لب کلام هنرمندان در گفتوگوهای هفته 40
بحث انتخابات در فضای مجازی داغ تر از فضای رسمی رسانه ها
ایران تئاتر- عباس عبدالعلیزاده: با نزدیک شدن به روز برگزاری انتخابات مباحث مربوط به این حوزه نیز پرشور تر می شود. برگزاری مناظره نامزدهای ریاست جمهوری از هفته گذشته به برنامه های تبلیغاتی و اطلاع رسانی رسانه ملی اظافه شد. نمایش های خیابانی متعددی برای این ایام تولید و اجرا میشود. برخی رسانه ها گزارش های اختصاصی درباره موضوع فرهنگ در مناظره ها منتشر کرده اند. اما آنچه مشخص است میان هنرمندان و اهالی تئاتر بحث انتخابات در فضای مجازی و غیر رسمی داغ تر از فضای رسمی رسانه ها دنبال میشود.
هفته گذشته ایران تئاتر نیز با انتشار گفت و گوهایی اختصاصی از علی حاتمی نژاد درباره نمایش «ورشو» و محمد رضا عطایی فر درباره نمایش «کنسرت تئاتر مرگ گرم» به موضوعات متنوع در حوزه نمایش در این دو اثر پرداخت.
امین پورمند: رئیس جمهور آینده باید نگاه ویژهای به هنر و هنرمندان داشته باشد
امین پورمند کارگردان، بازیگر و سرپرست گروه نمایشی «طلوع اندیمشک» درباره مشکلات هنرمندان تئاتر گفت: با گذشت بیش از پانزده ماه تعطیلی، هنوز وضعیت هنرمندان به ویژه تئاتری ها مشخص نیست. هنرمندانی که بدون هیچ شغل دیگری خانه نشین و به شدت دچار مشکلات مالی شده اند.
هنوز در سیستم اداری، تئاتر به عنوان یک شغل محسوب نمیشود و این خیلی دردناک است. شاید اگر به عنوان یک شغل به حساب میآمد دغدغه معیشت هنرمندان کمتر میشد.
لب کلام
امیدوارم هر شخصی از بین کاندیدا که رئیس جمهور چهار سال آینده شد تدابیری بیندیشد تا هنرمندان دارای ردیف شغلی شوند و نگاه ویژهای به هنر و هنرمندان این کشور داشته باشد.
هنرمند از درون و بطن یک جامعه است و طبق فرمایش مقام معظم رهبری آیت الله خامنهای سال مانع زداییهاست.
اتحاد و همدلی را پیشه و فکری برای معیشت و آسایش مردم کند.
مردمی که در جنگ تحمیلی هشت سال از این مرز و بوم دفاع کردند نیاز به آسایش و آرامش دارند.
باشگاه خبرنگاران جوان
مرضیه برومند: راه تعالی مملکت ما این است که هم خود را ارتقا دهیم و هم مردم را
17 خرداد سالروز تولد هنرمندی است که بسیاری از کودکان دیروز و امروز با او و آثارش خاطره دارند؛ هنرمندی که در 70 سالگی همچنان پرانرژی، شاداب و باانگیزه برای بچهها کار میکند و پای مردم هم ایستاده است. مرضیه برومند میگوید: «من همچنان پای مردم و پای آن نگاه صادقانهای که به من داشتند ایستادهام. من در رودربایستی خودم ماندهام وقتی که میبینم مردم در کوچه و خیابان محبت میکنند. خجالت میکشم چون نگاه مردم به من از خودم فراتر رفته است
لب کلام
از کودکی به مطالعه علاقه داشته و پنجشنبهها با یک دوزاری در مُشت ، جلوی کیوسک روزنامه فروشی منتظر میشدم تا «کیهان بچهها» برسد و او آن را بخرم و با عکسهایی از کارتونهای والت دیزنی رویاپردازی کنم.
علی (حاتمی) خواست من نقش ملیجک را بازی کنم، ولی گفت اول یک تست گریم بزنیم که ببینیم چطور میشود و قرار بود مشخص نشود که یک زن این نقش را بازی کرده است.
