نگاهی به نمایشهای بخش ایدههای نو هجدهمین جشنواره نمایش عروسکی «تهران-مبارک»
ایدههای نویی که شایسته است بیشتر صیقل یابند
ایران تئاتر – سید رضا حسینی: در ادامه مجموعه نوشتههای مربوط به هجدهمین جشنواره نمایش عروسکی تهران-مبارک که از زمان برگزاری این رویداد هنری در ایران تئاتر منتشر میشود به یکی دیگر از بخشهای جشنواره به نام ایدههای نو میرسیم. با این اشاره که جشنواره نمایش عروسکی امسال از دهم تا هفدهم اسفند ماه به صورت مجازی برگزار شد.
در بخش ایدههای نو هجدهمین جشنواره نمایش عروسکی تهران مبارک چهار نمایش شرکت داشتند که از چهار شهر مختلف ایران یعنی تهران، کرج، مشهد و آبادان بودند. در طول برگزاری جشنواره تمام این نمایشها در کنار آثار موجود در سایر بخشهای این رویداد هنری از طریق سامانه تلویزیون تئاتر ایران و سه پلتفرم مجازی دیگر برای علاقهمندان تئاتر قابل دسترسی بود و این دسترسی از ابتدا تا انتهای جشنواره در طول شبانه روز وجود داشت.
تا امروز بخشهای مختلف هجدهمین جشنواره نمایش عروسکی تهران مبارک در وبسایت ایران تئاتر مرور شد و آثار شرکت کننده در آنها معرفی و بررسی گردید. پس از بخش خردسال، بخش کودک و نوجوان، بخش صحنهای (مرور)، بخش بزرگسال و بخش سنتی به سراغ نمایشهای حاضر در بخش ایدههای نو میرویم تا نگاهی به آنها داشته باشیم.
نمایش حماسه دریا
نمایش «حماسه دریا» یکی از چهار اثر حاضر در بخش ایدههای نو هجدهمین جشنواره نمایش عروسکی تهران مبارک بود و تئاتر آبادان را در رویداد هنری امسال نمایندگی میکرد.
عوامل تولید نمایش
نویسندگان: هیام احمدی، فرامرز غلامیان
کارگردان، طراح صحنه، طراح گریم و طراح لباس: هیام احمدی
عروسک گردانان: فرامرز غلامیان، آبتین براتی، فرزاد پایداری، مهربان غلامیان، هیام احمدی
انتخاب موسیقی و افکت: فرامرز غلامیان
مدیر صحنه و افکتور: سروش مومنی
طراح نور: عباس منظری
مدیر تولید: ابتسام احمدی
طراح دکور و منشی صحنه: علی سنامیری
دوخت لباس: میترا هراتی، بهناز دریس
عکاس و فیلمبردار: علی هواسی، دانیال مولا
خلاصه نمایش
دریاقلی سورانی در یک شب پاییزی در حومه شهر آبادان مشغول صحبت با لوازم و اشیائی است که پیرامون او حضور دارند. او در حین گفتگو متوجه عبور نیروهای عراقی از رودخانه بهمنشیر و حرکت آنها به سمت آبادان میشود. دریاقلی که دشمن را در یک قدمی شهر مییابد بدون فوت وقت به سمت آبادان میرود تا خبر تهاجم ناگهانی ارتش عراق را به نیروهای مقاومت این شهر برساند.
نگاهی به این نمایش
نمایش «حماسه دریا» بر اساس یک رویداد واقعی ساخته شده است و برش کوتاهی از زندگی دریاقلی سورانی را به تصویر میکشد. او در زمان حمله عراق به ایران به طور اتفاقی متوجه عبور ارتش عراق از مرز و حرکت آن به سمت آبادان شد. دریاقلی بدون از دست دادن فرصت نیروهای نظامی مستقر در آبادان را از این موضوع آگاه ساخت و مانع از غافلگیری آنها توسط ارتش عراق شد. اندکی پس از هجوم ارتش صدام به خاک ایران او در جریان مقاومت مردمی برای دفاع از آبادان شهید شد.
