغچه‌های تئاتر شهر که حال رهگذران و مسافران را صفا می‌داد، محو شدند و چرک خیابان و شهر به ساحت تئاتر سرازیر شد، مجسمه‌هایش ربوده شد، محوطه‌اش جولان‌گاه واسطه‌های محبت و دلالان موادمخدر شد، پارکینگ و چشم‌اندازش  به یغما رفت، ترمینال درهم‌فشرده مسافران عبوس و شتاب‌زده حریمش را ربود، حصار برداشته شد اما خندق عمیق و عریضی میان فرهنگ جامعه و تئاتر ایجاد شد، احترام صحن و ساحت بنا چنان فروریخت که دیگر حتا در بوستان مجاور، نه دانشجویان کتابخوان، بلکه پویندگان کریستال و زرورق جلوه عام یافتند، عامه مردم از فرهنگ و تئاتر دورتر شدند، تئاتر بیش از پیش متمایل به نخبه‌گرایی شد، بیان اجتماعی تئاتر محدودتر شد و... امروزه از گوشه و کنار دیوارهای تآترشهر، به مشام رهگذران، نه رایحه فرهنگ، بلکه بوی تعفن و مواد می‌رسد. و در این سال‌ها، ما تئاتری‌ها، هاج و واج، انگار تصاویری غریب را با دور سریع بر پرده روبه‌روی خود به تماشا نشسته‌ایم. 

شاید اگر بهشت‌نشینان جنت مکان شورای شهر اندکی آشنایی بیشتری با تئاتر و شهر خودشان داشتند، به جای صدور نظریه‌های آبستره، در تولید تئاترهای شهری می‌کوشیدند، به شهرداران خود می‌سپردند که همچون شهرداری‌ اغلب کشورهای صاحب فرهنگ، پشتیبان مستقیم تئاتر باشند، زحمت‌کشان دست فروش پیرامون تئاترشهر را سامانی می‌دادند و اگر حریم رهگذران، و نه تئاترشهر، امکان و رخصتی می‌داد، با سپردن آن به فروشندگان کالاهای فرهنگی و زیباسازی حجره‌های آن‌ها، جلوه فرهنگی این بخش را صفا می‌دادند...

ولی خانم‌ها و آقایان تئاتر نمی‌بینند و به رابطه تآتر و هنر با شهر و شهرنشینی عنایتی ندارند.




مطالب مرتبط

معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مطرح کرد

محمود سالاری: تعمیرات ساختمان تئاتر شهر به‌زودی آغاز می‌شود
معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مطرح کرد

محمود سالاری: تعمیرات ساختمان تئاتر شهر به‌زودی آغاز می‌شود

محمود سالاری، معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن توضیح درباره اولویت‌های عمرانی این معاونت از آغاز تعمیرات ساختمان تئاتر شهر و نیز از بهسازی تالارهای سنگلج و هنر خبر داد.  

|

گفت‌وگو با کارگردان و بازیگر «مناظره وایادولید»

هوشمند هنرکار: فرم نباید مزاحم ارتباط اندیشه تئاتر با تماشاگر باشد
گفت‌وگو با کارگردان و بازیگر «مناظره وایادولید»

هوشمند هنرکار: فرم نباید مزاحم ارتباط اندیشه تئاتر با تماشاگر باشد

هوشمند هنرکار، بازیگر و کارگردان «مناظره وایادولید» با بیان این‌که در این اثر تلاش شده تا دغدغه‌های انسانی و اجتماعی به نمایش درآید، گفت به شعبده‌بازی‌های نور، صدا و افکت علاقه زیادی ندارم، درام و تئاتر باید روی صحنه جاری شود و فرم‌ نباید مزاحم ارتباط اندیشه تئاتر با ...

|

نظرات کاربران