بعد هم من ملیجک شدم که متاسفانه عکسی از آن تست گریم ندارم، اما خوشبختانه حال پرویز فنی زاده (بازیگر اصلی) طوری بود که خودش آماده بازی شد و بعد علی به من گفت که نقش زن ملیجک یعنی دختر ناصرالدینشاه را بازی کنم.
وقتی داود(رشیدی) آمد شروع به ساخت کارهای کودک تلویزیونی کردیم مثل «کدو قلقلی و دیو» که اصلا یک کار صحنهای بود و علاوه بر اجرا برای تلویزیون هم آن را ضبط کردیم و از اولین کارهای رنگی آن زمان بود.
یک جشنواره در فروردین سال ۵۹ در تئاتر شهر و پارک اطراف آن برگزار شدکه به مدت یک ماه با اجرای صحنهای تئاتر، اجرای نقالی و خیمه شببازی در محوطه، پخش فیلمهایی از تولیدات کانون پرورش فکری و برپایی چادر و آموزش انیمیشن، نقاشی، عکاسی، مجسمهسازی و نمایش عروسکی در چادرها همراه بوده با نام «بچهها بیاید تماشا» با استقبال خیلی خوبی مواجه شده بود.
همه این کارها توسط همان بچههایی که در واحد نمایش بودند اتفاق افتاد و جالب است که حتی پولی هم ندادند.
انگار وظیفه ما بود. گاهی به بچههای الان میگویم فکر میکنید "آرایشگاه زیبا" و "شهر موشها" راحت ساخته شد؟
پوست ما خیلی کلفت بود. ما عشق داشتیم، امید داشتیم، هدف داشتیم.
من حتی "مربای شیرین" را که ساختم اگرچه هیچ وقت امکان اکران پیدا نکرد اما آن را موفق میدانم چون یک تلاش موفق برای گفتن یک قصه خاص بود.
زندگی را باید به زانو درآورد.
راه تعالی مملکت ما این است که به لحاظ فرهنگی هم خود را ارتقا دهیم و هم مردم را.
در عین حال که برای مردم کار میکنیم نباید در حد کارهای عوامانه سقوط کنیم.
من یکی از موثرترین دورههای زندگیام در شکلگیری شخصیت فرهنگی و هنری خودم را تحصیل در دانشکده هنرهای زیبا میدانم.
تاکید میکنم هنرهای زیبا و نه هنرهای نمایشی چون در هنرهای زیبا همه بچههای معماری، نقاشی، مجسمهسازی، موسیقی و تئاتر کنار هم بودند و برخورد و معاشرت بچهها از این رشتهها خیلی تحول به وجود آورد و تاثیر خوبی بر ما داشت.
من همچنان پای مردم و پای آن نگاه صادقانهای که به من داشتند ایستادهام.
من در رودربایستی خودم ماندهام وقتی میبینم مردم در کوچه و خیابان محبت میکنند. خجالت میکشم چون نگاه مردم به من از خودم فراتر رفته است.
البته من همیشه با اعتقاد و با پشتکار کار کردم، سختی کشیدم چون کمالگرا بودم و دنبال چیزی رفتم که فکر کردم باید اتفاق بیفتد.
من پای اصولی که داشتم همچنان ایستادهام، چرا که نسل من آرمان داشت و فکر میکنم آنچه امروز بچههای ما ندارند، همین آرمان است.
ایسنا
سجاد داغستانی: از عنوان این اثر دو مضمون برداشت می شود
سجاد داغستانی نویسنده و کارگردان نمایش «پس از برخورد جسم سخت به سر»، درباره موضوع این نمایش گفت: نمایش «پس از برخورد جسم سخت به سر» سه اتفاق را در سه دوره تاریخی ایران روایت میکند.
لب کلام
من دو سبک صحنه مختلف را در دو اجرای قبلی استفاده کردم؛ بار اول صحنه گردان بود و بار دوم صحنه ثابت و بازیگران روی صندلی مینشستند.این بار صحنه ما یک اتاق از یک دیوانه خانه است. صحنه مینی مال است.
ویژگی صحنه این نمایش این است که به واسطه پنجره های روی آن، این دیوار به دلیل وجود سه اپیزود به سه قسمت تقسیم شده است. اپیزود اول با کفش شخصیت خانم، اپیزود دوم با کلاه و اپیزود سوم با عکس دکتر مصدق تمام می شود.