نمایش حماسه دریا یک تئاتر عروسکی است که عروسکهای حاضر در آن از کاغذ ساخته شدهاند. در بخش نخست این نمایش بازیگر نقش دریا با عروسکهایی که در واقع لوازم و اشیا مختلف دور و بر او هستند در تعامل است و به گفتگو با آنها میپردازد. در بخش دوم این اثر اجرای عروسکی دست بالا را دارد و با تبدیل شدن اکثر شخصیتهای حاضر در داستان به عروسکهای کاغذی ریز و درشت، بیننده به تماشای یک نمایش عروسکی کامل مینشیند. در وبسایت ایران تئاتر
نمایش حماسه دریا توسط عوامل تولید نمایش «رکاب بزن مرد» ساخته شده است؛ اثری که چند ماه قبل در جشنواره تئاتر مقاومت امسال حضور داشت. این دو نمایش شباهت فراوانی به یکدیگر دارند و بسیاری از جزئیات موجود در آنها مشترک است. از همین رو نتیجهای که پس از تماشای این دو نمایش میتوان گرفت نیز کم و بیش یکی است و هر دو احساس مشابهی را به بیننده منتقل میکنند. پیش از این در مطلب مربوط به مرور نمایشهای بخش کودک و نوجوان هفدهمین جشنواره سراسری تئاتر مقاومت، که همزمان با برگزاری این جشنواره در ایران تئاتر منتشر شد، نگاهی به نمایش رکاب بزن مرد داشتیم. در صورت تمایل میتوانید به مطلب یاد شده مراجعه کرده و از جزئیات بیشتری در مورد این نمایش که در واقع برادر دوقلوی نمایش حماسه دریا است مطلع شوید.
نمایش اعماق
نمایش «اعماق» نماینده کرج در بخش ایدههای نو هجدهمین جشنواره نمایش عروسکی تهران مبارک بود.
عوامل تولید نمایش
نویسنده و کارگردان: لیلا احمدی، نایری عیوضی
طراح صدا: نایری عیوضی
خلاصه نمایش
فرد ناشناسی در محیطی نامعلوم قدم میزند و تصاویر متعددی را در اطراف خود مشاهده میکند. گویی او در عالم خواب به سر میبرد و در حال تجربه یک کابوس مبهم است.
نگاهی به این نمایش
نمایش «اعماق» در عمل یک لایو انیمیشن به شمار میرود که البته حین پخش به شکل مجازی در هجدهمین جشنواره نمایش عروسکی تهران-مبارک اندکی تغییر ماهیت یافته و به یک انیمیشن کوتاه تبدیل شده است. در صورتی که این تئاتر انیمیشن محور به صورت زنده در تماشاخانه اجرا میشد احتمالا گوشهای از سالن به اجرای نمایش مقابل دوربین اختصاص مییافت و نتیجه نهایی نیز همزمان روی پرده به تصویر کشیده میشد. اما اکنون بخش اجرا مقابل چشمان تماشاگر از ساختار این اثر حذف شده است و تنها شاهد نتیجه نهایی یعنی انیمیشن تولید شده روی پرده هستیم. البته این شیوه برای بیننده تلویزیونی که به شکل آنلاین این نمایش را از طریق پلتفرمهای مجازی نظیر تلویزیون تئاتر ایران مشاهده میکند بهتر به نظر میرسد.
در این نمایش دوربین حرکت چندانی ندارند و این تصاویر کاغذی هستند که مقابل آن به رژه در آمده و حس حرکت را به بیننده القا میکنند. در پس زمینه نیز صدای پا به گوش میرسد تا این حس تقویت شود و بیننده احساس کند خودش در حال قدم زدن در محیط و مشاهده اطراف است. در واقع نمایش سعی دارد زاویه دید اول شخص را شبیهسازی کند و بیننده را در قامت شخصیت اصلی حاضر در صحنه قرار دهد.
در نمایش اعماق قهرمان داستان یا همان بیننده در محیط نامعلومی قدم میزند و تصاویر مختلفی را بر در و دیوار مشاهده مینماید؛ تصاویری که در مجموع معنی و مفهوم خاصی را برای تماشاگر تداعی نمیکنند. بخش عمده این محیط شبیه به یک ساختمان متروکه است که تنها شخصیت حاضر در آن مشغول قدم زدن و سرکشی به نقاط مختلف آن است. با این اوصاف میتوان نمایش اعماق را یک لایو انیمیشن نسبتا کوتاه توصیف کرد که حدود یازده دقیقه از حضور فردی در عالم خواب را به تصویر میکشد. خواب او نه به آن اندازه شیرین است که آن را رویا بنامیم و نه آنقدر ترسناک که آن را کابوس قلمداد کنیم. در مجموع تماشای نمایش اعماق معنی و مفهومی بیش از این توصیف را به ذهن نمیآورد.
فاصلهای به وسعت
نمایش «فاصلهای به وسعت» به نمایندگی از مشهد در بخش ایدههای نو هجدهمین جشنواره نمایش عروسکی مبارک حضور داشت.