از عنوان این اثر دو مضمون برداشت می شود.
اول اینکه هر سه نفر پس از برخورد جسم به سر دچار اختلال رفتاری میشوند و در افکار آنان پرش می بینیم.
تماشاگر پس از تماشای سه اپیزود متوجه میشود اتفاقات روزمرهای که برای هر کدام از ما می افتد، همانند جسمهایی عمل می کنند که به سر ما می خورد تا زندگی مان را تغییر دهد.
در حقیقت این نمایش روایت سرنوشت جوان های وطن در سه دوره تاریخی است.
در دو دوره اجرای قبلی استقبال خوبی از این نمایش به عمل آمد. دلیل این امر این است که این نمایش همه سلایق را در برگرفته است.
اپیزود خانم داستان همه خانم هاست.
اپیزود میانی طنز است و باعث می شود از طریق طنز تماشاگر را ترغیب به دیدن کنیم.
اپیزود سوم، سیاسی است که مورد پسند تماشاگران میان سال قرار گرفته و روایت دکتر مصدق را در قالب فانتزی نشان می دهد و تا حدی از مایه های طنز برخوردار است.
ما این نمایش را چند دور اجرا کردیم و در نهایت تصمیم به بازتولید آن گرفتیم.
کمبود تماشاگر در این دوران و سالن با نصف ظرفیت دلیل بازتولید این نمایش شد.
هم چنین به دلیل پرکار بودن بازیگران، سه بازیگر در روز زوج و سه بازیگر در روزهای فرد به ایفای نقش میپردازند.
برای نقشهای زن از بازیگران خانم جدید استفاده کرده ام.
باشگاه خبرنگاران جوان
پیام دهکردی: تزریق «امید» با موتور برقی
پیام دهکردی بازیگر و کارگردان باسابقه تئاتر ایران که به شهر لاهیجان هجرت کرده و در آنجا با تأسیس یک موسسه به فعالیتهای فرهنگی و تئاتری خود ادامه میدهد، درباره برنامههای تئاتری خود با توجه به شرایط کرونایی جامعه گفت: فرهنگ یکی از مهمترین بالهای پرواز یک جامعه است و الان حوزه فرهنگ مغفول مانده و گویی فرهنگ و ملزومات آن نظیر تئاتر، سینما، موسیقی و غیره را به فراموشی سپردهایم. ظرفیت هنرهای نمایشی به دلیل شمولیت و جامعیتش که پیوند با دیگر هنرها نظیر سینما، موسیقی و هنرهای تجسمی دارد به شدت این استعداد را دارد که فعال شود و شروع به حرکت کنیم.
لب کلام
واقعیت این است که الان ابعاد شرایط کرونایی کاملاً روشن است و عوارض و تهدیدهایی که ایجاد کرده برای همه به صورت عیان و شفاف وجود دارد خاصه برای بخش تئاتر که معتقدم در این مدت به شدت آسیب دیده است.
مدتهاست که در حال بررسی این وضعیت هستم تا ببینم تئاتر در این شرایط میتواند نقش کنش گری خود را در حوزههای فرهنگی ایفا کند یا نه.
باورمان بر این است که کار تئاتر تولید اندیشه، ایجاد نگاه و امید کردن است.
تئاتر قرار است دست روی آسیبهای اجتماعی بگذارد، چشمانداز معرفی و در عین حال راهکار ارائه دهد.
میدانیم که تئاتر صحنهای در شرایط سختی به سر میبرد و هیچ تضمینی برای گروههایی که با جانفشانی وارد میدان شدهاند، در خصوص اینکه فروش داشته و در جذب مخاطب موفق باشند وجود ندارد.
در باقی بخشها نیز معتقدم تئاتر ما نتوانسته متأسفانه طی یکی دو سال اخیر جانی پیدا کند تا کاری را انجام دهد.
از آنجایی که همیشه باورم این بوده که تئاتر یعنی کنش و زیرشاخههای مختلفی دارد، بعد از مدتها بررسی به این نتیجه رسیدم که در این ایام از بخشهایی از تئاتر باید استفاده کنیم که با تئاتر کاربردی، هنرهای ترکیبی و پرفورمنس پیوند میخورد.