عوامل تولید نمایش
نویسندگان: مهدی شریفی، سید جواد رحیم زاده
کارگردان، طراح صحنه، ساخت دکور و عروسک: مهناز آقایی
تهیه کننده: سجاد انتظاری
عروسک گردانان: محمدجواد مهدیان، قیس یساقی، حسین جلالی راد، فائزه امیرآبادی، مهلا رمضانپور، میترا قاسمی، یاسمن زارع زاده، مهیدیه رمضان پور، میترا بابایی
آهنگساز و نوازنده: امید سنجر موسوی
طراحی عروسک: مهدی شریفی
نوازنده: امید حسین زاده، یزدان انتظاری
سرپرست: امیر بشیری
مشاور کارگردان: مجید بخششیان
مدیر صحنه: نازنین زهرا سعادتی
تدوین: حسن ثانی
خلاصه نمایش
دختر و پسر کم سن و سالی هنگام بازی در کوچه توجهشان به یکدیگر جلب میشود. آنها که همسایه دیوار به دیوار هستند از طریق بازی با یک بادکنک سفید با هم آشنا میشوند و به تدریج به یکدیگر وابسته میگردند. با این حال پدران این دو کودک راضی به همبازی شدن آنها نیستند و به بهانههای مختلف سعی میکنند آنها را از هم جدا کنند. این کار در دوران کودکی با ملایمت صورت میگیرد اما پس از رسیدن کودکان به سن بلوغ شدت بیشتری مییابد و کاملا جدی میشود. ابتدا محل ملاقات آن دو با حصار طناب مانندی از یکدیگر جدا میگردد و خیلی زود حصار کذایی جای خود را به یک دیوار آجری بلند میدهد. با وجود ممانعت والدین از ملاقات، دختر و پسر جوان در هر فرصتی که نصیبشان میشود به دیدار یکدیگر میروند. با این حال به محض محقق شدن هر دیدار پدران آنها از موضوع مطلع شده و پس از تندخویی و جر و بحث با فرزندان خود آنها را از یکدیگر دور میکنند. در جریان یکی از این جر و بحثها پدر پسر دچار حمله قلبی میشود و از دنیا میرود. پس از این اتفاق او و مادرش ناچار به ترک محل زندگی خود میشوند. مدتی پس از جدایی ناخواسته آن دو دلداده جوان دختر با مردی ازدواج میکند. او به زودی صاحب فرزند میشود و همراه با خانواده جدید خود از آن خانه میرود. والدین او در اثر وقوع زلزله و ریزش آوار کشته میشوند و ساختمانی که در آن زندگی میکنند تخریب میگردد. مدتی بعد شهر از نو بازسازی میشود و جای آن دو ساختمان قدیمی را تعدادی آپارتمان چند طبقه میگیرد. دختر جوان همراه با همسر و فرزند خود به شهر باز میگردد و ساکن همان آپارتمانی میشود که جای خانه پدری او قد بر افراشته است. پسر نیز که با شخص دیگری ازدواج کرده به اتفاق همسر و فرزند خود به محله قدیمی باز میگردد و همسایه آنها میشود. فرزندان آن دو در همان کوچه تاریخ را تکرار میکنند؛ آنها هنگام بازی با یک بادکنک سفید یکدیگر را میبینند و خیلی زود با هم آشنا و صمیمی میشوند.
نگاهی به این نمایش
نمایش «فاصلهای به وسعت» یک تئاتر عروسکی به شمار میرود که برای اجرای آن از روشی مشابه با بونراکو استفاده شده است. عروسکها در این نمایش تکه پارچههای رنگارنگی هستند که به شکل کاملا ساده توسط ریسمان برایشان سر و دست طراحی شده است. در واقع این عروسکها حتی از داشتن پا نیز بیبهرهاند. با این حال همین عروسکهای ساده به لطف عروسک گردانان خود توانستهاند به خوبی احساسات انسانی آشنایی مانند غم، شادی، نگرانی، ترس، خشم و امثال آن را به تصویر بکشند.
با آنکه نمایش فاصلهای به وسعت از وجود راوی بیبهره است و شخصیتهای حاضر در آن تا پایان داستان حتی یک کلمه نیز سخن نمیگویند اما بیننده به خوبی قادر است با داستان این نمایش ارتباط برقرار کرده و از آن سر در بیاورد. در این نمایش برقراری ارتباط شخصیتها با مخاطب و بیان احساسات متفاوت آنها تنها از طریق حرکات و اصوات مختصر و کوتاهی که از دهان عروسک گردانان خارج میشود میسر شده است؛ ارتباطی که میتوان آن را کاملا موفق توصیف کرد.
دکور این نمایش به شکل سه بعدی ساخته شده و محله آرام و کوچکی از یک شهر معمولی را به تصویر میکشد. این دکور از جزئیات مناسبی بهره میبرد و اجزای مختلف آن نظیر ساختمانها، درخت، ابر، هواپیما و حتی کیف مدرسه کودکان با کاغذ و مقوا ساخته شده است. ساختمانها به گونهای طراحی شدهاند که در ابتدای داستان خانههای حیاط دار را نمایندگی میکنند؛ اما در انتهای ماجرا تغییر شکل داده و به آپارتمان تبدیل میشوند. نکته دیگری که در مورد دکور این نمایش میتوان به آن اشاره کرد قابلیت جمع شدن و تبدیل آن به یک دایره است. در بخشی از داستان که پرواز هواپیمای کوچکی به دور کره زمین را روایت میکند به خوبی از این قابلیت دکور برای نمایش گرد بودن زمین استفاده شده است.
در نمایش فاصلهای به وسعت قسمت مهم نورپردازی برای نشان دادن چرخه روز و شب به کار رفته و موجب ایجاد تنوع در بخشهای مختلف این اثر شده است. پایان داستان بیننده را به این فکر وا میدارد که احتمالا در حال تماشای یک چرخه نافرجام و دور باطل در مورد فرهنگ و رفتار برخی از اقشار جامعه است؛ فرهنگی که نسل به نسل منتقل میشود و رفتاری که بدون تغییر تکرار میگردد. فرایندی که با سختگیری پدران دو کودک نسبت به ارتباط دوستانه آنها آغاز شده، با جدا کردن آنها در دوران جوانی توسط والدین ادامه یافته و میرود با تکرار همین رفتار نسبت به نسل جدید تکمیل شده و به نقطه آغاز باز گردد. اما بلافاصله پس از دوستی دو کودک نسل جدید نمایش پایان مییابد. به این ترتیب تماشاگر رفتار والدینی که خود زخم خورده سختگیری افراطی و دگماندیشی پدرانشان هستند را با فرزندانی که در حال پیمودن همان مسیر هستند نمیبیند. از همین رو این امید در او تقویت میشود که شاید کودکان دیروز و والدین امروز از گذشته خود درس گرفته باشند و اجازه ندهند این دور باطل ادامه یابد.
نمایش فاصلهای به وسعت علاوه بر بهرهمندی از داستان گیرا و دکور خوش ساخت ایده مناسبی نیز در اجرا دارد و توانسته است این ایده را به خوبی پیاده کند. در واقع فرم و محتوای این اثر نمایشی خوش ساخت حضور آن در بخش ایدههای نو را کاملا توجیه میکند.
نمایش خواهران پیرس
نمایش «خواهران پیرس» از جانب تهران در هجدهمین جشنواره نمایش عروسکی تهران مبارک شرکت داده شده بود و در بخش ایدههای نو این رویداد هنری حضور داشت.
عوامل تولید نمایش
نویسنده: عرفان ابراهیمی
کارگردان و سازنده ماکت و دکور: حانیه درویشیان، فاطمه صفائی پور
آهنگساز: مهبد شیروانی، فرزان سلسبیلی
طراح صدا: وصال جواهری
خلاصه نمایش
دو خواهر تنها که تمام مایحتاج خود را از دریا تامین میکنند در کلبهای کنار ساحل روزگار میگذرانند و کار اصلی آنها دودی کردن ماهی است. روزی آنها مردی که در آب افتاده است را نجات میدهند و او را به کلبه نزد خود میآورند. اما مرد پس از به هوش آمدن و چشم باز کردن هراسان میشود و تصمیم به فرار میگیرد. یکی از دو خواهر ناخواسته مرد فراری را پیش از ترک کلبه با پارو از پا در میآورد. آنها جسد او را دودی میکنند تا مانند ماهی دودی ماندگار شود و بتوانند و آن را در گوشهای از کلبه نزد خود نگه دارند. اما کار دو خواهر به همین جا ختم نمیشود؛ آنها سه مرد دیگر را نیز با همین شیوه به کام مرگ میفرستند تا اجسادشان را دودی کنند و آنها را نزد خود نگه دارند.