باور من بر این است که بشر بدون امید مرده است و امروز بیشتر از هر زمانی حداقل در تاریخ چند دهه اخیر کشور، جامعه ما محتاج امید است.
بخشهای میدانی، خیابانی و پرفورمنس به شدت میتوانیم از ظرفیت تئاتر استفاده کنیم برای اینکه بتوانیم هم دست روی آسیبهای اجتماعی بگذاریم و هم حال جامعه را خوب و جامعه را به بازگشت دوباره به امید دعوت کنیم.
سالها دغدغهام این است که ببینم آیا میتوانم خودم تبدیل به تئاتر شوم؟ یعنی اینکه الزاماً روی صحنه نروم اما تئاتر انجام دهم.
بر اساس این پرسش کار خود را آغاز کردیم و به طرحها و برنامههایی رسیدیم که بخش اول آن را همزمان با روز جهانی محیط زیست آغاز کردیم و «باشگاه موتور برقی سواران امید» را راهاندازی کردیم.
یکی از بخشهایی در بحث محیط زیست آلودگی ایجاد میکند، بخش موتورسواران است که از سوخت فسیلی استفاده میکنند. در کنار بحث آلودگی محیط زیست، اکثر موتورسیکلتهایی که از سوخت فسیلی استفاده میکنند آلودگی صوتی نیز ایجاد میکنند.
آفت دردناک لاهیجان وجود موتورسیکلت سوارهایی هستند که اگزوز موتور خود را تعویض کرده و صدای ناهنجار ایجاد و رفتارهای ناهنجار انجام میدهند.
به جای پرخاشگری و فحاشی به این موضوع فکر کردم که با تئاتر در این خصوص چه کاری را میتوان انجام داد.
نتیجه این فکر خرید یک موتورسیکلت برقی با رنگ ویژه نارنجی شد که در سطح شهر به عنوان کسی که من را میشناختند، شروع به تردد با این موتور کردم.
خروجی این حرکت بعد از مدتی افزایش تعداد موتورسیکلتهای برقی در سطح شهر بود، الزاماً تمام آن موتوربرقی ها را نمیتوانیم منبعث از این کنش بدانیم اما قطعاً این کنش کارکرد بسیار ویژهای داشته زیرا حداقل ۳۰ مورد که به خودم مراجعه کردند حاکی از تأثیر کنش بوده است.
در تمام این مدت این رفتار را به شکل رفتاری منظم در سطح شهر لاهیجان انجام دادم.
وقتی دیدم تعداد موتورسیکلتهای برقی در سطح شهر افزایش پیدا کرده مطمئن شدم اگر این ایده بر اساس ظرفیتهای نمایشی حرکت بهتری داشته باشد، حتماً اثربخش خواهد بود.
در نتیجه در اتاق فکر مؤسسه طرحهایی را بررسی و پرفورمنس هایی را طراحی کردیم تا انجام دهیم اما اجرای این طرحها و پرفورمنس ها بدون حضور افرادی که موتورسیکلت برقی دارند امکانپذیر نیست.
در حال حاضر این باشگاه در حال عضوگیری است.
بر اساس این ما هم تسهیلات و امکاناتی را در اختیار این اعضا میگذاریم تا از فضای مؤسسه و تمام امکانات فرهنگی و هنری مؤسسه استفاده کنند.
در عین حال با شرکتهای سازنده موتورسیکلت برقی رایزنی میکنیم که امکاناتی را برای این اعضا فراهم کنیم.
در عین حال با نهادهای دیگر نظیر وزارت ارشاد و شهرداری رایزنی و آنها را هم برای حمایت از این طرح دعوت کنیم.
آنوقت بر اساس اینها پرفورمنس هایی که داریم را با استفاده از ظرفیت بخش میدانی پرفورمنس ها و عجین شدن آن با سرفصلها و شاخصههای تئاتر خیابانی در سطح شهر لاهیجان اجرا کنیم.
معتقدم هر فردی که در حوزه فرهنگ و هنر فعال است در حال حاضر باید به سهم خود قدمی برای اعتلای فرهنگ بردارد زیرا در شرایط بحران فرهنگی به سر میبریم.