نگاهی به این نمایش
نمایش «خواهران پیرس» بر اساس داستان کوتاهی به همین نام نوشته «میک جکسون» نویسنده انگلیسی ساخته شده است. در سال ۲۰۰۷ میلادی شرکت «آردمن» یعنی سازنده مجموعه فیلمهای «والاس و گرومیت» یک فیلم کوتاه انیمیشن بر اساس این داستان ساخت که از نظر فرم و ساختار یک کمدی سیاه به شمار میرفت. این فیلم انیمیشن ماجرای خواهران پیرس را در قالب یک روایت ترسناک به تصویر کشیده بود. نمایش عروسکی خواهران پیرس مسیر متفاوتی را در پیش گرفته و قصد دارد روایتی شاعرانه و آرام از این داستان ارائه دهد.
کسانی که داستان خواهران پیرس را خواندهاند یا فیلم کوتاه انیمیشن ساخته شده بر اساس آن را دیدهاند احتمالا میدانند دلیل اصلی فرار فردی که این دو خواهر او را از مرگ نجات داده بودند ظاهر آن دو بود. خواهران پیرس زنان میانسال مجرد و درشت اندامی با ظاهر ناخوشایند هستند که مردان توجهی به آنها نشان نمیدهند. از همین رو این دو خواهر به ناچار تک و تنها و به دور از مردم در کلبهای کنار ساحل زندگی میکنند. آنها پس از کشتن فرد نخست، بدون آنکه تصمیمی بر انجام آن داشته باشند، به قتل مردان علاقهمند میشوند و این کار را به سبک زندگی خود تبدیل میکنند. در نمایش عروسکی خواهران پیرس به طور دقیق بر این موارد تاکید نشده و تنها اشارهای گذرا به زمختی دستان و بوی ناخوشایند بدن این دو خواهر، که ناشی از مجاورت همیشگی با ماهی است، صورت گرفته است. این امر احتمالا در راستای همان هدف اصلی طراحان این نمایش یعنی روایت شاعرانه داستان انجام شده است؛ هدفی که میتوان گفت طراحان این نمایش به قدر کفایت در رسیدن به آن موفق بودهاند.
نمایش خواهران پیرس به شکل میکرو تئاتر اجرا شده است و از ابتدا تا انتها فرم خود را حفظ میکند. در دکور طراحی شده برای این اثر شاهد وجود نمای داخلی کلبه خواهران پیرس در کنار فضای آکواریوم مانندی هستیم که حکم دریا را دارد. دکور این نمایش از جزئیات قابل توجهی بهره میبرد و وسایل و اشیا موجود در کلبه از نظر کمی و کیفی کامل به نظر میرسد.
داستان این تئاتر عروسکی توسط یکی از دو خواهر روایت میشود و دیگری حضور مستقیمی در نمایش ندارد. البته نه در کلبه و نه دریا نشانی از این دو خواهر نیست و در طول اجرای نمایش تنها دارایی و وسایل منزل آنها به تصویر کشیده میشود. در واقع حضور خواهران پیرس در نمایش تنها از طریق صدای یکی از آنها که راوی داستان است احساس میشود. صدای جوان و آرام راوی تصویر نسبتا جوانی از خواهران پیرس در ذهن بیننده ایجاد میکند که با منبع الهام این اثر منطبق نیست. البته این موضوع را نمیتوان به حساب نقطه ضعف این نمایش گذاشت؛ چرا که کم و بیش با سایر اجزای آن هماهنگ و همخوان است. در واقع طراحان این تئاتر خواهران پیرس را از زاویه دید خود به تصویر کشیدهاند.
همراه با روایت راوی، دوربین (که یکی از اجزای اصلی اجرا در هر نمایش میکرو تئاتر است) در نقاطی از کلبه یا دریا، که او به آنها اشاره میکند، به گردش در میآید؛ تصویر این گشت و گذار نیز به صورت همزمان بر پرده نقش میبندد. حرکت دوربین و نوع به تصویر کشیدن اجزای صحنه منطبق با نوع روایت راوی است و کند و آرام صورت میگیرد. در مجموع هدف طراحان این نمایش ارائه روایت دلخواه و مد نظر خود از داستان خواهران پیرس بوده است که باید گفت تا حد قابل توجهی به آن دست یافتهاند.
ایدههایی که خوب است بیشتر تازه و نو باشند
نمایشهای حاضر در بخش ایدههای نو هجدهمین جشنواره نمایش عروسکی تهران-مبارک جملگی از محتوا و فرم خوبی برخوردار بودند و در اکثر آنها ایدههای جالبی نیز مشاهده شد. با این حال بسیاری از این ایدهها به معنی کامل کلمه نو و تازه نبودند و با کمی دقت میتوان نمونههای مشابه با آنها را در گوشه و کنار یافت. البته در میان این آثار ایدههای نسبتا نوینی نیز مشاهده گردید که به خوبی پیاده شده بود و در متن پیش رو نیز به این موضوع اشاره شد.