مجید رحمتی: کارگاهی به نام «اشغال فضا در روایتگری»
مجید رحمتی بازیگر و کارگردان تئاتر درباره تازهترین فعالیتهایش گفت: این روزها مشغول بازی در سریال «طلاق» به کارگردانی ابوالقاسم طالبی هستم. به عنوان بازیگر در نمایش «چندسال پیش» به نویسندگی و کارگردانی کهبد تاراج نیز حضور دارم که قرار است تیر ماه در سالن سمندریان تماشاخانه ایرانشهر به صحنه برود.
لب کلام
از سال گذشته با هنرجویان بازیگری کارگاهی به نام «اشغال فضا در روایتگری» داشتم که قرار بر این بود در نهایت این کارگاه به یک اجرای عمومی تبدیل شود.
برای نگارش متن نیز با کهبد تاراج صحبتهایی کردهام و قرار است نمایش بر پایه ۹ مونولوگ باشد که بخشهایی از آن براساس اتودهایی که خود بازیگران سر تمرینها میزنند نوشته میشود.
این نمایش «ترمینال جنوب» نام دارد و با توجه به اینکه اولین تجربه بازیگرانش خواهد بود قابلیت اجرا در پلاتو اجرای تئاتر شهر را هم دارد.
قرار بر این بود که در نمایش «پروین» با حسین کیانی همکاری داشته باشم که متاسفانه آقای کیانی از اجرای نمایش انصراف داد.
حسن برزا: «ارض الشمس» قابلیت اجرا در کشورهای مختلف
حسن برزا کارگردان نمایش میدانی «ارض الشمس» که این روزها در کشور سوریه در حال اجرا است، درباره روند تولید این اثر نمایشی گفت: تقریباً حدود ۶ ماه پیش بود که صحبتهای اولیه اجرای این نمایش میدانی در کشور سوریه شد و ما شروع به ایده پردازی و طراحی کردیم. ابتدا متن نوشته شد و برای ضبط نریشن ها و صداگذاری اقدام کردیم چون این اثر مانند آثار قبلیمان به صورت پلی بک اجرا میشود.
لب کلام
تمرینهای ما حدود ۱۸ روز به طول انجامید، البته تیم صحنه حدود ۴ ماه است که درگیر ساخت و ساز و آرایش محیط هستند.
از زمانی که با بنده برای طراحی این نمایش صحبت شد بنا بر اجرا در کشور سوریه بود و این کار مختص خود سوریه و اتفاقاتی که در رابطه با آن رخ داده طراحی شده است.
بخش اول کار تاریخی و بخش دوم به دوران معاصر و اتفاقات حماسی کشور سوریه میپردازد.
در ایران هم پیش از این کارهای اینچنینی اجرا کردهایم و میتوانیم این کار را هم با استفاده از بخش تاریخی و همچنین اتفاقات معاصر ایران، برای داخل کشور طراحی کنیم.
بازخورد مخاطبان فوقالعاده است. پیش از این نمایش میدانی «تنهاتر از مسیح» را هم که در ایران اجرا کردیم با استقبال قابل توجه مخاطبان همراه بود و در این اثر هم با توجه به تجربیات قبلی میدانستیم که مخاطبان استقبال خواهند کرد.
یکی از خاصیتهای هنر در هر بخش هنری رواج و ترویج فرهنگ و تفکرات ایرانی اسلامی و اعتقادی ما است.
تمام تلاش و انرژی خود را در خصوص رسالتی که نسبت به کشورمان داریم صرف کردهایم و امیدوارم لیاقت این کار را داشته باشیم.
احمد عزیزی: تعزیه بدون مخاطب حس و حالی ندارد
احمد عزیزی از تعزیه خوانهای فعال و با سابقه ایران درباره وضعیت برگزاری مجالس تعزیه در ایام سوگواری و همچنین ماههای محرم و صفر در سال جاری گفت: در سال گذشته هم به صورت آنلاین و هم در برخی مواقع به صورت حضوری مجالس تعزیه را برگزار کردیم. امسال هم مجالس تعزیه به صورت آنلاین برگزار میشود ولی اجرای حضوری خیلی کم خواهد بود شاید در آینده و با تزریق واکسن شرایط برای برگزاری مجالس حضوری تعزیه فراهم شود.
لب کلام
برگزاری آنلاین مجالس تعزیه حس و حال لازم را به شبیه خوان نمیدهد زیرا با حضور مستمع است که انرژی لازم میان شبیه خوان و مستمع رد و بدل میشود.
برای حفظ سلامت و امنیت جانی مخاطبان و همچنین شبیه خوانان باید مجالس تعزیه را به صورت آنلاین برگزار کرد.
چند تن از دوستان و خودم به کرونا مبتلا شدیم که خدا را شکر جان سالم به در بردیم.
اجرای تعزیه با شرایط کرونایی موجود در مکانهای بسته خطرناک است.
البته سال گذشته با دعوت آقای افضلی در فضای باز مقابل بنیاد رودکی مجالس تعزیه را برگزار کردیم و اتفاقی برای سلامتی مخاطبان و تعزیه خوانها رخ نداد.
برای سال ۱۴۰۰ هنوز برنامهای قطعی برای برگزاری مجالس تعزیه به صورت حضوری قطعی نیست.
سال ۹۹ به خاطر شدت وضعیت کرونایی اکثر برنامههای تعزیه در تهران و سایر شهرها لغو شد.
هنوز دعوت کننده ها و بانیان برپایی مجالس تعزیه برنامه خاصی را به گروههای شبیه خوان اعلام نکردهاند.
نمیتوان تعزیه را به عنوان یک شغل در نظر گرفت از این رو برخی از تعزیه خوانها شاغل در کارهای دیگر هستند ولی برخی از تعزیه خوانها که شغل شان برگزاری و اجرای مجالس تعزیه بود شرایط معیشتی سختی دارند.
قبلها برگزاری مجالس تعزیه گرمای خاصی داشت و تعزیه روز به روز شاهد رونق و پیشرفت بود ولی کرونا این رونق و پیشرفت را کم کرد.
گفت و گوها از مهر
تینو صالحی : تضاد شخصیتی «حر انقلاب» برایم جذاب بود
تینو صالحی، بازیگر نمایش «سگک» درباره نقش شاهرخ ضرغامی معروف به حر انقلاب توضیح داد: پس از خواندن نمایشنامه «سگک»، اولین چیزی که برایم جذاب بود تضاد شخصیتی شهید مفقود الاثر شاهرخ ضرغام بود؛ اینکه شهید ضرغام قبل از تحول شخصیت منفی و بادیگارد کابارهها بود و پس از تغییرات معنوی ناشی از حضور امام خمینی(ره) تبدیل به قهرمان میشود. این تضاد و تغییر وی باعث شد به بازی در این نقش ترغیب و تشویق شوم، ضمن اینکه قریب به اتفاق عوامل این تئاتر همکاران قدیمی من در تئاتر بوده اند.
لب کلام
امسال به دلیل کرونا شرایط جشنواره مقاومت عجیب بود و تنها تماشاگران این جشنواره عوامل جشنواره و داوران بودند.
کار به صورت فیلم تئاتر ضبط شد زیرا آن زمان پیک کرونا بود و تئاتر اجرا نمیشد.
بازخورد خیلی خوبی از مخاطبان گرفتیم و مسئولان جشنواره هم به دلیل شباهت گریم من به شاهرخ ضرغام کار برایشان جذابیت پیدا کرده بود.
با اینکه شرایط کرونایی حاکم است فکر نمیکردم کسی به دیدن تئاتر بیاید که خوشبختانه استقبال خوبی به عمل آمد.
شغل اصلی من بازیگری است، از بهمن ۹۹ تا الان تنها نقشی که ایفا کردم نقش شهید شاهرخ ضرغام در تئاتر سگک بود.
البته خوشبختانه درآمدم از سه سریال تلویزیونی و فیلم سینمایی به دست آمد.
قبل از کرونا، حدود ۱۲۷ نمایش به خصوص گروههای جوان تئاتر روی صحنه بودند، اما الآن ۲۶ نمایش روی صحنه است.
امیدوارم پس از پایان کرونا مسئولان به گروههایی که در این شرایط کار میکنند توجه کنند.
با توجه به سابقه ۲۰ ساله کار در تئاتر امیدوارم که پس از بازگشایی با ظرفیت کامل سالنهای تئاتر، اهمیت دادن به گروههای تئاتری خصوصا گروههای فعال در این دوران در الویت باشد.
باشگاه خبرنگاران جوان